?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 8 months, 4 weeks ago
♦️سایه فالگیران برسیاست !
🔹محمدعلی وکیلی
♦️سرمقاله روزنامه ابتکار
◀️بازار فالگیران بهعنوان پدیده اجتماعی، روانشناختی همپای تحولات ایران دارای نوسان بوده است. در شرایط بحرانی و در تنگناهای سیاسی و اقتصادی، بازار فالگیران داغ داغ میشود. هرچه آینده مبهمتر و غیر قابل پیشبینی شود میزان مراجعه به فالگیران بیشتر میشود. این سنت اجتماعی در زمانها و مکانهای مختلف به شکلهای متفاوتی جلوهگر شده است که در همه مواردی حکایت از نیاز انسان به دانستن آیندهی مبهم خود دارد. امروزه فال و فالگیری دیگر از حالت یک تفریح خارج شده است. بازار مالی گستردهای در حاشیه خرافات شکل گرفته است، فالگیرها خود را آپدیت کردند.
فالگیری رقیب پرقدرتی بنام هوش مصنوعی پیدا کرده است.
در حالی که فعالین اقتصادی و سیاسی درحال شیفت به پلتفرم هوش مصنوعی برای آینده اندیشی حوزههای کسب و کار و تشخیص روندهای اقتصادی و سیاسی و پیشبینی اتفاقات بازار و رخدادهای بینالمللی هستند، بازار فالگیران نیز داغ و پر مراجعه شده است.
بهعبارتی فالگیری در جامعه ایران از حالت تفنن و تفریح وارد عرصه اقتصادی شد و مسیر برندینگ را طی نمود برخی از فالگیران به کمک فضای مجازی جهانی شدند .
نقش فالگیری در اقتصاد ایران آنچنان پر رنگ و تجاری شده است که میتوان بر آن نام صنعت گذاشت.
جامعه هدف فالگیران لزوما خانمهای وسواس و سرپرست خانواده نیست. تحول در روشها و مبهم شدن شرایط باعث تحول در جامعه مشتریان شده است. این روزها کسانی را میبینم که تصمیماتشان بر اساس فالگیری است که در نظرگاه مردم جزو روشنفکران میباشد.
چتر فالگیری حوزه سیاست را هم در برگرفته است.
میزان مراجعه افراد به فالگیران برای تشخیص سرنوشت خود و یا تحولات کلی سیاست روز افزون شده است. برخی از فالگیران جایگاه بنگاه کاریابی و پستیابی را ایفا میکنند.
در مواردی هم شاهد کارکرد شبه حزبی برای برخی از فالگیران هستیم .
برخی آنچنان نفوذی در بین دولتیها دارند که معرفیشان تخلف ناپذیر میباشد .
میتوان ردپای فالگیران را در تحلیل تحولات از زبان برخی مشاهیر نیز دید.
♦️دوگانه «معیشت و عزت»
🔹محمدعلی وکیلی
♦️سرمقاله روزنامه ابتکار
◀️در محافل گوناگون نوعی دوقطبی بین عزت و معیشت مطرح است.
آیا اکنون که ترامپ شرط مذاکره با ایران را خلع سلاح قرار داده و ایران را در تنگنای مذاکره و یا بمباران قرارداده است، باید مذاکره کرد یاخیر ؟
بعبارتی حال که ترامپ در نقش ابرهه و هیتلر و بیتوجه به حقوق بینالملل، بهدنبال تحمیل خواستههای خود بر دیگر کشورهاست؛ همچنان بایست چشم به مذاکره داشت یا خیر؟
گروهی معتقدند مذاکره باید تامین کننده عزت و کرامت ایرانیان باشد.
مذاکره تحت فشار و با قلدری و با تعیین شروط یک طرفه خلاف عزت و کرامت و در نظرگاه آیندگان محکوم به خیانت و تکرار تراژدی واگذاری بخشهای مهمی از خاک ایران به روسیه تزاری توسط میرزا ابوالحسن خان ایلچی و فرمانده آصف الدوله میباشد.
اینان مدعیاند وقتی کشورهای دیگری همچون کانادا، مکزیک، پاناما و چین در مقابل یکه تازی ترامپ ایستادند و در نهایت ترامپ مجبور به عقبنشینی شد بهطور طبیعی انتظار است جمهوری اسلامی انقلابی ایران همچنان پرچمدار تقابل با چنین زیادهخواهی باشد.
مطابق این روایت مذاکره در شرایط فعلی با گارد بسته و تهاجمی ترامپ، نه تامین کننده عزت و نه معیشت است.
در سوی دیگر کسانی هستند که معتقدند شاخص عزت معیشت است و از آنجا که معیشت مردم آسیب جدی دیده است بنابراین ادامه وضع کنونی باعث تخریب بیش از پیش عزت و تضعیف روز افزون معیشت میشود.
اینان مدعیاند نبایست فریب ظاهر خودشیفتگی ترامپ را خورد و گارد تهاجمیاش نباید ما را به ادامه سیاست تقابل بکشاند. چطور پوتین بهرغم تحریمهای همه جانبه و درگیری میدانی با نیابتی آمریکا و ناتو (اکراین) اما طی تماس تلفنی و استقبال از دیدار تلاش میکند از تشدید تقابل بکاهد و با اشراف بر شخصیت ترامپ میکوشد بین او و اروپا و ناتو فاصله بیندازد پس ماهم میتوانیم.
نگارنده معتقد است در فرهنگ تاریخی ایرانیان معیشت مقدمه عزت بوده است و در معادله بین عزت و معیشت همواره ترجیح با عزت بوده است. معیشت به هرقیمتی رذیلت و معیشت با حفظ کرامت و عزت فضیلت شمرده میشد ضرب المثل افراد آبرومند با سیلی صورت خود را قرمز نگه میدارند شاهد این مدعاست. اما ممکن است سختی معیشت و تغییر سبک زندگی، معیشت را همسان عزت قرار دهد و زردی صورتهای تکیده دیگر با سیلی عزت قرمز نشود .
براین اساس معتقدم با گارد مغرورانه ترامپ و رفتار هیتلرگونه و روانشناسی شخصیتاش و شیوههای تجارتیاش بهترین موضع را رهبری اتخاذ کردند اما منافاتی ندارد که دستگاه دیپلماسی در سیاستهای اعمالی اقتضائات کشور را بامعیار اصل عزت وحکمت پیش ببرند .
همواره سیاستهای اعلانی راهگشایی سیاستهای اعمالی است. نکته پایانی و حائز اهمیت اینکه سیاست مذاکره و عدم مذاکره هر دو، نیازمند اجماعسازی داخلی است. دولت بدون اجماعسازی داخلی و یک صدای در حاکمیت، قادر به پیشبرد مذاکره و استیفای حقوق ملت نیست. سیاست عدم مذاکره نیز بدون باورپذیری عمومی وتوافق نخبگانی کارساز نیست.
یاداشتی که اصلاح شد♦️
محمدعلی وکیلی🔹
سرمقاله روزنامه ابتکار♦️
◀️ترامپ با امضای یاداشت فشار حداکثری، بخشی از سیاستهای خود در قبال جمهوری اسلامی ایران را به نمایش گذاشت. آنچنانکه پیش ازاین نوشته بودم، ترامپ همچنان از استراتژی ابهام در خصوص ایران بهره میبرد.
ترامپ ترجیح داد بهجای امضای فرمان اجرایی فشارحداکثری،یاداشت امنیتی امضا کند.
وی تلاش کرد باصحبتهای متفاوت، زهر یاداشت مذکور را کم کند و بهعبارتی دریچه دیپلماسی را باز نگه دارد.
حالا در کشور ما نوعی دو قطبی شکل گرفته است. گروهی بخشهای مثبت صحبتهایش را برجسته میکنند و میگویند ترامپ هم به قدرت ایران اذعان کرد و هم علاقهاش به مذاکره و بستن پرونده ایران و آمریکا را به اشکال مختلف بیان داشت.
ترامپ برخلاف دور اول ریاست جمهوریاش که برای مذاکره دوازده شرط اعلان داشت اما اینبار فقط «نرفتن ایران بهطرف تسلیحات هستهای» را بیان داشت.
مسئولان ایران هم بارها بر عدم تمایل کشور نسبت به تسلیحات هستهای صحه گذاشتهاند .
مطابق این برداشت، یاداشت ترامپ فاقد اثر حقوقی و دارای ارزش پرستیژی است.
ترامپ بخشی از آرزویش را در مصاحبه بعدی نیز بیان داشت و آن اینکه با حل پرونده ایران جشن بزرگ صلح خاورمیانه را برگزار نماید.
در این صحبت اعتراف به اینکه مسائل خاورمیانه تابعی از مسائل ایران است مستتر میباشد .
موافقین این تفسیر به لحاظ راهکار خود چند دسته هستند:
الف: کسانیکه معتقدند فشار حداکثری مساوی با توافق حداکثری در خصوص پرونده هستهای میباشد.
ب: گروهی دیگر نیز معتقدند فشار حداکثری مساوی با تعامل حداکثری است.
در سوی دیگر مخالفین سنتی مذاکره، تمام تمرکزشان بر ابعاد منفی اقدام و صحبتهای ترامپ میباشد.
اینان خواهان مقاومت حداکثری در مقابل فشار حداکثری هستند و ادبیات نرم مسؤلان مختلف در واکنش به موضع ترامپ را برنتابیدند و آن را ناشی از ضعف و ترس تفسیر میکنند.
نگارنده چندساعت قبل از فرمایشات رهبری متن یاداشت را تهیه و پیشبینی و تجویز متفاوتی داشتم در نسخه قبل پیش بینی فراهم آمدن زمینه ۵۹۸ دیگری را داشتم اما با شنیدن صحبتهای رهبری، بخشی از یاداشت را اصلاح کردم چرا که معتقدم تا زمان مراجعه به رفراندوم در موضوعات راهبردی همچون رابطه ایران وآمریکا موضع رهبری تعیین کننده میباشد .
رهبر انقلاب دیروز موضع رسمی کشور را اعلان داشتند ایشان با اشاره به بدعهدیهای تاریخی آمریکا و سابقه مذاکرات هستهای و اقدام ترامپ در خروج از برجام فرمودند:
مذاکره با دولت فعلی آمریکا هیچ فایدهای ندارد و پیامد عدم مذاکره را هم روشن ساختند؛ فرمودند اگر تهدید کنند تهدیدشان میکنیم اگر تعرض امنیتی کنند تعرض میکنیم.
بر این اساس تکلیف دولت و دستگاه دیپلماسی روشن است بهنظر نگارنده راهبرد تیم دیپلماسی در این شرایط تکیه بر شرط پیشین (که همان برگشت دولت آمریکا به برجام است) میباشد. شرط آمریکا در عدم دستیابی ایران به سلاح هستهای هم مطابق فتوای رهبری تحصیل حاصل است.
♦️آیا بایدگریه کرد؟
?محمدعلی وکیلی
♦️سرمقاله روزنامه ابتکار
◀️حال روز مردم اصلا خوب نیست.
دلار افسار بریده، کمر مردم زیر بار گرانیها زمین گیر شده است. بیاعتبار شدن ارزش پول ملی ته مانده طبقه متوسط را بر باد داده است. شبنشینیهای شب یلدا تحت تاثیر اوضاع آشفته بیرمق و بدون نشاط بود.
تحولات پرشتاب منطقه، بهتآور و در مسیر تضعیف ژئوپلتیک ایران میباشد.
تحولات جهانی (ورود مجدد ترامپ به کاخ سفید، تلاش اروپا برای فعال سازی ماشه) افقها را تیره کرده است .
در داخل نیز بدلیل سیاستهای گذشته، کشور کلنگی شده است .
در این سالها چندباری تحت عنوان کلنگی شدن زیرساختها از طریق این قلم هشدار لازم را دادم ولی همواره بنام سیاه نمایی تذکر گرفتم !
اکنون آثار این ورشکستگی و کلنگی شدن، کشور را به تعطیلی کشانده است.
رئیس جمهور محترم و معاون اول ضمن اعتراف به بغرنجی اوضاع و عذرخواهی از مردم، اعلام میکنند که بایست گریست !
نگارنده هم به نوبه خود باید گریه کند. اما گریه اصلی نه برنعش ناترازیهای برق، گاز، بنزین و آب که بر ناترازی منابع انسانی و سیاستهای ناترازیساز میباشد .
ناترازی در انرژی و نظام بانکی و بودجه همه معلول هستند .
ناترازی در منابع مدیریتی کشور، ناترازی در منابع تصمیم ساز، ناترازی درسیاستها علت بهحساب میآیند .
تصمیمات غلط و ناشی از غرور و خیره سری درحوزه ارز، ارزش پول ملی را اینچنین بر باد داده است .
حتما به حال مردمی که ارزش دارییهایشان یک شبه تحت تاثیر یک تصمیم ناپخته بیست درصد کاهش پیدا میکند بایست گریست !
تصمیمات غلط توسط مدیران نالایق و کارنابلد و البته رانتی، سرنوشت برق و گاز و بنزین را در بزرگترین کشور گازی جهان به این روز انداختهاند.
بنابراین من هم گریه میکنم اما نه بخاطر صنعتی که با هزار مصیبت سر پاشده و حال باید بهخاطر برق و گاز تعطیل شود چرا که تعطیلی و نوسان گاز و برق در همه جای جهان هست بلکه بهخاطر ناترازی در نظامات غلط حاکم و سیاستها و... حتما بایست خون گریه کرد .
بایست بحال دیوانسالاری فشل، غیرپاسخگو و رشوه محور گریه کرد .
باید بحال مردمی که همچنان هزینه سیاستهای توهمی همچون لایحه حجاب ! و سیاستهای تحریمی چون فیلترینگ ! را میپردازند، بایست گریست !
♦️تفسیر وقایع سوریه با کدام روایت ؟
?محمدعلی وکیلی
♦️سرمقاله روزنامه ابتکار
◀️تاکنون در خصوص چرایی، چگونگی سقوط اسد مطالب زیادی نوشته و گفته شده است.
هر کس هم تلاش میکند روایت خودش را القا نماید .
گروهی سقوط اسد را محتوم و با نگاه آخرالزمانی تحلیل و روایت میکنند.
اینان سقوط شامات را نشانه مهمی از نشانههای ظهور میشمارند و در ادامه روایتشان، سقوط و تصرف عراق را نیز پیشگویی میکنند. در نگاهشان اصل واقعه مهم نیست نتیجه آن اهمیت دارد .
گروه دیگر، سرنوشت کنونی سوریه را همچون گروه اول محتوم روایت میکنند اما معتقدند روش حکمرانی فسادزا و خودکامه اسد نتیجهای بجز این نداشت.
یک روایت دیگر اینکه نوعی توطئه جهانی و اجماع فرامنطقهای عامل این سقوط بود.
نگارنده معتقد است عامل مهم سقوط را بایست در ساختار، رفتار و همچنین قیمت پائین ارتش در آن کشور دانست.
دولت اسد پیش از این سقوط کرده بود. اگر اسد صدهزار جان نثار و وفادار داشت اینچنین فرو نمیریخت .
بنابراین سقوط اسد پیش از آنکه محصول تدبیر عوامل خارجی یا قدرت معارضین باشد، نتیجه فروپاشی داخلی بود .
بر این اساس اگر درست تحلیل نکنیم درست هم نمیتوان عبرت گرفت .
درخصوص چگونگی سقوط هم تفاوت روایت وجود دارد .
مطابق یک روایت قدرت تشکیلاتی معارضین و قوت برنامهریزی ترکیه ضریب میگیرد.
مطابق روایت دیگر جاخالی دادن ایران و رها کردن اسد ضریب میگیرد .
چگونگی رخداد تابع شرایط داخلی و روحیه حاکم بر اسد و فروپاشی درونی ارتش بود. باشرایط حاکم بر ارتش سوریه دیگر صحیح نبود که ایران بهجای ارتش بجنگد.
به گمانم تا اینجا چند درس میتوان ذکر کرد.
درس اول: ضمن اینکه مقایسه ایران با سوریه و این همانی بین آنها نهایت ناشیگری و بیانصافی است اما معتقدم هیچ خطر بیرونی و خارجی ایران را تهدید وجودی نمیکند اما ساختارهای فسادزا و نفوذپذیر و نفوذزده و بیکفایتی و بیتدبیری مسؤلان، میتواند نتایج مشابه ببار بیاورد.
درس دوم :شرایط حاکم بر سوریه پسا اسد، نشان میدهد که «دولت بد بهتر از بیدولتی است» شوربختانه سرنوشت لیبی پساقذافی در انتظار سوریه پسا اسد میباشد. گروه تحریریها ناتوانتر از آن هستند که بتوانند دولت وحدت ملی شامل همه گروهها، اقوام و مذاهب را شکل دهند با تنفسهای مصنوعی اردوغان چنین امکانی وجود ندارد .
درس سوم: سالها بود که دولت اسد در ذهن افکار عمومی بهعنوان دولت غیر مشروع برکشیده شد و روایت عدم مشروعیت کارساز شد. امروز جبهه رسانهای پرقدرتی حول تحقیر ملی ایران نیز شکل گرفته است .
بهعنوان مثال معتقدم عدم دخالت مستقیم ایران در صحنه کنونی سوریه، یکی از مصادیق عقلانیت تاریخی است اما روایتگران برانداز تلاش میکنند آنرا در قالب شکست و ترس تفسیر کنند .
جالب است موضع کنونی ایران را کسانی به ترس و ناتوانی روایت میکنند که دخالت ایران در سال ۲۰۱۱ و۲۰۱۶ که منجر به بقای اسد شد را خطای راهبردی و دخالت غیرموجه تحلیل میکردند .
درس چهارم : دنیا در این چند روز به چشم دیدند که در همه این سالها سایه ایران مانع تعرض عریان اسرائیل به سرزمین عربی سوریه بود و بمبارانهای بیامان آن کشور و نابودسازی تمامی زیرساختهای سوریه توسط اسرائیل و عدم جرأت ترکیه و دیگر حامیان فاتحان دمشق در بیان محکومیت لفظی، نشان میدهد که اگر ایران تضعیف شود تمامی کشورهای منطقه هدف تصرف رژیم جاهطلب اسرائیل خواهند بود .
بهعبارتی ایران قوی خود بزرگترین بالانسر و توازن بخش قدرت در منطقه خواهد بود.
درس پنجم: شرایط کنونی میتواند برای ایران فرصت ساز شود
اگرتوجه به داخل و بازسازی سرمایه اجتماعی رویکرد نظام قرارگیرد و همه نیز به آن پایبند شوند در میان مدت برنده ایران خواهد بود .
بازسازی سرمایه اجتماعی از طریق آشتی ملی و با محوریت وفاق ملی میتواند ایران را در نقطه قدرت منطقهای نگه دارد.
♦️معمای گران سازی مجدد بنزین !
?محمدعلی وکیلی
♦️سرمقاله روزنامه ابتکار
◀️گفته میشود سالانه یکصد میلیارد دلار یارانه انرژی شامل بنزین، گازوئیل، برق و گاز پرداخت میشود.
دولتهای مختلف با مفروض گرفتن گزاره فوق، گرانیگاه اصلاحات اقتصادی را اصلاح قیمت حاملهای انرژی قرار میدهند.
بهعبارتی سالهاست گزاره بالا، مبنای اعلان ناترازی در حوزه انرژی شده است. برخی جرأت اقدام پیدا میکنند و برخی از کنارش عبور میکنند.
از اواخر دهه ۸۰ تا کنون چند باری قیمت بنزین گران شد ولی به جای اینکه کسری بودجه رفع شود یا اینکه مصرف بنزین تعدیل شود، وضعیت بدتر از گذشته هم شده است. در این مدت قیمت هر لیتر بنزین از ۱۰۰ تومان تا سه هزار تومان بالا رفته است ولی به گواه کارشناسان، ناترازی مالی و انرژی به شدت بالاتر هم رفته است.
گویا خروجی اتاق تصمیم ساز همه دولتها یکی است و یک نسخه ثابت روی میز وجود دارد و آن هم گرانسازی بنزین است. کمتردیده شده که نسخه راههای بدیل و بهبود زیرساختها در دستور کار قرار گیرد.
در همه تصمیمات نزدیکترین راه، انتخاب روشی است که هزینه آن مستقیم بر مردم تحمیل شود .
دولت دکتر پزشکیان همچون اسلاف خود اصرار بر اقدام از طریق اصلاح قیمت بنزین را دارد .
اکنون نوعی دوقطبی پیرامون باید و نباید گرانسازی قیمت انرژی و بنزین شکل گرفته است.
در گذشته بخشی از موافقین گرانسازی بنزین بر دولتهای آقایان احمدی نژاد و روحانی خورده گرفتند که این مهم را با روش بد انجام دادند و نتیجه معکوس گرفتند.
اما امروز بخشی از کارشناسان معتقدند قیمت فعلی بنزین در ایران گرانتر از همسایگان میباشد ولی عدم توانایی دولتهای مختلف ایران در حفظ ارزش پول ملی باعث شده قیمت حاملها ی انرژی در مقیاس قیمت دلار ارزان ارزیابی شود. قیمت بنزین ارزان نیست بلکه پول ملی بیارزش شده است.
اگر قیمت هزار تومانی دلار حفظ میشد اکنون قیمت هر لیتر بنزین در ایران معادل سه دلار بود. این گروه از کارشناسان مدعی هستند که بافرض آزادسازی قیمت کنونی بنزین در مقیاس فوب خلیج فارس، بایست شصت سنت شود یعنی به قیمت حدود چهل هزارتومان برسد حال اگر دولت نتواند قیمت دلار را کنترل کند و در یک بازه زمانی به صد هزار تومان برسد، آنگاه اثر گرانسازی آن مقطعی و غیراقتصادی خواهد شد و این تسلسل ادامه مییابد.
موافقین گرانسازی با تکیه بر قیمت پائین کنونی معتقدند این وضع هم باعث عدم صرفه جویی و هم قاچاق میشود و گمان دارند که با گران سازی این دو جبران میشود .
نگارنده از زمان حضور در مجلس همواره معتقد بودم که نبایست هزینه ناکامی در دیگر سیاستها از جیب مردم پرداخت شود .
بیتردید سیاستهای غلط پولی که خود تابع کلان سیاستهای دیگر میباشد، باعث کاهش ارزش پول ملی شده است و این را با تسلسل گرانسازی بنزین نمیتوان جبران کرد .
دولت مدعی است در سال جاری مجبور است حدود هفت میلیارد دلار بنزین وارد کند.
مردم نیک میدانند که مصرف خودروهای داخلی در هر صد کیلومتر، ده لیتر مصرف میباشد و خودروهای خارجی نسل جدید کمتر از سه لیتر در صد کیلومتر مصرف دارند. بنابراین با اختصاص هفت میلیارد دلار به واردات خودروهای هیبریدی گام اساسی در کاهش مصرف بنزین و کاهش آلودگی و….خواهدبود.
از سویی دلیل دیگر مدعیان ضرورت گرانسازی، قاچاق میباشد. گفته میشود حدود سی میلیون لیتر بنزین در روز قاچاق میشود و با گرانی روزافزون دلار، فاصله قیمتی کنونی زیادتر و قاچاق بیشتر میگردد. اگر این گزاره درست باشد با گران سازی مقطعی و عدم کنترل قیمت دلار این زنجیر تسلسل همچنان ادامه مییابد. بنابراین بهجای تنبیه ملت بهجای قاچاقچیان شبکهای، بهتر است تمرکز را بر کنترل مرزها داشت و قاچاقچیان را کنترل نمایید .
بااین حال حقیر با یک صورت از صور آزادسازی قیمت حاملها موافق است و آن اینکه صدمیلیارد دلار یارانه را تقسیم بر هشتاد و پنج میلیون ایرانی کنید سهم هر نفر را تعیین نمایید و آنگاه تضمین نمایید که هر کس با صرفه جویی میتواند سهم خود از یارانه بسته حاملها را بهصورت سهام و یا نقد دریافت نماید این روش نامش گرانسازی نیست بلکه عادلانه کردن توزیع منابع میباشد. این سناریو باعث رقابت در مدیریت مصرف و تشویق صرفهجویی و تغییر سبک مصرف خواهد شد.
♦️آیا پزشکیان خود سازِ ناکوک است ؟
?محمدعلی وکیلی
♦️سرمقاله روزنامه ابتکار
◀️چند روز پیش در حالیکه شرکت کنندههای اجلاس وحدت در تهران با حضور رئیسجمهور به احترام نواختن سرود ملی کشورمان بپا خواستند و بهرسم مالوف همه ادای احترام کردند در کمال تعجب نماینده شرکتکننده طالبان از جای خود برنخواست و موجبات عصبانیت همگان را برانگیخت. همین اتفاق هم چندی پیش در پاکستان تکرار شد. این صحنه نمونهای از ساز ناکوک جماعتی است که به هیچ کدام از قواعد شناخته شده پایبند نیستند.
از سوی دیگر در حالی که شعلههای آتش جنگ توسط جنگطلبان، بشر صلحطلب عصر کنونی را به وحشت انداخته و فشار بر سیاستمداران برای تغییر پارادایم کنونی را دوچندان نموده است در چنین شرایطی اقدامات جنونآمیز بنیامین نتانیاهو در نسلکشی اهالی غزه و ترور فناوریهای ارتباطی و تلاش برای کشاندن دامنه جنگ به لبنان و احیاناً ایران مصداق دیگر ساز ناکوک جهان کنونی است.
حال در این سوی جهان آقای پزشکیان بهعنوان رئیس جمهور ایران تلاش میکند در وسط منطقه ملتهب خاورمیانه و در میانه آتش و دود جنگافروزی نتانیاهو، صدای صلح و برادری باشد. عزم او بر تغییر پارادایم جنگطلب جهان کنونی به پاردایم آشتی و صلحطلبی آنچنان است که از شماتت مخالفین در برادر خواندن آمریکا نهراسید. حال نگاه دنیا درآستانه سفرش به آمریکا به اتفاقات سفر دوخته شده است. همه میخواهند ببینند این سفر رهاوردی در همراهی با صدای صلحطلبی او دارد یاخیر ؟
همه میخواهند ببینند، صدای صلحطلبی پزشکیان و یا صدای جنگطلبی نتانیاهو؛ کدام مصداق ساز ناکوک جهان کنونی است!
♦️مردم ازفرجام پزشکیان میپرسند؟
?محمدعلی وکیلی
♦️سرمقاله روزنامه ابتکار
◀️نگاه مردم به ترکیب دولتهای مختلف، نتیجه طلبی است در گذشته «چه کسی حکومت کند» مهم بود . سالهاست «چگونه حکومت کردن » «چرا حکومت کردن» مهم شده است. اگر گاهی در قضاوت مردم جمله «فرق دارد چه کسی رئیس جمهور باشد» مورد استناد قرار میگیرد، آنهم ناظر به تفاوت در نتیجه است. بهعبارتی معیار مردم در ارزشیابی و ارزشگذاری دولتمردان، دستاوردها و نتایج حاصل عملکردهاست. حتما برای مردم مهم است که دولت برآمده از ارادهشان، در مسیر خواست آنها باشد. مهم است که دولتها پای عهدشان با مردم بایستند. لزوماً انتظار عملکرد صد درصد مطابق شعارهای اولیه، واقعبینانه و منصفانه نیست اما صداقت صد درصد و عدم تغییر دست فرمان مورد انتظار و معیار قضاوت خواهد بود. ابهام در رویکردها و تشنج در سبک اداره کشور و گران اداره کردن مملکت بهدلیل سیاستهای غلط و انتخاب همکاران هزینه ساز، شاخصهای مهم ارزیابی است. قضاوت مردم در خصوص دولت دکتر پزشکیان تا اینجای کار بهدلیل تک مضرابهای رفتاری شخص ایشان (صداقت در کلام و سادگی در رفتار) همراه بیم وامید است. بسیاری معتقدند صداقتش با مردم و رویکرد تعاملیاش با ارکان حکومت، برایش گرهگشا و موفقیتآمیز خواهد بود. این دسته از مردم با واقعبینی مدعیاند که باید فرصت داد تا منظومه فکری پزشکیان عیان شود و رهاورد آن در سیاستهای داخلی و خارجی نمود پیدا کند. در نظرگاه اینان پزشکیان در منظومه اعتماد نظام (بهشرط اتقان درکار) قادرخواهد بود کشور را از ورطه ورشکستگی مطلق نجات دهد. مسائل کشور در نتیجه اهمال وبیتوجهی و روزمرگی و رفتار غیرمسئولانه، عموماً به بحران و بعضا به ابربحران تبدیل شده است. نیازمند بازتعریف سیاست خارجی بهمنظور احیای حقوق ایران در معاهدات بینالمللی و بهرهمندی کشور از مزیتهای ژئوپلتیک، ژئواستراتژیک و…توازن بخشی به سیاستهای منطقهای و بینالمللی و نجات کشور از تبدیل شدن به کارت برنده برای دیگران با هزینه از جیب ملت هستیم. روند اتفاقات نگاه بدبینانه ملت به ادامه سیاست سودجویانه و منافقانه روسها را تشدید و ضرورت تغییر راهبرد کنونی را ایجاب میکند. سفر اخیر دکتر پزشکیان به بصره و اقلیم، نشانگر تغییر در روشهای جاری و غیر مؤثر بوده و نقطه شروع ابتکارات راهگشا و اعتمادساز بهحساب میآید. در سیاستهای داخلی نیازمند ابتکارات جدید به منظور ترمیم شکافهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هستیم. آستانه تحمل مردم برای تحمیل هزینه تصمیمات ناشیانه به صفر رسیده است. کارآمد طلبی در اداره کشور و دیدن تفاوتها در سفرهها مهمترین خواست امروز مردم است.
اما گروهی از مردم که از قضا شامل بخشی از رایدهندگان پزشکیان هستند، همچنان به دیده تردید و یاسآور نظارهگر صحنه هستند. اینان خیلی زود رنج و حساس و بدبین میباشند. بامعیار احوالات شخصی، به قضاوت تحولات میپردازند. حال باید دید که روند تحولات بهطرف پر رنگ و کمرنگ کردن کدام طیف منجر میشود.
♦️دوقطبی سازی حول وفاق ملی!
?محمدعلی وکیلی
♦️سرمقاله روزنامه ابتکار
◀️رهاورد پزشکیان در آوردگاه قطبی شده سیاسی کشور، مفهومی بنام وفاق ملی است. پزشکیان به شعار وفاق ملی بسنده نکرد بلکه دولتش را تجلی وفاق ملی قرار داد. تابلوی ورود به دولتاش را وفاق قرار داده است. البته بسیاری از فعالین و همراهانش تاکنون اقدامات وفاقیاش را هضم نکردهاند و هنوز ماه عسل دولت پایان نیافته، شروع به نقد و آیه یاس خواندن کردند. در سوی دیگر ذینفعان سیاست وفاق ملی (رقیبان پزشکیان) برخوردشان متفاوت است. جریان آقای قالیباف که بیشترین سهم سیاست وفاق را بردهاند، موضعی حمایتی دارند. آقای قالیباف علاوه بر کمک به رای آوری کابینه، در هفته گذشته طی سخنرانی افشاگرایانه و هشدارگونه اعلام کردند، عدهای بهدنبال ناکام گذاشتن دولت پزشکیان هستند و گفتند ناکامی پزشکیان مساوی با ناکامی کل نظام است. همچنین آقای شیخ پناهیان که در گذشته خود محور دوقطبیسازیهای زیاد در سپهر سیاسی کشور بود، اینبار با تغییر رویکرد و با تاسی از آقای قالیباف ضمن مذموم شمردن دوقطبیسازی و نام آوردن از روزنامه کیهان و اطلاعات، نقطه عطف جدید در آرایش سیاسی شدند. نام آوردن از کیهان بهعنوان مثال حکم خوردن میوه ممنوعه را داشت و بسیاری از مخاطبیناش حکم اخراجش از دایره خودی را امضا کردند. اما جریان پایداری که خود را بازنده سیاست وفاق ملی میداند همچنان در حال آرایش و بازسازی جریانی و باز آفرینی نیروی تخریبی خود جهت مقابله با دولت پزشکیان است. پیش از این نوشتم که جامعه ایران تحت تاثیر قطبیزه شدن در شرف فروپاشی ورویارویی است. بهطور طبیعی جامعه قطبی شده خودش مسئله است با چنین جامعهای هیچ گام و اقدام توسعهای نمیتوان برداشت. مسائل ایران از چنان پیچیدگی برخوردار است و چنان بحرانی شده است که بدون انسجام و اتحاد ملی هیچکدام قابلیت حل ندارد. مخلص کلام: وفاق ملی شرط لازم برای برون رفت کنونی است. اگر بناست بهنام وفاق ملی، دوقطبیسازیهای کاذب دیگری شکل بگیرد و آرایش سیاسی جدیدی حول موافقین و مخالفین وفاق ملی اتفاق بیفتد، مصداق نقطه سرخط و برگشت به نقطه اول و افتادن در دور باطل است.
♦️بازگشت به زندگی!
?محمدعلی وکیلی
♦️سرمقاله روزنامه ابتکار
◀️تا لحظه نگارش سرمقاله خبرها و مشاهدات، گویای یک انتخابات مشارکتی و شگفتانگیز است پیش از این نوشتم در خرداد ۷۶ مردم از طریق صندوق رأی زمین قفل شده بازی را به نفع خود تغییر دادند. دیروز نیز همین اتفاق تکرار شد تردید نکنید نتیجه مشارکت ۸ تیر در تغییر نگاه جهان به جایگاه نظام و ملت ایران تاثیر شگفت خواهد داشت.
جامعه ایران در نتیجه انباشت مشکلات و اتفاقات مختلف دوپاره شده است. یک پاره همچنان راضی به وضع موجود و خواهان تداوم همین وضعیت هستند پاره دیگر که اکثریت راتشکیل میدهد، خسته از وضعیت و خواهان برون رفت میباشند. انتخابات فرصت آرایش و فریادگری این دو گانه میباشد. هرکدام هم نامزد خود را دارد به صورت مشخص آقای جلیلی نمایندگی گروه اول را دارد و آقای پزشکیان نماد گروه دوم میباشد
تقابل این دو آنچنان است که نظام ارزشهایشان باهم فرق کرده است هر چه را گروه اول میپسندد گروه دوم بر نمیتابد و برعکس؛ بنابراین مهمترین کار ویژه رئیسجمهور ترمیم این شکاف میباشد. با شناختی که از دکتر پزشکیان دارم میتوانم شهادت دهم که او از چنین ظرفیتی برخوردار میباشد. با انتخاب ایشان گروه اول وحشت و استرس نخواهد داشت . اکثریت مردمی که برغم گلایه و قهر تصمیم گرفتند، یکبار دیگرخواست خود را از طریق صندوق دنبال کنند با رأی به ایشان حق زندگی را مطالبه میکند. با انتخاب پزشکیان نوعی آشتی در بین مردم رخ خواهد داد .
با انتخاب پزشکیان آشتی نخبگان و تحولخواهان با حکومت نیز اتفاق خواهدافتاد. دیدن جوانان نسل z در صفهای رأی موجب بهت و اشک شوق میباشد. اگر نتیجه انتخابات مطابق پیشبینیها دکتر پزشکیان باشد، باید ارزش کار مردم را با تشکیل یک کابینه قوی و کارآمد پاس داشت. مردم انتظار آرامش و برگشت به مدار زندگی در خور را دارند. این مهم با دعوا و شعار ناممکن است. تنها با کار مفید و اثربخش و شهامت در اتخاذ تصمیمات راهبردی ممکن است؛ که بهشرط حیات درخصوص این باید خواهم نوشت.
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 8 months, 4 weeks ago