𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 месяц, 2 недели назад
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 месяца назад
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 дня, 2 часа назад
یاد باد آنکه ز ما وقت سفر یاد نکرد
به وداعی دلِ غمدیدهٔ ما شاد نکرد
حافظ - غزل ۱۳۳ (دیوان حافظ - تصحیح راستگو)
عدو با جانِ حافظ آن نکردی
که تیرِ چشمِ آن ابروکمان کرد
حافظ - غزل ۱۳۲ (دیوان حافظ - تصحیح راستگو)
——
کجا گویم که با این دردِ جانسوز
طبیبم قصدِ جانِ ناتوان کرد
حافظ - غزل ۱۳۲ (دیوان حافظ - تصحیح راستگو)
——
طبیبم قصدِ جانِ ناتوان کرد: طبیب قصد جان ناتوانم را کرد.
طبیبی که قصد جان بیمار را میکند پارادوکس این بیت است، و بر پایهٔ این مضمونِ معروف در اشعار عرفانی است که «او» عاشق را میکشد و همزمان زندهٔ جاوید میسازد.
حافظ همه گونه سخن و مضمونی درمورد طبیب دارد، از خوبی و مهربانی گرفته تا بیوفایی و ناتوانی از درمان.
(منبع: شرح شوق، سعید حمیدیان)
ممنون از دوستانی که با ریاکشن بازخورد میدن.
بازخورد نشونهٔ توجه به مطلبه و روی انگیزه برای ادامه دادن تأثیر میذاره.
اگه نظری دارید یا گاهی مشکل تایپیای چیزی از دست در رفته، میتونید از لینک ناشناس تو بیوی کانال اطلاع بدید.🌹
شبِ تنهاییام در قصدِ جان بود
خیالش لطفهای بیکران کرد
حافظ - غزل ۱۳۲ (دیوان حافظ - تصحیح راستگو)
——
شب تنهایی قصد جان مرا کرده بود، اما فکرِ یار به من لطف بسیار داشت (و مرا نجات داد).
با توجه به بیت قبل، یار روی نهان کرده و عاشق را تنها گذاشته (= شب تنهایی، در این بیت)، و این خیال اوست که به داد عاشق میرسد، نه خود او.
این مضمون قبل از حافظ هم بارها استفاده شدهاست:
بیتی از امیرحسن دهلوی:
شب اندر موجِ خون بودم خیالش دستگیرم شد
بِحَمدِاللَّه در آن غرقابْ رویی آشنا دیدم
بیتی از سلمان:
از خیالت شُکرها دارم که در شبهای هجْر
یارِ سلمان بود و اَلْحق مهربان یاریم بود
(منبع: شرح شوق، سعید حمیدیان)
دل از من برد و روی از من نهان کرد
خدا را با که این بازی توان کرد
حافظ - غزل ۱۳۲ (دیوان حافظ - تصحیح راستگو)
——
خدا را*: برای خدا، محض خاطر خدا (قضاوت کنید)
نظرِ پاک تواند رخِ جانان دیدن
که در آیینه نظر جز به صفا نتوان کرد
حافظ - غزل ۱۳۱ (دیوان حافظ - تصحیح راستگو)
سروبالای من آن دم که درآید به سماع
چه محل جامهٔ جان را که قبا نتوان کرد
حافظ - غزل ۱۳۱ (دیوان حافظ - تصحیح راستگو)
——
سماع: منظور رقص و پایکوبی است.
محل: قدر و منزلت
قبا کردن: پاره کردن، دریدن (به این دلیل که قبا لباسی است جلوباز و زمانی که جامه یا پیراهنی را از جلو به دو تکه پاره کنیم، شبیه قبا میشود.)
(منبع: شرح شوق، سعید حمیدیان)
عارضش را به مَثَل ماهِ فلک نتوان گفت
نسبتِ دوست به هر بیسروپا نتوان کرد
حافظ - غزل ۱۳۱ (دیوان حافظ - تصحیح راستگو)
——
عارض: چهره
بیسروپا: در شعر قدیم در موارد فراوان، چیزهای گرد را بیسروپا خواندهاند، مانند گوی، مهرهٔ نرد، خورشید و حتی خود فلک را.
معنای اصلیِ آن به همان شکل گرد این اشیا اشاره داشتهاست، با این تصور که هر چیزی که سر و دست و پای آن را قطع کنند، حالتی گردگونه مییابد.
بعدا معنای کناییِ «رذل و بیمقدار» به آن اضافه شدهاست.
(منبع: شرح شوق، سعید حمیدیان)
به یادِ چشم تو خود را خراب خواهم ساخت
بنای عهدِ قدیم استوار خواهم کرد
حافظ - غزل ۱۳۰ (دیوان حافظ - تصحیح راستگو)
——
خراب: ایهام —> ۱. مست و لایعقل ۲. ویران
عهد قدیم: ایهام —> ۱. پیمان قدیمی با یار ۲. رسم روزگار قدیم که در آن عاشق جان خود را بر سر عشق میگذاشت.
بین خراب و استوار، تضاد زیبایی وجود دارد. با خراب کردن خود، بنای عهد قدیم را استوار میکند.
(منبع: شرح شوق، سعید حمیدیان)
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 месяц, 2 недели назад
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 месяца назад
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 дня, 2 часа назад