?معنای دقیق کلمات عاشورا و تاسوعا چیست ؟

✍️ اکثر قریب به اتفاق اهل لغت این تصور را داشته‌اند که چون عشر و عاشر از یک ریشه‌اند و واقعه کربلا هم در دهم ماه محرم اتفاق افتاده است پس عاشورا یعنی دهم محرم؛ و بر همین قیاس تاسوعا را نیز که با تسع و تاسع شباهت ظاهری دارند روز نهم ماه محرم گفته‌اند. اما این معنا به دلایل زیر اشتباه است:

?آیا واژه عاشورا برای دهم ماه‌ها دیگر نیز به کار می‌رود؟ مثلاً آیا شنیده شده است که کسی به دهم ماه رجب هم عاشورا گفته باشد؟ یا این مفهوم مختص دهم ماه محرم است؟

?آیا اگر امام حسین(ع) مثلاً در یازدهم محرم شهید می‌شد، آنگاه تاسوعا با عاشورا عوض می‌شد و عاشورا واژه دیگری داشت؟

?در ریاضی اعداد قاعده خود را دارند و هر قاعده‌ای که بر شمارش اعداد حکم کند بر سلسله اعداد هم حاکم خواهد بود. اعداد بر خلاف کلمات استثناپذیر نیستند؛ به طور مثال در کلام عرب اعداد این گونه شمارش می‌شوند: اول – ثانی - ثالث - رابع ... و یا اولاً – ثانیاً - ثالثاً - رابعاً و... چنان چه تاسوعا و عاشورا در زمره اعداد باشند باید قاعده‌پذیر باشند؛ یعنی باید بتوان بقیه اعداد را هم به همان سیاق تلفظ کرد؛ مثل تاسوعا – عاشورا – ثامونا – سابوعا-..، اما می‌بینیم که بقیه اعداد از این قاعده پیروی نمی‌کنند؛ لذا نمی‌توانیم دلیلی داشته باشیم که تاسوعا و عاشورا عدد هستند تا از قاعده شمارش پیروی کنند و این دو روز هیچ ربطی به اعداد ندارد بلکه معنای دیگری دارند.

?عاشورا: روز معاشرت با امام(ع)*

?العاشور از ریشه، عشر به کسر عین و عشرت به معنای معاشرت و مصاحبت است. معاشر به ضم میم یعنی مصاحب و عاشر اسم فاعل عشر است که خودش ثلاثی مجرد اسم مصدر عشرت است.

?خداوند می‌فرماید: «وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ» (نساء/۱۹)
?با زنان آن گونه که شایسته آنان است معاشرت کنید. عشیر یعنی همدم و رفیق؛ «وَ لَبِئْسَ الْعَشِیر ُ» (حج/۱۳) چه بد دوستی انتخاب کرده‌اند و چه بد معاشر و رفیقی است.
?العاشور از ریشه عشر به کسی گفته می‌شود که معاشرت خصلت او باشد. العاشوراء جایی که میل به معاشرت و رفاقت و مصاحبت نمایان می‌شود و افراد میل معاشرت خود را با کسی که مورد نظر است عرضه می‌کنند؛ و عاشورا مبالغه است از میل به معاشرت؛ یعنی روزی که میل معاشرت و رفاقت با امام(ع) به شدت بالا می‌رود.

?تاسوعا؛ روزی برای وسعت ظرفیت

?با خارج شدن عاشورا از سلسله اعداد، عدد بودن تاسوعا نیز مورد تردید قرار می‌گیرد و معنی نهم را از دست می‌دهد. اتسع به فتح الف یعنی گروه‌های ۹ نفره شدند. اما اتسع به کسر الف یعنی وسعت پیدا کرد - گشاد شد - فراخ گردید. اتساع یعنی گسترده شدن و گشاد شدن. بالا رفتن ظرفیت. اتساع شرائین؛ یعنی رگ‌ها گشاد شدند و ظرفیت شان برای عبور خون زیاد باشد. التاسوع چیزی که فراخی و گستردگی و ظرفیت اش زیاد باشد؛
?و بالاخره التاسوعا یعنی جایی که بتوان ظرفیت را بالا برد و فراخی ایجاد کرد؛ و تاسوعا این معنی را پیدا می‌کند: روزی که ظرفیت بالا می‌رود و در سینه‌ها فراخی ایجاد می‌شود و به جای تنگی، وسعت می‌یابد.

?این دو نام از ابداعات امام سجاد (ع) است
?و اگر در بعضی از روایات از پیامبر اکرم (ص) از عاشورا گفته شده است،
?اکثرا جعلیات بنی‌امیه برای کم کردن اثرات عاشورای امام حسین (ع) است،
اما در مورد تاسوعا تقریباً نداریم که قبلاً از امام سجاد (ع) لغت تاسوعا به کار برده شده باشد و این معنا از عاشورا و تاسوعا خیلی عاشقانه است...

?منبع:برگرفته از کتاب «سفری از عاشورا تا اربعین»

@Arshive_ghoran
???????

✳️ ادامه ترکیب دعای فرج امام زمان (عج)

?کَلَمْحِ :جار و مجرور متعلق به فرِّج
?الْبَصَرِ:مضاف الیه مجرور
?اَوْ : حرف عطف
?هُوَ :مبتدا محلاً مرفوع
?اَقْرَبُ :خبر مرفوع
?یا مُحَمَّدُ :حرف ندا و منادی مفرد مبنی برضم
?یا عَلِىُّ یا عَلِىُّ یا مُحَمَّدُ
?یا نزدیکتر اى محمد اى على اى على اى محمد
?اِکْفِیانى:فعل و فاعل + نون وقایه و یاء مفعول به
?فَ: حرف عطف
?اِنَّکُما : إنَّ حروف مشبهه
?کُما اسم انَّ محلاً منصوب
?کافِیانِ :خبر إنَّ مرفوع
?وَانْصُرانى :واو عطف ،معطوف به خبر إنَّ
?فَاِنَّکُما : فاء تعلیل ،إنَّ حروف مشبهه ، کُما اسم انَّ محلاً منصوب
?ناصِرانِ : خبر إنَّ مرفوع
?مرا کفایت کنید که شمایید کفایت کننده ام و مرا یارى کنید که شمایید یاور من
?یا مَوْلانا :حرف ندا و منادی مضاف منصوب و نا مضاف الیه
?یا صاحِبَ الزَّمانِ:حرف ندا و منادی مضاف منصوب + مضاف الیه
?اى سرور ما اى صاحب الزمان
?الْغَوْثَ : مفعول به فعل محذوف، ندبه از بلا های اول دعا
?الْغَوْثَ الْغَوْثَ:تکرار برای تأکید و منصوب
?اَدْرِکْنى :فعل امر، فاعل انت ،یاء مفعول به
?اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى : تکرار فعل برای تأکید
?فریاد، فریاد، فریاد، دریاب مرا، دریاب مرا، دریاب مرا
?السّاعَةَ: حال منصوب
? السّاعَةَ السّاعَةَ: تکرار برای تأکید
?الْعَجَلَ:صفت منصوب
?الْعَجَلَ الْعَجَلَ : تکرار برای تأکید
?همین ساعت، همین ساعت، هم اکنون، زود، زود، زود
?یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ :حرف ندا، منادی مضاف منصوب + مضاف الیه
?بِحَقِّ: جار و مجرور متعلق به محذوف
?مُحَمَّدٍ : مضاف الیه مجرور
?وَآلِهِ : او عطف، معطوف به مُحَمَّدٍ
?الطّاهِرینَ: مضاف الیه معطوف به آلِهِ
?اى خدا اى مهربانترین مهربانان به حق محمد و خاندان پاکیزه اش

@Arshive_ghoran
???????

✳️ ادامه ترکیب دعای فرج امام زمان (عح)

?کَلَمْحِ :جار و مجرور متعلق به فرِّج
?الْبَصَرِ:مضاف الیه مجرور
?اَوْ : حرف عطف
?هُوَ :مبتدا محلاً مرفوع
?اَقْرَبُ :خبر مرفوع
?یا مُحَمَّدُ : حرف ندا و منادی مفرد مبنی برضم
?یا عَلِىُّ یا عَلِىُّ یا مُحَمَّدُ
?یا نزدیکتر اى محمد اى على اى على اى محمد
?اِکْفِیانى: فعل و فاعل و یاء مفعول به
?فَ: حرف
?اِنَّکُما : إنَّ حروف مشبهه
?کُما اسم انَّ محلاً منصوب
?کافِیانِ :خبر إنَّ مرفوع
?وَانْصُرانى :واو عطف ،معطوف به خبر إنَّ
?فَاِنَّکُما : فاء تعلیل ،إنَّ حروف مشبهه ، کُما اسم انَّ محلاً منصوب
?ناصِرانِ : خبر إنَّ مرفوع
?مرا کفایت کنید که شمایید کفایت کننده ام و مرا یارى کنید که شمایید یاور من
?یا مَوْلانا : حرف ندا و منادی مضاف منصوب و نا مضاف الیه
?یا صاحِبَ الزَّمانِ: حرف ندا ،منادی مضاف منصوب
?اى سرور ما اى صاحب الزمان
?الْغَوْثَ : مفعول به فعل محذوف، ندبه از بلا های اول دعا
?الْغَوْثَ الْغَوْثَ:تکرار برای تأکید و منصوب
?اَدْرِکْنى :فعل امر، فاعل انت ،یاء مفعول به
?اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى : تکرار فعل برای تأکید
السّاعَةَ
?فریاد، فریاد، فریاد، دریاب مرا، دریاب مرا، دریاب مرا
? السّاعَةَ السّاعَةَ: تکرار برای تأکید
?الْعَجَلَ:صفت منصوب
?الْعَجَلَ الْعَجَلَ : تکرار برای تأکید
?همین ساعت، همین ساعت، هم اکنون، زود، زود، زود
?یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ : حرف ندا، منادی مضاف منصوب + مضاف الیه
?بِحَقِّ: جار و مجرور متعلق به محذوف
?مُحَمَّدٍ : مضاف الیه مجرور
?وَآلِهِ : او عطف، معطوف به مُحَمَّدٍ
?الطّاهِرینَ: مضاف الیه معطوف به آلِهِ
?اى خدا اى مهربانترین مهربانان به حق محمد و آل پاکیزه اش

@Arshive_ghoran
???????

✳️ ادامه ترکیب دعای فرج امام زمان (عج)

?وَ :حرف عطف
?اَنْتَ :مبتدا محلاً مرفوع
?الْمُسْتَعانُ :خبر مرفوع (ال موصول و ُمسْتَعانُ: اسم مفعول و صله)
?تو کسی هستی که از او کمک گرفته می‌شود
?وَ :حرف عطف
?اِلَیْکَ:جارو مجرورمتعلق به محذوف خبر مقدّم
?الْمُشْتَکى :مبتدای مؤخر، مرفوع
شکایت بردن، یعنی اظهار اندوه و در میان نهادن آن با دیگری، مصدر میمی باب افتعال
?فقط به سوی تو است شکایت
?وَ :حرف عطف
?عَلَیْکَ :جارو مجرورمتعلق به محذوف خبر مقدّم
?الْمُعَوَّلُ :مبتدای مؤخر، مرفوع
?یعنی مستغاث و معتمد
?فِى الشِّدَّةِ :جارو مجرور متعلق به الْمُعَوَّلُ
?وَ : حرف عطف
?الرَّخاَّءِ :معطوف به مجرور (الشِّدَّةِ) متعلق به الْمُعَوَّلُ
?برتوست تکیه و اعتماد در سختی و آسانی 

?اَللّهُمَّ :منادی و میم مشدد بجای حرف نداست
?صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ: جمله معترضه دعائی است
?صَلِّّ :فعل امر و فاعل انت مستتر
?عَلى مُحَمَّدٍ :جار و مجرورمتعلق به صَلِّ
?وَ : حرف عطف
?الِ مُحَمَّدٍ: الِ معطوف به مُحَمَّدٍ و مجرور ،مُحَمَّدٍ مضاف الیه
?خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست
?اُولِى :مبتدا
?الاْمْرِ: مضاف الیه
?الَّذینَ :اسم موصول ،بدل کلّ از کلّ
?فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ: صله و محلی از اعراب ندارد ،ضمیر «هم» عائد صله
?فَرَضْتَ: فعل ماضی و فاعل «ت»
?عَلَیْنا :جار و مجرور متعلق به فَرَضْتَ
?طاعَتَهُمْ :مفعول به ومنصوب + مضاف الیه و محلاً مجرور
?آن صاحبان فرمانی که اطاعتشان را بر ما واجب نمودی
?وَ :حرف عطف
?عَرَّفْتَنا :فعل ماضی باب تفعیل دو مفعولی «نا» مفعول به اول محلاً منصوب
?بِذلِکَ :جار و مجرور ،اسم اشاره محلاً منصوب مفعول به دوّم عرَّفَ
?مَنْزِلَتَهُمْ :بدل یا عطف بیان وتابع از محل ذلک منصوب + مضاف الیه و محلاً مجرور
?و به این سبب مقامشان را به ما شناساندی
?فَ: حرف عطف
?فَرِّجْ :فعل امر، فاعل انت مستتر
?عَنّا :جار و مجرور متعلق به فرِّج
?بِحَقِّهِمْ :جار و مجرور متعلق به فرِّج + مضاف الیه و محلاً مجرور
?فَرَجاً :مفعول مطلق منصوب
?عاجِلا :صفت اول فرجاً
?قَریباً :صفت دوّم فرجاً
?پس به حق ایشان به ما گشایش ده، گشایشی زود و نزدیک

@Arshive_ghoran
???????

✳️تجزیه و ترکیب دعای فرج امام زمان(عج)

?اِلهى عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکى وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِى الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِىُّ یا عَلِىُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانى فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانى فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ

?اِلهى :حرف ندا «یا» حذف شده وبجای آن یاء متکلّم آمده و الله منادی است («یا»ی متکلم در «الهی» برای ایجاد نزدیکی و صمیمیت به‌کار رفته است ما در این مقام، قصد ندبه کردن داریم و مشکلاتمان را برای خدا بازگو می‌کنیم. به بیان دیگر، می‌خواهیم با او درد دل کنیم؛ پس لازم است قدری به او احساس نزدیکی کنیم.)

?الهی: منادا
?عَظُمَ :فعل ماضی(ع ظ م) سخت شد،بزرگ شد
?الْبَلاءُ: فاعل عَظُمَ
?وَ: حرف عطف
?بَرِحَ : فعل ماضی (ب رح) ظاهرشد
?الْخَفاَّءُ: فاعل بَرِحَ
?وَ : حرف عطف
?انْکَشَفَ : فعل ماضی باب انفعال
?الْغِطاَّءُ :فاعل انْکَشَفَ (غ ط ی ) آنچه با آن پوشانده می‌شود.
?خدایا بلا و مصائب ما بزرگ شده و بیچارگی ما بسی روشن و پرده از روی کار برداشته شد.
?وَ : حرف عطف
?انْقَطَعَ : فعل ماضی باب انفعال
?الرَّجاَّءُ: فاعل انْقَطَعَ (رج و) امیدواری
?وَ : حرف عطف
?ضاقَتِ: فعل ماضی ثلاثی مجرد مفرد مؤنث (ض ی ق) به‌تنگ آمـد
?الاْرْضُ : فاعل
?وَ : حرف عطف
?مُنِعَتِ : فعل ماضی مجهول
?السَّماَّءُ:نائب فاعل
?و امیدم نا امید شد و زمین (با همه‌ی پهناوری اش) بر ما تنگ آمد و رحمتش از ما منع گردید.

@Arshive_ghoran
???????
ادامه دارد..........

دعای عرفه آسان: التماس دعا

◀️ فعل هایی که در باب های "اِفعال" یا "تفعیل" باشند، در اغلب موارد متعدی هستند، یعنی این که گاهی ممکن است به صورت لازم بیایند.
?مثلا افعال زیر با این که از باب "اِفعال" اند اما لازم هستند و یا برخی از آن ها به هر دو صورت لازم و متعدی به کار می روند ( این افعال زیر را به خاطر بسپارید):

اَسلَمَ:اسلام آورد، تسلیم کرد (در معنی اول لازم و در معنی دوم متعدی است)

اَخطَاء:خطاکرد

اَشفَقَ:دلسوزی کرد

اَیقَنَ:یقین نمود

اَسرَعَ:شتافت

اَشارَ:اشاره کرد

اَقبَلَ:روی آورد

اَمطَرَ:بارید

اَفلَحَ:رستگار شد

اَشرَقَ:رستگارشد

اَنصَتَ:ساکت شد

آمَنَ:ایمان آورد

@Arshive_ghoran

◀️ همچنین برخی از فعل هایی که در باب تفعیل هستند ممکن است لازم باشند مانند:

دَبُرَ: اندیشید

صَلُی:نماز گزارد

ضَحَّی:فداکاری کرد

فَرَّطَ:کوتاهی کرد

فَکَّرَ:فکر کرد

@Arshive_ghoran
???????

♦♦نکات قرانی سوره یس

?آیات ۱-۱۲(حمایت از پیامبر)
این آیات باهدف دلگرم کردن پیامبر،می خواهد این پیام را منتقل کند:
?ای پیامبر!تو بر حقی و بحق رفتار می کنی.اکثریت ایمان نمی آورند.چه انذارشان دهی چه ندهی.نگران نباش.ما تمام اعمال آنها را ثبت میکنیم.
?آیات۱۳_۱۹: ای پیامبر نگران نباش.قومی وجود داشت که سه رسول همزمان فرستادیم تا به کمک هم مردمی لجوج را هدایت کنند.امامردم هرسه انها راتکذیب و حتی تهدید به سنگسار و اذیت کردند.
?ایات ۲۰_۲۷:مردی باایمان دردفاع از رسولان به صحنه میاید وبازبان مردم با انها استدلال میکند تا ایمان بیاورند و از کشتن رسولان منصرف شوند.اما آنها این مرد را میکشند.
?آیات 28تا 32:ما آنها (اصحاب قریه)را هلاک کردیم فقط با یک صیحه آسمانی و بدون نیاز به لشگری آسمانی.
?آیات 33 تا44 :(مثالها و شواهدی از قدرت خدا بر احیای انسانها پس از مرگ) آیا در زنده کردن مرده،درباره خدا شک دارید؟ خداوند مثالها و نشانه هایی برای این بحث ارائه میکند:
اولین مثال هم ،زمین مرده است.که آن را زنده میکند و دانه و میوه را از آن خارج می کند.
سپس نشانه های دیگر را با خلق زوجها (حتی در چیزهایی که انسان نمی داند)،شب وروز،ماه و خورشید ادامه میدهد.
خلق مرکبهای مختلف و سلامت نگهداشتن انسانها در آن ،به اراده خداست و اگر بخواهد بوسیله آن هلاکتان کند،هیچ فریادرس و نجات دهنده ای ندارید.مگر رحمت خود خدا
?آیات 45تا68:(توصیف مخالفان پیامبر و وعده هلاکت انها و سرنوشتی متمایز از بهشتیان درآخرت)
?آیات 45تا 47 : تعدادی دیگر از بهانه تراشی های مخالفین پیامبر را بیان میکند.
?آیات 48تا 54: سرنوشت این مخالفین را بیان میکند:هلاکت در دنیا و محشور شدن در قیامت (تا هم به پیامبر دلگرمی دهد و هم مخالفان را انذار دهد)
?آیات 55تا 68 :سرنوشت متفاوت دو گروه بهشتیان و جهنمیان را بیان میکند.ابتدا در
?آیات 55تا58 :سرانجام خوش و دلپذیر بهشتیان را بیان میکند.سپس به توصیف جهنمیان می پردازد:که تعقل نکردند.شیطان گمراهشان کرد وبر دهان و دست و پا و چشمان آنها مستولی گردید.
?آیات 69و70: (حمایت از پیامبر)
به حمایت مجدد از پیامبر و شعر نبودن قرآن که برای انذار افراد زنده و حی و اتمام حجت بر کافرین نازل شده،تاکید نموده است.
?آیات 71-83 (بیان قدت خداوند و ارائه مثالها و شواهدی از این قدرت)
?آیات 71-73:قدرت و رحمت خدا در آفرینش حیوانات و رام کردن آنها برای انسانها که استفاده های متفاوتی از حیوانات می کنند.
?آیات 74-75: بیان بی قدرتی سایر معبودان
?آیه 76:دلداری پیامبر
?آیات 77-81:بیان شواهدی دیگر که به انسانها بفهماند خدا بر زنده کردن مردگان قادر اس، از جمله این شواهد:خلقت اولیه انسانها و سخت تر نبودن آفرینش دوباره نسبت به خلقت اولیه،آفرینش آسمانها وزمین؛پدید آوردن آتش از درخت سبز
?آیه 82:بیان نحوه متفاوت اعمال قدرت خداوند که کن فیکون می کند.هرگاه اراده کند،موجودی باشد،موجود میشود.
?آیه 83:این خداوندیکه مالکیت همه چیز از آن اوست ، به سوی او برگردانده میشویم شایسته تسبیح است.

@Arshive_ghoran
???????

?سوره یس آیه ۸۳
✅فَسُبۡحَٰانَ ٱلَّذِي بِيَدِهِۦ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيۡءٖ وَإِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ
✳️ پس پاك و منزّه است آن که به دست اوست فرمانروایى هر چیزى و به سوى او بازگردانده مى‌شوید.

?فَسُبْحٰانَ اَلَّذِي:
?(فاء) فاء فصيحه
?(سبحان) مفعول مطلق برای فعل محذوف ?اُسبحُ
?(الذي) اسم موصول مبني ، مضاف إليه

?بِيَدِهِ مَلَكُوتُ‌:
?(بیده) جار و مجرور متعلق به محذوف خبر مقدم و هاء ضمير متصل مبني ، مضاف إليه
?(ملكوت) مبتدأ مؤخر مرفوع

?كُلِّ شَيْ‌ءٍ‌:
?(كل) مضاف إليه مجرور
?(شيء) مضاف إليه مجرور

?وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ‌:
?(واو) حرف عطف
?(إليه) جار و مجرور متعلق به ? ترجعون
?(ترجعون) فعل مضارع مجهول، واو ضمير متصل مبنی، نائب فاعل

@Arshive_ghoran
???????

?سوره یس آیه ۸۲
✅إِنَّمَآ أَمۡرُهُۥٓ إِذَآ أَرَادَ شَيۡـًٔا أَن يَقُولَ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ
✳️همانا فقط فرمانش، چون بخواهد چيزى را اينكه بگويد باش، پس مى شود.

?إِنَّمٰا أَمْرُهُ‌:
?(إنّما) حرف حصر
?(أمره) مبتدأ و مرفوع و هاء ضمیر متصل،مبنی و مضاف إليه

?إِذٰا أَرٰادَ شَيْئاً:
?(إذا) ظرفيه و متضمن معنى شرط‍‌
?(أراد) فعل ماضی مبنی، فاعل ضمير مستتر هو
?(شيئا) مفعول به و منصوب

?أَنْ‌ يَقُولَ‌ لَهُ‌:
?(أن) حرف نصب و مصدری
?(يقول) فعل مضارع منصوب و فاعل ضمير مستتر هو
?«أن» و ما بعدش: تأويل به مصدر ? خبر برای مبتدا (امره)
?له: جار و مجرور متعلق به ? يقول

?كُنْ‌:
?(کن) فعل أمر تامه.مبني، فاعل ضمير مستتر أنت
? و جمله فعليه ? مقول قول

?فَيَكُونُ‌:
?(فاء) حرف استئناف
?(يكون) فعل مضارع مرفوع و فاعل ضمير مستتر هو

@Arshive_ghoran
???????