به نلیدا گفتم: همانطور که مرور دوباره می‌کردم بنظر می‌رسید که آگاهی، دیگر به خودآشنایم متصل نیست. بنظر می‌رسید که به بیرون شناور شده و پاسخ‌هایی را که بعنوان خودآشنایم داشتم مشاهده می‌کند.  همچنان که «خودشخصی» مملو از تنش، درگیری و اضطراب زندگی است، آگاهی دیگر بی‌طرف و خونسرد، یک سکوت تاریک، کاملا خوددار، بدون خواسته و تفکر است.
نلیدا گفت: آنچه تو شرح دادی نسبت بین آگاهی خودشخصی و آگاهی کالبد انرژی است. تنفس مروردوباره و حرکات ساحری به تو اجازه می‌دهد که کالبدانرژی‌ات را فعال کنی. از این منظر می‌توانی ببینی که خود روزمره  تنها ظاهری است که بوسیله قدرت کلام و تفکر تقویت شده است.
متون منتشر نشده

#یادآوری
#مرور

⏰ **۱۶:۳۰

⏰ ۲۳:۰۰**

وقتی به آنچه نلیدا گفت فکر کردم، بنظرم رسید که با احساسی که هنگام مرور دوباره داشتم، انطباق دارد. حین مروردوباره، نوعی پس‌کشیدن، یک جداشدگی از خودم و دنیا آنگونه که آن را می‌شناختم،  تجربه می‌کردم. بخشی از من( که شامل هر‌آنچه می‌شد که از تجاربم در دنیا بیاد می‌آوردم) بنظر می‌رسید که منفصل شده و به آرامی دور می‌شود. در پشت آن بنیادی از‌آگاهی قرار داشت که ساکت، بیکران و خالی بود. او بعنوان پس زمینه عمل می‌کرد تا از فعالیت‌ها حمایت کند. اما بخاطر اینکه تمام توجه من همواره بر روی «خودمتفکر» متمرکز بوده، این زیربنای ساکت نامکشوف مانده است. با مروردوباره تفاوت این دو واضح است،‌ تفکیکی بین من، بعنوان مخلوطی از احساسات، ایده‌ها، فعالیت‌ها و این آگاهی ساکت و تعریف نشدنی وجود دارد.
متون منتشر نشده

#یادآوری
#مرور
⏰ ۱۶:۳۰

کلارا به من هشدار داده بود که کافی نیست فرد تنها زندگی اش را مرور دوباره کند. فرد باید همچنین بر مبنای فهمی عمل کند که از میان تجارب زندگی مان می آید. قضیه ناگهان تغییر کردن نیست. اما آگاه شدن از عادت فرد باعث می شود فرد برای لحظاتی توقف کند و بطرز متفاوتی عمل کند، پس فرد انتخاب می کند. کاری که مرور دوباره انجام می دهد این است که آگاهی را در خط مقدم قرار می‌دهد، تا به فرد این شانس را بدهد که متفاوت باشد. خواه ناخواه فرد بر مبنای انرژی اش در لحظه‌ای خاص انتخاب می کند.
متن های منتشر نشده

#یادآوری
#مرور
⏰ ۱۶:۳۰

او با این کلمات به من تاخت که آنچه انجام داده ام نشان از شکست داشته است. در هر حال مهمترین چیزی که حالا باید انجام دهم، این است که قصد جدیدی را بر پا نهم، او توضیح داد که این قصد جدید، قصد ساحران نام دارد، زیرا صرفاً قصد انجام دادن چیزی جدید نیست، بلکه قصد پیوستن به چیزی است که وجود دارد، قصدی که به وسیله ی هزاران سال حلقه ی بشریت به ما رسیده است.
او گفت که در این قصد ساحران، جایی برای شکست نیست، زیرا ساحران فقط یک راه دارند که بر آنان گشوده است: در آنچه انجام می دهند موفق شوند، اما برای آنکه چنین دیدگاه قدرتمند و روشنی داشته باشیم،
ساحران باید کل وجود خود را دیگر بار تنظیم و تجدید کنند.
فهم و قدرت به این امر تعلق دارند.
فهم را از مرور دوباره ی زندگی خود به دست می آوریم
و
قدرت را از اعمال بی عیب و نقص خویش.
گذر ساحران

#یادآوری
#مرور
⏰ ۲۳:۰۰

اگر آگاهی تو به منشاء تمامی چیزها متصل باشد تقریباً می تواند به اهدافی ناممکن دست بیابد.
_چطور تو این کار را می کنی؟
او گفت: ریتم طبیعی چیزها را با انرژی اطرافت دنبال کن. اگر می خواهی دست به عمل بزنی، باید که آرام باشی. به همین صورت اگر می خواهی استراحت کنی باید فعال باشی او گفت که اگر که هر دو عنصر بودن و نبودن در تعادل باشند آنگاه ما در درون مختل نشده و نامتغیر هستیم، اما در بیرون ما سیال و متغیریم، پس قدرت پنهان در پشت تمام چیزها را منعکس می کنیم. او اضافه کرد برای انعکاس قلمروی بی تغییر، باید دیدگاه روزانه‌مان از دنیا را تعلیق کنیم. او تاکید کرد که اولین قدم در قلمروی ناشناختنی، معوق گذاردن قضاوت های انسانی مان است و پیش نیاز اساسی آن آرام کردن گفتگوی درونی است. او گفت: بنابراین نهایت اهمیت را دارد که با تمرین مرور دوباره، حرکات جادویی و تمام تکنیک های غیر ساحری که یاد گرفته ای به سکوت درونی برسی. تنها به این شیوه است که می‌توانی خود را رها کنی و فردی همراه بیکرانگی شوی.

متون منتشر نشده

#یادآوری
#مرور
⏰ ۱۶:۳۰

**مرور دوباره

یادآوری: 00:00**

تجربه ی دوباره ی وقایع ساحران جادویی است. فقط داستان‌ها را باز نمی گوید، تاروپود در زیر قرار گرفته ی وقایع را می‌بیند. به همین دلیل است که بازگویی وقایع اینقدر مهم و عظیم است.
۱۹۹

حق انتخابی سری در مورد مرور دوباره هست، درست همانطور که به تو گفتم حق انتخابی سری نیز در مورد مردن هست، حق انتخابی که فقط ساحران استفاده می کنند.
در خصوص مردن حق انتخاب سری این است که موجودات زنده می توانند نیروی زندگی شان را نگه دارند فقط آگاهیشان، ثمر زندگی شان را، تسلیم کنند.
حق انتخاب سری که فقط ساحران در مورد مرور دوباره استفاده می‌کنند، این است که ذهن حقیقی خود را افزایش می دهند. یاد ترسناک خاطراتت فقط می توانست از ذهن حقیقی ات آمده باشد. می‌خواهم بگویم ذهن دیگری که همه ما داریم و در آن سهیم هستیم، مدل مبتذلی است: قدرت اقتصادی در یک اندازه که به همه می خورد، اما این موضوعی است که بعداً بحث خواهیم کرد. آنچه اکنون مهم است، ظهور نیروی متلاشی کننده است، اما نه نیرویی که تو را متلاشی کند، منظورم چنین چیزی نیست. آن نیرو چیزی را متلاشی می‌کند که ساحران انتصاب بیگانه می نامند و در تو و در هر انسان دیگری وجود دارد. اثر آن نیرو که بر تو نازل می شود و انتصاب بیگانه را فرو می باشد، این است که ساحران را از نحو کلام خود بیرون می کشد.
۲۱۰

می دانم چقدر برایت مشکل است که با این جنبه از زندگیت سر و کار داشته باشی. هر ساحری که می شناسم، این دوره را پشت سر گذاشته است. در این مورد مردان لطمه ی بسیار بیشتری را متحمل می شوند تا زنان. فکر می‌کنم که وضع زنان طبیعتاً این است که پایدارتر باشند. ساحران مکزیک کهن گروهی عمل می کردند و نهایت کوشش خود را کردند تا اثر این نیروی متلاشی کننده را نگاه دارند. در روزگار ما، برای عمل کردن گروهی هیچ وسیله ای نداریم، پس باید خود را آماده کنیم که در تنهایی با نیرویی مواجه شویم که ما را به زور از زبان دور میکند، زیرا راهی نیست تا به نحوی مناسب توضیح داد که چه خبر است.
۲۱۱

آنچه مورد نظر بود، بی کرانگی بود. دون خوان آن را همچون نیروی آگاهانه ای تصویر کرد که عمداً در زندگی ساحران مداخله می‌کند و حالا در زندگی من مداخله می‌کرد. می‌دانستم که بی کرانگی با خاطرات زنده ی تجربیات فراموش شده، شدت و عمق انگیزه ی مرا برای تسلط به من نشان می‌دهد و بنابراین مرا برای چیزی آماده می‌کند که برایم متعالی کننده است. با قاطعیت وحشتناکی می‌دانستم که چیزی هرگونه احتمالی را مانع می‌شود تا کنترل هر چیز را در دست داشته باشم و من بیش از هر چیز دیگری به هشیاری، روانی و بی خیالی نیاز دارم تا با آن چیزی که حس می کردم به سویم می آید، رویارو شوم.
۲۱۵
۲۱۶

#کرانه_فعال_بیکرانگی

**مرور دوباره

یادآوری: 00:00**