?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 5 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 7 months, 3 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 3 months, 3 weeks ago
آنهایی که خواهان استعفای پزشکیان هستند یا نظام را نشناختهاند یا خود را به نادانی میزنند.
عدم موفقیت آقای پزشکیان در عمل کردن به وعدههای انتخاباتی اش طی شش ماهی که از آغاز کارش به عنوان رئیس جمهوری میگذرد باعث شده که فریادهای درخواست استعفای ایشان از همه سو بلند شود و حتی همفکران اصلاحطلبش هم این درخواست را مطرح کنند.
اما من به یاد ندارم در تاریخ جمهوری اسلامی هیچ مقام سطح بالایی استعفا کرده باشد.در این نظام استعفای مقامات جزو محرمات (تابو) است و حتی عملی اعتراضی و خائنانه به شمار میرود.کسی که مورد لطف نظام قرار گرفته و وارد حلقه بالایی قدرت شده ،آن هم در حد رئیس جمهور ،اصولاً حق استعفا ندارد و آن که سرنوشت شغلی رئیس جمهور و وزرایش را تعیین میکند شخص رهبر نظام است.
در مافیا،سازمان تبهکاران ایتالیایی، قانونی وجود دارد زیر عنوان «اومرتا». تحت این قانون نانوشته هر فردی که وارد خانواده مافیا شد دیگر حق خروج از آن را ندارد و تحت هر شرایطی باید به «خانواده» وفادار بماند.اومرنا در واقع نوعی قسم وفاداری شدید به خانواده مافیاست و یک ضرب المثل مافیایی هم میگوید: «هر بلایی هم که در خانواده سرت آمد همیشه کر و کور و لال باش تا صد سال در آرامش زندگی کنی.»
بیژن اشتری
Instagram
@bijan_ashtari
چرا آقای خامنهای اهل عقبنشینی نیست؟
این تصور که رهبر نظام جمهوری اسلامی تحت فشار مجبور به عقبنشینی از مواضع همیشگی خود خواهد شد و مواضع معتدلتری در پیش خواهد گرفت تصور باطلی است.رهبر نظام از زمانی که یک نوجوان بود یک امپریالیسمستیز دو آتشه بود و هنوز هم هست.امپریالیسمستیزی به آقای خامنهای کمک کرد که پایههای قدرتش را به ویژه در این سیوپنج سال گذشته محکمتر کند.تندروی همیشه برای رهبران اقتدارگرا فواید زیادی داشته هر چند برای ملتها هرگز هیچ ثمری نداشته .مواضع تند یک رهبر اقتدارگرا به ویژه علیه یک «دشمن خارجی قدرتمند »باعث میشود که مخالفان بالقوه و بالفعل او دست از مخالفت خود بردارند یا مخالفت خود را علنی نکنند یا ابراز آن را به زمانی مناسبتر در آینده موکول کنند.وقتی یک رهبر اقتدارگرا درگیر یک منازعه بزرگ با «دشمن» خارجی است طبیعتاً هیچ کس جرات ابراز مخالفت با وی و حکومتش را ندارد و از همه انتظار میرود که در پشت سر او بایستند و وی را در رسیدن به هدف «,والا»یش علیه دشمن خارجی کمک کنند.از همین روست که در نظام های اقتدارگرا تندروی یک ضرورت حیاتی برای قوام و دوام حکومتها است.افزون بر این،رهبران اقتدارگرا به ویژه زمانی که به سنین کهنسالی میرسند نامنعطف تر از هر زمان دیگری میشوند و بسیار بعید است که از مواضع قدیمی خود دست بردارند.آنها سالها به همین شیوه حکومت کردهاند و در حفظ اقتدار خود نیز«موفق» بودهاند و بنابراین دلیلی نمیبینند که خود را به زحمت بیندازند و روشهای تازهای را برای حکمرانیشان بیازمایند.انها در واقع در سنین بالای عمر بیشتر به این فکر میکنند که میراثی از خود به جا گذارند و میراث آقای خامنهای چیزی جز همین ستیز ابدی و ازلیاش با آمریکا و غرب نیست که به نظرم تا آخرین دم حیات در حفظ آن خواهد کوشید.البته باید اذعان کرد که از ایشان انتظاری جز این نمیرود.رهبرانی که توانستهاند از مواضع قبلی خود برگردند و کشورشان را در مسیر متفاوتی قرار بدهند واقعا انگشت شمارند.انور سادات رهبر مصر یکی از همین معدود رهبران بود که توانست کشورش را از آغوش شوروی کمونیست بیرون بکشد و راه همکاری با غرب را در پیش بگیرد.یا رهبران ویتنام که تصمیم گرفتند پس از پایان جنگ با آمریکا راه مسالمت و دوستی با آمریکا را در پیش بگیرند و نهایتا هم آمریکا را به بزرگترین شریک تجاری خود بدل کردند.اما اینها جزو استثناهای تاریخ است و گمان نکنم آقای خامنهای هیچ علاقهای داشته باشد که جزو این استثناها قلمداد شود.
بیژن اشتری
Instagram
@bijan_ashtari
نگاهی به نظام قضایی جمهوری اسلامی
در علم حقوق شاخصی داریم زیر عنوان «نرخ تبرئه » در برابر «نرخ محکومیت.»به زبان ساده هر متهمی در نظام قضایی یک کشور یا تبرئه میشود یا محکوم.چند سال قبل از یک پژوهشگری که به زحمت توانسته بود در این زمینه تحقیق کند شنیدم که نرخ تبرئه در نظام قضایی ایران بسیار پایین است به ویژه در قیاس با نظام قضایی قبل از انقلاب.به عبارت دیگر ، فرد متهم در نظام قضایی جمهوری اسلامی (منظورم متهم معمولی است نه متهم پارتیدار)شانس چندانی برای گرفتن حکم تبرئه ندارد.تا جایی که میدانم این شاخص(نرخ تبرئه) ارتباط مستقیمی دارد با میزان دموکراتیک بودن یک حکومت.هر کشوری که دموکراتیکتر باشد نرخ تبرئه در نظام قضاییاش نیز بالاتر است.اگر اشتباه نکنم در کشورهای غربی این عدد بین هفت تا ده درصد است.هر کشوری که مستبدتر باشد نرخ تبرئهاش هم پایینتر است(برای مثال در روسیه زیر دو درصد است).پژوهشگری که من با او چند سال پیش صحبت کردم گمانهزنی میکرد که نرخ تبرئه در نظام قضایی ایران کسر کوچکی از یک درصد باشد.این گمانه زنی به نظرم صحیح است.نظام قضایی ایران با این ذهنیت شکل گرفته که قاضی هر چقدر قاطعتر و محکمتر حکم بدهد متهمین بالقوه و بالفعل ماستها را کیسه خواهند کرد و جامعه از شر آنها خلاص خواهد شد.یادم هست اوایل دهه هفتاد که کار روزنامهنگاری میکردم برای مصاحبه رفته بودم منزل دکتر ابراهیم یزدی وزیر خارجه اسبق.ایشان در بخشی از صحبت هایش که به اصطلاح افتر رکورد بود درباره خلخالی به من گفت«من در همان ابتدای شکلگیری دادگاه های فله ای خلخالی از حضرت......پرسیدم چرا این فرد خشن را به این سمت مهم منصوب فرمودید که ایشان در حالی که دستانشان را پشت کمرشان حلقه کرده بودند و طول و عرض اتاق را طی میکردند به من گفتند:ابراهیم ،هر انقلابی به یک شمر نیاز دارد.» این را نقل کردم که بگویم این ذهنیت همچنان بر نظام قضایی ما حاکم است.قاضی «خوب» در این نظام قاضیای است که همه از او بترسند.قضات هم از همان ابتدا یاد گرفتهاند که هر چه احکام شدیدتری علیه متهمان صادر کنند راه پیشرفتشان در مناصب اداری هموارتر میشود.
در کشورهای دموکراتیک قاضی هرگز به متهم فحش و ناسزا نمیگوید و او را با حرف هایش نمیترساند و قیافه میرغضب به خودش نمیگیرد.به متهم اجازه داده میشود که با بهترین ظاهر خودش(کت و شلوار کراوات) در دادگاه حضور بیابد تا از حیث ظاهر بهترین تاثیر را بر هیئت منصفه بگذارد.دادگاه علنی است و متهم وکیل دارد و قاضی مرد یا زن محترم و تحصیلکردهای است که صرفا بر اساس تحصیلات حقوقی خودش و اصول حرفهای حکم میدهد و غیره.
بیژن اشتری
Instagram
@bijan_ashtari
چهار سخنرانی آقای خامنهای
آقای خامنهای پس از سقوط بشار اسد و نمایان شدن شکست محور مقاومت تا کنون چهار سخنرانی کرده است:اولی برای «جمعی از مردم» ، دومی برای «جمعی از بانوان به مناسبت ولادت حضرت زهرا » ، سومی برای «مداحان» و چهارمی برای «جمعی از خانواده شهدا به مناسبت پنجمین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی.»
نکتهای که توجه را جلب می کند این است که چرا ایشان در این دوره زمانی هیچ سخنرانیای برای مسئولان و فرماندهان نظامی نکرده است.در حالی که منطقا اولین سخنرانی باید برای فرماندهان نظامی و مسئولان کشوری میبود.من حدس میزنم که نارضایتی ایشان از عملکرد نظامیان در حوادث اخیر منطقهای چنان بالا بوده که ایشان ترجیح داده سخنان خود را در جمع بانوان و مداحان و خانواده شهدا بزند و نه در جمع فرماندهان و مسئولان نظامی.
دیروز هم با پیام تند و نامعمول آقای خامنهای به همایش مدیران صدا و سیما معلوم شد که ایشان به شدت از عملکرد صدا و سیما در بازتاب حوادث منطقه شاکی است.من یادم نمیآید آقای خامنهای تا کنون در یک پیام مکتوب خطاب به منصوبان حکومتی خودش با چنین لحن تندی حرف زده باشد.
گرچه درسخنرانی های اخیر ایشان باز هم شعارهای قدیمی درباره ادامه راه مقاومت و شهادت تکرار شده اما غیبت فرماندهان نظامی در این جلسات حتی به عنوان مستمع گویای نکته های فراوانی است.ظاهرا نظامیان و رسانهچیهای حکومتی بیش از همه در معرض خشم رهبر قرار گرفتهاند.
بیژن اشتری
Instagram
@bijan_ashtari
دیگه برای امتیاز دادن خیلی دیر شده
اریش هونکر ،رهبر کمونیست آلمان شرقی،موقعی که با اولین موج مخالفتهای عمومی در کشورش روبرو شد ،به همکارانش در کادر رهبری حزب کمونیست گفت"فقط کافی است یک اینچ عقبنشینی کنیم تا کار همگیمان ساخته شود."کاملا درست میگفت.رژیمهای مستبد کمونیستی مثل دوچرخه سوارانی بودند که برای سقوط نکردن مدام باید رکاب میزدند.آنها مدام باید سیاستهای تندروانهتری اتخاذ میکردند وگرنه سقوط میکردند.این رژیمها پایههایشان سست شده بود و دیگر هیچ اقدام اصلاحیای برایشان سودمند نبود.آنها زمانی را برای اصلاحات انتخاب کردند که دیگر خیلی دیر شده بود.مردم به درستی اقدامات اصلاحی آنها را به حساب ضعف آنها گذاشتند و در نتیجه با جسارت و اعتماد به نفس بیشتری به مخالفت علیه آنها رو آوردند و عاقبت نیز کلک آنها را کندند.. برای نمونه مردم شوروی سیاست تنش زدایی گورباچف با آمریکا و دیگر سیاست های اصلاحی او را به حساب ضعف کلی رژیم شوروی گذاشتند ، بر شدت مخالفت های خود علیه کلیت رژیم افزودند و عاقبت نیز رژیم را ساقط کردند.اما دنگ شیائو پینگ در چین به موقع ،در زمانی که رژیمش در موضع ضعف قرار نداشت،اقدامات اصلاحی را آغاز کرد و در نتیجه هم باعث استحکام رژیم چین شد و هم رفاه و آزادی های نسبتا بیشتری برای مردم کشورش به ارمغان آورد.رژیم کمونیستی ویتنام هم در زمانی که قدرتمند بود دست به اصلاحات اقتصادی و سیاسی زد و نتایج بسیار مثبتی هم گرفت.پس بی دلیل نیست که میگویند بدترین زمان برای اصلاحات در یک رژیم مستبد موقعی است که آن رژیم در موضع ضعف قرار دارد.با این حال رکاب زدن دائمی هم نتوانست بقای یک رژیم در معرض ضعف را تضمین کند.نمونهاش چائوشسکو در رومانی که تا لحظه آخر رکاب زد و البته سرنوشت پایانی او را هم دیدیم.رژیم هایی مثل رژیم چائوشسکو چه رکاب میزدند چه نمیزدند، در هر حال محکوم به سقوط بودند ،تفاوت فقط در شیوه سقوطشان بود. رهبران آن رژیمهای کمونیستیای که داوطلبانه به رکاب زدنشان خاتمه دادند از خشم ملت هایشان رهیدند و یک بازنشستگی آرام و محترمانه را تجربه کردند اما آنهایی که تا به آخر به رکاب زدن ادامه دادند آماج خشم ملت هایشان قرار گرفتند و سرنوشتهای ناگواری پیدا کردند.
بیژن اشتری
Instagram
@bijan_ashtari
نقاط ضعف نظامهای استبدادی سالخورده و رو به زوال
یکی از مهمترین ضعفهای یک نظام مستبد سالخورده این است که حقوق بگیران و منابع انسانی که برای انجام وظایف جاری خودش اختصاص داده کارآیی مناسبی برای انجام وظایف تازه ندارند و به سختی از پس چنین وظایفی برمیآیند.مرئوسین و حقوق بگیران نظام معمولا از ترس ناخشنود کردن مقامات مافوق گزارشهای کامل و موثقی درباره حوزه تحت نظر خود ارایه نمیکنند و این در حالیست که حاکمان برای ادامه حکومت خود نیاز مبرمی به اطلاعات موثق و کامل دارند.اکثریت حقوق بگیران جزو اقشار ناراضی جامعه هستند و دستورات مافوق را یا انجام نمیدهند یا به شکل تحریف شدهای انجام میدهند.عملا رابطه میان بدنه بوروکراسی و راس بوروکراسی قطع است. در نظام استبدادی سالخورده تصمیمات وزیران در همان اتاق تصمیمگیریشان باقی میماند و خاک میخورد و ایضا دایره نفوذ سخنرانیهای حاکمان حداکثر به همان سالن سخنرانیهایشان محدود میماند زیرا ایدئولوژیپردازی هایشان که رکن رکین هر نظام استبدادی است به مرور زمان رنگ باخته و حالا دیگر قدرت تأثیرگذاری سابق خود را از دست داده است.بوروکراسی وقتی سر ناسازگاری با حاکمان را بردارد روزگار را بر آنها تیره و تباه خواهد کرد.تصمیمگیریهای اساسی در یک نظام مستبد توسط افراد معدودی انجام میشود که زمام قدرت را در دست دارند و اگر بوروکراسی سر ناسازگاری بردارد،با توجه به قدرت عظیمی که در دست دارد به راحتی میتواند حاکمان را به سمت محاسبات و تصمیمگیریهای نادرست و فاجعهبار برای نظام سوق دهد.اگر نظام به این فراست بیفتد که از این خطرات حذر کند و سیاست تمرکززدایی در پیش بگیرد ،به ناگزیر تسلط خود را بر لایه های مرکزی قدرت از دست خواهد داد و ناخواسته روند فروپاشی خود را تسریع خواهد کرد.این بوروکراسی عظیم ناراضی پاشنه آشیل هر نظام مستبد سالخورده ای است.
دیدم آقای پزشکیان گفته« حتی اگر یک سوم ادارات دولتی را هم تعطیل کنیم هیچ خللی در اداره مملکت رخ نمیدهد.» به نظرم ایشان فقط نوک کوه یخ را دیده است و تازه دارد دوزاری اش میفتد که با چه هیولایی روبروست.
بیژن اشتری
Instagram
@bijan_ashtari
نظام رادیکال بدون رادیکالهایش!
رادیکالهای نظام اصلا تصورش را هم نمیکردند که طی فقط سه ماه ستاره بخت آنها در آسمان سیاست جمهوری اسلامی به پایین کشیده شود یا حداقل اینچنین کمفروغ شود.تا پیش از سه ماه پیش همه شواهد و قراین حکایت از این داشت که رهبر نظام تصمیم گرفته ماشین نظام را با همین نیروهای جوان انقلابی رادیکال(از قبیل ثابتیها) و پدرخوانده های پایداریچی آنها به پیش ببرد.اما در پی سقوط بالگرد، رهبر نظام ظاهرا تصمیم گرفت تغییر مختصری در دست فرمان همیشگیاش بدهد و بال و پر نیروهای رادیکال را اندکی بچیند و برای جلوگیری از روند فروپاشی اقتصاد کشور به نیروهای تکنوکرات اصلاحطلب میدان دهد.اما این تغییر دست فرمان به نظرم کار بسیار پرهزینهای برای نظام خواهد بود.باید توجه داشت که این جریان رادیکال مهمترین و اصلیترین نیروی حامی نظام و شخص آقای خامنهای است.این نیرو که شبکه وسیعی را در سراسر کشور تشکیل داده(امامان جمعه ، مداحان حکومتی ، فرماندهان بسیج ،سازمانهای تبلیغی و رسانهای و غیره) در واقع خود نظام است و تضعیف آن تضعیف اصل نظام.از اظهارنظرهای چند روز اخیر زعمای جریان تندرو و بنیادگرای جمهوری اسلامی پیداست که آنها به شدت از رهبری و سیاست جدید وی رنجیده خاطر شده و حتی عصبانیاند.یکی از آنها توئیت کرده بود«بگذار اغتشاشات شروع بشه، ببینم کی میاد کف خیابون برای حفظ نظام».جوان انقلابی تندرویی که هویت خود را در نفی« شیاطینی »مثل ظریف و خاتمی و روحانی تعریف کرده بود حالا ناگهان همه این« شیاطین »را دوباره بر سریر قدرت میبیند.تو گویی نظام ناگهان چند بمب اتمی را بر سرشان ریخته است.احتمالا آقای خامنهای در صدد برخواهد آمد که به طریقی جلو تلفات و ریزشهای بیشتر در بین این نیروها را بگیرد و دلگرمیهایی به آنها بدهد.هر چند به نظرم کار مشکل و چه بسا ناممکنی است زیرا موفقیت دولت جدید در اصلاحات اقتصادی موردنظر آقای خامنهای منوط به خنثی سازی همین نیروهای رادیکال و تندرو است.و البته باید توجه داشت که این نیروهای رادیکال هم چندان دستبسته و منفعل نیستند.اینها طی سالهای گذشته حسابی قدرتمند شدهاند و در همه ارکان مملکت قدرت و نفوذ پیدا کردهاند.انها بهتر از هر کسی میدانند که حیات جمهوری اسلامی منوط به وجود و حضور آنهاست و لذا بعید میدانم اینها به سادگی بساط خود را جمع کنند ولو به صورت موقت.هیچ بعید نیست که در روزها و هفتههای آینده شاهد حوادث غیرمترقبهای باشیم (از قبیل تظاهرات خیابانی خشن ساختگی و غیره) ؛ حوادثی که به راس نظام پیام دهد: وجود نیروهای جوان انقلابی برای حفظ نظام ضروری است .
بیژن اشتری
Instagram
@bijan_ashtari
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 5 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 7 months, 3 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 3 months, 3 weeks ago