?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 5 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 8 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 4 months ago
تفکر جعبه سیاهی
💥در سالهای ۱۹۵۳ و ۱۹۵۴، طی چند حادثهی مرموز، هواپیماهای خط هواپیمایی "بریتیش دی هاویلند کومت"، اولین خط هوایی مسافری و تجاری دنیا، وسط آسمان از کار می افتادند. اما کارشناسان دلیل این سقوط ها را پیدا نکردند و پرونده این خط هوایی کاملا پیچیده شد.
♦️در نهایت مشکل پیدا شد: تَرَک های ریز ایجاد شده در گوشهی پنجره های مربعی شکل هواپیما، به تمام بدنه گسترش یافته و باعث متلاشی شدن هواپیما می شدند. این اتفاق ها دستاورد مهمی داشت: بعد از آن فجایع، دیوید وارن، کارشناس حوادث پیشنهاد داد یک دستگاه تقریبا خراب نشدنیِ ثبت اطلاعاتِ پرواز که بعدا جعبه سیاه نامیده شد، در هواپیما تعبیه شود؛ ایده ای که بعدا به مرحله اجرا گذاشته شد.
♦️هیچ صنعتی به اندازه هوانوردی اشتباهات را جدی نمیگیرد. با هر سقوط، پروازهای بعدی ایمنتر می شوند. این اصل که اسمش را "تفکر جعبه سیاهی" می گذاریم، یک ابزار گرانبهای ذهنی است که در هر حوزه ای از زندگی کاربرد دارد.
♦️انسان دقیقا در نقطه مقابل صنعت هوانوردی قرار دارد. عده بسیار کمی واقعیت شکست را میپذیرند و جعبه سیاه خودشان را تحلیل میکنند. این کار دقیقا به دو چیز احتیاج دارد:
💥پذیرش بی قیدوشرط
💥تفکر جعبه سیاهی
♦️پذیرش بی قید و شرط شکستها، کمبودها و باختها چگونه امکانپذیر میشود؟
♦️بهترین کاری که می توانید انجام دهید، یافتن یک دوست یا شریک قابل اعتماد است که تمام معایب تان را همانطور که هست نشانتان دهد. با گذشت زمان یاد میگیرید که قضاوت های دیگران درباره خودتان را جدی بگیرید.
♦️در کنار پذیرش بی قید و شرط، یک جعبه سیاه هم احتیاج دارید. جعبه سیاه خودتان را بسازید. هر وقت که تصمیم بزرگی می گیرید، آنچه را که در فکرتان میگذرد، یادداشت کنید؛ فرضیات، سلسله افکار و نتیجه گیریهای تان را.
اگر تصمیم تان در نهایت به درد نخور از آب درآمد، به اطلاعات ثبت شده پروازتان نگاه کنید و دقیق تحلیل کنید چه چیزی باعث بروز اشتباه شده است. با تشریح هر افتضاحی که به بار آورده اید، زندگی تان بهتر می شود.
♦️تفکر جعبه سیاهی نه فقط در مورد اشخاص بلکه درباره دنیای تجارت هم مصداق دارد. این موضوع باید در ساز و کار مرسوم هر سازمان گنجانده شود. پذیرش بی قید و شرط و تفکر جعبه سیاهی به خودی خود کافی نیستند. باید اشکالات را اصلاح کنید، آن هم به شکلی که در آینده دوباره رخ ندهند.
👌بنابراین واقعیت را بی قید و شرط بپذیرید. شاید در وهله اول دردناک باشد، ولی در آینده ارزش خود را نشان خواهد داد. نکته کلیدی این است که کشف کنید چرا چنین اتفاقی افتاده است و به شکل ریشه ای با موضوع برخورد کنید.
به نقل از کتاب هنر خوب زندگی کردن اثر رولف دوبلی
شرایط و ملزوماتی که والدین یا دیگر افراد مهم در زندگی کودکان، توجه مثبت خود را به آنها مشروط میکنند، شرایط ارزشمندی نامیده میشوند. ممکن است تعیین چنین شرایطی سبب شود که کودک به جای پرداختن به کارهایی که باعث خوشحالیاش میشوند، تمام هم و غمش را صرف محقق ساختن این شرایط کند و برای آنکه بتواند محبت، احترام و توجه مثبت والدین و دیگر اشخاص مهم زندگیاش را جلب کند به شیوهای خاص رفتار کند. توجه مثبتی که بذل آن به تحقق شرایط خاصی وابسته باشد، توجه مثبت مشروط نامیده میشود.
تمایلات و گرایشهای شخصی کودکانی که با شرایط ارزشمندی متعددی مواجه میشوند به تدریج از بین میرود و تمام زندگیشان صرف تلاش برای جلب رضایت و خشنود ساختن دیگران میشود. آنها به اشخاصی بدل میشوند که دیگران از ایشان انتظار دارند و درک و برداشتی که از خود دارند صرفا به ویژگیهایی محدود میگردد که از دید دیگران پنهان ماندهاند.
این کودکان از آرمانهای اشخاصِ برخوردار از کارکرد کامل فاصله میگیرند و بیش از هر چیز به خشنود ساختن دیگران اهمیت میدهند. سوالی که آنها همواره از خودشان میپرسند این است که «دیگران چه فکر خواهند کرد؟» نه این که «من دوست دارم در این موقعیت چه کار کنم؟»
این کودکان وقتی بزرگ میشوند هم باز دلمشغول این هستند که دیگران دربارهشان چه فکر میکنند. آنها عمدتا به خاطر جلب توجه و تایید دیگران کار میکنند نه به خاطر
خودشان، و برای دریافت توجه مثبت به دیگران وابستهاند و همواره در پی آناند که شرایط ارزشمندی لازم برای جلب این توجه مثبت را محقق سازند.
آنها ضعفها و کاستیهایشان را پنهان میکنند و گاهی حتی خطاهایشان را نیز انکار میکنند و رفتارشان طوری است که هر کسی را غیر از خودشان خوشحال کند، و آنقدر سرگرم خشنود کردن دیگران میشوند که فراموش میکنند خودشان از زندگی چه میخواهند. این افراد در زندگی مسیر خود را گم کردهاند و دیگر در جهت خودشکوفایی گام برنمیدارند.
رندی لارسن و دیوید باس
از کتاب روانشناسی شخصیت
@Shhasani97
چرا شما عصبانی میشوید؟ زیرا نمی خواهید اذیت شوید و این خواست طبیعی انسان برای بقا است. احساس میکنید که نباید فردی یا دولتی یا اجتماعی از شما استفاده کند، شما را آزار دهد و از شما بهره برداری نماید. وقتی کسی به شما سیلی بزند شما اذیت و تحقیر می شوید و این احساس خوش آیندی نیست. اگر شخصی که به شما آزار رسانده قدرتمند باشد و شما نتوانید عمل او را تلافی کنید شخص دیگری را آزار خواهید داد و تلافی آن را سر برادر، خواهر و یا خدمت کارتان درخواهید آورد. پس بازی عصبانیت همینطور ادامه خواهد یافت.
در وهله اول اجتناب از آزار دیدن عکس العمل طبیعی هرانسان است. پس شما به این منظور و برای حفظ خود شروع به بالا بردن قوای دفاعی و مقاومت خود میکنید و حصاری به دور خود میکشید. در نتیجه چون برون گرا و آماده پذیرفتن تازه ها نیستید قادر به کشف و درک صریح نخواهید بود. میگوئید عصبانیت بسیار بد است و آنرا مانند سایر احساس ها محکوم می کنید پس بتدریج تبدیل به آدمی خشک و توخالی می شوید که هیچ احساسی ندارد.
کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 80
@Shhasani97
*?ربات انساننمای هنگکنگی به عنوان معلم بر سر کلاس درس دانشآموزان آلمانی حاضر شد*
?یک استارتآپ هنگکنگی ربات انساننمایی به نام کپچا «Captcha» ساخته است که میتواند به عنوان یک معلم ایفای نقش کند. این ربات بر سر کلاس درسی در یک مدرسه متوسطه واقع در شهر دلمنهورستِ آلمان حاضر شد.
?شكار ميمون زنده بخاطر چابكی و سرعت عمل جانور بسيار مشكل است. يكی از روشهای شكار ميمون در آفريقا اين است كه شكارچی به محل اقامت ميمونها میرود و بدون توجه به آنها در سوراخ كوچكی در يك سنگ بزرگ مقداری خوراكی میريزد و دور می شود.
?ميمونهای گرسنه و كنجكاو دستشان را به درون سوراخ میبرند و خوراكيها را در مشت خود میريزند، اما دهانه سوراخ كوچكتر از آن است كه مشت ميمون از آن خارج شود. ميمون وحشتزده می شود و تقلا میكند تا خسته شود، اما هرگز مشت بسته خود را باز نمیكند تا رها شود!
◀️ ذهن انسان هم گاه مانند مشتِ بسته ميمون است. در مواجهه با مشکلی وحشتزده میشود، تقلا میكند و بیتاب میشود و روی آن مسئله قفل میشود، در حالی كه بهترین و آسانترین راهِ چاره در رها كردن آن و آزادی ذهن از قيد و بندهای آن مشکل است...
?غلتزدن روی کاکتوسها!
?يك مرد جوان در پارک بزرگ كاكتوس مشغول قدمزدن بود، ناگهان تمام لباسهايش را در آورده و به وسط كاكتوسها مىپرد و غلت مىزند، افرادى كه اطراف بودند او را با زحمت بيرون مىآورند و از او مىپرسند: چرا اينكار را كردى؟! و او پاسخ مىدهد كه: در آن لحظه بهنظرم كار خوبى مىآمد.
?اغلب ماها انتخابهاى اين چنينى داريم كه در لحظه بهنظرمان كار درستى مىآمده است؛ زمانی كه از ترس تنهايى با كسى ارتباط داشتيم كه ما را به بيراهه كشانده، در زمان درماندگى از كسى درخواست كمك كرديم كه صلاح ما را نمىخواسته، تلاش براى نگهداشتن فردى كرديم كه روح و شخصيت ما را پايمال كرده، در این شرایط همه ما احتمالا در ميان كاكتوسها غلت زدهايم.
◀️ ما در آن لحظه اين رفتارهاى آسيبزا را انتخاب مىكنيم، اما چرا؟!
?استفاده از يكسرى الگوها كه ممكن است از والدين يا اطرافيان آموخته شده باشد، يا انتخاب آسانترى است نسبت به فكركردن و پيداكردن انتخابهاى بهتر. اين است كه ما را بر آن مىدارد كه رنجبردن و تحمل درد را انتخاب كنيم.
?باور اين كه موقعيتى نااميدكننده است و شما نمىتوانيد هيچ كارى بكنيد باعث اين همه رنج شده است. باور افسردهشدن بسيار راحتتر از تلاش براى گرفتن حق است؛ باور نااميدى و اندوه راحتتر از تغيير مسير و شروع مجدد است؛ ما به اين علت است كه در شرايط خاص روى كاكتوسها غلت مىزنیم.
? تئوری انتخاب
? ويليام گلاسر
باسلام
خدمت معلمان،اساتید وفرهیختگان عزیز وبزرگوار
۵اکتبر،مصادف با۱۳ مهرماه ۱۴۰۳،روزجهانی معلمباشعار:
ارزش گذاری صدای معلمازسوی یونسکو،برهمه معلمان جهان و ایران عزیز وبرشمافرهیختگان، گرامی ومبارک باشد.امیدوارم دردنیای پرآشوب امروز،صدای معلم،ارزشمعلم،جایگاه معلم،تاثیرگذاری معلم برجامعه ،مسیر واصلاح وتوسعه،وغلبه دانایی برنادانی،جهل وخرافه،توسعه وبالندگی و... ازسوی همه دولت ها و همچنین دولتمردان کشورمان شنیده وبکار آید.
به کودکان خود فقط خواندن نیاموزید،
به آنها سوال کردن درباره آنچه میخوانند را بیاموزید.
به آنها سوال کردن درباره همه چیز را بیاموزید.
✍ جورج کارلین
@Shhasani97
بخشی از کتاب زیبای انسان در جستجوی معنا، نوشته ویکتور فرانکل
این کتاب رو حتما بخونید
اگر دو برادر همسان را به مدت سه سال هر روز به بدترین شکل مورد شکنجه قرار دهید
و به اولی بگویید شکنجه اش جزئی از یک تمرین ورزشی است و به دومی هیچ دلیلی برای شکنجه کردنش ارائه ندهید،
برادر اول بعد از سه سال به ورزشکاری قوی و با اعتماد به نفس بالا، و برادر دوم به انسانی حقیر و سرشار از عقده ها و کینه ها تبدیل می شود...
شکنجه و رنج برای هر دو یکسان است، اما تفاوت در معنایی است که به رنج کشیدن شان می بخشید ، یکی به امید روزهای بهتر رنج می کشد و دیگری با هر ضربه خردتر و حقیرتر می شود.
اینکه چگونه با سختی ها و مشقت های زندگی کنار بیاییم و به آن ها واکنش نشان دهیم، نهایتاً محصول یک "تصمیم شخصی" است...
میتوانیم تصمیم بگیریم به سختی ها و مصائب اجتناب ناپذیر زندگی از منظر «معنا و حکمت» نگاه کنیم تا در پس هر ضربه روحی و هر لطمه جسمی تنومندتر، مقاوم تر و آگاه تر بیرون بیاییم یا اینکه تصمیم بگیریم در بهترین حالت یک «قربانی_منفعل» با حیاتی پر از غم باشیم.
تفاوت بین تفکر، تعقل، تامل، گمانه زنی و سنجیدن
? تفکر یا think؛ پرورش توانایی های ذهنی برای شکل دادن ایده ها و داده ها برای رسیدن به نتیجه است.
? تعقل یا reason؛ اشاره به پیامد منطقی تفکر دارد که از دانسته ها و یا مفروضات شروع می شود و از طریق استنتاج های بدست آمده به نتیجه قطعی می رسد.
? تاُمل یا reflect؛ به معنای توجه نزدیک به یک موضوع و تفکر عمیق، و مدام است.
? گمانه زنی یا speculate؛ همان استدلال کردن بر اساس شواهد ناقص است و بر اساس ویژگیِ حدسیِ عقاید شکل گرفته تاکید دارد.
? سنجیدن یا delibrate،؛ بررسی دقیق و کامل موضوع برای رسیدن به نتیجه است.
?همه ی انسان ها فکر می کنند، اما تفکر تعداد اندکی انتقادی است. ما برای تفکر نیاز به آموزش نداریم، زیرا به طرزی خودانگیخته فکر می کنیم اما برای تعقل، تامل و سنجشگرانه اندیشی نیاز به آموزش داریم.
*▪️تفکر انتقادی || لیندا الدر، ریچارد پل*
@Shhasani97
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 5 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 8 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 4 months ago