غریزه :

غَریزه بمعنای ناخودآگاهی  ابتدایی،،،
براساس محرکهایی کاملا طبیعی و نوعی گرایش درونی و ذاتی بشمار میرود
که مربوط به ارگانیسمهای زنده میشود
که رفتارهای طبیعی آنها را شکل میبخشد
غریزه بمعنی، گرایشات، تمایلات، علاقه‌ها
و مهارتهاییست،،، که موجود زنده بدون آموزش
و اکتسابیات، از ابتدای تولد بصورت بالقوه یا بالفعل
با خود بهمراه داشته و بشکل میراثی ژنتیکی،
یدک میکشد.
الگوهای رفتارهای غریزی از سرشت برمیخیزند
که اکتسابی و آموختنی نیستند.
رفتارهایی مانند نوع تغذیه، تولید مثل، آرایش سیستمهای پشتیبان حیات و غیره که بدون تجارب قبلی،
بطور خودکار، و کاملا از پیش تعیین شده
دست به دست میشوند
این الگوها در ساختارهای ژنتیکی برنامه‌ریزی‌ میگردند
با یک جمله: در فرایند غریزه، حساب کتابی درمیان نیست

این برنامه‌ ریزی از پیش تعیین‌ شده غریزی است
که لاک‌پشتهای اقیانوسی روی ماسه های ساحل بدنیا می‌آیند که پس از سربرآوردن از تخم،،، 
خود به‌ خود، بسمت نور و دریا حرکت میکنند

زنبورهای عسل بدون آموزش قبلی،
همگی از طریق رفتارها و حرکاتی خاص
پیام و سیگنالهای زیست کوانتومی رد و بدل میکنند

شکار کردن و شکار نشدن،
در ذات همه جانوران نهادینه میباشند
که همه این گرایشات ذاتی،،، برای تثبیت بقا است

آگاهی جانوری و انسانی :

آگاهی جانوری، کیفیت یا چگونگی آگاهی درونی و درک نسبت به محیط پیرامون و نسبت به اجسام یا اشیا،،،
شکل میگیرد که با موضوعات خاص فرای غرایز در ارتباط است. این مکانیسم،،، کم و بیش با هوشیاری جانور مرتبط میگردد

در انسان، آگاهی و هوشیاری متشکل از
توانایی احساس، درک دقیق تر نسبت به پیرامون، 
تشخص درست از نادرست است
که کیفیت ذهنی وی را رقم میزنند

آگاهی در مسیری مشخص،،،
با خودآگاهی رابطه برقرار میکند،،،
اما نه در تمامی جانوران

تقریبا تمامی جانوران، بنحوی و تا حدودی استعداد
و قابلیت یادگیری را،،، بصورت غریزی،،،
یا بخشی بصورت اکتسابی، دارا میباشند

روند اکتساب و فراگیری،،، یا از والدین انجام میگردد،
یا از محیط زیست

اما آگاهی بمنزله اطلاع از ماهییت وجودی خویش
و در نهایت خودآگاهی،،، امری بسیار متفاوت
و مختص به فقط انسان میگردد

این موارد بطور کاملا تجربی برایم ثابت شده اند
دوستی داشتم بدنسازی کار میکرد
۵ سال بدنسازی را کنار گذاشت
اما وقتی دوباره شرع کرد
در واقع سیستم ساختارهای عضلانیش
از خاطرات گذشته سازمان سلولیش
استفاده کرده و در مسیر تعیین شده ای
قدم گذاردند. این، بدان معناست که :
تمام سلولهای عضلانی اش تک به تک،
براساس حافظه ای که داشتند
بکمکش امدند، تا کارش را ادامه دهد

حافظه سلولی و ساعت بیولوژیک بدن :

ساعت چرخه زیستی بدن
و فرایندهای زیست شیمیایی-فیزیولوژیکی
یک چرخهٔ تقریباً 24 ساعته است،
که متناسب با ریتم شبانه روزی
چرخش سیاره زمین شکل میگیرد
و منجر به پیدایش رفتاری موجودات زنده،
شامل گیاهان، جانوران، قارچها، باکتریها و... میشود

اختلال در ساعت زیست‌ بیولوژیکی انسان،
میتواند، زمینه‌ساز بیماریهای بسیاری گردد

ساعت زیستی یا ریتم زیستی،
بدلیل تغییرات در مواد شیمیایی،
مرتبط با ریتم فریولوژیکی بدن،
منجر به تغییرات در عملکردهای سیستم عصبی میگردد
این فرایند، در نقش و بمانند یک ساعت مرکزی بدن،
در عملکرد سلولهای بدن نیز موثر واقع شده،
و حافظه سلولی را تحت تاثیر قرار میدهد

ساعت زیستی بدن از هزاران سلول عصبی
ساخته شده و مرکزیت آن،
در هیپوتالاموس مغز قرار دارد
ریتم زیستی در واقع به همگام سازی عملکردها
و فعالیت های بدن کمک کرده
و پاسخ بدن به نور و تاریکی را تنظیم میکند

این ساعت، در تنظیم فعالیتهای معمول بدن،
همچو برنامه خواب، تنظیمات ضربان قلب،
اشتها به غذا، دمای بدن، اعمال هورمونیک،
هوشیاری، اعمال روزانه، تنظیمات فشار خون،
و غیره دخالتی مستقیم اعمال میکند

ساعت زیستی،،، حتی زمانیکه کاری انجام نمیدهیم،
یا توجهی به ساعت نداریم،
باز هم بدنمان بر اساس آن ساعت خود کار
و غیرارادی، عمل میکند
در این روند، حافظه سلولها نقشی قاطع
اعمال مینمایند، که سبب تغییراتی، جزئی و کلی،
در رفتارهای جسمی و روانی انسان میشوند

سیستم و مکانیسم ساعت زیستی،
تنها مختص انسان نیست،
و در سایر موجودات زنده نیز وجود دارد

چند مثال تاثیرات ساعت زیستی در انسان :
هنگامیکه با هواپیما از چند منطقه جغرافیایی
عبور میکنیم، ساعت بدنمان از ساعت مچی مان
انحراف پیدا میکند.
از دست دادن و یا بدست آوردن زمان جدید
در طول مسافرت هوایی قادر است،
به بدنمان حس گیجی دهد،
بخصوص اگر انتظار نور روز را داشته باشد
در نهایت بدنمان مجبور به تنظیمات جدید میشود
و ریتم شبانه روزی خود با محیط را وفق داده
و سازگار میگردد
اما در سفر بازگشت، دوباره آن را مختل میکند
و به تنظیم مجدد نیاز دارد

حتی اگر در یک غار تاریک زندگی کنیم
و ندانیم چه زمانی از شبانه روز است،
بازهم این چرخه تقریباً 24 ساعته
حافظه سلولها را نمیتواند منحرف کند
یعنی آنکه، حافظه سلولی،
ریتمی پایدار نشان میدهد

ساعت زیستی مانند ساعت عادی مکانیکی،
از اجزا و چرخ دنده ها، تشکیل نشده،
بلکه با مناسباتی شیمیایی سرکار دارد
که انعکاس آنها، رفتارهای حافظه سلولی را
سازمان داده و تعامل بین سلولها را شکل میبخشد

مرکزیت این ساعت زیستی،
بر اساس سیستم، عملکرد و وساطت نورونها،
بطور کلی، در مغز باید واقع شده باشد

حافظه و هوش سلولی در ساختار آن :

انسان از 4 تریلیون سلول زنده فعال،
با هوش شگفت انگیز سلولی تشکیل شده است
که میتوانند رشد و تغییر کنند، تقسیم شوند،
و بیکدیگر پیام ارسال کنند.

سلامتی، بیماری، زندگی و مرگ،
شادمانی و غم، نشاط و افسردگی انسان
همگی از طریق هوش سلولی
و بر اساس حافظه سلولی مدیریت میشوند

این دستاورد جدید دانش بیولوژی و اپی ژنتیک است

حالات روانی شخص،
روی تک تک سلولهای وی موثر واقع میشوند
یعنی انکه غمگین باشید، یا خوشحال
روی سلولها انعکاسی تردید ناپذیر دارند
شاد باشید، پوست زیبایی کسب میکنید
افسردگی و غم طولانی مدت، پوست شما را
کدر میکند
اینها ظواهر هستند. در بخشهای پنهان،
با دنیای پیچیده ای روبرو هستیم
این فرایندها، در چارچوب مکانیسم زیست کوانتومی، حل و فصل میگردند

ضمن اینکه سلولها دارای مکانیسمی بنام حافظه
نیز میباشند،،، حافظه کوتاه مدت و بلند مدت

نقش هورمونها در فرایند عشق :

هورمون عشق یا همان اکسی توسین
یکی از مواد شیمیایی موجود در بدن است
که بهنگام برخی از واکنش های احساسی
در بدن ترشح میشود و تنظیم کننده
بسیار مهمی در ایجاد عواطف
و احساسات آدمی است.
اکسی توسین در هیپوتالاموس،
در بخشی از مغز تولید میشود
و از آنجا، به غده هیپوفیز، در پایه مغز،
منتقل و ترشح میشود

آکسی توسین نوعی هورمون است
که همانند یک انتقال دهنده عصبی شیمیایی
عمل میکند. این هورمون نقش مهمی
در تولید مثل دارد.

ترشح آکسی توسین در برخی قسمتهای
سیستم عصبی، میزان استرس و اضطراب را
کاهش میدهد و در نتیجه
در تامین و احساس آرامش موثر است

? ماهییت فوتون :

فوتون جرمی ندارد، ولی صفر مطلق هم نیست،،،
بیک دلیل انکار ناپذیر

فوتون ظاهرا وزن و جرمی نداره،،،
ولی از کجا بوجود میاید؟
مگر نه آنکه در دل خورشید،،، میلیونها و میلیاردها تن، ماده، هر لحظه و هر زمان، به فوتون تبدیل میشوند؟
مگر نه آنکه، ماده قابلیت تبدیل به انرژی و فوتون
یا برعکس آنرا دارد؟  ?  E=mc2
مگر نه آنکه، همه ماده کیهان، در 13,7 میلیارد سال قبل، از نور و انرژی بوجود آمده اند؟

نور که شکلی از انرژیست، از ذرات کوچکی به نام فوتون تشکیل یافته که بلحاظ بار الکتریکی خنثی میباشد،،، فوتون ، یک واحد اطلاعاتی در میدان الکترومغناطیسیِ حامل نیروی الکترومغناطیس است،،، فرکانس های مختلف این ذرات، مسئول قدرت نور و رنگهای متفاوت آنها میباشند (گاما، فرابنفش، ایکس، نورمرئی، فروسرخ، رادیوئی،
و ریزموج پس زمینه کیهان)

به فوتون، بسته نوری نیز گفته میشود،،، فوتون، یکی از ذرات زیر اتمی میباشد، که مسئول ایجاد نور است،،، خمش های گرانشی نور،،، ماهیت مادی خود را نشان می دهند،،، زیرا تنها توجیه این خمش ها، ماهیت ذره ای بودن نور میباشد،،،
از طرفی نور با عبور در فضا، بدون هیچگونه خمش
و یا انحراف بصورت خطی راست منتشر میشود
(بشرط نبود گرانش)
نبود اثری از اصطکاک، در مسیر نور،،، ماهیت موجی آنرا برجسته تر میسازد.
اینها، از دلایلی بشمار میروند که رفتار موج-ذره بودن نور و فوتون را آشکار میکنند

مکانیک کوانتوم :

1/
مکانیک کوانتوم،،، شاخه‌ای بنیادی از فیزیک نظری میباشد که با پدیده‌های فیزیکی، در مقیاس میکروسکوپی و نانو سروکار دارد

بنیادی‌ترین تفاوت مکانیک کوانتوم با مکانیک کلاسیک در اینست که مکانیک کوانتوم، توصیفی سازگار با آزمایشهایی در اندازه های ذراتی،
به ابعاد اتمی و زیراتمی در سطوح نانو، سرکار دارد،،، درحالیکه مکانیک کلاسیک در قلمروی
اندازه های بزرگنقش فعالت میکند.
بنابراین،،، مکانیک کلاسیک در جهان ریزنقش،
به بسیاری نتایج نادرست هدایت میشود،،،
درین وادی،،، فیزیک کوانتوم ظهور کرده تا قدم
بعرصه های تحقیق و عملکرد ناشناخته ها گذارد
درواقع مکانیک کوانتوم، مکمل مکانیک کلاسیک
و نیوتنی میباشد،،، نه ناقض آن

شما تکه ای گوشت را به نصف، سپس به نصف، بازهم به نصف تقسیم کنید، تا به ملکولی تبدیل گردد که بازهم خواص گوشت را دارد
در ادامه کار به ملکولها، اتمها و ذراتی برخورد میکنید، که دیگر خواص گوشت ندارند، اینجا شما وارد دنیای کوانتوم شده اید، که قوانین خاص خود دارد
مانند ملکولهای پایه، ساختارهای اتمی، زیر اتمی، ذرات بنیادی و زیر بنیادی

این پرسش که کدامین الگوها،،، خشت های اساسی و بنیادی ماده را تشکیل میدهند؟ پرسشی بسیار قدیمی و حتی از دوران باستان مطرح بوده است.
ما بکمک فیزیک کلاسیک، به بسیار یافته ها دست یافته ایم. اما این فیزیک کوانتوم بود
که در سطوح غیرقابل توجیه،،، به پاسخ های صریح و روشن دست یافت و ابهامات را بگونه ای منطقی برطرف ساخت

2/
ماهیت موج-ذره‌ نور :
این تصور که چیزی مانند نور،،، هم رفتار موجی داشته باشد و هم خواص ذره ای،،، برای زیرساختار نسبیت عام،،، قابل تصور نبود و نیازمند تفکر نوینی بود، که در قالب فیزیک کوانتوم میتوانست مورد بررسی و ارزیابی دقیق قرار گیرد

ذره چیست؟ ذره، جرمی متمرکز میباشد
که شکلی دانه ای دارد و تمرکزیست از انرژی،،،
با مکانی معلوم

موج چیست؟ موج یعنی انرژی گسترده شده
با بسامد و طول موجی مشخص
(نوری، صوتی و غیر)
ذرات مختلف میتوانند باهم برخورد کنند،،،
اما امواج باهم برخورد نمینمایند، بلکه آنها باهم تداخل میکنند
نور قرار است هم موج باشد هم ذره یعنی دو چیز کاملاً متفاوت که یکی از ارکان پیدایش دانش کوانتومی بود

3/
مکانیک کوانتوم و زیست‌شناسی :
تحقیقات چندین مؤسسه معتبر علمی در امریکا
و هلند نشان دادند که بسیاری از فرایندهای زیستی متکی بر پدیده های مکانیک کوانتومی شکل میگیرند. قبلاً تصور میشد بطور مثال عمل فتوسنتز گیاهان،،،
فرایندی برپایهٔ بیوشیمی استوار بوده،،،
اما تحقیقات بسیار،،، به کشف کلیدی مکانیسم فتوسنتز منجر گردید که متکی بر فرایندهای مکانیک کوانتومی استوار میباشند

همچنین، پژوهشها، حاکی برآن هستند، که نحوهٔ کارکرد سلولهای عصبی، خصوصاً در مغز،
و مکانیسم نورونها،،، که تا مدتها فرایندی بر پایهٔ فعالیت‌های الکتریکی و بیوشیمی پنداشته میشدند،،، و مورد اختلافات بسیار، میان ساختارگرایان، زیست شناسان و ماتریالیستها بودند، متکی بر سیستمهای کوانتومی میباشند

این پژوهش‌ها نشان میدهند که سلولهای عصبی بسیاری جانوران دریایی و خشکزی، از نیروهای کوانتومی برای پردازش اطلاعات استفاده میکنند
در انسان نیز :
فرایند تفکر،
منجمله بسیاری نقوش احساسی،
اعمال، واکنشها، و ....
بر بنیان مبادلات و مناسبات مکانیک زیست کوانتومی شکل میگیرند

نظریه‌ نقش مکانیک کوانتومی در عملکرد مغز
و فرایند تفکر،،، مبتنی بر این میباشند‌،
که دانش  کوانتومی در تشریح بسیاری ابهامات پیچیده مغز و مکانیسم آن مؤثر واقع میشود،
مخصوصاً برای توضیح "پدیدهٔ خودآگاهی"

حرکتهای موجی شکل :

خبر یا‍ شایعه مهمی
که در یک نقطه شروع شده باشد،
ممکنست سریعا به تمام سیاره زمین،
سرایت کند.
علیرغم آنکه، حتی یک فرد هم، مستقیما،
سفری به گوشه کنار زمین نکرده باشد

در اینجا دو حرکت کاملا متفاوت وجود دارند :
یکی حرکت خبر و شایعه،
و دیگری نقش افراد یا دستگاههایی
که خبر و شایعه را انتشار میدهند

هنگامی که باد بر مزرعه گندمی میوزد،
موجی تولید میکند که در سرتاسر مزرعه
منتشر میشود.
در اینجا نیز باید بین دو حرکت، تفاوت قائل شد
یکی حرکت موج،
و دیگری حرکت تک تک ساقه های گیاهان
و خوشه های گندم، که موج را انتقال میدهند
ساقه ها فقط نوسانات کوچکی را تحمل میکنند
و از موج عظیمی که آنها را فرا میگیرد،
یا توسط تک تک آنها تولید میشود، بیخبرند

موجهایی را دیده ایم که با انداختن سنگی
در حوض آب، تولید میگردند
و بشکل دایره هایی متحدالمرکز منتشر میشوند،
که رفته رفته بزرگتر شده
تا پس از مدتی، انرژی میان آنها، مجددا صفر گردد

حرکت موج چیزی است
و خصوصیاتی مختص بخود دارد،
اما حرکت ذرات آب، چیز دیگر و واجد ویژگیهایی
دگر است.
ذرات آب، فقط در جای خود بالا و پایین میروند،
حرکت مشهود موج،،، حرکت حالت ماده است،
نه حرکت خود ماده
(یعنی آنکه ذرات و ماده در جایگاه خود نوسان میکنند و وضعیت عوض مینمایند، اما در مسیر حرکت موج، حرکتی ندارند)
چوب پنبه ای که روی موج باشد،
این مسئله را به خوبی آشکار میسازد،
زیرا بجای آنکه همراه موج پیش برود،
به تبعیت از حرکت واقعی آب بالا پایین میپرد

مورچگان نیز پیامهای جنگی، یا فرمان یورش
به دشمن را از طریق امواجی متکی بر سیگنالهای شیمیایی،،، بطور برق آسایی،،،
منتشر ساخته و سپس عملیات شروع میشوند