𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 6 days, 2 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months ago
ده پرسش خبرنگار کیهان از پیامبر اکرم
محمد سلطانی رنانی
فرض کنید نشست خبری برگزار شود و پیامبر اکرم، تشریف بیاورند و از سرتاسر جهان، خبرنگاران و اصحاب رسانه برای پرسشو گفتگو بیایند. فکر میکنید خبرنگار کیهان غیر پرسشهای زیر را مطرح کند:
۲️. رای ما قابل هضم نیست که در صلحنامه حدیبیه به همه شرایط ذلتبار! مشرکان تن دادید، حتی لقب «رسول الله» را از پیش نام خود برداشتید تا با چند طایفه مشرک صلح کنید؟! اگر مسلمانان همواره میجنگیدند و همه به فیض شهادت میرسیدند، بهتر از پذیرش چنین صلحنامهای نبود!؟
۳️. چرا افرادی را که با اصول و ارزشهای ما زاویه دارند، و بر مدار شریعت نیستند، در حکومت خود به کار گرفتهاید؟ امثال خالد بنولید، با آن جنایات و مسلمانکُشیاش در نبرد احد، در حکومت شما، مورد نظر قرار گرفته و گاهوبیگاه به او پست و ماموریت هم میدهید؟! واقعا چرا؟!
۴️. از خالد بنولید هم چشم بپوشیم، از قاتل سیدالشهداء، حمزه چگونه میتوانیم چشم بپوشیم؟! حمزه ، عمو، برادرِ همشیر و دوست صمیمی شما بود. حمزه در جنگی که ابوسفیان آتشش را برافروخت، به دستور هند همسر ابوسفیان، و به دست وحشی، برده هند، به شهادت رسید! خود شما دیدید که با پیکر آن شهید بزرگوار چه کرده بودند، و شما هر سه نفر، ابوسفیان و هند و وحشی را به یک اظهار اسلام بخشیدید و در جامعه اسلامی پذیرفتید؟! دستکم یک گزینشی، یک کارگروه تایید صلاحیت نگذاشتید تا مسلمان واقعی از ظاهری را تشخیص دهیم؟!
۵️. چرا بازار مدینه را آزاد گذاشتهاید؟! نکند شما هم به بازار آزاد و اقتصاد لیبرال اعتقاد دارید؟! چرا بر کالاها قیمتگذاری نمیکنید؟! چرا با دستورالعمل، بازار را کنترل نمیکنید؟! تجارت، صنعت، کشاورزی، آزاد؛ نه مجوّزی نیاز دارد، نه آییننامه، نه دستورالعمل حاکمیتی؟!
۶️. واقعا جای شرمساری است! شما تنها یک دختر دارید، و پسرعموی شما، علی، داماد شماست. حال این رزمنده که از بدر و احد و خندق زخمها بر بدن دارد، باید برای تأمین معاش خودش، برود با یک شترِ آبکشی، مزارع یهودیان مدینه را آبرسانی کند تا چند درهمی به او مزد بدهند؟! یک مقام معاونت یا مشاورت برایش تعریف کنید و با حقوق مکفی از بیتالمال تامینش کنید تا دیگر نیاز به کار روزمزد نداشته باشد؟!
۷️. همگان را آزاد گذاشتهاید که هر چه میخواهند در مدینه به شما بگویند؟! اوس، خزرج، یهودیان، مشرکان، هر گروه و دستهای برای خودشان، شاعر دارند، رسانه دارند، خبر میآورند و خبررسانی دارند، هر کسی میآید و از شما سوال میکند و شما هم پاسخ میدهید؟! حتی به شما اعتراض هم میکنند بعدش هم آزادانه راستراست در کوچه و خیابان راه میروند؟! چرا هیچ وقت بر دهان اینها مشت نمیزنید؟ میگذاشتید چهارتا از این خبرنگارهایِ همخط دشمن و شاعران فاسق را نفله کنیم، بقیه حساب کار دستشان میآمد! .
این عبدالله بنابی را تا آخر زندگیاش آزاد گذاشتید؟! نه حصر و نه حبس؟! طرف در نبرد احد، آن قدر کارشکنی کرد تا یک سوم رزمندگان را از میانه راه بازگرداند. بعد از فاجعه احد، خودش و همفکرانش چقدر مجاهدان و شهیدان را ریشخند کردند! نه او را محاکمه کردید، نه خانه و مزرعه و کسبوکارش را مصادره کردید؟! چرا وقتی مُرد، رفتی بر پیکر او نماز میت خواندی و برایش طلب مغفرت کردی؟!
این چه وضعی است در مسجد شما؟! یک میله نبستهاند که شما و اصحاب والامرتبه شما را از عموم مردم جدا کنند؟! یک صحرانشین عرب میآید و اسلام میآورد و همان ساعت در نماز جماعت زانوبهزانو اصحاب با سابقه مینشیند؟ مثل همه لباس میپوشید، با همه مردم حلقهوار مینشینید
دیروز دیدم همسر شما عائشه در کوچه با مرد مسلمانی سخن میگفت! امسلمه، دیگر همسرتان نیز همین طور؟! سلمان به خانه دخترتان فاطمه میرود و با او سخن میگوید! زنان در کوچه و خیابان میآیند، به مسجد شما هم میآیند، هیچ پردهای هم در مسجد میان مردان و زنان نزدهاید! در مسجد شما اختلاط مرد و زن شده است! بعضی از این دخترها و زنها یقه دشداشهشان باز است، خودتان هم میدانید که زیر دشداشهشان شلوار نمیپوشند؟! فقط گفتهاید که خداوند رحمت کند زنانی که شلوار بپوشند و از خانه بیرون بیایند! همین؟
@Tafakkor
چرا فکر میکنیم همیشه حق باماست؟
گوینده: علی بندری
@Tafakkor
شیوهی استبداد حکومتهای مستبد ایرانی، عدم امنیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در معنای وسیع آن، تجاوز خودسرانهٔ حکومتها به حقوق مردم، انحصار بخشهای حساس و کلیدی اقتصاد ایران در دست حکومت و قدرت بیچون و چرای سلاطین که بالاتر از هر قانونی، در هستی مردم و حاصل کار و زحمت مردم حق تصرف داشتند و همه چیز مملکت را ملک طلق حکومت میدیدند، قطعاً از عوامل موثر در جدایی بین ملت و دولت بوده است.
اما این بخش از واقعیت انکارناپذیر تاریخ ما، نباید ما را از واقعیت مسلم دیگری در تاریخ ایران غافل کند و آن واقعیت مسلَّم، چگونگی شکلگیری قدرت دینی و سیاسی روحانیون شیعه است در ایران؛ از دوره صفوی تا دوره معاصر. تاثیر نظریه شیعه درباره حکومت به طور عام و تاثیر تلقی خاص شیعه از حکومت در دوره قاجار، گسترش امکانات سیاسی و اجتماعی روحانیون، به عنوان یک قدرت مسلَّم در کنار و در برابر قدرت حکومت، در شکلگیری عقاید مردم ما درباره دولت و حکومت نقش اساسی داشته است.
نقش روحانیون شیعه و تلقی مذهب شیعه در دولت ستیزی و مخالفت روشن و آشکار آنان با شکلگیری جامعه مدنی و رشد و گسترش دستاوردهای عرفی و مهمتر از همه مخالفت آنان با قانونی شدن عرف، بخشی از واقعیت انکارناپذیر تاریخ این دوره است.
مشروطهایرانی/ماشاالله آجودانی
@Tafakkor
اون یکی؛
اون یکی، مردی است صاحب نام که مردم به نام کوچک صدایش میکنند، “میرحسین “
نامی است آشنا.
نام آشناتر از هر سیاستمداری وساده زیستتر از هر مدعی و صاحب مقامی است،
سالهاست که دربند و حصراست بی هیچ محاکمهای! سالها درحصر و بند ماندن و قدرت دفاع نداشتن. چه نامی دارد!؟ بارها وبارها درخواست محاکمه علنی کرد وپذیرفته نشد.
اون یکی، در دل خیلیها جا باز کرده است، اون یکی برای خیلیها شرافت را معنا کرده است.
اون یکی برای ماندن در قدرت تسلیم صحنه آراییهایی که خطرناک میدانست نشد.
اون یکی هنوز. دارد بربوم نقاشی نقش میکشد و امروز هم نقشی خواهد شد بربومی که سالهاست تاریخ کشوررا میکشد.
اون یکی نامش “میرحسین موسوی” استوَتُعِزُّ مَن تَشاءُ وَتُذِلُّ مَن تَشاءُ
مقوم و میزانِ آدمی، عقل است و عقل، حاکم هر چیزی است. در جای دیگر مینویسد: در دایره امکان، هیچ چیز اشرف و اعلی از عقل نیست و چیزی جز عقل، حجت نمیتواند باشد، زیرا که هر حجت به عقل فهمیده میشود. آنان که میگویند عقل حجت نیست، معنی سخن خود را ندانستهاند، چه، هرآینه عقل حجت نباشد، هر چیز دیگر را حجت و میزان قرار بدهیم، چاره نداریم از اینکه، حجیت او را باز با عقل ثابت کنیم. تا عقل حجت نباشد، تصدیق و تثبیت حجیت شیء دیگر نتواند نمود. پس حجیت عقل ایده بدیهیات و اول اولیات است.
اندیشههای میرزا آقاخان کرمانی
فریدون آدمیت
@Tafakkor
ادبیات و رام کردن طوفان ابتذال
دکتر قربان عباسی
سوزان سانتاگ زمانی در سخنرانی خود با عنوان وجدان کلمات نوشت: «اگر ادبیات را دوست دارم برای آن است که ادبیات امتداد همدردی من با ضمیرهای دیگر، قلمروهای دیگر، آرزوهای دیگر، کلمات دیگر است. ادبیات عین خودآگاهی است، تردید است و ندای وجدان. باریکبینی و نکتهسنجی است. ادبیات علاوه بر اینها آواز است، بداهه است، جشن است، برکت است.
ادبیات انباشتگی است، تجسم صورت آرمانی تکثر، چندگانگی و آمیختگی است. ذهنی را تصور کنید که میزبان اندیشههای تولستوی، داستایوفسکی، شولوخوف، مایاکوفسکی، چخوف، زامیاتن، سیرین، گنچارف، گوگول، پاسترناک و آخماتوا و صدها نویسندهی دیگر باشد. درون او به تعبیر بارت به یک میدان شهر پُر صدا تبدیل میشود. ادبیات تکثیر صداهای متفاوت و متناقض در فضای ذهنی ماست و کسی که بتواند تناقضات را در خود تاب بیاورد قطعاً ناسازگاریها و تعارضات بیرون را هم تاب خواهد آورد. ادبیات عبارتست از ناهمگونی و تفاوت و آمیزش همهی آنها و در نهایت تعلیق قضاوت در آدمی. آنکه عمیقاً ادبیات خوانده باشد از قضاوت میپرهیزد. و تعلیق قضاوت سرآغازی است برای انسان شدن و انسان ماندن.
حکایت ماندگار جبران خلیل جبران درباره دو زن فاحشه و مومن، خود گویای ذهنی ادبی است. میگوید بر درگاه پنجره نشسته بودم دیدم زنی فاحشه از این سوی خیابان و زنی مومن و پاکدامن از آن سوی خیابان میآیند. گفتم خدایا این زن مومن چقدر نجیب است و آن زن روسپی چقدر نانجیب. صدایی در سرم پیچید که فرزندم آن زن مومن مرا در دعاهای خویش میجوید و آن زن روسپی در دردهای خویش، هر دو بنده مناند. ادبیات همین است تعلیقِ قضاوت به حکم وجدان. ادبیات تجسم بخشیدن به خِرَد است و مبارزه پیگیرش با عقل. ادبیات با رضایت سر و کار دارد و نه حساب و کتاب. خرد ادبیات آنتی تز داشتن عقیده است و حمایت است از ژرف اندیشی.
کار ادبیات غنا بخشی به روح و انهدام حقیقت یکپارچه است و متلاشی کردن آن. ادبیات نه در پی حقیقت که در پی حقایق است تا با چیدن آنها در کنار هم ذهن را به موزاییکی از مفاهیم بدل کند. ادبیات کوششی است جانفرسا برای رهاندن ذهن و جان از تارهای ایدئولوژی. پرهیختن است از پیشداوری و تعلیق داوری است چرا که در ادبیات راستین نه یک انسان که انسانها بر روی زمین زندگی میکنند و نه فقط یک دین که ادیان و نه فقط یک زبان که هزاران زبان از هستی سخن میگویند. یک ذهن ادبی ذهنی است باز و نه الزاماً پُر. ذهنی است جَسته از غلظت ایدئولوژی، رهیده از بار پیشداوری و گریخته از چنگال منیَّت. ادبیات میکروکاسم طبیعت است. همآغوشی باد است با عطر رُز. دفاع از زندگیهای نزیسته است و به چالش طلبیدن فراموشی هستی و البته به تعبیر زیبای نویسنده روس “آندره بلی” ادبیات امکانی است برای رهایی روح. ادبیات به قول بلوک ورد مقدس است برای رام کردن هیولایی به نام زندگی و یا بهتر برای رام کردن طوفان ابتذال.
@Tafakkor
درسگفتار
#شرح_مثنوی
دفتر ششم/جلسه ۶٩
@Tafakkor
حالم از شرح غمت افسانه ایست
چشمم از عکس رخت بتخانه ایست
بر امید زلف چون زنجیر تو
ای بسا عاقل که چون دیوانهایست
سعدی@Tafakkor
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 6 days, 2 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months ago