اعلام نتایج مسابقه عکاسی🥳🎉 🥇نفر اول: هانیه سادات امیر شاکرمی 🥈نفر دوم: حنانه حسینی 🥉نفر سوم: سهیل بندی جهت دریافت جایزه های خود با شماره زیر تماس بگیرید 09384654711 اقای زاهدی با تشکر از مشارکت همه ی دانشجویان عزیز و با عرض پوزش ب علت تاخیر در اعلام نتایج🙏🏻🙏🏻🌸

اعلام نتایج مسابقه عکاسی🥳🎉

🥇نفر اول: هانیه سادات امیر شاکرمی
🥈نفر دوم: حنانه حسینی
🥉نفر سوم: سهیل بندی

جهت دریافت جایزه های خود با شماره زیر تماس بگیرید
09384654711
اقای زاهدی

با تشکر از مشارکت همه ی دانشجویان عزیز و با عرض پوزش ب علت تاخیر در اعلام نتایج🙏🏻🙏🏻🌸

5 دقيقه ديگه مي‌مونيم و کلی کوکائين به ارزش 30 هزار دلار، خيلي بيشتر از اون چيزي که مي‌تونه من رو بفرسته به همون جايي که بودم»و نشون میده که کارلیتو اصلا از این وضع راضی نیست.در ادامه،هر دو وارد آرایشگاه میشوند و پس از فشردن دکمه ای توسط آرایشگر،دری باز و هر دو به زیر زمین میرن.در زیر زمین،نورپردازی و دکوپاژ صحنه به طوریست که انگار،کارلیتو احاطه شده یا بهتر بگم،کارلیتو توسط افرادی بیگانه محاصره شده.پسر خاله کارلیتو با طرف معامله خیلی گرم میگیرد و طرف معامله هم فردی کلمبیایی و در ظاهر خطرناک است.آنطرف هم چند نفر کلمبیایی مشغول بازی بیلیارد هستند.کارلیتو،به طور کامل توسط نور قرمز احاطه شده و این نور،پیش آگهی بدی رو به مخاطب میده،گویا که قراره اتفاق شومی در چند دقیقه آینده بیفته.دکوپاژ اتاق هم طوری است که به ما،حس در تنگنا بودن کارلیتو رو القا میکنه و این اتاق،هیچ پنجره و روزنه ای نداره وکارلیتو،این موضوع رو درک میکنه و با چشماش،هراس از این وضعیت رو به ما نشون میده.و وقتی میبینه از گوشه اتاق،دری آروم باز میشه و نور شدید قرمزی از اون منتشر میشه و وجود سایه شومی رو حس میکنه،مطمئن میشه که خودش و همراهش،در کمین هستند و اگر دیر بجنبه،کارش تمام است.رنگ قرمز هم که در اینجا نماد خطر و همچنین،خشونت و هیجان چند دقیقه آینده است.کارلیتو،تدبیری به کار میگیره و از یکی از افراد اونجا،سیگار در خواست میکنه و وقتی طرف مقابل میره سیگار رو در بیاره،کارلیتو تفنگش رو میبینه.انطرف هم،طرف معامله با پسر خاله کارلیتو حرف میزند و او را همانجا نگه میدارد و وقت کشی میکند.
?کارلیتو هم در اینجا حربه ای میزنه و به بهونه نشون دادن یه حرکت عالی در بیلیارد،چوب بیلیارد رو ازشون میگیره.سپس،چرخش ۳۶۰ درجه دوربین رو به سمت کارلیتو داریم با دیالوگ های کارلیتو درباره ضربه خوب بیلیارد که حس تعلیق و استرس رو به خوبی به مخاطب القا میکنه.پسر خاله کارلیتو هم وقتی میبینه کارلیتو میخواد حرکت عالی رو در بیلیارد بزنه،میخواد به سمت کارلیتو بره ولی کلمبیایی طرف معامله،نمیذاره که اون بره و میگه معامله هنوز تموم نشده و این،نشون دهنده قطعی بودن خطر مرگ برای هر دو هست و در نتیجه،باید کاری کنند.کارلیتو اینجا یه حرکت جالب میزنه که خیلی از نظر من جالب و خلاقانست.در حالت عادی و منطقی،کارلیتو باید رو به روی اون در مشکوک می ایستاد تا قاتل رو ببینه.ولی ما میبینیم که کارلیتو پشت به اون در قرارگرفته و درست در لحظه ای که ما قاتل رو پشت سر کارلیتو میبینیم،کارلیتو انعکاس اون قاتل رو در عینک طلایی فرد رو به روش میبینه و آل پاچینو نقشه خودش رو عملی میکنه.این نکته خیلی جالبه که کارلیتو،پشت به اون در ایستاد و انعکاس قاتل رو از عینک طلایی فرد مقابلش دید که از یه طرف،بحث زیبایی شناسی کارگردانی و میزانسن
مطرح میشه و از طرف دیگه هم،ناخودآگاه این مفهوم رو القا میکنه که کارلیتو،به حدی از بصیرت و روشن بینی رسیده که میتونه حتی سایه و انعکاس شخص رو ببینه؛چون کارلیتو برای بقا،باید خوب ببینه،خوب نگاه کنه.
?از سکانس های مطرح دیگه این فیلم،میتونم به سکانس قتل دوست و وکیل کارلیتو،دیو اشاره کنم که کارلیتو با دادن یک اسلحه به وکیلش،از او میخواد اگر کسی خواست بهش سو قصد کنه،با اسلحه اون رو بکشه.ولی وقتی یکی میاد که دیو رو بکشه و دیو،ماشه اسلحه رو میکشه،در کمال تعجب میبینه که اسلحه خالیه و ما اسلوموشن سرازیر شدن گلوله ها در سطل زباله رو میبینیم با مونولوگ طلایی کارلیتو که میگه:خداحافظ آقای وکیل
?دیگر سکانس شاهکار فیلم،سکانس پایانی تعقیب و گریز در ایستگاه قطار است که جز بهترین و پر استرس ترین سکانسهای تعقیب و گریز است که من تا حالا دیدم،اگه نگیم بهترین.خصوصا با اون موسیقی تپنده پاتریک دویل که تنش و اضطراب رو دو چندان میکنه.
❤در نهایت اینکه،همکاری دوباره آل پاچینو و برایان دی پالما،۱۰ سال پس از اسکار فیس،شاهکاری دیگر تقدیم مخاطبان سینما کرده است.اگر فیلم اسکار فیس رو دیدید و عاشق شخصیت تونی مونتانا هستید،دیدن این فیلم زیبا رو از دست ندین.
با تشکر
نقد و بررسی:محمد حسین جعفری نژاد

?در سال ۱۹۹۳،آل پاچینو پس از ۱۰ سال،دوباره با برایان دی پالما همکاری میکنه و در نقش کارلیتو بریگانته،گانگستر پورتوریکایی در فیلم راه کارلیتو بازی میکنه.کارلیتو،به جرم قاچاق مواد مخدر،به سی سال حبس محکوم میشه؛ولی وکیل و دوست صمیمی کارلیتو،دیو با بازی شان پن،با یه سری ترفند و اقدامات فنی،کارلیتو رو پس از ۵ سال،از حبس آزاد میکنه.کارلیتو هم از این فرصت باد آورده استفاده میکنه تا برای همیشه،مواد و زندگی گانگستری رو کنار بذاره و با دوست دخترش،گیل،به بهشت خودش بره تا به رستگاری برسه.
?۲ فیلم اسکار فیس و راه کارلیتو از خیلی جهات شبیه همند،کارگردان هر دو فیلم،برایان دی پالماست.آل پاچینو در هر دو فیلم بازی میکنه.ژانر هر دو فیلم،گانگستریه و حتی از لحاظ ساختاری هم این ۲ فیلم شبیه همند.دقیقا نزدیک نیم ساعت ابتدایی هر دو فیلم،معامله موادی رو داریم که به تیراندازی و کشت و کشتار منجر میشه.پایان هر دو فیلم هم،یه سکانس تیراندازی فوق العاده داریم.
?ولی هر دو فیلم،یه فرق اساسی دارند.در اسکار فیس،ما شخصیت تونی مونتانا رو داریم که از صفر میخواد شروع کنه و به راس قله مافیا برسه و تموم دنیا رو مال خودش کنه یا بهتر بگم،یک مسیر صعودی رو در این فیلم داریم؛بر عکس این ویژگی رو در راه کارلیتو داریم که کارلیتو میخواد از دنیای جرم و جنایت بیرون بیاد و به نوعی،مسیر نزولی رو تو این فیلم داریم.
?خیلیا میگن که شخصیت کارلیتو،خیلی شبیه تونی مونتاناست،ولی به نظر من،این ۲ دقیقا نقطه مقابل هم قرار میگیرن.تونی مونتانا،شعارش،the world is yours بود و هر کاری میکرد تا به اون(تمام دنیا)برسه و انقدر به این دنیا و سلطنت خود،دلبسته بود که تا لحظه آخر مقاومت میکرد و همه تیرهای دشمناش رو میگرفت و تسلیم نمیشد و حتی خودش رو فناناپذیر میدونست.
?حالا این رو مقایسه کنید با کارلیتو بریگانته و شعار escape to paradise.کارلیتو،خسته و پشیمان از زندگی مافیایی و پر از جرم و جنایت گذشته اش،در تلاش برای اصلاح خودش و فرار از گذشته خود است.کارلیتو،دنبال کوچکترین فرصتیه که فقط بره.از این تشکیلات بیرون بره.دنبال اینه که به اندازه کافی پول جمع کنه تا به کارائیب یا به تعبیر فیلم،به بهشت خود فرار کنه
?شخصیت پردازی این فیلم،در بالاترین سطح قرار گرفته،به طوری که تمام رفتار ها و حرکات و کارهایی که کارلیتو میکنه،برای ما قابل درکه.
نمیشه از این فیلم صحبت کرد و از گریم خاص و متفاوت آل پاچینو و همچنین شان پن،هیچ صحبتی نکرد.اصلا یکی از دلایلی که من به سراغ این فیلم رفتم و من رو جذب خودش کرد،همین گریم آل پاچینو بود که یک گریم مردونه و با وقاری داره آل تو این فیلم که تجربه و پختگی و آرامش شخصیت کارلیتو رو برای ما بازنمایی میکنه و کاملا در تضاد با گریم پر از چین و چروک تونی مونتانا قرار میگیره که تداعی کننده یک شخصیت یاغیه
?آل پاچینو،بازی به شدت قوی رو در این فیلم به نمایش گذاشته که مشخصه اینه که به درک عمیق و بالایی از شخصیت کارلیتو رسیده؛ولی متاسفانه بازی آل پاچینو در این فیلم،به نظرم زیر سایه بازی های شاهکاری مثل مایکل کورلئونه پدر خوانده ،تونی مونتانا صورت زخمی،فرانک اسلید بوی خوش یک زن و حتی جان میلتون وکیل مدافع شیطان قرار گرفته و اونطور که باید،این بازی دیده نشده و به حقش نرسیده و باید بیشتر از این،این نقش دیده بشه.شان پن هم در این فیلم،بازی متفاوتی رو به نمایش گذاشته و یک شخصیت بی فکر و طنز و شوخ رو بدون اینکه لحن جدی فیلم رو تغییر بده،به نمایش میذاره.
?فضا سازی این فیلم،به شدت تداعی کننده شاهکار دیگر دی پالما،یعنی اسکار فیس یا صورت زخمیه.دوباره ما گانگسترهای سطح پایین و فقیر جامعه رو میبینیم.دوباره شخصیتهایی رو داریم که خیلی کوچه بازاری معامله میکنند.دوباره یه کلوب رقص داریم با آهنگهای دیسکو و به طور کلی،فضای گانگستری فیلم،کاملا ما رو یاد صورت زخمی میندازه.
نکته مثبت دیگه فیلم،موسیقی فیلم هست ساخته پاتریک دویل که به نظرم،جز بهترین کارای پاتریک دویل هست.به خصوص تم اصلی فیلم و موسیقی سکانس تعقیب و گریز پایانی فیلم
مهمترین نکته برجسته فیلم بعد از بازی آل پاچینو،کارگردانی فوق العاده و شاهکار دی پالماست.
?من اگه بخوام حق مطلب رو ادا کنم،باید درباره تک تک سکانس های فیلم صحبت کنم.ولی به یک سکانس بیشتر بسنده نمیکنم.سکانس معامله کوکائین و تیراندازی در زیرزمین آرایشگاه
کارلیتو با پسر خاله اش،برای معامله کوکائین به زیرزمین یک آرایشگاه میروند.در اینجا،به صورت وویس اور(صدا روی تصویر)،صدای آل پاچینو رو میشنویم که میگه:اين بچه با 30 هزار دلار وارد مي‌شه، و منِ افسانه‌اي همراه‌ او.

.... در دستان این بزرگمرد سینما قرار بگیره.دارم از جادوگر سینما صحبت میکنم:آل پاچینو
?آلفردو جیمز پاچینو معروف به آل پاچینو،در سال ۱۹۴۰ در نیویورک به دنیا آمد.دهه دوم و سوم زندگی او،در تئاتر گذشت و برای وارد شدن به سینما،ریسک نکرد و به قول خودش،هنوز وقتش نرسیده بود.در سال ۱۹۷۱،آل پاچینو اولین فیلم مهم خودش رو بازی میکنه به اسم وحشت در نیدل پارک،در نقش یک معتاد به هروئین.بازی آل در این فیلم،چنان خیره کننده بود که نظر فرانسیس فورد کاپولا،کارگردان بزرگ هالیوود رو به خودش جلب کرد تا در فیلم بزرگ خود،یعنی شاهکار پدر خوانده،آل پاچینو در نقش مایکل کورلئونه بازی کند.تصمیمی که زیاد به مذاق تهیه کننده ها خوش نیومد و به شدت مخالف آل پاچینو برای این نقش بودند؛چون آن زمان،آل پاچینو خیلی شناخته شده نبود،ولی فرانسیس فورد کاپولا،تا لحظه آخر،پای آل پاچینو وایساد و حتی گفت اگر آل پاچینو نباشد،من هم نیستم.پا فشاری که بالاخره جواب داد و باید قدردان فرانسیس فورد کاپولا باشیم که برای به دست آوردن آل،جنگید تا ما شاهد ظهور یکی از تاثیرگذارترین بازیگران تاریخ سینما باشیم.آل،با ایفای نقش مایکل کورلئونه در ۲ فیلم پدر خوانده ۱ و ۲،به سرعت در سطح جهان مطرح شد و یکی از ماندگار ترین شخصیت های سینما رو خلق کرد:مایکل کورلئونه،پسر کوچک خانواده کورلئونه که بر حسب اتفاقات پر فراز و نشیبی،ریاست باند مافیایی خانواده خود رو به عهده میگیره،شخصیتی به شدت درونگرا،بی رحم با آرامشی عجیب و مرموز،به شدت باهوش و مهمتر از همه،وجود چشمان پر رمز و راز که ویژگی و خصیصه اصلی بازی آل پاچینو در این فیلم و هم چنین در فیلمهای بعدیست.هیچکس فکرش رو نمیکرد که آل،بعد از فیلم پدر خوانده،دوباره در نقش یک رئیس گانگستری،بدون تاثیرپذیری از شخصیت مایکل کورلئونه ظاهر شود،ولی افسونگر سینما،معجزه ای دیگر تقدیم مخاطبان سینما کرد.تونی مونتانا،رئیس باند مافیایی در میامی،مرد شماره یک کوکائین در فیلم صورت زخمی به کارگردانی برایان دی پالما و با بازی شاهکار و بی نظیر و به یادماندنی آل پاچینو
?تونی مونتانا،دقیقا نقطه مقابل مایکل کورلئونه قرار میگیره.هر چقدر مایکل تودار و درونگرا بود و سعی میکرد افکارش رو پشت چهره بی احساسش،پنهان کنه و تا حد امکان،برنامه ریزی شده عمل کنه،تونی به شدت برونگرا و لحظه ای عمل میکنه و تمام درونیات و احساساتش رو در میمیک صورتش و حرفاش بروز میده.تونی مونتانا بدون هیچ حیله و کلکی صحبت میکنه،در حالی که مایکل،خیلی مکار و حیله گر بود.تونی مونتانا دوست داره دشمناش رو خودش بکشه و اون کشیدن ماشه رو خودش انجام بده،ولی مایکل همیشه آدماش رو میفرسته و خودش هیچ وقت قتلی انجام نمیده.تونی مونتانا هیچ وقت به کسی خیانت نمیکرد و به شدت دلرحم بود و حاضر نشد به خاطر منافع و حفظ قدرتش،زن و بچه رقیبش رو بکشه،در حالی که مایکل،برای حفظ حکومتش،حتی به برادرش هم رحم نکرد.خلاصه اینکه،آل پاچینو،به قدری بازیگر توانمند و باهوشیه که در ایفای نقش تونی مونتانا،ذره ای از مایکل کورلئونه تاثیر نمیگیره.
ولی شاید باورش سخت باشه که آل پاچینو،دوباره در نقش یک گانگستر ظاهر بشه،بدون کوچکترین شباهتی به تونی مونتانا و مایکل کورلئونه،ولی همونطور که بالاتر گفتم،آل پاچینو،یه بازیگر معمولی نیست.به شدت با استعداد و باهوشه و شخصیتهایی که قراره بازی کنه رو به خوبی میشناسه

? بنا به درخواست شما عزیزان
تاریخ اکران انیمیشن Soul به تاریخ
سه‌شنبه ۴ اردیبهشت ماه انتقال یافت ?

?????????

✈️@Rsa_kaums

?Rsa_kaums

سلام دوستان جلسه نقد و بررسی فیلم کم کم در حال شروع است
خودتونو برسونید و این جلسه رو از دست ندید?????