خونه کجاست؟
به من بگو خونه ات کجاست؟
خونه ی مهاجرا توی قلبشونه،
بهم بگو خونه ی تو کجاست ؟
خونه ی من توی نور خورشیده که از لابه لای برگ های درختها میفته روی سنگفرش خیابون، خونه ی من توی قلب پرستویی هست که آواز میخونه
خونه من تو قلب درنا ای هست که آرزوی من رو به گوش ماه و ستاره ها می رسونه
خونه ی من توی عطر یاسه که یه شب تابستون وقتی داری از یک کوچه دلبر رد میشی میپیچه زیر بینیت
خونه ی من اون نور خورشیده که ظهر آبان ماه می افته روی قالی قرمز
حالا ، تو به من بگو خونه ی تو کجاست؟

#دستنوشت
@green_worldd

جمله‌ "مرسوله جهت توزیع تحویل نامه‌رسان شده است" باعث میشه کل روز از خوشحالی شبیه بچه سه‌ساله بشم و نتونم یه‌جا آروم بشینم و هی دور خونه بچرخم تا آقای پستچی بیاد چون زندگی هنوز چیزهای قشنگ داره.

در راه...

نمی‌توانم بگویم همه‌چیزمان ایده‌آل است؛ اما تو ایده‌آل من هستی. به من جرئت زیستن می‌دهی. هرکجا نگاه می‌کنم می‌توانم دستت را بگیرم و روی تو حساب باز کنم. من از امیدوار بودن بریده‌ام اما به دوست داشتن تو باور دارم هنوز و در این هنوز هزاران جوانه کوچک عاطفه روییده است. کاهنده‌ی غم‌هایی هستی که از میان بازوهای گره‌خورده‌ام فرو می‌ریزد و گم‌ می‌شود و به شریک شادی‌های دو نفره‌ای تبدیل می‌شود و کوچ می‌کند به قصه‌هایمان.
می‌توانم به امنیت شانه و نور متعادل دست‌های تو اطمینان کنم؛ که عشق همیشه در مراجعه است و اندوه در حال التیام.

بشنویم و لذت ببریم ?⭐️

خانه ات سرد است ؟ خورشید کوچکی در پاکت می‌گذارم و برایت پست میکنم . ستاره کوچکی در کلمه ای بگذار و به آسمانم روان کن _ بسیار تاریکم _

MOOD

امشب خیلی «ای حریر بی‌تحمل، ای شکستنی‌تر از گل» هستم.

@poofer

امشب می‌خوام شمارو به شنیدن این آهنگ از پالت عزیزم دعوت کنم و براتون یه شب آروم و یواش از شبای آخر یه تابستون قشنگ آرزو می کنم...