𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 day, 2 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 1 month, 4 weeks ago
امروز صبحمون با نون تازه و خامه ای که بابا گرفته بود گذشت منم کارهامو انجام دادم و یکمی کامپیوتر کار کردم برای ظهر هم جلسه داشتم که خیلی مضخرف و طولانی بود عصبانی شدم ولی مجبور بودم بمونم اومدم خونه و با دسته گلی که مامان فاطمه درست کرده بود الکی رفتم آژانس مسافرتی که گفت اصلا نیازی نبوده که بیای و واقعا از کاراش حرصم گرفته وای به حال اینکه میخوام باهاش مشهدم برم خیلی عصبانی شدم خلاصه غروب تازه وقت کردم ناهارم رو خوردم و رفتم بیرون کار داشتم که انجام نشد و اومدم خونه در بی اعصاب ترین حالت ممکن پدردختری چای خوردیم و یکمی استراحت کردم بعد اتاقم رو مرتب کردم و دنبال دو تا از کارنامه هام بودم برای کاری ولی هرچی گشتم پیدا نکردم تمام پایه های دیگه بود به حز اونی که من میخواستم ?
برای مسلط و آروم شدن اعصابم برای اتفاقات امروز گل گاوزبان بابا برام درست کرد بعدم فیلم دیدیم و پفیلا که خیلی هوس کرده بودم خوردیم.?
ولی بیاید قبول کنیم که: ⇣
«پاییز بغل میخوام ترین » فصلِ ساله.
پاییزتون پراز خشخش اتفاقای قشنگ??
امیدوارم روز خوبی پیش رو داشته باشیم❤️
**گون باتیر خاطیرَه لَر دیریلیر نَه مَن یاشادیم نَلَر کیم بیلیر ...
نِجَه دوراردی گُوز یاشلارین اُولسایدین اورییمین بیری ?**
دیشب رو تا دیر وقت بیدار بودم و صبح زود بیدار شدم برای امتحانم خوندن و آماده رفتن شدم راستش خیلی نخونده بودم و حس خاصی درباره نتیجه نداشتم تا اومدم خونه گفتن باید بری آژانس مسافرتی برای امضا و فیکس کردن و رفتم که کلی هم معطلی داشت و شلوغ بود و بزودی قراره بریم ذوق دارم براش?
بماند که چقدر مامان فاطمه زنگ زد و روی اعصاب رفتم خلاصه اومدم خونه که کاملا یهویی زنگ زدن بیا ناخن هاتو درست کن منم رفتم خوشگلاسیون خیلی قشنگ و خاص شد برگشتم خونه و از صبح هیچی نخورده بودم مامان با دیدن ناخنام رضایتش رو اعلام کرد و رفت سرکار منم ناهار خوردم یکمی استراحت کردم و بعد اتاقم رو مرتب کردم، ظرفامو شستم، عصری رفتم پیش زهرا جون و بعد دیدم امتحانم رو قبول شدم راستش خیلی خوشحال شدم چون انتظارشو نداشتم و نخونده بودم خیلی اومدم شام درست کردم که وقتی خواستیم بخوریم خورد تو ذوقمون چون بوی بدی میداد البته منم همین فکر رو میکردم ولی خب تمام زحماتی که کشیدم به باد رفت و حاضری خوردیم بعدم کارامو انجام دادم تا الان?
امروز روز شلوغ و دوست داشتنی بود و بعد از مدت ها احساس خوبی داشتم?
صبح شد نور بتابه به زندگیت??
صبحمون رو با رفتن به مسجد و گرفتن کارت عروسی از همون شخصی که غیر مستقیم از من خواستگاری کرده بود شروع کردیم البته بماند که چقدر منتظر موندم ولی نگاه کردن به بچه هایی که کلاس بودن برام لذت بخش بود؛برگشتم خونه و دولقمه صبحونه خوردم و مامان فاطمه که خونمون بود دکوراسیون خونمون رو مثل قبل کردیم،خونه رو گردگیری کردم و مادر دختری ناهار خوردیم که مامان رفت سرکار منم یکم خوابیدم و عصری رفتم دوش گرفتم مجدد و وسیله هامو آماده کردم و اومدم خونه مامان فاطمه اینا خودم تنهایی شام خوردیم و تا الان هم خانم خلیلی اینجا بود کلی صحبت کرد?
بیش از اندازه استرس فردا رو دارم امیدوارم که خوب پیش بره?
امیدوارم که روز خوبی پیش زو داشته باشیم"?
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 day, 2 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 1 month, 4 weeks ago