?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 1 week ago
نه به وصل یار طاقت
نه به هجر تاب دارد
چه کنم چنین دلی را
که مرا خراب دارد ؟
خبر از جناب داری
که ز دوری تو شب ها
نه به دل قرار و طاقت
نه به دیده خواب دارد
#اصفهانی
به فراخور سالروز درگذشت
🔴 مهرداد_میناوند
(۹ آذر ۱۳۵۴ – ۸ بهمن ۱۳۹۹) بازیکن پیشین تیم ملی فوتبال ایران✨
وی برای باشگاههای گوناگونی از جمله پاس تهران، پرسپولیس، اشتورم گراتس، الشباب، و سپاهان بازی کرد.وی همراه با تیم پرسپولیس در سال ۱۳۷۶ قهرمان لیگ برتر فوتبال ایران شد و با اشتورم گراتس ۱ قهرمانی در لیگ اتریش، ۱ قهرمانی در جام حذفی اتریش، ۲ قهرمانی در سوپرجام اتریش و ۳ سال حضور پیاپی و ۱۹ بازی در لیگ قهرمانان اروپا و ۲ بازی در لیگ اروپا را تجربه کرد⚽️
میناوند در ۳۰ دی ۱۳۹۹ به دلیل ابتلا به کرونا در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان لاله تهران بستری شد.وی در تاریخ ۸ بهمن ۱۳۹۹ بر اثر ابتلا به ویروس کرونا و آمبولی ریه ناشی از آن، در بیمارستان لالهٔ تهران درگذشت. میناوند در شرایطی به بیمارستان مراجعه کرده بود که حدود ۸۰ درصد ریههایش درگیر ویروس کرونا شده بود.طبق گفته پزشک معالج وی، حال میناوند رو به بهبودی بود که بروز ناگهانی آمبولی ریه باعث مرگ وی شدهاست😢
..
آیتم ویژه ی فوتبال ۱۲۰ برای مهرداد میناوند با اجرای عادل_فردوسی_پور🕊
شما برای من بودید
در امتداد شمیم دوستی
اما تمام زهر سیگارهای هامفری بوگارد
ناگه، در آسمان سینمای ایران
ریخت و
ابر های پنبه ای را خیساند
کجایید شعرای این شهر خشک
شهر پر تَرک
شهر سیاه و سفید
بی رقص و خالی از کمدین
اینجا گورستانی عمودی
کشیده شده از من تا مقبره ی
زنی کودن
که آواز کرگدن ها را
از بر بود
اینجا پله ها را هرجور زیرپایت بگذاری
به سردآبه ها می رسی
انگار معماری ابلیس زاده
گور در گور ،رج چیده برای
ما
و شرم بر من
که از قرائت برائتم
از عشق؛
معذورم
شرم بر ما که می خوانیم
اما نه خنده بر دل راه می یابد
نه جزم گریه ای ویرانگر و سبک ساز بر خود راه نمی دهیم
من ،مجله تایمز را دوست
دارم
مردان و زنانی را
بر جلوه ی نخست ، نگه میدارد
که من مریدشان می شوم
تنگ غروب بود که کم کم طلوع کرد
روشنترین ستارهی عالم طلوع کرد
زیر درخت میوهنداری به نام کاج
یک شاخه گل به خوبی مریم طلوع کرد
ماندم فرشته یا پری است اینکه اینچنین
در هیأت سُلالهی آدم طلوع کرد!
روزم به تیر چشم سیاهش چو شام شد
گفتم که وای! ماه محرم طلوع کرد
انبوه گیسوان رهایش میان باغ
تا آشکار شد شب مظلَم طلوع کرد
وقت غروب بود که از وی جدا شدم
وقت غروب بود که ماتم طلوع کرد
.
گر مرا حاکم کنند ..... بر شهر عشق
روی هر دروازه ای ، لوح محبت میزنم
بهر هر دل ،دلبرم باشد یکی
مهر باطل روی هر ،نوع خیانت میزنم
سخت میگردم.....همه بازار شهر
تاجران بی وفایی را،به زندان میکنم
بی نقاب آیند همه در شهر من
با نقاب هرکس ببینم ، چهره ویران میکنم
گرگها در جای خود.....بره اهو جای خود
گر روند در جلد هم ، والله رسوا میکنم
عاشقان رامیدهم فرمان برحکم وفا
بی وفایان را ز شهر،حتما گریزان میکنم
با عدالت میزنم ،تکیه به تخت حاکمی
باعث بد نامی عشق را پریشان میکنم
چه زیباست اندیشیدن به تو
در میان اخبار مرگ و پیروزی
در زندان
زمانی که از مرز چهل سالگی میگذرم
چه زیباست اندیشیدن به تو
به دستانت روی پارچه آبی
به موهایت نرم و ابریشم گون
چون خاک دلدادهام استانبول...
شوق دوست داشتنت
چون من دیگری در درونم...
عطر برگ های شمعدانی بر سرانگشتانم
آرامشی آفتابی
و نیاز تن
چون تاریکی ژرف و گرم
شکافته با خطوط سرخ و روشن...
چه زیباست اندیشیدن به تو
نوشتن در باره تو
به پشت خوابیدن در زندان
و به خاطر آوردن تو
آنچه را که آن روز در آنجا گفتی
نه خود واژه هایت
بلکه عطر دنیای آن روزهایت ...
چه زیباست اندیشیدن به تو
باید از چوب
جعبه ای،حلقه ای،چیزی برایت بسازم
و سه متر ابریشم نرم برایت ببافم
آنگاه بالا بپرم
از میله های پنجره آویزان شوم
و آنچه را که برایت مینویسم
به آبی زلال آزادی فریاد زنم...
چه زیباست اندیشیدن به تو
در میان اخبار مرگ و پیروزی
زمانی که از مرز چهل سالگی میگذرم .
#ناظم_حکمت
"برگردان: #احمد_پوری"
نوای قطراتِ روی چتر
موسیقیِ خندهی کودک
آوازخوانیِ مرغکی عاشق
چشم انتظارِ یار،نشیته در آشیان
صدایِ تو
فریادِ ماهیِ دل سپرده در گوش جفت زیبا
بوسهی پرده نشسته بر
گونهی پنجرهی رو به باغ
یا پچپچهی نسیم در گوش گل
صدای تو
تپیدن قلب شعر در لباسی زنانه
که گلهایش عطر بهار میدهند
و بر تن تابستان نشستهاند
تا بهار از آن بتراود و از آستینهایش
پاییز شهر را لمس کند
صدای تو
صدای هوا
صدای آب
صدای آتش
صدای خاک
صدای تو
نغمهی ناودان در باران کهمیچکد از ابر
و میخیساند مرا و میپراندم
صدای تو
صدای تو را چون آتش
در دست میگیرم و میدوم
میدواند مرا
بخوانَم،بِدَوانَم ،بتازانَم
من با صدای تو، میرسم به صدای تو
#حامد_نیازی
شعری از کتاب:
#یک_اتفاق_ساده
.
چه زيباست
اين کلاهي که بر سرم مي گذاريد
يا اين پرنده که روي سرم مي نشيند
و فکر مي کند
اما به حساب شما ست
اين خيال که از لابلاي پرده مي گذرد
يا از شکاف هر دري
و آن خرچنگ را می بیند
که عقب عقب راه می رود
و روي همين نقطه می ایستد
و چه ترسي
از آن صدا که مي گويد :
شما در محاصره ي ...
وقتي قرار است به دگمه ي آخر پيراهن تان ...
حالا شما در اين اتاق هستيد
ومن قرن هاست فکر مي کنم
پيراهن تان
چند دگمه دارد
پنج يا شش
يا مبادا اشتباه مي کنم
دوباره مي شمارم
يک ، دو ، سه ...
و باز وارونه
پنج ، چار ، سه ...
وشايد صفر ...
و چه باک !
از رسيدن به صفر
پنج منهاي پنج
که آن خرچنگي که عقب عقب راه مي رود
در شعر...
هميشه روي همين دقيقه مي ايستد
( دقيقه ي صفر )
و چه باک !
وقتي تو از راه مي رسي
و من ابرها را قيچي مي کنم
خيابان ها را همينطور
و به اين کلاه کهنه فکر مي کنم
که هر بار که شما را مي بينم
بر سر دارم
و يا شايد در سر
و آن را بر مي دارم
تا پرنده اي که در آن آشيانه کرده است
پرواز کند ...
«سنگ خارا»
باصدای : بانو "مرضیه"
شاعر : رحیم معینی کرمانشاهی
آهنگساز : علی تجویدی
دمنوش یادت را
در فنجان خیال
دم میکنم
مینوشم جرعه جرعه
تلخ و شیرین
در بی حوصلهگی عصرها ...#رضا_کریمی*❣***#عصرتون_باعشق
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 1 week ago