یادداشت های رضا حبیبی

Description
اینجا برای «ایران» می نویسم
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 8 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 11 months ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 7 months ago

10 months, 1 week ago

??? چند نکته درباره حمله موشکی ایران

✍?رضا حبیبی

در این یادداشت روی سخنم با دو گروه از افرادی است که از لحظه انتشار خبر حمله موشکی ایران به اسرائیل، صدایشان در فضای مجازی بلند است. گروهی که از حمله اخیر ایران به عنوان امری ایده آل ذوق زده شده و به جشن پرداخته اند. و در مقابل گروهی دیگر که با خود تحقیری، در صدد تخفیف امر رخداده هستند.

همانطور که قبلا نوشته ام، در روابط بین الملل «ایدئولوژی»، «آرمانگرایی» و «حق خواهی»، محلی از اعراب ندارد. آنچه تعیین کنندگی دارد فقط و فقط «منافع ملی» است. بر این اساس اصل موضوع «تنش با اسرائیل در روابط خارجی کشورمان» را که خروجی سه گزاره پیش گفته می باشد و روند توسعه کشور رو به شکل محسوسی تحت تاثیر قرار داده، بر خلاف منافع ملی می دانم.

کره شمالی، دارای تکنولوژی ساخت بمب اتمی است و قویترین و به روزترین موشک های روز دنیا را هم داراست. واقعا هم کسی جرات تجاوز نظامی به این کشور را ندارد. با این وجود مردم این کشور در بدبختی مطلق زندگی کرده و شاخص های توسعه در این کشور در بدترین وضع ممکن قرار دادند.

منتقدان و حتی مخالفان حکومت مستقر در کشور باید بتوانند تفاوت بین دو مفهوم حکومت (Government) و دولت-کشور (State) را در تحلیل های خود لحاظ نمایند.
صرف نظر از آنچه منجر به رسیدن به این نقطه شده، مجموعه اقدامات اسرائیل در چند سال اخیر به ویژه ترور میهمان رسمی دولت ایران (اسماعیل هنیه) در تهران، تجاوز به شخصیت جمعی-ملی ایرانیان و اقتدار دولت ایران بود. پاسخ به این تجاوز(ات) آشکار اقدامی لازم و از وظایف حکومت مستقر بوده، هست و خواهد بود.
اما در این بین نکته ای ظریف وجود دارد و آن اینست که پاسخ نظامی هدف نیست‌ بلکه وسیله ایست برای دور کردن کشور از شرایط ناایمن و ایجاد و مهیا کردن بستر لازم برای توسعه کشور. اگر پاسخ نظامی در پی هدفی غیر از این باشد، به بیراهه رفته است.

اگر نکته اصلی در ارزیابی نبرد شب گذشته را رویارویی موشک های ایرانی و سامانه دفاع هوایی اسرائیل فرض نماییم، به شکل واضحی این نبرد با پیروزی طرف ایرانی دنبال شده است. آمارهای متفاوتی از موشک های اصابت کرده و خسارات ایجاد شده از سوی طرفین اعلام می شود. اما آنچه از ویدئوهای منتشر شده به وضوح پیداست، تعداد اصابت ها چند ده عدد می باشد. این میزان اصابت در ۲۰۰ موشک شلیک شده (بنا به روایاتی ۱۸۰ موشک) قطعا بیانگر پیروزی موشک ها در گذر از سامانه دفاع هوایی است.
با این وجود باید دقت نمود برتری موشک های ایرانی بر سامانه دفاعی اسرائیلی به هیچ وجه به معنای عدم آسیب پذیری کشور در برابر تهاجم اسرائیل نیست.

برای تامین امنیت کشور، حتما قدرت نظامی به صورت عام و سلاح های به روز و قدرتمند به صورت خاص لازم است. اما کافی نیست. در کنار توان نظامی، «قدرت اقتصادی» و«درهم تنیدگی اقتصاد کشور با اقتصاد جهان»، طوری که سود و زیان ما معادل سود و زیان سایر جهان باشد، لازم و ضروری است.

در پایان و در جمعبندی باید بگویم از اینکه به این نقطه رسیده ایم، ناخشنودم. اما فراموش نمی کنم، صرف نظر از هر حکومتی که در ایران مستقر باشد و صرف نظر از هر آنچه که منجر به رسیدن به این نقطه شده باشد، در هر جنگی، حق با کشور من است...

پاینده باد صلح، برابری، آزادی برای تمام جهان/پاینده باد ایران

@rezahabibinotes

#سیاست_خارجی

10 months, 3 weeks ago

??? آیا اشتراکات فرهنگی برای تحقق منافع ملی کافیست؟

✍?رضا حبیبی

دیروز ویدئویی از فارسی صحبت کردن نیچروان بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق و همزمان کردی صحبت کردن رئیس جمهور کشورمان در جریان دیدار روز گذشته شان با خبرنگاران منتشر شد. خیلی هم عالی.
این دو رویداد از آنجا که همزمان انجام شده، نشان دهنده اشتراکات فرهنگی و تاریخی و ذهنی باشندگان درون مرزهای فعلی کشور با دنباله های قومی ایرانیان در خارج از مرزهای رسمی است. از نظر فرهنگی، حفظ و پررنگ کردن این اشتراک به خودی خود دارای ارزش می باشد.

اما از نظرگاه سیاسی-اقتصادی و منافع ملیِ مترتب برآنها، این اشتراکات، و نفوذ ایجاد شده به سبب آنها زمانی ارزشمند هستند که معطوف به «رشد شاخص های اهداف اولیه منافع ملی» یعنی «ارتقاء امنیت، رفاه، کرامت انسانی، حفظ و بالندگی هویت ملی، رشد اقتصادی و افزایش تولید ناخالص ملی» باشند. اگر بخواهم مصداقی صحبت کنم، این اشتراکات باید بتوانند:

  1. سهم بازارها، تولیدات و شرکت های ایرانی را در این مناطق به طرز چشم گیری (نسبت به آنچه هست) افزایش دهند.

  2. در دوران جنگ دالان ها و کریدورها در دورتادور کشورمان، از طریق مشارکت با کردهای سوریه، مسیرهای ترانزیتی ایران را به ساحل مدیترانه متصل نموده و از این طریق، کشورمان را به کوتاه ترین کریدور اتصال اروپا به شرق تبدیل نمایند.

  3. ارتباط سازنده بر اساس «فقط منافع ملی» با دولت عراق و همه گروه های موجود در آن چه اکراد، چه سنی ها و چه شیعیان، جای خود را به ارتباط انحصاری با شیعیان عراق بدهد.

تنها در صورت تحقق حداقل سه شرط فوق، می توان به تبادلِ صحبت کردی و فارسی دو رئیس جمهور، از منظر منافع ملی به دیده مثبت نگریست. در غیر اینصورت این اشتراک فرهنگی سرابی است که خیلی زود خود را نمایان خواهد نمود

پاینده باد صلح، برابری، آزادی برای تمام جهان/پاینده باد ایران

@rezahabibinotes

#سیاست_خارجی

11 months, 2 weeks ago

??? یک تذکر جدی به رئیس جمهورِ ایران

✍?رضا حبیبی

امروز ویدئویی از گفتگوی یکی از فعالین قومگرای آذربایجان با رئیس جمهورِ ایران در فضای مجازی منتشر شد که در آن، طرف گفتگوی رئیس جمهور ایران، از اصطلاح «ملت آذربایجان» برای اشاره به بخشی از ملت ایران یعنی مردم آذربایجان استفاده می نماید. و در مقابل نیز رئیس جمهورِ ایران که قاعدتا باید جزو اولین مدافعان کیان و تمامیت ملت-دولت ایران باشد، هیچ تذکری به وی نمی دهد.

پس از معرفی مسعود پزشکیان به عنوان نامزد اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری، باوجود انتقادات بسیار به دلیل اجماع صورت گرفته در جمع بزرگی از نیروهای تحول خواه ایران و حمایت بخش بزرگی از فعالین سیاسی که در خیرخواهی شان برای ایران تردید ندارم، تا کنون از بیان علنی انتقادت پرهیز کرده و تنها در محافل خصوصی و نزد برخی بزرگان جریان اصلاحات به بیان انتقادات پرداخته ام.
از این پس هم با وجود تمام انتقادات به همین عملکرد کوتاه مدت رئیس جمهور، رویکردم حمایت انتقادی از دولت و شخص رئیس جمهور خواهد بود.
با این وجود آنچه در ویدئوی منتشر شده رویداده، آنقدر غیرقابل قبول است که لازم است تذکرات علنی در سپهر عمومیِ سیاست و اجتماع کشور شکل بگیرد تا فشار افکار عمومی از تکرار آن در آینده جلوگیری نماید.

واژه ها و بیانشان در سپهر سیاست دارای انگیزه، معنا و هدف بوده و ایفادِ رویکرد و جهتگیری می نمایند. در تعریف واژه ملت چه پیشینه و فرهنگ و تاریخ و سنت و ... مشترک چندهزار ساله را معیار قرار دهیم، چه مفهومی قراردادی برای شکل گیری یک ملت-دولت را مبنای داوری بدانیم، در هر دو حالت مجموعه مردمانی که امروز در محدوده مرزهای فعلی کشور ایران قرار دارند، قطعا یک ملت هستند.
لازم است رئیس جمهور محترم حساسیت موضوع و اهمیت مسائل اینچنینی را بیش از گذشته مدنظر قرار دهد.

پاینده باد صلح، برابری، آزادی برای تمام جهان/پاینده باد ایران

@rezahabibinotes

#سیاست_داخلی

1 year, 1 month ago

??? پزشکیان و بایدهای یک پیروزی (بخش دوم)

✍?رضا حبیبی

حال چه باید کرد؟

بر اساس موارد چهارگانه ای که در بخش نخست این یادداشت بیان شد، شخص مسعود پزشکیان و تیم تبلیغاتی وی با توجه به زمان اندکی که تا برگزاری دور دوم انتخابات باقی مانده باید در اسرع وقت نسبت به رفع عوامل ایجاد دافعه در بخش هایی از جامعه که اولا از وضع موجود ناراضی هستند، دوما الزاما تحریمی نیستند و سوما علیرغم موارد اول و دوم به دلایلی نمی خواهند به پزشکیان رای دهند، اقدام نمایند.

در این راستا موارد زیر باید فورا انجام گردد:

  1. ایجاد تغییر فوری و محسوس در ادبیات و گفتمان مسعود پزشکیان، متناسب با تحولات گفتمانی جامعه.

  2. انتخاب و معرفی اعضای کلیدی کابینه، همچون وزیر امور خارجه، وزیر کشور، وزیر اقتصاد، رییس بانک مرکزی و ... با مشورت با احزاب اصلی اصلاح طلبان پیشرو و البته از بین چهره های محبوب از نظر جامعه ناراضی، پیش از برگزاری دور دوم.

  3. یکی از اصلی ترین ویژگی های رویکرد اصلاح طلبی، اتخاذ راهبرد «شعار محدود-مقاومت نامحدود» می باشد.
    پزشکیان باید به شکل محسوسی از کلی گویی فاصله گرفته و با هماهنگی و اجماع بزرگان و احزاب اصلاح طلب، چند شعار محدود به عنوان وعده های انتخاباتی مشخص مسعود پزشکیان انتخاب و اعلام عمومی گردد و پزشکیان در برابر اتخاذ این شعارها به صورت عمومی، علنی و مستند به تلاش نامحدود برای تحقق آنها متعهد گردد. پیشنهاد مشخص من در اینباره «عادی سازی رابطه با امریکا» و «حل معضل حریم خصوصی شهروندان به ویژه در حوزه پوشش بانوان» می باشد. تصورم اینست که حل این دو موضوع (البته به صورت ریشه ای و دائمی)، می تواند حلال بسیاری از مشکلات مبتلابه دولت و ملت ایران باشد.

  4. در مورد نگرانی ها بابت موضوع قوم گرایی، تصور می کنم اگر پزشکیان به صورت مشخص، صریح (و نه صحبت های مبهم و دوپهلو و کلی گویی) و بدون لکنت، مخالفت خود را با دو موضوع «فدرالیسم» و «آموزش به زبان مادری (نه آموزش زبان مادری)» به صورت عمومی اعلام نماید، بخش بزرگی از نگرانی ها در اینباره رفع و تعداد زیادی به سبد آراء وی اضافه می گردد.

  5. دیگر اقدام موثر در جذب بخشی از جامعه، تلاش برای همراه کردن برخی شخصیت های موثر و محبوب در جریان اصلاحات است که هنوز برای دعوت از هواداران خود برای رای به مسعود پزشکیان، قانع نشده اند. همراهی این شخصیت ها بی شک می تواند تاثیر به سزایی در افزایش سبد رای پزشکیان داشته باشد.

در صورت تحقق این پنج بند، می توان به جذب بخشی از قشر خاکستری که الزاما به دنبال تحریم نیستند، بلکه نامزد ایده آل خود را نیافته اند، امیدوار بود.

پاینده باد صلح، برابری، آزادی برای تمام جهان/پاینده باد ایران

@rezahabibinotes

#سیاست_داخلی

1 year, 1 month ago

??? پزشکیان و بایدهای یک پیروزی (بخش نخست)

✍?رضا حبیبی

انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم با رقابت مسعود پزشکیان و سعید جلیلی در دور دوم ادامه خواهد یافت.
همانطور که در یادداشت پیشین وعده دادم، پس از اتمام فرآیند انتخابات درباره عملکرد جبهه اصلاحات در انتخابات اخیر و انتقاداتی که به آن داشته و دارم خواهم نوشت. اما تصور می کنم فعلا فوری ترین موضوع کشور تلاش برای جلوگیری از نشستن سعید جلیلی بر مسند ریاست جمهوری ایران است.
در این راستا باید توجه نمود تمام افرادی که در دور اول انتخابات مشارکت نکردند، الزاما معتقد به تحریم انتخابات نیستند. بخشی از اینان با وجود ترجیح نظری مشارکت بر تحریم، در عمل به دلیل وجود عامل یا عواملی نتوانسته اند خود را مجاب به رای دادن به پزشکیان نمایند.
اگر عوامل به وجودآورنده دافعه در این گروه ها (که طیفی از دلایل هستند) به خوبی شناخته و سعی در رفع آنها صورت گیرد، بالقوه می توان به جذب این گروه ها و مجاب شدنشان به رای دادن در دور دوم امیدوار بود.
در واقع برای یافتن راهکارهایی که بتوانند رسیدن به هدف یعنی پیروزی پزشکیان را تسهیل  نمایند، ابتدا باید مشکلات و موانعی را شناخت که موجد عدم موفقیت در جذب گروه هایی شد که بالقوه می توانستند جزو رای دهندگان به مسعود پزشکیان باشند.

مهمترین عوامل موثر در عدم جذب گروه هایی از جامعه که بالقوه می توانستند بخشی از هواداران پزشکیان در این انتخابات باشند به این شرح می باشند:

  1. یکی از ویژگی های اصلی افراد و جریانات سیاسی که در واقع ویترین آنها و ابزارِ قضاوت جامعه درباره آنها محسوب می گردد، «ادبیات، گفتمان و مطالبات» آنها می باشد.
    هر چند در «مطالبات» اشتراکات زیادی بین پزشکیان و جامعه ناراضی از وضع موجود وجود دارد، با این وجود ادبیات و گفتمان پزشکیان، ادبیات و گفتمانی نیست که بتواند جامعه در حال گذار ایران، به ویژه نسل جوانِ مطالبه گر را با خود همراه نماید. ارتباط با جوانان و حتی بخش عمده ای از غیرجوانان ایرانی نیازمند همراه شدن با تحول ادبیاتی-گفتمانی جامعه ایرانی در طول دو دهه اخیر است.
    مثالی می زنم تا منظورم روشنتر گردد. یکی از مطالبات جامعه ناراضی ایران، جمع کردن بساط دخالت در حریم خصوصی شهروندان و خاصه پوشش بانوان کشور می باشد. هر چند پزشکیان با این مطالبه همراه بوده و آن را مطرح کرده است، اما ادبیات و گفتمانی که برای نیل به این مطالبه استفاده کرده، نه «تاکید بر پلورالیسم فرهنگی و لزوم احترام به حریم شخصی شهروندان»، بلکه بیان این نکته است که «ما نتوانسته ایم نسل جدید را به درستی تربیت کنیم و برای رفع مشکل باید از مهدهای کودک و مدارس شروع کنیم».
    من بعید می دانم حتی خود پزشکیان واقعا قصد اجرایی کردن این ایده خود را داشته باشد. اما طرح و استفاده از این «ادبیات و گفتمان» موجب دفع بخش بزرگی از جامعه می گردد که در صورت اصلاح می توان شاهد روندی معکوس در این زمینه بود.
    مصادیق زیادی از این موضوع را می توان در ادبیات و گفتمان پزشکیان یافت. با این وجود برای پرهیز از اطاله کلام به همین مورد اکتفا می کنم.

  2. یکی دیگر از عوامل ایجاد دافعه در بخشی از جامعه که اتفاقا خودِ پزشکیان نقش اساسی در ایجاد و گسترش آن داشت، این بود که از مواضع و سخنان پزشکیان در روزهای تبلیغات اینگونه استنباط شد که وی برنامه مشخصی برای حوزه های مختلف اداره کشور ندارد. آنچه که وی از آن به عنوان برنامه های موجود نام می برد، در معنای دقیق کلمه برنامه نیستند. بلکه هدف گذاری های بلندمدت و کوتاه مدت کشور می باشند. برنامه، نقشه راهی است که باید با در نظر گرفتن وضعیت فعلی کشور و آن هدف گذاری های بلند و کوتاه مدت جهت رسیدن به آن اهداف تهیه و ارائه گردد.
    این برنامه باید توسط احزاب با شناسایی مشکلات و تشخیص راهکارها، پیش از اعلام نامزدی ارائه شده باشد و فرد نامزد در صورت پیروزی در انتخابات نقش مدیریت اجرای بهینه آن برنامه را بر عهده داشته باشد.

  3. نداشتن تیمی مشخص و مهمتر از آن هماهنگ، یکی دیگر از عوامل موثر در ایجاد تردید در گروه هایی از جامعه و در نتیجه عدم جذب آن بخش های جامعه هدف بود.

  4. یکی دیگر از عواملی که موجب فاصله گیری بخشی از جامعه از پزشکیان گردید، اتهام قوم گرایی بود. پس از اتمام دور دوم انتخابات، به صورت مفصل به این موضوع خواهم پرداخت. اما در این یادداشت به ارائه راهکارهایی برای رهایی از این اتهام و تلاش برای جذب بخش دیگری از جامعه که به این دلیل تاکنون با پزشکیان همراه نشده اند خواهم پرداخت.

در بخش دوم به بیان راهکارهایی جهت حذف یا کمرنگ شدن این عوامل و در نتیجه کمک به جذب بخش هایی از جامعه در دور دوم خواهم پرداخت.

پاینده باد صلح، برابری، آزادی برای تمام جهان/پاینده باد ایران

@rezahabibinotes

#سیاست_داخلی

1 year, 1 month ago

??? برای ایران ...

✍?رضا حبیبی

به عنوان فردی که «به اصلاحات ساختاری، رویکردی، مصداقی و مطالبه محور معتقد بوده» و «اصلاح طلبی را الزاما مساوی شرکت در انتخابات نمی دانم» با معرفی مسعود پزشکیان به عنوان نامزد جبهه اصلاحات موافق نبودم.
در این راستا، یادداشت هایی را به صورت خصوصی برای برخی بزرگان جریان اصلاح طلبی ارسال کردم که بنا به ملاحظاتی فعلا از انتشار عمومی آنها خودداری می نمایم. اما فارغ از هر نتیجه ای که در انتخابات حاصل شود، پس از انتخابات آنها را منتشر خواهم کرد.
اینها را بیان کردم تا بگویم، مسعود پزشکیان به هیچ وجه نامزد ایده آل من نیست.

با این وجود در این دوره از انتخابات، با مطرح شدنِ علنیِ گفتمان بسیار خطرناکی رو به رو هستیم که تمام گزینه های «بد و بدتر» حاضر در انتخابات گذشته، در برابر آن شوخی ای بیش نبودند.
هر چند صاحبان این گفتمان در چند انتخابات گذشته هم حضور داشته اند، اما در این دوره از انتخابات، در حوزه های مختلف سیاست داخلی، سیاست خارجی، اقتصاد، مسائل اجتماعی، فرهنگی و ... سخنانی را به وضوح به زبان می رانند که در گذشته کسی (حداقل در ظاهر) جرات بیان آنها را نداشته.

تردید دارم با مسعود پزشکیان، بتوان قدم های مهمی در جهت توسعه کشور و اصلاح امور برداشت.
با این وجود مطمئنم با صاحبان دیگر گفتمان های موجود در انتخابات جاری، گام های بسیار بسیار بزرگی برداشته خواهد شد در جهت تعمیق و گسترش عقب ماندگی کشور، افزایش تنش های منطقه ای و بین المللی، کاهش بیش از پیش ارزش دارایی های مردم و فقیرتر شدن روز به روز آنها، دور شدنِ شتابان تر از روند توسعه و عقب ماندن بیش از پیش از رقبای منطقه ای در شاخص های توسعه، تحدید و تهدید حوزه خصوصی شهروندان و افزایش محسوس کنترل گری دولت در خصوصی ترین کنش های زندگی شهروندان.

با در نظر گرفتن تمام جوانب و با وجود انتقاداتی که به مسعود پزشکیان دارم، برای ایران و برای اینکه فرزندانمان، حداقل، فرصت های بالقوه ای که نسل ما برای اصلاح امور داشت و به هر دلیلی نتواست از آنها استفاده کند (که خود بحث مفصل و سرفصل جداگانه ای برای پژوهشی مستقل است) را در اختیار داشته و کشور وارد راه های بی بازگشت و لطمات جبران ناپذیر نگردد، در این انتخابات به مسعود پزشکیان رای خواهم داد و از کلیه افرادی که نگران ایران و آینده فرزندان این سرزمین هستند می خواهم در این رخداد مشارکت نمایند.

پاینده باد صلح، برابری، آزادی برای تمام جهان/پاینده باد ایران

@rezahabibinotes

#سیاست_داخلی

1 year, 3 months ago

??? از تاجزاده تا شاهزاده/میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است

✍?رضا حبیبی

اخیرا مهدی نصیری مصاحبه ای با بی بی سی فارسی داشته است. وی در بخشی از این مصاحبه در بیانی نمادین، بر لزوم برداشته شدن شکاف و فاصله بین تاجزاده و شاهزاده تاکید کرده است.
من کاملا به لزوم اتحاد تمام کنشگران سیاسیِ ایرانی که دل در گرو ایران، ایرانیان و توسعه همه جانبه آن دارند، باور دارم. اتفاقا اعتقاد دارم یکی از سرمنزل های توسعه ایران، نهادینه شدن همزیستی تمام عقاید و مرام های معتقد و ملتزم به ملت-دولت ایران، در چارچوب ایران است. اما به دلایلی تصور می کنم گزاره ای که نصیری خواهان آن شده، شدنی نیست.

واقعیت اینست که تاجزاده و شاهزاده در «اهداف»، «در نظر گرفتن منافع ملی ایران به عنوان خط قرمز»، «سطح فکری و اجرایی افرادی که در کنار خود دارند» و «هزینه ای که در راه اهداف اعلامی خود پرداخته اند»، تفاوت های اساسی و بسیار با یکدیگر دارند.

رضا پهلوی، بدون پرداخت هیچ هزینه سیاسی، کیلومترها دورتر از وطن نشسته و هر از چندی به مناسبتی، بیانیه ای صادر می کند.
دست دوستی به سوی کابینه راستگرای اسرائیل دراز کرده و با حمله نظامی اسرائیل به ایران همدلی می کند.
آنقدر اطرافش خالی از نیروهای استخواندار، اندیشه ورز و ملی است که برای برگزاری یک نشست نمادین سیاسی، دست به دامن پارتنر سابق تام کروز (بدون هیچ سابقه فعالیت جدی سیاسی)، یک کمونیستِ تروریستِ تجزیه طلب، مواجب بگیر وزارت امور خارجه امریکا و چند کنشگرِ تازه سیاسی شده دیگر می گردد.

رضا پهلوی همچون هر فرد دیگری حق دارد بر اساس معیارهای خود فعالیت سیاسی نماید. اما نگارنده برآنست تاجزاده و شاهزاده را با هیچ چسبی نمی توان به هم چسباند.
صرف نظر از قضاوت درباره دو پادشاه پهلوی، همچنین صرف نظر از اینکه کنشگر سیاسی، مشروطه خواه است یا جمهوری خواه، اصلاح طلب است یا ...، وقتی صحبت از مصادیق می شود، رضا پهلوی دوم یا همان شاهزاده، امامزاده ای نیست که ملت-دولتِ نیازمندِ توسعه ایران را شفا دهد.
خاستگاه، مسیر و سرمنزل تاجزاده و شاهزاده متفاوت از یکدیگر است. به قول معروف: میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است

پاینده باد صلح، برابری، آزادی برای تمام جهان/پاینده باد ایران

@rezahabibinotes

#سیاست_داخلی

1 year, 3 months ago

??? فصل جدید خاورمیانه

✍?رضا حبیبی

در گستره تاریخ، برخی رخدادها هستند که به نقطه عطف تبدیل می شوند. بدین معنا که صرف نظر از داوری ارزشی، این رخدادها معادلات خاصی را، در سطحی، و درباره یک موضوع، دچار تغییرات اساسی می نمایند.
به عنوان مثال ترور سردار سلیمانی توسط دولت امریکا یک نقطه عطف در تحولات خاورمیانه بود. به این معنا که معادلات مربوط به امکانِ ترور فرماندهان ارشد نظامی ایران را دچار تغییری بنیادین نمود. سطح و حجم این ترورها پس از آن رخداد، دچار تحول ماهوی گردید.
تصور میکنم یکی از این نقاط عطف در معادلات سیاسی-نظامی-ژئوپلتیکِ منطقه غرب آسیا، شب گذشته رقم خورد.
صرف نظر از کمیت و کیفیت پاسخ اسرائیل و مستقل از هر اتفاقی که طی روزهای آینده رخ می دهد، مناسبات قدرت در خاورمیانه، پس از ۲۵ فروردین ۱۴۰۳ قطعا با پیش از آن متفاوت خواهد بود. در این یادداشت تلاش می نمایم به اختصار، برخی سرفصل های این تغییر را بیان نمایم.

اتفاق شب گذشته، بیش و پیش از هر چیز زورآزمایی "موشک های بالستیک ایران" و "گنبد آهنین اسرائیل" بود.
با وجود اینکه هنوز آمار رسمیِ دقیقی در اینباره ارائه نشده، اما اخبار غیر رسمی حاکی از اصابت ۹ موشک بالستیک از حدودِ فقط ۱۰۰ موشک بالستیک پرتاب شده، به خاک اسرائیل می باشد.
در اینباره توجه به سه نکته دارای اهمیت می باشد.
نکته اول اینکه ظاهرا تمامی یا بیشتر اصابت ها در محدوده پایگاهی نظامی رخ داده است که طبیعتا محافظت بیشتری از آن، توسط سامانه های دفاعی صورت می گیرد.
نکته دوم در تعداد پرتابه هاست. بدیهی است در صورت وقوعی جنگی تمام عیار، تعداد پرتابه های بالستیک بسیار بیشتر از ۱۰۰ عدد بوده و حتی بدون در نظر گرفتن افزایش خطای سامانه های دفاعی با افزایش پرتابه های مهاجم، تعداد موشک های فرود آمده در خاک اسرائیل افزایش چند برابری خواهد داشت.
و نکته سوم، در نظر گرفتن مساحت کشور اسرائیل است. با توجه به دو نکته اول، فرود چند صد موشک در یک جنگ همه جانبه در کشوری به وسعت اسرائیل احتمالا پیش بینی خوشایندی برای سردمداران این کشور نخواهد بود.
بدیهی است که در تحلیل ماجرا از این زاویه، میزان خسارت یا تلفات موشک های شب گذشته اهمیت چندانی ندارد. آنچه مهم است عبور بالستیک ها از تور سامانه های دفاعی است.
به نظر می رسد اولین و شاید مهمترین نتیجه اتفاقات شب گذشته، فرو ریختن تصورات درباره توانمندی سامانه دفاع هوایی اسرائیل است. از این منظر (زورآزمایی موشک-گنبد آهنین)، اتفاقات دیشب توازن قوا را حداقل از نظر ذهنی در منطقه تغییر خواهد داد.

پس از جنگ شش روزه، حمله به خاک اسرائیل توسط یک دولت کلاسیک، به تصوری دور از ذهن بدل گشته بود. اتفاقات شب گذشته این تصور ذهنی در جهان را به صورت کلی دگرگون ساخت. حمله ای که هر چند نسبت به ورژن تمام عیار احتمالی اش، کاریکاتوری کوچک بود، با این وجود به تعبیری یکی از کم سابقه ترین حملات موشکیِ تاریخ جنگ های هوایی جهان بوده است.
تصور میکنم دومین نتیجه اتفاقات شب گذشته، فرو ریختن خط قرمز ذهنی-عینیِ حمله ارتشی کلاسیک به عمق خاک اسرائیل می باشد.

در طول سالیان اخیر و در فرایندی تدریجی، این ذهنیت برای حاکمان اسرائیل ایجاد شده بود که تعرض به منافع حاکمیتی ایران، با پاسخ دردسر سازی روبرو نمی گردد و این باعث جسارت تصمیم گیران این کشور در اخذ تصمیمات تهاجمی علیه ایران گشته بود.
سومین نتیجه اتفاقات دیشب، زدوده شدن این ذهنیت، احتمالا تا اطلاع ثانوی خواهد بود.

علیرغم موارد طرح شده، باید توجه نمود تعادل جدیدِ در حال شکل گیری در غرب آسیا، الزاما در راستای منافع ملی ایران نخواهد بود.
پس از سپری شدنِ کنش ها و واکنش های ناگزیرِ طرفین در کوتاه مدت، می توان از توازن قوای ذهنی-عینی جدید شکل یافته، در میان و بلندمدت در راستای کاهش تنش ها و تمرکز بیشتر بر توسعه کشور سود برد و یا آن را بهانه ای برای افزایش تنش ها قرار داد.
نگارنده برآنست فصل جدید خاورمیانه با توازن بیشتر قوای درگیر در آن همراه خواهد بود و این در بلند مدت می تواند توام با آرامشی با ثبات تر در منطقه باشد به شرطها و شروطها.

پاینده باد صلح، برابری، آزادی برای تمام جهان/پاینده باد ایران

@rezahabibinotes

#سیاست_خارجی

1 year, 4 months ago

??? یک بازی دوسر باخت دیگر

✍?رضا حبیبی

در خبرها آمده امروز اسرائیل به ساختمان کنسولی سفارت ایران در دمشق حمله کرده و چند فرمانده ارشد نظامی ایران را ترور کرده است.
این حمله بر خلاف موارد مشابه سالیان اخیر، به ساختمان رسمی متعلق به ایران و به تعبیری به خاک کشور ایران صورت گرفته است. واکنش به این حمله از دو حالت خارج نیست.
یا ایران واکنش متناسبی در همین سطح نشان می دهد که این به معنای رویارویی مستقیم با اسرائیل است. نتیجه این تصمیم، صرف نظر از نتیجه اش برای اسرائیل، نابودی زیرساخت های اقتصادی و عمرانی ایران است.
و یا ایران واکنش متناسبی در همین سطح نشان نمی دهد که این، تفسیر به ترس ایران و منجر به تکرار این گستاخی در آینده از سوی اسرائیل خواهد شد.

اینکه «چرا در شرایطی که اکثر کشورهای منطقه به فکر و مشغول رشد حداکثری شاخص های توسعه خود هستند، ایران در چنین دو راهی ای قرار داده می شود؟» سوالی است که متولیان امر باید پاسخ آن را به ملت ایران بدهند.

پاینده باد صلح، برابری، آزادی برای تمام جهان/پاینده باد ایران

@rezahabibinotes

#سیاست_خارجی

1 year, 4 months ago

??? چرا تخم مرغ های نوروزیِ تبریز مهمند؟

✍?رضا حبیبی

پیش از این بارها درباره ویژگی های منفی رویکرد و جریانی که امروز در مناطق قومی ایران به عنوان هویت طلبی شناخته می شود، نوشته و هشدار داده ام. در این یادداشت درباره یکی از این ویژگی های منفی که در جریان تخم مرغ های نوروزیِ تبریز، آشکارا خود را نشان داد، نکاتی را بیان خواهم نمود.

در مورد مشخص آذربایجان، بخشی از جریان هویت طلبی قومی، همزمان با ایجاد و تعمیق گسل های هویتی در داخل ایران، پروژه دیگری را طراحی و اجرا می کند که هدف از آن، انحلال یا ادغام «هویت باشندگان بخشی از ملت ایران» در واحدِ هویتی دیگریست که خارج از دولت و ملت ایران قرار دارند. بخش بزرگی از این گرایش الحاق گرایانه که در حوزه فرهنگی با شتاب دنبال می شود، با استفاده از جایگزینی نمادها پیگیری می گردد. یکی از ابزارهای مهمی که امروز در جهان برای برساخت یا تقویت هویت های جمعی مورد استفاده قرار می گیرد، نمادهای مشترک هستند.
نماد مشترک هر آن چیزیست که از نظرگاه ذهنی، حس اشتراکِ تاریخی-هویتی را در اعضای گروه (در اینجا شهروندان به عنوان اعضای نهاد ملت-دولت) تقویت نموده و به تداوم آن کمک می نمایند. بدیهی است شرط لازم برای تقویت هویت های جمعی، حس برابری حقوقی و ... در بین اعضای گروه است. با این وجود در صورت حضور این شرط پیشینی، نقشِ تقویت کننده نمادها در تقویت حس همبستگی جمعیِ ملی را نمی توان نادیده گرفت.
در سپهر فرهنگی و سیاسیِ امروز ایران، در کنار به حاشیه رانده شدن عامِ «امر ملی» و به تبع آن «نمادهای ملی»، استفاده از نمادها، از طرف جریانات به اصطلاح هویت طلب با هدف ایجاد اشتراک ذهنی-تاریخی-هویتی در بین اعضای گروه فروملی، با قدرت پیگیری و اجرا می گردد. این مسئله وقتی خطرناک تر می شود که «تلاش برای گسست ذهنی در داخل» با «تلاش برای پیوست یا الحاق ذهنی به خارج» همراه می گردد. مهمترین مصادیقِ این تلاش، در سالیان گذشته در جغرافیای آذربایجان را می توان «ترویج نماد بوزقورد یا گرگ خاکستری» و «معرفی کتاب دده قورقود به عنوان میراث ادبی مردم آذربایجان» دانست.
می دانیم، نماد ملی ایرانیان حتی در زمان حکومت های ترک تبار ایران، شیر بوده است. حالا اما به یکباره و بدون هیچ پشتوانه تاریخی در آذربایجان، سر و کله بوزقورد یا همان گرگ خاکستری با دو هدف توامان پیدا شده است. یکم جدا کردن نمادین مردم آذربایجان از سایر مردم ایران و دوم چسباندنشان به سایر ترک تباران دنیا. یعنی پیگیری توامان «گسست ذهنی در داخل و الحاق گری ذهنی در خارج»
کتاب دده قورقود هم طی این پروسه قرار است بدیل شاهنامه در آذربایجان باشد. این کتاب همانقدر متعلق به فرهنگ آذربایجان است که کتاب «بینوایان» ویکتور هوگو. هیچ فرد عاقلی بینوایان را متعلق به فرهنگ آذربایجان نمی داند. زیرا نگارش آن در آذربایجان انجام نشده، هیچ اشاره ای به نام آذربایجان در آن نشده (درباره آذربایجان نیست) و جایگاه خاصی نیز در بین مردم عادی آذربایجان ندارد. دقیقا همین دلایل در مورد کتاب دده قورقود نیز ساری و جاریست. چرا باید کتابی که در خارج از آذربایجان نگارش شده، محتوای آن هیچ ارتباطی با آذربایجان ندارد و باشندگان آذربایجان جز معدودی فعالین سیاسی و فرهنگی، خواندن که هیچ، حتی نام آن را هم نشنیده اند، به عنوان میراث فرهنگی آذربایجان معرفی گردد؟ جواب ساده است. پیگیری توامان «گسست ذهنی در داخل و الحاق گری ذهنی در خارج»

با این توضیحات، اکنون می توان دید دقیقتری نسبت به تخم مرغ های تبریزی داشت.
۱. فردی که به صراحت در صفحه خود در فضای مجازی می نویسد «آذربایجان جنوبی، ایران نیست»، طرف همکاری نهادهای حاکمیتی قرار می گیرد.
۲. این فرد جهت گرامیداشت جشنی ایرانی، در ایران ، از خط و نمادهایی استفاده می کند که هیچ سابقه ای در این منطقه نداشته و مربوط به جغرافیا و مردمانی دیگر است.

به نظر می رسد، مسئله روشنتر از آنست که نیاز به توضیح بیشتری داشته باشد. مشکل تخم مرغ های تبریزی، فقط چند شکل و نوشته نیست. بلکه تلاشی «توام با اراده»، «هدفمند» و «بابرنامه» به منظور پیگیری توامان «گسست ذهنی در داخل و الحاق گری ذهنی در خارج» است.

برخی می گویند با چند تخم مرغ، تجزیه طلبی رخ نمی دهد. بله درست است. وقوع تجزیه جغرافیایی و سیاسی، موضوعی است که وقوعش الزامات خود را دارد. ولی گسست ذهنی از داخل و الحاق ذهنی به گروه های جمعیتیِ غیرایرانی، تلاشی غیرقابل کتمان در سپهر سیاسی-فرهنگی امروزِ ایران است که باید هم حکومت و هم نخبگان فرهنگی و سیاسی خطر آن را جدی گرفته و در مقابل آن بایستند.
عدم توجه به این مهم، در بلندمدت قطعا منجر به فروپاشی اجتماعیِ ایران می گردد. حتی اگر فروپاشی جغرافیایی صورت نگیرد.

پاینده باد صلح، برابری، آزادی برای تمام جهان/پاینده باد ایران

@rezahabibinotes

#سیاست_داخلی
#ایران

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 8 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 11 months ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 7 months ago