?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 9 months ago
میگفت: هیچ آدمی رو پیدا نکردم که بگه درد تو درد منم هست و واقعا طوری رفتار کنه که تو باورت بشه راست میگه.
بچهها مانیکور خیلی چیز جالبیه، از دیروز همش دارم به گوشههای ناخن ملت خیره نگاه میکنم و فکر میکنم اگه مانیکور کنن چهقدر خوب میشه. واقعا ظلم کردم به خودم که تا الان انجام نمیدادم. ناخنام دارن نفس میکشن. دلم نمیخواد روشون لاک بزنم چون خیلی زیبا و تمیز و مرتبن.
خاکستری، خاکستری، خاکستری
صبح، مِه، باران
اَبر، نگاه، خاطره
در من ترانهای نبود، تو خواندی
در من آینهای نبود، تو دیدی
ریشهای بودم در خوابِ خاکهای مُتُبَرک
بیباران، در نگاه تو سبز شدم
برق از چشمانم برخواست، نگاهم بارانی شد
گونههایت خیسِ باران، چشمهایت آفتابی
گرگها میزایند، برهها را دریابیم
تو، با چشمانت مرا بنواز
چوبدست چوپانیم سلاحی کارگر خواهد شد
بعد از جنگ، با چوبدستم
انجیرهای تازه را برای تو خواهم چید
با تو خواهم ماند، با تو خواهم خواند
و تورا در بُهتِ آفتابیات خواهم بوسید
اگر اَبرها بگذارند…
محمد ابراهیم جعفری
این پیام رو فوروارد کنید تو چنل پابلیکتون و یک نقاشی کوچک تحویل بگیرید.
چی میشد اگه یک چکلیست برای همه تصمیمات مهم زندگی وجود میداشت و بعد از پر کردن اون بهت میگفت این تصمیم نهایی توست و تصمیمی که گرفتی با احتمال ۱۰۰ درصد درستترین تصمیمه و هیچوقت پشیمون نمیشی.
"ولی هیچوقت از دوست داشتن و عشق ورزیدن دست نکش"
امروز تموم شد.
چند روز اخیر نمیتونستم کتاب رو زمین بذارم و امروز درحالیکه دوست قدیمیم رو دیدم و پیشنهاد داد بریم بیرون و خیلی خوشحال هم بودم که بتونم بیشتر باهاش حرف بزنم، گفتم نه ببخشید کار دارم و کارم تموم کردن این کتاب بود. الان اومدم و خونه و میخوام Find me رو شروع کنم بخونم و امیدوارم اون هم مثل این کتاب باشه برام. تعداد صفحاتی که تا کردم، تعداد خطوطی که زیرش خط کشیدم و گفتم آه دقیقا، تعداد جملاتی که هایلایت کردم برای این حجم کتاب واقعا زیاده. انگار یه تیکههایی از خودم رو توی الیو و گاهی اولیور پیدا کردم. علاوه بر این دونفر عاشق بابای الیو بودم، مرد دوستداشتنی قشنگی بود. امشب شاید یه بار دیگه فیلمش رو هم ببینم، دلم نمیخواد از فضایی که آندره آسیمان ساخته بیرون بیام.
وارد کتابفروشی شدم. صدای خنده بچهها پیچید توی گوشم. یادم اومد چند وقته به صدای خنده بچهها گوش ندادم. دیدم یه آقایی داره براشون شعر میخونه: "خزانِ زرده ایسالون نوبتی تمنن بهار از راه ارسیدن زندگی چه جانن" بچهها بی توجه به متن شعر میخندیدند ولی من فکر میکردم…
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 9 months ago