?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 8 months, 4 weeks ago
. ولید بن عقبه
ولید بن عقبة بن ابیمعیط، برادر مادری عثمان است. [۴۰] وی نیز همچون ابوسفیان و معاویه، از کسانی است که تا فتح مکه از سرسختترین دشمنان رسولالله (ص) بود و با فتح مکه، بالاجبار اسلام ظاهری را اختیار کرد.
پَستی وی تا حدّی است که خداوند در قرآن کریم، وی را فاسق معرفی کرده است. [۴۱] با وجود این بعد از رسولالله (ص)، پُستهای مهمی به وی داده شد؛ چنانکه نقل شده او بههمراه عمرو بن عاص، امیر سپاه برای جنگ با شامیان بودند. نیز ولید بن عقبه مأمور جمع و استیفای مالیات قبیلهی قضاعه بود. او با همراهی عمرو به دریافت مالیات مشغول شد. همچنین به ولید بن عقبه فرمان حمله به اردن داده شد و عدهای از اعراب را که آمادهی جهاد شده بودند، برای همراهی با وی فرستادند. در این جنگ فرزند خالد کشته شد و خالد بن سعید که فرماندهی جنگ را بهعهده داشت، بههمراه ولید بن عقبه و سپاهیان به مدینه عقبنشینی کردند؛ همین امر باعث شد تا مدتی اجازهی ورود به مدینه به آنها داده نشود. [۴۲] اما پس از مدتی، اجازهی ورود ولید بن عقبه به مدینه صادر شد. [۴۳]
مسعودی مینویسد:
«چون علی بن ابیطالب (ع) خواست بر ولید حدّ بزند، ولید او را دشنام داد. در این هنگام عقیل بن ابیطالب بر او نهیب زد و گفت: گویا تو نمیدانی چه کسی هستی؟ تو نامسلمانی از روستای (صَفّوریه) هستی. (چرا که پدرش از یهودیان این روستا در اردن بود.)» [۴۴]
امام حسن مجتبی (ع) در پی احتجاج با جماعتی که منکر فضل او و پدرش بودند، در پاسخ به ولید بن عقبه، نَسَب وی به عقبة بن ابیمعیط را زیر سؤال برد و فرمود:
«تو را به قریش چه؟! تو پسر مردی از کفار عجم از شهر صفوریه هستی… ای ولید! به خدا تو از نظر سن بزرگتر از کسی هستی که پدر خود میخوانی! پس بهتر است تو مشغول انتساب خود به پدرت باشی.» [۴۵]
پینوشتها:
[۱] ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۷۱۴.
[۲] الاصابه، ج۳، ص۳۳۳.
[۳] بلاذری، فتوح البلدان، ص۱۲۹.
[۴] ابن حزم اندلسی، جمهرة انساب العرب، ص۸۰.
[۵] ابناسحاق، السیر و المغازی، ص۱۴۴.
[۶] ابنهشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۴۸۰.
[۷] بلاذری، فتوح البلدان، ج۴، ص۱۲.
[۸] ابنسعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۰۲.
[۹] الاستیعاب، ج۳، ص۹۷۴؛ تاریخ الخلفاء، ص۶۷.
[۱۰] تاریخ طبری، ج۲، ص۲۳۷.
❗️حقایق ونگفته های اسلام
https://t.me/factsofIslam
یهودیان در انتقال قدرت به معاویه نیز تلاش میکردند. کعبالاحبار که نزد برخی از سران صحابه جایگاه خاصی داشت، با سخنان خود چنان در آنها نفوذ کرده بود که با صراحت معاویه را بهعنوان حاکم بعد از عثمان معرفی میکرد. در این رابطه مورّخین نقل کردهاند که معاویه و عدهای، در موسم حج به مدینه آمده بودند. بههمراه کعب و یکی از صحابه بودند که این رجز را از شخصی شنیدند:
«قد علمت ضوامر المطی … وضامرات عوج القسی … أن الأمیر بعده علی … و فی الزبیر خلف رضی … و طلحة الحامی لها ولی.» [۳۴]
کعب با شنیدن این رجز گفت:
«الأمیر والله بعده صاحب البغلة – و أشار إلى معاویة.» [۳۵]
و معاویه بعداً دوباره در این رابطه از کعب پرسید؛ او گفت:
«نعم، أنت الأمیر بعده، ولکنها والله لا تصل إلیک حتى تکذب بحدیثی هذا فوقعت فی نفس معاویة.» [۳۶]
و این امر باعث شد که معاویه در طمع بهدست آوردن خلافت باشد و خود را بر خلافت اصلح بداند. چنانکه نقل شده:
«ما زال معاویة یطمع فیها بعد مقدمه على عثمان» [۳۷]
در مورد دیگر، کعبالاحبار با معاویه بهطور سرّی سخن میگوید و بر خلافت او تأکید میکند. روح بن زنباع نقل میکند، کعب به معاویه چنین میگفت:
«یا معاویة والذی نفسی بیده إن فی کتاب الله المنزل: محمد أحمد، أبوبکر الصدیق، عمر الفاروق، عثمان الأمین! فالله الله یا معاویة فی أمر هذه الأمة. ثم ناداه الثانیة إن فی کتاب الله المنزل ، ثم أعاد الثالثة.»!! [۳۸]
آیا این مطلب چیزی جز اغراء و تحریک معاویه برای خلافت است؟! گاهی هم معاویه را «رأس الملوک» خوانده و گفته است:
«سألت یشوع عن ملوک هذه الأمة بعد نبیها، وذلک قبل أن یستخلف عمر، فقال: بعد عمر الأمین، یعنی عثمان، ثم رأس الملوک یعنی معاویة.» [۳۹]
❗️حقایق ونگفته های اسلام
https://t.me/factsofIslam
تحالف بین ابوسفیان و یهود
در جریان جنگ خندق، بین یهود و ابوسفیان تحالفی انجام شد، مبنی بر عداوت با رسولخدا (ص) و همکاری آن دو برای همیشه. بعد از اینکه یهود در مقابل بتهای قریش سجده کرده و دین آنها را بهتر از دین اسلام نامیدند، [۲۷] پنجاه نفر از قریش بههمراه ابوسفیان، با یهود نزد کعبه آمدند و تحالفی با این محتوا انجام دادند که: «لا یخذل بعضنا بعضاً، ولتکوننّ کلمتنا واحدة على هذا الرجل ما بقی منا رجل ففعلوا فتحالفوا على ذلک وتعاقدوا» [۲۸] لذا بر این اساس، بین یهود و آل ابیسفیان، علاقه و ارتباط خاصی بود؛ و چون اهل کتاب مستقیماً نمیتوانستند خلافت اسلام را بهدست گیرند، سعی داشتند برای مقابله با اسلام، خلافت را بهدست معاهدان خود داده و از این راه بتوانند به اهداف خود برسند.
معاویة بن ابوسفیان
ب. معاویه
معاویة بن ابیسفیان صخر بن حرب بن امیه، بنابر قول مشهور پنج سال پیش از بعثت پیامبر (ص) در مکه بهدنیا آمد. [۲۹] او و پدرش از مخالفان سرسخت اسلام بودند و هردو تا زمان فتح مکه اسلام نیاوردند؛ لذا یکی از «طلقاء» و همچنین از مصادیق «مؤلفة قلوبهم» خوانده شده است. [۳۰] بعد از شهادت رسولالله (ص) او بههمراه برادرش یزید در فتوحات شام شرکت جست [۳۱] و بعد از برادرش، امارت تمام منطقهی شام را بهدست گرفت.
تسامح عمر نسبت به معاویه، تعجب کسانی را برانگیخته است. [۳۲] تا جاییکه حسن بصری میگوید:
«معاویه از همان زمان (بعد از پیامبر) خود را برای خلافت آماده میکرد.» [۳۳]
❗️حقایق ونگفته های اسلام
https://t.me/factsofIslam
براساس گزارشی دیگر، ابوسفیان با یکی از احبار منطقهی یمن، نشست و برخاست داشت. یک روز، حبر یهودی از ابوسفیان دربارهی خبر نبوّت رسولالله (ص) جویا شد و ابوسفیان، اخبار غلط به او داد. فردای آن روز، عباس در حضور ابوسفیان، اطلاعات غلط او را تصحیح کرد و حبر یهودی با شنیدن اخبار درست سراسیمه بیرون رفت و فریاد برداشت:
«سر یهود، بریده شد! یهود کشته شد!…» [۲۲]
ابوسفیان ارتباط تنگاتنگی با یهود داشت و در بسیاری از اقدامات خود علیه رسولالله (ص)، از کمک و همفکری یهود بهره میبرد. مثلاً پس از جنگ بدر، او در ذیقعده سال دوم هجرت پس از عبور از بیابان نجد، به سر قنات کوه نَبیت رسیده و مهمان سلام بن مشکم، خزانهدار یهودیان بنینضیر شد و با دریافت اخبار مدینه از وی، [۲۳] مردانی را به این شهر فرستاد. آنان نخلستانی کوچک را در ناحیهی عُرَیض آتش زدند [۲۴] و با کُشتن معبد بن عمرو انصاری [۲۵] و همپیمانش، در مردم مدینه هراس افکندند. رسولخدا (ص) آنان را تا قرقرةالکدر دنبال کرد، اما ابوسفیان و همراهانش از معرکه گریختند. [۲۶]
❗️حقایق ونگفته های اسلام
https://t.me/factsofIslam
رابطهی ابوسفیان با عثمان صمیمانهتر بود. [۱۵] او از اینکه فردی از بنیامیه قدرت را بهدست گرفته است بسیار خشنود بود، لذا در جمع امویان گفت:
«اکنون که گوی خلافت بهدست شما افتاده است، آن را در میان خود بگردانید و نگذارید که از دستتان بیرون افتد.» [۱۶]
در مقابل، عثمان نیز او را در شمار نزدیکترین افراد خود قرار داد. [۱۷]
نقش یهود در انتقال قدرت به بنیامیه
برخی از آیات قرآن در نکوهش کردار ابوسفیان و پیروانش نازل شده است. [۱۸] نیز روایات فراوانی در مذمّت و لعن او و خاندانش وجود دارد؛ چنانچه نقل شده است: پیامبر (ص) نشسته بود؛ ابوسفیان رد شد و سوار چهارپایی بود و معاویه و برادرش همراه او بودند که یکی حیوان را میراند و دیگری از پشت پی میکرد. پس پیامبر فرمودند:
«خداوند لعنت کند حملکننده و حملشونده و راهبرنده و دنبالکننده را.» [۱۹]
ابوسفیان در رفت و آمدهای تجاری خود به شام در زمان جاهلیت، زمینی در منطقهی بلقاء بهنام «قبش» خریداری کرده بود که بعد از وی به معاویه رسید. [۲۰] براساس گزاشهای موجود، ابوسفیان خبر حقانیّت رسولالله (ص) را از بزرگان یهود و مسیحیان نیز شنیده بود. بهعنوان نمونه، خودش ادعا دارد در ایامی که آتش جنگ میان قریش مکه و رسولالله (ص) پس از هجرت به مدینه شعلهور بود، برای تجارت به غزه رفت. آنجا او را برای تحقیق از اوضاع حجاز به دربار هرقل بردند و پس از پرسش و پاسخهایی که میان هرقل و او ردّ و بدل شد، هرقل به حقانیت رسولالله (ص) پی برد. [۲۱]
❗️حقایق ونگفته های اسلام
https://t.me/factsofIslam
الف. ابوسفیان
ابوسفیان صخر بن حرب بن امیة بن عبدشمس [۱]، از سرسختترین دشمنان اسلام و پیامبر اکرم (ص) تا سالهای پایانی عمر پیامبر (ص) بود. او ده سال پیش از عامالفیل در مکه بهدنیا آمد. [۲] اهل تجارت و بازرگانی بود [۳] و از ثروتمندترین افراد قریش و مکه بهشمار میرفت. [۴] پس از بعثت رسولالله (ص)، ابوسفیان با دیگر سران مکه، از سرِ حسادت و رقابت دیرینهی قومی قبیلهای، به دشمنی با آن حضرت برخاست. [۵]
او از کسانی است که پیش از هجرت پیامبر (ص) به مدینه، تصمیم به ترور پیامبر گرفت [۶] و پس از هجرت نیز، از هیچ کوششی برای نابودی اسلام دریغ نکرد. در اکثر جنگهای مشرکان علیه پیامبر (ص) همچون جنگ بدر، احد و خندق، رهبری جنگ را بهعهده داشت. سرانجام ابوسفیان پس از سالها دشمنی و بهعنوان سردستهی مخالفان قریش علیه پیامبر (ص)، [۷] در سال هشتم، هنگام فتح مکه با وساطت عباس بن عبدالمطلب نزد پیامبر (ص) آمد و اسلام آورد. [۸]
پس از شهادت رسولالله (ص)، وی ابتدا از انتخاب ابوبکر اظهار ناخشنودی کرد [۹]، اما این ناخشنودی سرانجام با انتخاب پسرش یزید [برادر معاویه] به حکمرانی شام [۱۰] به دوستی مبدّل شد. در دوران خلافت عمر بن خطاب، ابوسفیان با او ارتباط صمیمانه داشت و عمر او را احترام میکرد [۱۱]، تا جایی که او را بر فرشی که اختصاصیِ خودش و عباس بود مینشاند. [۱۲] نیز یکی از فرزندان ابوسفیان، یعنی عتبه را به حکومت طائف گمارد [۱۳] و دیگر فرزندش، معاویه را به حکمرانی کل منطقه شامات قرار داد. ابوسفیان بعد از این به نزد عمر آمد و از این توجه وی به معاویه اظهار امتنان کرد و گفت: «ای امیرالمؤمنین از این خدمت که به پسرم کردی تو را سپاسگذارم.» [۱۴]
❗️حقایق ونگفته های اسلام
https://t.me/factsofIslam
نقش یهود در انتقال قدرت از خلفا به بنیامیه
فتنههای یهود نظری بدهید 1,643 بازدید
یهود در انتقال قدرت از خلفا به بنیامیه، نقش مهمی داشتند. آنان با نفوذ در دستگاه خلافت، زمام آن را در دست گرفته و طوری جهتدهی کردند که قدرت به بنیامیه – که با یهود متعاهد بودند – منتقل شود.
از نمونههای تلاش برای نفوذ دادنِ بنیامیه به خلافت، به این موارد میتوان اشاره کرد:
❗️حقایق ونگفته های اسلام
https://t.me/factsofIslam
✡️ نقش یهود در انتقال قدرت از خلفا به بنیامیه
1️⃣ #یهود در انتقال قدرت از خلفا به بنیامیه، نقش مهمی داشتند. آنان با نفوذ در دستگاه خلافت، زمام آن را در دست گرفته و طوری جهتدهی کردند که قدرت به #بنیامیه – که با یهود متعاهد بودند – منتقل شود.
2️⃣ در جریان #جنگ_خندق، بین یهود و #ابوسفیان تحالفی انجام شد، مبنی بر عداوت با رسولخدا (ص) و همکاری آن دو برای همیشه.
3️⃣ بعد از اینکه یهود در مقابل #بتهای_قریش سجده کرده و دین آنها را بهتر از دین اسلام نامیدند، پنجاه نفر از قریش بههمراه ابوسفیان، با یهود نزد #کعبه آمدند و تحالفی با این محتوا انجام دادند که: «لا یخذل بعضنا بعضاً، ولتکوننّ کلمتنا واحدة على هذا الرجل ما بقی منّا رجل».
4️⃣ لذا بر این اساس، بین یهود و #آل_ابوسفیان، علاقه و ارتباط خاصی بود؛ و چون اهل کتاب مستقیماً نمیتوانستند #خلافت اسلام را بهدست گیرند، سعی داشتند برای مقابله با اسلام، خلافت را بهدست معاهدان خود داده و از این راه بتوانند به اهداف خود برسند.
5️⃣ یهودیان در انتقال قدرت به #معاویه نیز تلاش میکردند. #کعبالاحبار که نزد برخی از سران صحابه جایگاه خاصی داشت، با سخنان خود چنان در آنها #نفوذ کرده بود که با صراحت معاویه را بهعنوان حاکم بعد از عثمان معرفی میکرد.
❗️حقایق ونگفته های اسلام
https://t.me/factsofIslam
~~❗️اسنادی بسیار مهم درمورد انتقال قدرت به آل ابوسفیان توسط یهود
حتما بخوانید~~
*❗️مطالب کامل رو در کانال
حقایق ونگفته های اسلام مطالعه کنید*
پادشاه گفت: در تهامه پسری زاده می شود که میان کتف هایش خالی هست، امامت براي اوست و به یمن وجودش شما سروری می یابید تا روز قيامت.
عبدالمطّلب گفت: نفرین از تو دور باد! با این سخن من با نیک ترین هدیه ای که مسافری می تواند بگیرد بازمی گردم، اما اگر نبود شکوه و بزرگواری و بلندمرتبگی پادشاه، از او می خواستم از اسرار خود بر من بیافزاید و مرا شادمان کند.
سیف بن ذی یزن به او گفت: اکنون زمانی است که او یا زاده شده و یا زاده می شود، نامش محمد است، پدر و مادرش می میرند و جدّ و عمویش سرپرستی اش را به عهده می گیرند، او را نهانی به دنیا آورده-اند و خداوند او را آشکارا برمی انگیزد و از میان ما برایش انصار و یاورانی قرار می دهد و با آنان دوستان خود را عزت می بخشد و دشمنان خود را خوار می کند، با آنان از مردم بی نیاز می شود و جایگاه¬های گران قدر زمین را با آنان فتح می کند، بت ها را می شکند و آتش ها را خاموش می کند و خداوند رحمان را می پرستد و شیطان را دور می راند، کلامش فصل خطاب است و حکمش عدالت است، به نیکی امر می کند و خود به آن عمل می کند، از ناپسندی باز می دارد و خود آن را باطل می کند.
عبدالمطّلب گفت: ای پادشاه! بختت بلند باد و مقامت والا باد و مُلکت برجا باد و عمرت دراز باد! آیا ممکن است پادشاه روشن¬تر گوید و به من نشانه¬ای بدهد؟
ابن ذی یزن گفت: سوگند به خانه داراي پرده¬ و سوگند به نشانه هاي آن خانه، تو ای عبدالمطّلب بی-هیچ دروغ جدّ او هستی. ناگاه عبدالمطّلب به سجده افتاد.
پادشاه یمنی که قبل از بعثت به پیامبر اسلام ایمان آورد
ابن ذی یزن به او گفت: سرت را بلند کن که سینه ات شادمان شد و مقامت والا، آیا از آن چه برایت گفتم چیزی احساس کرده ای؟
عبدالمطلب گفت: من پسری داشتم که به او می بالیدم و به او مهر می ورزیدم، دختری ارجمند از دختران قوم خود یعنی آمنه بنت وهب را به همسری او درآوردم، او پسری آورد و او را محمد نامیدم، پدر و مادرش درگذشتند و من و عمویش سرپرستش شدیم.
ابن ذی یزن گفت: ابن همان کسی است که برایت گفتم، از پسرت مراقبت کن و او را از یهودیان بر حذر دار که آنان دشمن او هستند، اما خداوند راهی برای آنان به سوی او نمی گشاید، آن چه را برایت گفتم نزد خود نگهدار و مگذار قومی که همراهت آمده اند چیزی از آن بفهمند، زیرا من آسوده نیستم که این امر ارزشمند که او به ریاست می رسد به گوش آنان برسد، و خودشان یا فرزندانشان او را به دردسر بیاندازند و برایش دام بگذارند، من می دانم که پیش از بعثت او مرگ مرا درمی یابد، وگرنه با سپاهیانم به راه می افتادم و به یثرب، یعنی سرای فرمانروایی او می رفتم تا او را یاری کنم، من در آن کتاب گویا و دانش پیش گو یافته ام که یثرب سرای فرمانروایی اوست که در آن امر خود را استوار می دارد و یاوران او در آن جایند و آرامگاه او نیز در همان جاست، اگر از آن نمی ترسیدم که به او آسیبی برسد، چون کم سال است، همین الان امر او را آشکار می کردم و به دنبال او گردن کشان عرب را به زیر می کشیدم، اما من بدون این که کوتاهی کرده باشم، از این کار چشم پوشیدم و رو سوی تو و همراهانت آوردم.
پادشاه یمنی که قبل از بعثت به پیامبر اسلام ایمان آورد
سپس فرمان داد تا به هر یک از افراد آن قوم هدایایی ارزشمند بدهند و به عبدالمطّلب ده برابر آن ها بدهند. آن گاه گفت: هرگاه سال نو شد، نزد من بیا.
ابن ذی یزن پیش از آن که سال نو فرا برسد درگذشت و عبدالمطّلب پیوسته می گفت: ای جماعت قریش! من به این خاطر خوشحال نیستم که پادشاه به هر یک از شما مال بسیار عطا کرد، زیرا این مال از بین می رود، من به خاطر آن چه که نام و ارزشش پس از من برای من و فرزندانم باقی می ماند خوشحال هستم. وقتی قریشیان به او می گفتند: آن چه می گویی چه موقع روی می دهد؟ می گفت: آن چه می گویم پس از مدت زمانی، برایتان آشکار خواهد شد.
(منبع: بحار الانوار ج 15 ص 186 به نقل از کمال الدین ص 105
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 8 months, 4 weeks ago