معین‌نامک | معین پایدار

Description
دربردارندهٔ معین‌نوشته‌ها و معین‌پسنده‌ها


ارتباط با من:

@paydarmoeen
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 9 months, 3 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 1 year ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 8 months, 1 week ago

1 year, 9 months ago

نیم‌فاصله فقط نویسه نیستاگر جزو معدود افرادی باشید که از سر اقبال یا ادبار با پدیدۀ ویرایش آشنا شده‌اند و البته مضاف بر آن مدتی را هم نه لزوماً به ویراستاری بلکه صرفاً به تمرین ویرایش پرداخته‌اند، احیاناً متوجه آن حالت اشمئزاری بشوید که هنگام خواندن نوشته‌ای که نیم‌فاصله در آن کلاً رعایت نشده یا درست و یک‌دست رعایت نشده به خواننده دست می‌دهد و شاید بتوانید حس‌وحال آن موقع خواننده را درک کنید.

می‌دانم الآن دارید به چه چیزی فکر می‌کنید؛ اما زود قضاوت نکنید. می‌دانم که نیم‌فاصله در بدترین و بهترین حالتْ فقط به صورت متن برمی‌گردد، نه به سیرت آن. می‌دانم که معیار صددرصدی برای سنجش عیار صحت و دقت نیم‌فاصله‌گذاری وجود ندارد. می‌دانم که بسیاری از صفحه‌کلیدها کلید نیم‌فاصله ندارند. می‌دانم که اکثر مردم اصلاً نمی‌دانند نیم‌فاصله چیست. همۀ این‌ها را می‌دانم.

اجازه دهید از آخر جواب بدهم. برخلاف انگاشت معمول، حُسن و قُبح بسیاری از پدیده‌های صوری را به‌جز خواصْ عوام آن حوزه هم درک می‌کنند؛ اما علت آن را نمی‌دانند. مثلاً هنگام دیدن تابلوی خوش‌نویسی، ناخطاط‌ها هم کم‌وبیش از همان ادراک هنری خطاط بهره‌مندند؛ ولی علت چشم‌نوازی یا نادل‌پسندی آن اثر را تشخیص نمی‌دهند و نمی‌توانند مثلاً برای رفع عیب و نقص آن راهی بیابند.

تفاوت عوام و خواص هم اگر نگوییم در همۀ زمینه‌ها، دست‌کم در بیش‌تر زمینه‌ها فقط در همین است؛ بنابراین وضعیت درخصوص پدیدۀ نیم‌فاصله نیز همین ‌طور است، یعنی خوانندۀ عام، هم اِشکال نوشته‌ای که نیم‌فاصله در آن کامل و دقیق رعایت نشده را متوجه می‌شود، هم از جمال نوشتۀ مجهز و مزین به نیم‌فاصله حظ می‌بَرد؛ اما نمی‌تواند علت این اختلاف را تشخیص دهد و عیب و نقص را برطرف سازد.

این روزها، هم برای رایانه‌ها، هم برای گوشی‌ها، نصب صفحه‌کلیدی که نیم‌فاصله داشته باشد صرفاً با یک جست‌وجو و چند کلیک میسر است. فقط می‌ماند گوشی دکمه‌ای که بسیار اندک است، و از یک سو بر آن‌ حرجی نیست، و از سوی دیگر نسلش رو به انقراض است. ضمن این‌که قاطبۀ نوشته‌ها در رایانه‌ها یا گوشی‌های هوش‌مند تولید و منتشر می‌شود.

ولی دربارۀ رسم‌الخط‌های متفاوت در نظام نوشتاری زبان فارسی، من هم با جزمیت رایج در فضای نگارش و ویرایش سخت مخالفم و معتقدم که رسم‌الخط را نمی‌توانیم با بیانیه و طعنه و عتاب و تشر و نگاه‌ از بالا به پایین بگستریم. هر کسی در حد و قد خود به این مسئله می‌اندیشد، به‌فراخور بنیاد و آبش‌خور فکری‌اش رسم‌الخط مقبول خود را انتخاب می‌کند و آن را به ‌کار می‌گیرد.

اما... در همان فضای آشفتۀ نگارش و ویرایش، استانداردهای نانوشته و اولیه‌ای وجود دارد که نزد همگان مفروض و مقبول است. این استانداردها، هم از نگاه‌های بخش‌نامه‌ای و سلیقه‌زدۀ مستبدانه مبرّاست، هم بر منطق علمی و عملی موجود در زبان فارسی استوار است؛ از این ‌رو ‌می‌تواند آن ریسمان تسبیح ‌اتفاق‌نظر باشد. رعایت حداقلی نیم‌فاصله یکی از همان استانداردهاست.

با همۀ این‌ها، در این‌که نیم‌فاصله با سیرت نوشته بی‌ارتباط است و فقط به صورت آن مربوط می‌شود، شک دارم و این یادداشت یعنی نیم‌فاصله صرفاً نویسه نیست را هم بر اساس همین شک بنا کرده‌ام؛ حتی اگر به نمونه‌های زیادی که نیم‌فاصله می‌تواند معنای واژه یا جمله را عوض کند بی‌اعتنا باشیم، باز هم نیم‌فاصله چیزی بیش از نویسه‌ای است که صرفاً در صورت نوشته کاربرد دارد.

نیم‌فاصله جنبه‌ای از نگاه واژگانی نویسنده یا حروف‌چین را می‌نمایاند؛ مثلاً این‌که به ساخت واژه‌ها توجه دارد؟ واژه‌ها را تا کجا تجزیه می‌کند؟ آیا تجزیه‌اش درست و علمی است؟ هم‌چنین می‌توان تشخیص داد که حروف‌چین یا نویسنده حروف را آگاهانه و عامدانه کنار هم می‌چیده یا اتفاقی و تصادفی چنین می‌کرده. از مجموع این موارد می‌شود به منطق و دقت زبانی وی پی بُرد و او را محک زد.

مثلاً اگر کسی بنویسد «کتابچه ها»، به‌نسبت این‌که بنویسد «کتابچه‌ها» یا «کتاب‌چه‌ها» پُر توفیر دارد. حالت اول نامقبول است و نشان می‌دهد که حروف‌چین درک دقیقی از ساخت‌واژه و اهتمام ویژه‌ای بر فاصله‌گذاری ندارد؛ ولی حالت‌های دوم و سوم مقبول‌اند. در حالت سوم، به‌نسبت حالت دوم، تجزیۀ واژگانی جلوتر رفته و نمود بیش‌تری یافته، و این یعنی حروف‌چین حالت دوم تجزیه‌گراتر است.

ولی با وجود مقبولیت حالات دوم و سوم، اگر در نوشته‌ای واحد و در بافتی ثابت از هر دو حالت آن واژه استفاده شده باشد، نبود شیوۀ دقیق در حروف‌چینی و نیز نبود بینش منسجم در واژه‌شناسی را نشان می‌دهد. هم‌چنین با وجود این‌که هر دو حالت «کتابها» و «کتاب‌ها» مقبول‌اند، درج دوگانۀ آن‌ها در متن و بافت واحد و ثابت از روش نایک‌دست و نامنسجم حروف‌چین حکایت می‌کند.

#نگارش #نویسنده #ویرایش #ویراستار #درست‌نویسی #نیم‌فاصله

معین پایدار، ۲۹ آبان ۱۴۰۲

1 year, 9 months ago

نسبت به

اغلبِ درس‌نخوانده‌ها نسبت به درس‌خوانده‌ها، خیلی بیش‌تر نسبت به درس‌خوانده‌ها احترام قائل‌اند.

چی شد؟!
کی نسبت به کی چه‌جوریه؟
شما متوجه حرفش شدید؟
من بعدِ چند بار مرور بالاخره فهمیدم.

می‌خواد بگه:
اغلبِ درس‌نخوانده‌ها به‌نسبتِ درس‌خوانده‌ها، خیلی بیش‌تر برای درس‌خوانده‌ها احترام قائل‌اند.

خودمونی‌تر:
آن‌طوری که درس‌نخوانده‌ها برای درس‌خوانده‌ها احترام قائل‌اند، خودِ درس‌خوانده‌ها برای هم‌دیگر احترام قائل نیستند.

«نسبت به» یک بار در معنای «به‌نسبتِ/ درقیاس‌با» آمده و بار بعد در ‌معنای «برای» به‌ کار رفته است. همانی که به‌جای «برای» آمده کار را خراب کرده است.

«نسبت به» در معنای «برای» جای خودش را در میان فارسی‌زبانان باز کرده و اغلب هم اِشکال و ابهامی در جمله ایجاد نمی‌کند؛ ولی همان‌طور که می‌بینید، فارغ از دستوری‌بودن یا دستوری‌نبودن، بعضی جاها به‌کاربردن «نسبت به» در معنای «به/ برای»، ممکن است جمله را نامفهوم کند.

البته «نسبت به» اگر در معنای «به‌نسبتِ/ درمقایسه‌با/ درقیاس‌با» بیاید و در کل، بخواهد دو یا چند چیز را با هم مقایسه کند، همه‌جا درست است.

#نگارش #ویرایش #نمونۀ_ویرایش #زبان_زنده

معین پایدار، ۲۸ آبان ۱۴۰۲

1 year, 10 months ago

ادبیات کاربردی (۱)

برای این‌که منزلت والای شخصی را بیان کنیم و حکمت وی را توصیف نماییم، راه‌های بی‌شماری داریم. یکی از آن راه‌ها بهره‌گیری از عباراتی مانند این است:

از شمار دوچشم یک تَن کم
وَز شمار خِرد هزاران بیش!

به‌طور کلی، در ابراز مقصود، راه‌های خلاقانهٔ بسیاری می‌توان به‌ کار گرفت و نوآوری‌های دل‌پذیری می‌شود صورت داد؛ اما افزون بر این‌ها، می‌شود گاهی هم از ادبیات یاری خواست. این کار دو فایده دارد:

یکی این‌که از تعبیری آزموده و جاافتاده بهره برده‌ایم و این‌گونه راحت‌تر به روان مخاطب راه باز کرده‌ایم، و دیگر آن‌که با استفاده از مَثل‌ها و اصطلاح‌های دیرین، داشته‌های زبانیِ گذشتگان را به‌ کار گرفته‌ایم و این‌گونه خودبه‌خود میراث پیشینیان را برای پسینیان به ارمغان برده‌ایم.

#زبان #فارسی #نگارش #ادبیات

معین پایدار، ۱۸ آبان ۱۴۰۲

1 year, 10 months ago

ریشه، پایه، ستاک

اگر پای حرف‌های تخصصی زبان‌شناسان بنشینید، احتمالاً اصطلاحاتی را از آنان می‌شنوید که یا اساساً آن‌ها را نشنیده‌اید یا شنیده‌اید ولی با آن‌چه قبلاً آموخته‌اید نامنطبق می‌بینید.

در حوزۀ واژشناسی، سه اصطلاح «ریشه» و «پایه» و «ستاک» بنیادین و پرکاربردند. البته زبان‌شناسان تعریف‌های گوناگون ولی کم‌اختلاف و نزدیکِ‌هم ارائه داده‌اند.

ــ ریشه (root): هر نوع عنصر واژگانی که هنوز هیچ وندی، چه تصریفی چه اشتقاقی، به‌ خود نپذیرفته است
نمونه: کتاب، زیرک، خور (ریشۀ ناگذشته)، گفت (ریشۀ گذشته)

ــ ستاک (stem): هر صورتی از واژه، پیش از دریافت وند تصریفی
نمونه: کتاب، زیرک، خور (ستاک ناگذشته)، گفت (ستاک گذشته)، دیده، هوش‌مندانه، خوش‌برخورد

ــ پایه (base): هر نوع تک‌واژ آزاد (صرفِ‌نظر از وندهایش) که ظرفیت پذیرش وند داشته باشد
نمونه: واژه‌های «برادر» و «برادری» و «برادرها» پایه‌اند؛ زیرا ظرفیت پذیرش وندهایی مانندِ «ــَ‌م» و «ــها» و «(ی)‌ــَم» را دارند.

با توجه‌ به تعریف‌ها و نمونه‌های بالا، می‌توان چنین استنباط کرد:

  1. هر ریشه‌ای می‌تواند ستاک و پایه باشد؛ ولی هر ستاک و پایه‌ای نمی‌تواند ریشه باشد.
  2. هر ستاکی می‌تواند پایه باشد؛ ولی هر پایه‌ای نمی‌تواند ستاک باشد.

شایان یادآوری است که تعریف‌ها و نمونه‌ها‌ی این اصطلاح‌ها بر اساس زبان‌شناسیِ هم‌زمانی است و در زبان‌شناسیِ درزمانی، تعریف‌ و نمونه‌های «ریشه» با آن‌چه در بالا آمده، تا حدودی متفاوت است.

منبع تعریف‌ها و نمونه‌ها (با اندکی تصرف):
مبانی زبان‌شناسی، جلال رحیمیان، انتشارات دانشگاه شیراز، ص ۹۰ و ۹۳ و ۹۴.

#زبان #زبان‌شناسی #واژه #واژه‌شناسی

معین پایدار، ۱۷ آبان ۱۴۰۲

1 year, 10 months ago

اعمال و آمال

کوچک‌ترین اعمال از بزرگ‌ترین آمال مؤثرترند.

#خودیاری #توسعۀ_فردی

معین پایدار، ۱۲ آبان ۱۴۰۲

1 year, 10 months ago

کوتاه بنویس تا سریع بفهمد

در صورت عدم نصب یا خرابی دستگاه کارت‌خوان، اتوبوس می‌بایست نسبت به ارائهٔ سرویس به‌‌صورت رایگان اقدام نماید.

معلوم نیست نویسنده چند کیلو فسفر سوزانده تا این جمله را نوشته. ببینید یک مفهوم ساده را چه‌قدر پیچانده و چند واژه خرجش کرده!

همین جمله را در چند گام ویرایش می‌کنم تا در نهایت به نمونهٔ پیش‌نهادی خودم برسم:

ــ ویرایش زبانی (با تغییر اندک):
در صورت نبودن یا خرابی دستگاه کارت‌خوان، اتوبوس باید به‌صورت رایگان سرویس بدهد.

ــ ویرایش زبانی (با تغییر کافی):
اگر کارت‌خوان نصب نباشد یا خراب باشد، اتوبوس باید به‌صورت رایگان سرویس بدهد.

ـ‌ـ نمونهٔ پیش‌نهادی خودم:
اگر کارت‌خوان نباشد یا خراب باشد، اتوبوس رایگان است.

چنان‌که ملاحظه می‌کنید، جملهٔ من ۹واژه‌ای است؛ درست نصفِ جملهٔ ۱۸واژه‌ای اصلی! و به‌نظر خودم به‌نسبتِ آن جملهٔ مغلقِ غامض، بسیار خوش‌فهم‌تر است.

ممکن است عده‌ای بگویند مفهوم جملهٔ پیش‌نهادی‌ من با مفهوم آن جملهٔ اصلی عیناً شبیه نیست.

این سخن درست است؛ اما در این بافت، هیچ‌ یک از مفاهیم نهفته در پس آن جمله بایسته نیست.

به‌علاوه، این اِطناب مُمل در فهم سریع معنا هم مُخل است و زدودنش واجب می‌نماید. به‌نظرم در این موقعیت باید سرعتِ فهم را فدای دقتِ پیام کنیم.

#نگارش #ویرایش #نمونه_ویرایش #تبلیغات

معین پایدار، ۱۲ آبان ۱۴۰۲

1 year, 10 months ago

گذشته

گذشته نگذشته. گذشته ما را به حالِ خود وانگذاشته. گذشته هم‌چنان جریان دارد و هم‌چنان دارد اکنون را به جریان وامی‌دارد. گذشته را نه می‌توان حذف کرد، نه می‌توان نادیده گرفت، نه می‌توان تغییر داد. فقط می‌توان با آن ساخت و اکنون و آینده را با توجه به آن ساخت.

#خودیاری #توسعۀ_فردی

معین پایدار، ۱۲ آبان ۱۴۰۲

2 years ago

هفت نکته دربارهٔ خلاقیت زبانی

  1. اگر بخواهیم همیشه خلاق باشیم و همواره خلاق بمانیم، نمی‌توانیم به چند تکنیک خاص بسنده کنیم، بلکه می‌باید در درجۀ اول تعریف خلاقیت و در درجۀ دوم سازوکار ذهن را به‌طور کلی دریابیم. البته توجه ویژه به خلاقیت در زبان به‌عنوان مهم‌ترین ابزار ابراز رفتارهای شناختی انسان هم در این میان بایسته است. 

  2. واژه‌شناسی در ظاهر به واژه‌سازی و خلاقیت زبانی مربوط نیست، اما در واقع موتور مولد واژه‌سازی و بروز خلاقیت زبانی است؛ چراکه برای ساختن واژه باید نخست ادوات آن را شناخت و این شناخت ادوات از تأمل در اجزای واژه‌های موجود و قواعد حاکم بر ترکیب آن اجزا به دست می‌آید.

  3. اگر پیش از هر کاری مبنا داشته باشیم، به‌مراتب بهتر می‌توانیم آن کار را انجام دهیم و پس از انجامش کیفیت کارمان را بسنجیم. واژه‌سازی هم از این اصل مستثنا نیست. بسیاری اوقات، علت واژه‌سازی ناشیانۀ واژه‌ساز کم‌بود دانش واژگانی او نیست، بلکه علتش دانش اندک او از مبانی مفهومی و سازوکارهای ذهنی در واژه‌سازی است.

  4. شناخت جای‌گاه و کاربرد وندها و بررسی و طبقه‌بندی آن‌ها به‌صورت موضوعی راز واژه‌سازی حرفه‌ای و خلاقیت همیشگی است.

  5. اگر هم نگوییم عمدۀ متونِ این روزهای دانش‌گاه‌ها و نشرهای امروز ایران ترجمه است، دست‌کم بخش مهمی از این متون حاصل ترجمه یا تحت تأثیر ترجمه است. این موضوع به‌ خودی خود نه بد است و نه خوب؛ اما از دید واژه‌سازی اهمیت دارد، چراکه واژه‌ساز باید با اقتضائات آن زبان مبدأ و ترجمه از آن زبان آشنا باشد.

  6. خلاقیت در سطح نحوی هرچند در حد محدود اما به‌طور مؤثری نمود دارد. شاید بتوان گفت اسکلت متن جملات‌اند و این اسکلت با نحو زبان به هم پیوند می‌خورند و با هم معنا می‌سازند؛ از این رو استفادۀ هنرمندانه و بهینه از این امکان زبانی می‌تواند وجه تمایز و مزیت رقابتی نویسنده در مقایسه با هم‌کاران یا رقیبان باشد.

  7. سازوکار زبان بسیار پیچیده‌تر از آن است که به چند ضابطۀ دستوری، اعم از صرفی و نحوی، محدود و ختم گردد. پشتوانه‌های فرهنگی و اقتضائات اجتماعی وقتی در کنار سازوکارهای شناختی و ادراکی قرار می‌گیرند، می‌توانند میدان وسیعی برای بروز خلاقیت و اثرگذاری پدید آورند.

معین پایدار، ۱۷ شهریور ۱۴۰۲

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 9 months, 3 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 1 year ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 8 months, 1 week ago