بهلول

Description
amirreza abdoli
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 9 months ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 11 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 7 months, 2 weeks ago

6 months, 2 weeks ago
در عواقب بعضی بازی‌ها

در عواقب بعضی بازی‌ها

بازی کردن با دم شیر کاری‌ست بسیار پر ریسک و خطرناک، و اگر به عادت تبدیل شود لزوماً مرتکب را نابود خواهد کرد.

مرتکب ممکن است سرش گرم باده عدالت‌خواهی باشد و بگوید: «یعنی چه که شیر گیاهخواران بی‌آزار و دوست‌داشتنی را وحشیانه شکار می‌کند و از هم می‌درد و تکه‌تکه می‌خورد؟ باید این قانون را شکست و طرحی نو در انداخت». ولی دنیا هیچ‌وقت با آرمان‌های عدالت‌طلب کار نکرده و نخواهد کرد. دنیای روابط بین‌الملل، شباهت بسیار زیادی به دنیای «راز بقا» دارد. قوی‌تر می‌ماند و ضعیف‌تر بالاخره می‌میرد.

سران جمهوری اسلامی ایران به زودی طعم عادت مرگبار بازی با دم شیر را خواهند چشید. و امید است که معدود هوادارانشان (همان‌ها که امشب با پول مالیات مردم فشفشه به آسمان انداختند و نقل و شیرینی پخش کردند) عبرت بگیرند که: نمی‌شود به قیمت ظلم ملی طلبکار عدالت بین‌المللی بود. لطفاً آن روزی هوادار عدل جهانی شوید که مطمئن شده باشید در زندان‌ها و بازداشتگاه‌های خودتان کسی شکنجه نمی‌شود و آه مظلوم بی‌دادرسی از جگر برنمی‌خیزد. شاید آن روز کمتر بی‌شرف به نظر برسید.

البته شمای خواننده حق دارید اگر به ریش نویسنده این کلمات بخندید. حالا دیگر هر داننده‌ای می‌داند که عدالت‌خواهی فقط کهنه لحافی است که قرار است شهوات سیری‌ناپذیر هیولاهایی را که از جنگ و تحریم نفس می‌کشند، مقدس جلوه دهد.

ننگ بر انقلابی که حاصلش حاکمیت بلامنازع بی‌شرم‌ترین دروغ‌گویان و ریاکاران باشد. مرگ بر عدالت‌خواهانی که هدفشان مرگ و رنج مردم و دلار ۹۲ هزار تومانی را توجیه می‌کند. بمیرید تا زندگی بیاید.

هشتصد سال پیش مولوی در جواب پیره دیوهایی که جنون علاج‌ناپذیر خودشان را معیار «عقلانیت و هوشمندی و شرافت» می‌دانند، فرمود: علم‌هاتان نگون بادا که آن بسیار می‌آید..‌.

https://t.me/AmirrezaAbdolii/

7 months ago
از کینز تا ترامپ

از کینز تا ترامپ

چند روز قبل بخشی از ترجمه مقاله «پایان لسه‌فر» در دنیای اقتصاد منتشر شد. این مقاله را جان مینارد کینز حدود صد سال قبل نوشته است.
لب کلام کینز در این مقاله این است که اندیشه آزاد‌گذاری اقتصادی هیچ پایه و مایه علمی و فلسفی ندارد. اگر این اندیشه در قرن نوزدهم به باور عمومی جهان غرب تبدیل شد، فقط به خاطر تقارن تصادفی بعضی شرایط مساعد فکری و مادّی بود و بس. در آن دوره پیروان عموم افکار و اندیشه‌های مختلف، از محافظه‌کار گرفته تا اصلاح‌طلب، و از مسیحی گرفته تا سکولار، همه به این اجماع رسیده بودند که اصل آزادی فردی در مقایسه با اصل تصدّی‌گری دولت فواید و نتایج بهتری برایشان خواهد داشت. ضمن این که دولت‌های مستبد و خودرأی اروپا در گذار زمان ثابت کرده بودند که درد و دغدغه مردم ندارند و بویی از تدبیر و مصلحت‌اندیشی نبرده‌اند. بنابراین رهایی آحاد مردم از یوغ فرامین خودسرانه چنین مستبدانی، آرمانی نویدبخش بود که هرکسی غیر از درباریان و جیره‌خواران دولت آن را به فال نیک می‌گرفت.
کینز در سال 1926 پس از بیان این مقدّمات مدّعی شد که آن شرایط مادّی و فرهنگی که اندیشه لسه‌فر را جذّاب و معقول و عملی جلوه می‌دادند، حالا دیگر به کلّی از بین رفته‌اند. حالا چیزی که همگان به روشنی درک و تصدیق می‌کنند، لزوم مداخلات عاجل و مثبت و مؤثّر دولت در همه بازارهاست، و در غیر این صورت سرمایه‌داری فروخواهد ریخت.

کینز با ده‌ها نفر از متفکّران و نویسندگان و خطیبان دیگری که تا آن زمان به مخالفت با آزادگذاری اقتصادی و به دفاع از مداخله‌گری دولت برخاسته بودند، فرق داشت. او نه در فرهیختگی و زبان‌آوری رقیب داشت، نه دراعتماد به نفس، نه در سماجت و خستگی‌ناپذیری. از کودکی در محافل همکاران پدرش در جمع بزرگ‌ترین اقتصاددانان زمانه نشسته بود، از نوجوانی در کنار سرشناس‌ترین رجال سیاسی آینده انگلستان بالیده بود، و از جوانی به جایگاهی رسیده بود که همنشین و مشاور دولتمردان تراز اوّل باشد. کینز استاد مسلّم بحث‌های فلسفی و تئوریک بود، ولی فرود آمدن به زمین مسائل عملی و عملیاتی، و مخاطب قرار دادن توده‌های مردم یا سیاستمداران غیرمتخصّص را ابداً کسر شأن خودش نمی‌دانست. عمده نوشته‌های باقیمانده از او توصیه‌ها و تجویزهایی برای امور مبتلابه سیاسی و سیاستی در جراید کثیرالانتشار هستند.

به همه این دلایل، و به خیلی از دلایل دیگری که در این نوشته کوتاه فرصت ذکرشان نیست، کینز در مقایسه با بقیه مخالفان لسه‌فر به توفیق بی‌نظیری رسید. او در عرصه نظری بنیادهای اندیشه آزادی اقتصادی را نزد عوام و خواص سست کرد و در عرصه عملی هم دولتمردان را متقاعد کرد که نظام استاندارد طلا را منحل کنند و فرمان پول را به دست بگیرند و از عواقبش نترسند. بعد از کنفرانس «برتون وودز» بشر بی آن که بداند وارد جهان و تاریخ دیگری شد؛ جهانی که در آن فکر کردن به آزادگذاری اقتصادی و نفی مداخله دولت در بازار، یک خیالبافی واپسگرایانه به نظر می‌رسد.

شاید تقارن زمانی انتشار ترجمه مقاله «پایان لسه‌فر» کینز با به قدرت رسیدن مجدّد ترامپ تصادفی بوده باشد. ولی از نگاه کسی مثل من این همزمانی کاملاً معناداری است. ترامپ نماینده کلوپ قدرتمند تاجران و کاسبکارانی است که دار و ندارشان را به حمایت‌های دولتی مدیونند. آن‌ها در غیاب تعرفه‌های تجاری و نرخ‌های بهره پایین نمی‌توانستند به چنین جایگاهی برسند و حالا هم اگر از حمایت‌های دولتی محروم شوند به زودی قافیه رقابت را خواهند باخت.

درک نمی‌کنم کسانی که خودشان را آزادیخواه می‌دانند، چطور می‌توانند از قدرت گرفتن یکی از رُک و راست‌ترین دشمنان تجارت آزاد خوشحال باشند. شاید حرفشان این باشد که او هرچه هست در مجموع از دموکرات‌ها بهتر است، و شاید درست بگویند. امّا اگر واقعاً کارمان به استقبال از مردی رسیده باشد که علناً تجارت را با سلاح تعرفه و تحریم تهدید می‌کند، باید ضمن درود فرستادن بر روان پاک کینز، مرگ لسه‌فر را اعلام کنیم و فاتحه‌اش را بخوانیم.

آن‌هایی که با آثار کینز آشنایند می‌دانند که او مرکانتیلیست‌ها را می‌ستود، و نهایتاً هم توانست برای تشکیل یک جهان نئومرکانتیلیستی پشتوانه فکری فراهم کند. حالا تخمی که او کاشت به درخت تناوری تبدیل شده است. دنیا با همه پیشرفت‌های فکری و تکنولوژیک به باتلاق اقتصادهای ملّی حمایتگرا بازگشته و هرچه بیشتر در آن فرو می‌رود. شصت سال پیش مجلّه تایم عکس کینز را روی جلدش چاپ کرد و زیرش نوشت: «امروز همه ما کینزی هستیم». حالا وقت یک پوستر ترامپ است با این تیتر که: «امروز همه ما مرکانتیلیست هستیم».

هرچه فکر می‌کنم می‌بینم این روزها آرمان تجارت آزاد هنوز همان‌قدر مدرن (یعنی بیگانه و خلاف عرف) است که در اواخر قرن هجدهم بود.

https://t.me/AmirrezaAbdolii/

7 months, 1 week ago

روزنامه‌نگاری که می‌تواند انگشت‌هایش را طوری روی صفحه‌کلید بچرخاند تا بنویسند: «شهادت قاضی مقیسه»، در بهترین حالت دارد به مخاطبش می‌گوید: من قاطی آدم حساب نیستم، من فرق شرف و بی‌شرفی را نمی‌فهمم، من همان‌قدر روزنامه‌نگارم که پزشکیان سیاستمدار است، مرا جدی نگیر، من فقط یک آدمک قلم‌به‌مزدم که رزومه بیست سال ژورنالیسم دارد، فکرش را هم نکن که من روزی آدم بوده باشم یا روزی آدم شوم.

8 months, 2 weeks ago
بهلول
9 months, 1 week ago

اگر عزای عمومی معنایی داشته باشد لابد معنایش امشب است.
ندیدم کسی حس و حالی داشته باشد. و می‌دانم خیلی‌ها خوابشان نبرد.

امشب هزار بار این قطعه مجید درخشانی را گوش کردم که از سی سال پیش تا به حال هر وقت می‌شنومش به یاد تشییع جنازه سیاوش می‌افتم. سیاوشی که بیگناه مرد. و نمی‌دانم چرا بیگناه کشته شدن این‌قدر قلب آدم را به هم می‌فشرد...

به یاد تو.
به یاد آن دختری که با کندن لباسهایش خودش را کشت و دیگر کسی خبرش را نشنید.

به یاد همگی‌تان آخرین باغیرت‌ها

10 months, 4 weeks ago

عزای خصوصی

به تعبیری همه این ۴۶ سال عزای عمومی بود و با شادی مثل جنس قاچاق برخورد می‌شد. قانون اساسی این سیاهچال از روز اول همین بود که عده اندکی از بیماران روانی بسیار خطرناک حق داشته باشند افکار و ارزش‌ها و احساسات و سبک زندگی‌ سراسر متوهمانه‌شان را به عموم مردم تحمیل کنند.

اما عزا کالای عمومی نیست و مطلقا ربطی به دولت ندارد؛ حتی یک دولت مشروع و قانونی. و به همین خاطر اگر وسع مالی و توان جسمی‌اش را داشتم حتما تمام این پنج روز را در ملأ عام میگساری می‌کردم.

راستش به من هیچ ربطی ندارد که رفیق خونریز شما بالاخره طعمه عزرائیل شد. همانطور که درد و رنج امثال من حتی ذره‌ای برای شماها مهم نیست.

شربت و شیرینی‌هایی را که پارسال همین وقتها پخش می‌کردید به یاد بیاورید و بسوزید.
سرنوشت آن بیگانه منفور را برای تک تک بی‌شرمانی که مرگش را تسلیت گفتند آرزومندم‌.

1 year ago

کسی که اجازه یا دستور شبیخون ننگبار هفتم اکتبر ۲۰۲۳ را صادر کرد، اگر عقل داشت باید کشته شدن رهبر حماس در تهران و تبعات ویرانگرش را هم می‌دید.

گاهی مضحک و گاهی تهوع آور است که هنوز کسانی این مجنون مستأصل فرتوت را عاقل و باهوش تصور می‌کنند.

قتل هنیه مثل انفجار چرنوبیل بود؛ طلیعه فروپاشی عن‌قریب یک دیکتاتوری پوسیده که همه دار و ندارش را برای مقتدر به نظر رسیدن خرج می‌کند.

1 year, 2 months ago

به یکی گفتند اگر اسلحه روی سرت بگذارند و بگویند بین جلیلی و قالیباف و پزشکیان یکی را انتخاب کن، کدام را انتخاب می‌کنی؟
آهی کشید و گفت: اسلحه را.

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 9 months ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 11 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 7 months, 2 weeks ago