خنیای جاوید.

Description
ویژه پرداختن به زوایای گوناگون #موسیقی_ایران

براساس #مستندات_تاریخی
و #پژوهش ها
پذیرای مطالب شایسته شما هستیم.

ارتباط با ادمین
@vaasafa

هوشنگ جاوید
@khonyayejavid
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 9 months ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 11 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 7 months, 2 weeks ago

6 months, 3 weeks ago
تاریخ اساطیری تنبور

تاریخ اساطیری تنبور
به روایت زین الاخبار

طهمورث چون بر تخت سلطنت بنشست، .....دیوان به نزد او آمدندوگفتند: تاکی مارا به درد خواهی داشتن؟
گفت: آن وقت که چوب خشک وزِه خشک به حدیث آیند، ودرخت جامه ملوک برآرد و باد اندر مشت بگیرم و طعامی خوش بخورم که اورا گاو نکِشته باشدو آتش نپخته باشد.
پس ایشان طنبور بساختند،گفتند: اینک چوب وزه که سخن گویدو کرم ابریشم بیاوردندکه تا بردرخت ابریشم تنید، ازآن بپختند وبتافتند وگفتند: اینک درخت که جامه ملوک بر آورد.....

بن مایه: زین الاخبار گردیزی،ص۱، ترجمه عبدالحی حبیبی، نشر بنیاد فرهنگ ایران
توضیح تصویر: مرد تنبور نواز ، یافته شده در تورنگ تپه گرگان، گلستان، با تاریخ ۱۸۰۰ پیش از میلاد
@khonyayejavid
با کانال خنیای جاوید همراه باشید .

8 months, 2 weeks ago

پادشاه نوازنده و ناصرالدین شاه

رسیدیم به شهر لوان، درگار[ایستگاه]آنجاپادشاه بلژیک حاضربود،رفتم پایین با هم دست داده آمدیم توی ترن، پادشاه هم آمدپیش ماوراندیم............
چیز غریبی که امروز از پادشاه دیدیم این بود که ناخن های شصت و سبابه را گرفته بود، ناخن سه انگشت دیگرش که پهلوی هم هستنددراز وبلند بود، معلوم می شودکه پادشاه ساز چنگ که به فرنگی حَرپ(هارپ) میگویند می زندواین سه ناخنش به این جهت بلند است.
بن مایه : ص۳۱، ج۲،روزنامه خاطرات سومین سفر ناصرالدین شاه به فرنگ، نشر سازمان اسناد ملی .
@khonyayejavid
با کانال خنیای جاوید همراه باشید.

8 months, 3 weeks ago

شناسایی رساله صوت الناقوس

پژوهش : هوشنگ جاوید
این رساله همزمان با دوران حکومتی زندیه درایران، در هندوستان و به فارسی نوشته شده است، نگارنده این رساله شخصی بنام محمد عثمان قیس است ، و درپیشگفتار متن رساله خود می گوید که از ترکیب برداشت متنی از دو رساله دیگر ، یکی بنام : تحفه الهندمیرزاخان شاهجهانی، و دیگری بنام : اصول نغمات آصفی ، آن را پدید آورده است ، او بخش بندی کتابش را براساس کوتاهی وبلندی گفتار متن بدینگونه اعلام کرده :
شامل بریک نشید،دوناقوس و یک نغمه .
نگارنده اثر در تعریف موسیقی می نویسد :
"مو" به لغت یونانی به معنی آوازاست، و"سیقی" به معنی گره ، وچون این علم لحن است ولحن درحقیقت به آواز گره دادن است ، لهذا به این اسم موسوم گشته ودر اصطلاح این فنِ علمی است، که دراو دانسته شود احوال نغمات از حیث ملایمت ومنافرت با یکدیگرواصول ازمنه بین النغمات[فواصل] واز حیث قصر و طول[کوتاهی وبلندی] آن ها به نسبت با یکدیگر،پس مفهوم موسیقی دوقسم [گونه] باشد:
معرفت الحان، که مسمی [نامیده] می گرددبه علم تالیف
معرفت ازمنه ، که تسمیه می یابدبه علم ایقاع.
او که دراین رساله تلاش دارد تا به وامگیری موسیقی هند از موسیقی ایران بپردازد و نزدیکی های این هنر را دراین دوسرزمین نشان دهد ، درمورد راگ ها می نویسد:
هندیه[هندوستانی ها] سال را برابر شش فصل منقسم کرده ، مناسب شش فصول، شش راگ قرارداده و هر راگ را با راگنی ها وپَتَرهادر فصلی بخوانند ، در فصول ششگانه .
هرراگ پنج راگنی داردوهشت پتر.
در بخش نغمه اشارات زیبایی به تاریخ موسیقی رشد یافته در هند دارد و تاثیرات امیر خسرو دهلوی را بدینگونه بیان می کند:
"نایک گوپال"یکی از سرآمدان موسیقی دانان عهد خود بوده از ملک دکن،به دهلی آمد وادراک صحبت امیر خسرو علیه الرحمه نموده ، دوم "جس ساونت"یکی از مستفیضان صحبت امیرخسروعلیه الرحمه بوده، سوم "سلطان حسین شرقی" والی جونپور، به کمالات ظاهری وباطنی ممتاز برگزیده روزگاردرعلم موسیقی ، اوستاد عهد خود بود،چهارم "نایک بیجو" ازمقربان سلطان بهادروالی گجرات بود، پنجم " راجه هانسنگه" والی گوالیارمخترع "دهرپد" ، ششم "بابارام داس بیراگی" درعهد سلطنت میرزا جلال الدین محمد اکبر شاه، هفتم "سورداس پسر بابارام داس" "بشن پد"ازاختراعات اوست، هشتم "بازبهادر"،نهم "سورج خان" و"چاندخان"،دهم"نبات خان" بین نواز[بینجو]، یازدهم"تان سین کلانوت" مقبول شیخ محمد غوث گوالیاری وانیس بزم راجه رام چندرمکهیله، دوازدهم "بلاس خان"سیزدهم "صورت سین" ، چهاردهم""تان ترنگ خان" پانزدهم"بجور سین" شانزدهم "سوجان خان" هفدهم "نایک جرجو" ، هجدهم"مدن رای گوالیاری"، نوزدهم "نایک وهوندهون" ،بیستم "پسلَم پرکاش"، بیست ویکم" لعل خان".
بدین سان او زنجیره تاریخی را بخوبی نشان می دهد که چگونه ریشه موسیقی راگای هند به ایران میرسد ، این رساله در سال ۱۹۰۶میلادی برای بار دوم در کانپور چاپ سنگی شده است .
@khonyayejavid
با کانال خنیای جاوید همراه باشید .

9 months, 1 week ago

حکایت لوتی رجب (ملا رجب) دایره نواز
به روایت : استاد ابوالقاسم فقیری
پژوهشگر فرهنگ مردم ونویسنده کتاب های بی شمار در زمینه فرهنگ وادب مردم فارس ، فرصتی شد که به تازه گی با ایشان در منزلشان دیداری داشته باشم و گرچه این روایت را در آثار مکتوب ایشان سال ها پیش خوانده بودم ، اما از ایشان خواستم که باکلام خودشان این روایت مردمی را بیان کنند که خواهید دید .
استاد فقیری بعنوان چهره ماندگار فارس شناخته شده ودارای تالیفات بسیاری می باشند.
@khonyayejavid
با کانال خنیای جاوید همراه باشید

10 months, 2 weeks ago

متن وترجمه فارسی ترانه:

لبیروت

به بیروت

لبيروت من قلبي سلامٌ
لبيروت و قُبلٌ للبحر و البيوت
لصخرةٍ كأنها وجه بحارٍ قديمِ

سلامی از دلم به بیروت
و بوسه‌هایی به دریا و خانه‌ها
به صخره‌ای که صورت دریانوردی قدیمی در آن نمود دارد

هي من روحِ الشعب خمرٌ
هي من عرقِهِ خبزٌ و ياسمين
فكيف صار طعمها طعم نارٍ و دخانِ
لبيروت مجدٌ من رمادٍ
لبيروت من دمٍ لولدٍ حُملَ فوق يدها
أطفأت مدينتي قنديلها
أغلقت بابها أصبحت في السماء وحدها ... وحدها و ليلُ

(بیروت) باده‌ای از روح ملت است
نانی از عرق آن‌ها و گل یاس
چگونه شد که مزه‌ی آتش و دود گرفته است
برای بیروت پیروزی‌ست از خاکستر
برای بیروت از خون فرزندی که بروی دست‌هایش حمل شد
شهر من چراغ خود را خاموش کرد
دروازه‌های خود را بست
پس از غروب خورشید تنها شد
تنها در شب

أنتِ لي أنتِ لي أه عانقيني
أنتِ لي رايتي و حجرُ الغدِ
و موج سفرٍ
أزهرت جراح شعبي أزهرت..
دمعة الأمهات .. أنتِ بيروت لي أنتِ لي أه عانقيني

تو برای منی تو برای منی
آه ! مرا در آغوش بکش
تو برای منی
پرچم منی
و سنگ فردا و موج سفر
زخم‌های ملتم شکوفه کرد
«اشک‌های مادران» گل داد
تو،
بیروت من
تو برای منی
آه ! مرا در آغوش بکش
@khonyayejavid
با کانال خنیای جاوید همراه باشید

10 months, 2 weeks ago

ترانه بیروت
خواننده : فیروز
تنظیم: عاصی رحبانی
برروی ملودی فرانسوی ترانه مونامور

نام اصلی خواننده نهاد حداد است که از سال ۱۹۴۰م فعالیت خودرا با فلیفل آهنگساز نظامی مشهورلبنان درقالب ارکستر میهنی آغاز کردو حلیم الرومی در رادیو لبنان نام فیروز را برایش انتخاب کرد، اواهل حلب است و همسرش عاصی رحبانی آهنگساز مشهور لبنانی است، از او درفاصله سال های ۱۹۵۷م تا ۲۰۱۷
پنجاه آلبوم موسیقی به جامعه ارائه شده است.
اوازپایه گذاران هنر کمدی موزیکال نیز درلبنان بشمار می آید.
ترجمه متن ترانه لبیروت را در پست بعدی کانال بنگرید.
@khonyayejavid
با کانال خنیای جاوید همراه باشید .

1 year ago

فونو گراف

در اواخر دوره ناصرالدینشاه قاجار ، فونوگراف (واژه فرانسوی) یا گرامافون (واژه انگلیسی)وارد ایران شد، اما کاربردهای خصوصی و دوراز ذهن جامعه داشت، اما تا زمان روی کار آمدن مظفرالدین شاه قاجار، این دستگاه بوسیله متمولین جامعه مورد استفاده قرار گرفت ، تا اینکه بنا به نوشته تاریخ بیداری ایرانیان ، درسال سوم پادشاهی مظفرالدین ، شیوع کامل درجامعه پیدا کرد، در مورددوره ای که این وسیله صوتی از خصوصی به صورت عمومی درآمده واز فونو گراف استفاده می شده ، عین الدوله مطالب خوبی نوشته که نشان می دهد ، بازاریان چگونه این وسیله را وارد جامعه کرده اند ‌وعمومیت یافته ، اومی نویسد:
منزل نصیرالدوله دعوت داشتیم، حضرت والاونواب علیه، فونو گرافی ازفرنگ آورده، خوب چیزی است، وقتی که قزوین بودم یک نفر فرنگی آمد، فونو گراف بزرگی همراه داشت، همه قسم ساز فرنگی وایرانی داشت(منظورش صداهای سازها است)اختراع بزرگی است، ازاختراعات ادیسون ینگی دنیایی ، حکیم کامل الکتریک است، فونوگراف نصیرالدوله از آن کوچک تروکمی مغشوش بود، الان در تهران دوجا گذاشته، واز نفری ده شاهی گرفته ، تماشا می دهند!!*

به این ترتیب متوجه می شویم که نصیرالملک موجبات فراگیر شدن دستگاه فونو گراف را در ایران پدید آورده و برای شنیدن هرصفحه مردم باید پولی هم پرداخت می کردند.
* بن مایه : خاطرات عین الدوله، ص ۱۳۴۷، سنه ۱۳۱۶ه،ق
@khonyayejavid
با کانال خنیای جاوید همراه باشید .

1 year, 1 month ago

ن ضرب‌المثل خلاصه می‌شود.
بنابراین برنامه چهارگاه تلاش دارد تا موسیقی آیینی را از مسیر انحرافی که در آن قرار گرفته است بازیابی کند؟
ما در برنامه چهارگاه تلاش داریم تا این موضوع را آسیب‌شناسی کنیم. در عین‌ حال به قدرت‌ها و زیبایی‌های درونی متن‌های موسیقی آیینی در گذشته نیز گذری داریم تا از دل این گفت‌وگوها به تعریف درستی از شکل حزن در موسیقی آیینی برسیم. اینکه حزن چیزی متفاوت از شورآفرینی است. اینکه موسیقی آیینی با حزن شروع می‌شود و در انتها به شور می‌رسد درحالیکه امروزه موسیقی آیینی از همان اول با شور شروع می‌کند و بعد مخاطب در این شور رها می‌شود و این فرایند با روح اصلی موسیقی آیینی متفاوت است. از دل این حزن است که موسیقی آیینی با مخاطب خود ارتباط معنایی می‌گیرد و از دل تحول درونی که در مخاطب شکل می‌گیرد کم‌ کم موسیقی آیینی از حزن به سمت شور می‌رود. شوری که با تفکر همراه است.
شور و شوقی که بعد از حزن در موسیقی آیینی در مخاطب ایجاد می شود، چه معنایی را به دنبال دارد؟ آیا می شود، تعبیر به سلوکی کرد که کم کم با حزن در موسیقی آیینی شروع می شود و با شور به اوج خودش می رسد؟
بله، خود موضوع آرام حرکت کردن منطقی است که با بصیرت همراه است همان‌طور که یکی از دستورات دینی، عرفی و رفتاری ما همیشه توصیه بر همین امر است اینکه هر کاری که قرار است انجام دهیم، قبلش فکر و تأمل‌کنیم تا به نتیجه درستی از آن عمل برسیم، بنابراین آنچه از بررسی موسیقی آیینی در گذشته به دست می رسد آن است که در این موسیقی آرام آرام از طریق نغمه های حزن انگیز پله پله حزن را به شور تبدیل می کند. این نغمه ها مجموعه‌ای  از توصیفات، تعریفات و ستایش‌ها است که در کنار توصیفات فاخر تکمیل می‌شود؛ یعنی تمام آن سجایای اخلاقی شخصیت‌های واقعه کربلا را با نغمه‌های حزن‌انگیز توصیف می‌کند و بعد موسیقی به‌جایی می‌رسد که آیین به شور می‌افتاد.
این روند را می‌توان در نوحه‌های شب‌های عاشورایی به‌خوبی مشاهده کرد؟
بله مثلاً در شعر آیینی شب عاشورا بسیار آرام شروع می‌شود؛ آنجایی که می‌گوید «امشب شهادت‌نامه عشاق امضا می‌شود » خود این مصرع یک‌ روند ملودی آرام دارد در ادامه می‌گوید «فردا زخون عاشقان این دشت دریا می‌شود» این روند حزن در روند موسیقایی‌اش به ضرب‌آهنگی تند می‌رسد و شوری که با ریتم تند می‌گوید «امشبی را شه دین در حرمش مهمان است» یعنی به تقطیع‌های تند و پشت سرهم و به قولی دو دمِ با شور می‌گوید «مکن ای صبح طلوع/ مکن ای صبح طلوع» یعنی از حزن به نعره کشیدن و  دست به دامن شدن می‌رسد و این همان فلسفه‌ای است که در تصوف هم دنبال می‌شد. اما جریانش برای شیعیان  به این گونه برنامه ریزی شده است که بیشتر از راه به هیجان درآوردن ذهن جلو می‌رود در حالی در فلسفه صوفیان تنها به شور اکتفا می‌کند و عالم تفکر و ذهن از این موسیقی آیینی حذف شده است. در یک‌ کلام آن نوحه‌ها و اجرای آن نوحه‌ها نوعی شوق و شرف نیکان ما را نسبت به واقعه کربلا نشان می‌دهد.
بنابراین حزنی که در اینجا شما تفسیر کردید با غمی که مردم عامه در زندگی عادی آن را تجربه می‌کنند، متفاوت است؟
در روانشناسی هم به این امر تأکید شده است، یعنی ما دو نوع گریه مثبت و منفی داریم. گریه منفی در همان مفهوم دلگیری و دلخوری آدم‌ها از هم تعریف می‌شود و در گریه مثبت معنایی متفاوت دارد. در گریه مثبت در موسیقی آیینی انسان خودش را در این‌ همانی و ارتباطش با قهرمان واقعه  می‌کاود. یعنی انسان با موسیقی آیینی در پیوند با ائمه به‌ عنوان مومنان واقعی و قهرمانان این آیین  به دنبال راه ارتباط و توسل است و  مخاطب با یک مدد خواهی و توسل خاص به سمت حزن و گریه کردن می‌رود و در اینجا گریه‌ای که حاصل می‌شود متفاوت از غم معمول ما است.
 به قول روانشناسان این گریه  نتیجه تجزیه‌ و تحلیلی در خون انسان است، چراکه بدن به همین سادگی‌ها چیزی مانند گریه را تولید نمی‌کند و باید تجریه و تحلیلی در ذهنش انجام شود تا بر اساس آن اشک تولید شود. به دلیل همین تجزیه‌ و تحلیل اشک پاک است و خود این فرایند بسیار محترم است حالا زمانی محترم‌تر شناخته می‌شود که به خاطر یک هدف مثبت حاصل شود، اینجاست که گریه مثبت شکل می‌گیرد، امری که هم علما و هم روانشناسان آن را تایید کرده اند، هرچند امروزه نگاه جدی به آن نداریم.
موسیقی آیینی ما در دنیا چه جایگاهی دارد و چقدر توانسته‌ایم بازتاب‌دهنده این آیین باشیم؟
در چند دهه اخیر تلاش‌هایی شده؛ مثلاً هنر شبیه‌خوانی ما در اروپا جایگاه ویژه‌ای دارد و یا حتی آیین سینه‌زنی ما و یا دسته جات عزاداری در دو روز تاسوعا و عاشورا در خیابان‌های دنیا رخ می‌دهد، ماحصل همین تبادلات فرهنگی در عرصه جهانی است و زمینه آشنایی را با این آداب فراهم می‌کند اما در کنار آن تبیین چرایی اینکه چرا این آیین برگزار می‌شود، همچنان برای آن‌ها نامفهوم است و باید با برنامه‌ری

1 year, 1 month ago

" سه‌شنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۳
 ارتباط با ما  درباره ما تبلیغات آرشیو

کد خبر: 193605 ۱۴۰۳/۰۴/۲۵ ۱۲:۵۱:۰۵

درگفت‌وگو با هوشنگ جاوید مطرح شد
«موسیقی آیینی» آرام آرام از حزن به شور و توسل می‌رسد/ حزن و اندوه در نوحه‌های آیینی با حزن معمول در زندگی عادی متفاوت است
هوشنگ جاوید گفت: نغمه ها و ضرب آهنگ های فرنگی در هم نشینی با موسیقی آیینی ما نمی‌تواند محتوای اصلی خود را بازتاب دهد در عین حال در حفظ هنر چند صدساله خود نیز باز مانده است.

به گزارش گروه موسیقی خبرگزاری هنر ایران: این شب‌ها برنامه «چهارگاه» در فصل جدید خود با حال و هوایی از آیین عاشورایی مهمان شب های محرم است و در جمعی از اساتید و کسانی که در حوزه نغمه خوانی های عاشورایی فعالیت داشته اند به موشکافی از باید ها و نباید های این آیین کهن می‌پردازد. به همین مناسبت با هوشنگ جاوید گفت‌وگویی انجام دادیم تا اطلاعات بیشتر را از او درباره موسیقی آئینی بگیریم. جاوید در این گفت‌وگو از تفاوت میان معنا و مفهوم حزن در موسیقی آیینی سخن گفت که در ادامه می‌خوانید.
حضور شما در برنامه چهارگاه به عنوان برنامه تخصصی بررسی موسیقی آیینی اتفاق بسیار بجا و خوبی است، این برنامه چه آورده ای برای مخاطبش دارد و روایتگر چه چیزی است؟
برنامه چهارگاه یک برنامه گفت‌وگومحور است که در هر برنامه با مهمانان آن‌، که از خوانندگان مختلف نواحی و افرادی که در حوزه نغمه‌خوانی‌های عاشورایی فعالیت داشته‌اند، به گفتگو می‌نشینند. زمانی که این برنامه به من پیشنهاد شد و قرار شد برنامه را شروع کنیم، واژه «حقیقت عشق» به ذهنم رسید و اینکه به عوامل پیشنهاد دادم تا در این برنامه به دنبال حقیقت عشق باشیم؛ حقیقت عشق از این نگاه که از هنر «ستایشگری» بگوییم. هنر ستایشگری و هنر آهنگسازی یا ترانه‌سرایی برای موقعیت‌های مناسبتی جامعه نیازمند نوعی نگاهی عمیق و متفکرانه است که متأسفانه امروزه با نگرشی  ساده‌انگارانه به آن توجه می­ کنند. هر چند درگذشته این هنر نوحه‌خوانی و یا موسیقی آیینی به‌عنوان هنری سهل و ممتنع شناخته می‌شد اما به لحاظ ساختاری و لحن محتوایی بسیار حساب‌ شده و قاعده‌مند بود.
لحن  و ساختاری که درحقیقت ماحصل نوع زیست و سبک زندگی این هنرمندان بوده است. درواقع این هنرمندان به‌گونه‌ای زندگی می کردند که به لحاظ روحی و روانی این ظرفیت را درخودشان ایجاد می کردند تا به تاریخ، وقایع و حتی قهرمان کربلا متصل شوند. اتصالی که به‌موجب آن به درک عمیقی از آن واقعه می‌رسیدند، درک درستی که در طی فرایند سلوک به ایمان می‌رسید و در این شرایط هنرمند می‌توانست درک و نگاه درستی  از واقعه عاشورا به مخاطبانش بازتاب دهد.   
متأسفانه هنرمندان امروز درگیر شکل‌های گوناگون موسیقی وارداتی شده اند، ستایشگران ما نیز از این امر مستثنی نیستند و بدون توجه به پیشینه اجرایی آیین‌های مذهبی به‌صورت ناخودآگاه در دام این تغییرات فرهنگی قرارگرفته‌اند. با توجه به این تغییرات این برنامه در نظر دارد تا  نوحه‌خوانی‌های کهن را بررسی کند، حتی در این برنامه محتشم خوانی را که به 500 سال قبل بازمی‌گردد، واکاوی کردیم. محتشم خوانی یک آئین مذهبی است که در 500 سال پیش که هیچ وسیله ارتباطی وجود نداشت، توانست از شمال تا جنوب ایران امتداد پیدا کند.  
چه طور این ارتباطات شکل گرفت و هیئت‌های مذهبی با این مسافت چگونه توانستند تبادل فرهنگی داشته باشند؟
عموماً سفرهای مذهبی طولانی در بسط و گسترش آئین‌های مذهبی بسیار مؤثر بوده‌اند به‌خصوص زمانی که مداحان در این کاروانسراها برنامه اجرا می‌کردند در حقیقت مخاطبانی از سرتاسر ایران داشتند که همین امر سبب می‌شد تا فرهنگ نوحه‌خوانی در مناطق مختلف ایران دست‌ به‌ دست شود و ماندگار گردد.  در عین‌ حال که اعتقاد قلبی و ایمان درونی مردمان آن دوره نسبت به محتوای  آیین‌های فرهنگی کشور  سبب ماندگاری آن  در طول سال‌ها شده است. اما امروزه برای همان آدم‌هایی که با این اعتقادات قلبی زندگی کرده‌اند و سال‌ها خونشان با آن عجین شده است، نغمه‌های غربی و ضرباهنگ‌های فرنگی را جایگزین کرده‌ایم. رویکردی که سبب شده تا سلیقه شنیداری و نگاه جوامع قومی را دچار تغییر و تحول کند؛ مثل آنجایی که تلویزیون برای نمایش زیبایی‌های فرهنگی بوشهری‌ها آن را با ضرباهنگ‌های فرنگی ترکیب می‌کند.
در حقیقت مضامین آیینی ما در همنشینی با فرم غربی نمی‌توانسته معنا و مفهوم درست خود را بازتاب دهد؟
بله در عین اینکه نمی‌تواند محتوای اصلی خود را بازتاب دهد در حفظ هنر چند صدساله خود نیز باز مانده است. یعنی نه‌ تنها نتوانسته محتوای خود را در فرم جدید ارائه کند بلکه هنر و فرهنگ غنی و تمدن کهنش را نیز از دست‌ داده است. به‌قول‌معروف «کلاغ خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد راه رفتن خودش را هم فراموش کرد» مشکل امروز ما در موسیقی به‌خصوص موسیقی آیینی در ای

1 year, 2 months ago

من را به وجد آورد و چند نکته‌ای به ذهنم رسید

مثل یک ارکستر عمل میکنند

با همین هماهنگی ریتمیک که با آن در حال درو هستند، میتوانند گریان هم برقصند، گویی ریتم در بدنشان خاصیت و ماندگاری ذاتی دارد، گاهی با آن ریتم درو کنند، گاهی برقصند، گاهی هم کف بزنند...

در میانه های راه، گویی فشار کار مضاعف و طاقت فرسا میشود، مانند دراویش خانقاه، برخی فریاد بر می آورند و نهیبی میزنند، و دوباره سر ریتم با جمع خوانی در وقت خود، پاسخ تک خوان را میدهند

حرکت و توالی و ترتیب پاها، همگام با ریتم خوانش و حرکت دست و درو، قابل توجه است

سر آخر؛ گویی ریتم و ضرباهنگ جزء جدایی ناپذیر از زندگی اقوام در گذشته بوده، هم با زندگی مکانیکی و پیوسته به یکدیگر آنها، ارتباط عمیق داشته و هم آهنگ زیست شبانه روزشان را بر پایه یک نظم اصیل تداوم میبخشیده
چونانکه کار کردن و مولد بودن و در ادامه آن، داشتن حس مفید بودن، از ویژگی های خاص گذشتگان بوده، که سایر ملل آن را ادامه دادند، اما برخی از ما آن را با رخوت و کسالت و بعضا تنبلی معاوضه کردیم؛ حال این چنین است حالمان!

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 9 months ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 11 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 7 months, 2 weeks ago