تنفر با تنفر فرق داره!
یکی از عشق زیاد متنفر میشه , یکی از بی عشقی زیاد!
نکته اینجاست: من چرا از تو متنفرم؟!

گاهی خودم از خودم میترسم.
گاهی با خودم فکر میکنم اگه اون فکرای شیطانی که به ذهنم میرسه رو یک روز وقتی تو موود عوضیم هستم انجام بدم چی؟

من میترسم یک روز نتونم افکار شیطانیمو کنترل کنم?

زنِ قدس داف بود , همسرِ کمیاب بود.

ساعت 2:30 دقیقه شب هست الان.
اوم نمیدونم ولی فقط خواستم بگم که
شاید یک روزی همه ی این اتفاقات درواقع خود زندگی رو به خودمون بیایم و ببینم که این یک فیلمه.
ما تو یک دنیا خیلی خوب زندگی می‌کنیم که خبری از دروغ , دو رویی , خیانت , فقر , بدی و درواقع هر چیز بدی نباشه..
و همه ی ماها کمی پول دادیم تا فیلمی رو برامون بسازن و اون فیلم همین چیزی هست که ما داریم زندگی می‌کنیم. و الان ما در حال تماشای اون فیلم هستیم!
ولی متنهی این یک فکته فیک , زندگی اصلی ما همینه ? ..او راستی اینم بگم که تقریبا 27 روز از تابستون گذشته.

میشینم فکر میکنم.
+به چی؟
همه چیز ..درواقع همه چیز راجب اون..قبلنا که بود واسم فرقی نداشت اما وقتی نیست نبودش حس میشه.
+یعنی چی؟
یعنی وقتی جایی میرم که اون بود شروع میکنم فکر کردن به اون لحظات که پیش اون بودم . اونجا هارو با اون رفته بودم.درواقع بیشتر جاهایی که رفتم و با اون رفتم.
+خوب پس الان کجاست؟
نمیدونم.رفت
+کجا؟
نمیدونم
+باهاش حرف میزنی؟
نه..ولی اون پشتم حرف میزنه.
+اوه..اون تو رو هیچ وقت دوست داشت؟
نمیدونم
+توچی؟ تو دوسش داشتی؟
اوایل هیچ حسی بهش نداشتم .یا شایدم داشتم.نفرت.حس نفرت بهش داشتم.اواسط بهش بی حس شدم.و اما یهو برام عزیز شد و الان خیلی دوسش دارم..اما..ولش
+نه بگو.اما چی؟
اما کاش الانم مثل اوایل بهش حس نفرت داشتم.یا مثل اواسط بی حس بودم.
+الان چی کار میکنی؟
تقریبا دارم با خاطراتش اورثینگ میکنم.
+دلت براش تنگ شد؟
بشدت
+اون چی؟
فکر نکنم از روزی که ندیدمش تا الان بجز مواقعی که پشتم حرف زد بهم فکر کنه.
+پس چرا دوسش داری با وجود اینا؟
نمیدونم.
+میخای چیکار کنی؟
نمیدونم.درواقع لباسای اون و میپوشم.بوی اون و به مشامم وارد میکنم. به عکساش نگاه میکنم.با پیج فیک استوری هاش و نگاه میکنم و وقتی باهاش حرف میزنم سعی میکنم تمام سردی درونم و بهش نشون بدم.
+یعنی باهاش سردی؟
اون هرکاری که میکنه از چشم نمی افته.چرا؟ نمیدونم .اما باهاش سرد برخورد میکنم درحالی که وقتی نیست همش سراغشو میگیرم.
+ممکنه همه ی رفتاراش فیک بوده باشه؟ ممکنه دوست نداشت؟ ممکنه؟
صدرصد ممکنه..من تازه فهمیدم کسی رو که فکر میکردم خیلی میشناسم و اصلا نمی‌شناختم.چون اون یک روی دیگه داشت که تو جلد خودش مخفی کرد.و حالا چون زندگی طبق مرادش فعلا پیش نمیره برای دفاع از خودش اون روی کثیفش و داره نشون میده.
+خوبه که داری میشناسیش و بیشتر میدونی!
اتفاقا بده. خیلی هم بده.کاش اون روش و هیچ وقت نمیشناختم و هیچ وقت انقدر نمیفهمیدم.

خلاصه ک بگم من خیلی مظلوم بودم:)
هااااااااااا هااااااا

"اگ من ا قوانین شما پیروی کنم معناش چیه؟ معنیش اینه ک این حقو دارین تا برا من قانون وضع کنین. اما ندارین.
شما حق ندارین برا من قانون بذارین. پ من هیچوق ا قوانین شما پیروی نمی کنم.

فشار؟ نه

اصلا آدم ها تا میان تو بخش مهم زندگیت یهو گه میزنن
خوب آخه صب کن کونی پنج دقیقه بگذره آخه لاشیه کونی پدر مادر خراب خاله کونی بد بیا برین تو هیکل خودت کصشاخ کصمغز بیسواد
اعتماد بنفس داره قد آسمون
داداش ی نگاه ب اینه کن بد بیا کص بگو