?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year, 1 month ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 9 months ago
.
اعلام ولایت پس از حجّ
✍️ مرحوم حاج شیخ عبّاسعلی محقّق واعظ خراسانی در کتاب امامت، ذیل باب: الغدیر وأخباره، مینویسد:
? پیغمبر (ص) مأمور شد که حجّ کند و ممکن بود که قبل از اعمال حجّ اظهار ولایت کند. حجّ را مقدّمه قرار داد برای آن که خلق تصفیه شوند و از عوالم حیوانیّت دست بردارند و به عالم انسانیّت ترقّی کنند که افعال حجّ اشاره به همین است:
فَإِنْ قَالَ: فَلِمَ أُمِرُوا بِالْإِحْرَامِ؟ قِيلَ لِأَنْ يَخْشَعُوا قَبْلَ دُخُولِ حَرَمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَمْنِه وَ لِئَلَّا يَلْهُوا وَ يَشْتَغِلُوا بِشَيْءٍ مِنْ أَمْرِ الدُّنْيَا وَ زِينَتِهَا وَ لَذَّاتِهَا وَ يَكُونُوا جَادِّينَ فِيمَا هُمْ فِيهِ قَاصِدِينَ نَحْوَهُ مُقْبِلِينَ عَلَيْهِ بِكُلِّيَّتِهِمْ مَعَ مَا فِيهِ مِنَ التَّعْظِيمِ لِلَّهِ تَعَالَى وَ لِبَيْتِهِ وَ التَّذَلُّلِ لِأَنْفُسِهِمْ عِنْدَ قَصْدِهِمْ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى وَ وِفَادَتِهِمْ إِلَيْهِ رَاجِينَ ثَوَابَهُ رَاهِبِينَ مِنْ عِقَابِهِ مَاضِينَ نَحْوَهُ مُقْبِلِينَ إِلَيْهِ بِالذُّلِّ وَ الِاسْتِكَانَةِ وَ الْخُضُوع. (عیون أخبار الرضا (ع)، ج2، ص120 و ص121)
? و از شهوات منعزل شوند:
عَنْ سَيْفٍ التَّمَّارِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: كَان أَبِي يَقُولُ: الْحَجُّ أَفْضَلُ مِنَ الصَّلَاةِ وَ الصِّيَامِ إِنَّمَا الْمُصَلِّي يَشْتَغِلُ عَنْ أَهْلِهِ سَاعَةً وَ إِنَّ الصَّائِمَ يَشْتَغِلُ عَنْ أَهْلِهِ بَيَاضَ يَوْمٍ وَ إِنَّ الْحَاجَّ يُتْعِبُ بَدَنَهُ وَ يُضْجِرُ نَفْسَهُ وَ يُنْفِقُ مَالَهُ وَ يُطِيلُ الْغَيْبَةَ عَنْ أَهْلِهِ لَا فِي مَالٍ يَرْجُوهُ وَ لَا إِلَى تِجَارَة. (علل الشرایع، ج2، ص457)
? تا آن که مقام ولایت را مشاهده کنند چون نبوّت، مقامِ ظاهر است و ولایت مقام باطن و اگر باطن ظاهر نشود، ظاهر بلاثمر خواهد ماند.
و حقیقت آن مقدّمات برای آن بود که محمّد (ص) باطن خود را ظاهر کند.
.
في رَجَب أو في رُحب؟
✍️ مرحوم شیخ عبّاسعلی محقّق واعظ خراسانی در کتاب احوال ائمۀ معصومین (ع) ذیل باب امام رضا (ع) در فضل زیارت آن حضرت نوشته است:
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَيْمَانَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (ع) عَنْ رَجُلٍ حَجَّ حَجَّةَ الْإِسْلَامِ فَدَخَلَ مُتَمَتِّعاً بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَأَعَانَهُ اللَّهُ عَلَى عُمْرَتِهِ وَ حَجِّهِ ثُمَّ أَتَى الْمَدِينَةَ فَسَلَّمَ عَلَى النَّبِيِّ (ص) ثُمَّ أَتَاكَ عَارِفاً بِحَقِّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ بَابُهُ الَّذِي يُؤْتَى مِنْهُ فَسَلَّمَ عَلَيْكَ ثُمَّ أَتَى أَبَا عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنَ (ص) فَسَلَّمَ عَلَيْهِ ثُمَّ أَتَى بَغْدَادَ وَ سَلَّمَ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى (ع) ثُمَّ انْصَرَفَ إِلَى بِلَادِهِ فَلَمَّا كَانَ فِي وَقْتِ الْحَجِّ رَزَقَهُ اللَّهُ الْحَجَّ فَأَيُّهُمَا أَفْضَلُ هَذَا الَّذِي قَدْ حَجَّ حَجَّةَ الْإِسْلَامِ يَرْجِعُ أَيْضاً فَيَحُجُّ أَوْ يَخْرُجُ إِلَى خُرَاسَانَ إِلَى أَبِيكَ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى (ع) فَيُسَلِّمُ عَلَيْهِ؟ قَالَ: لَا بَلْ يَأْتِي خُرَاسَانَ فَيُسَلِّمُ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ (ع) أَفْضَلُ وَ لْيَكُنْ ذَلِكَ فِي رَجَبٍ وَ لَا يَنْبَغِي أَنْ تَفْعَلُوا فِي هَذَا الْيَوْمِ فَإِنَّ عَلَيْنَا وَ عَلَيْكُمْ مِنَ السُّلْطَانِ شُنْعَةً. (الکافي، ج4، ص584)
? آنچه این حدیث در وسائل و مستدرک و سایر کتب نقل شده عبارتِ: وَ لْيَكُنْ ذَلِكَ فِي رَجَبٍ بالجیم المعجمة دارد و مرحوم شیخ حرّ رضوان الله علیه که در وسائل به این عنوان تبویب باب کرده: باب زیارته في رجب (وسائل الشیعة، ج14، ص565) مستند ایشان همین حدیث و همین فقره: وَ لْيَكُنْ ذَلِكَ فِي رَجَبٍ.
? لکن حضرت مستطاب مروّج الأحکام الوالد الماجد مولانا الحاج ملّا بمانعلی الواعظ الشهیر بالمحقّق نقل فرمود از مرحوم مغفور خلد آشیان جناب مستطاب شریعتمدار مروّج الأحکام مرحوم آقا شیخ علیاکبر مروارید نجل مرحوم حاجی محمّدعلی معدل التولیه طاب ثراهما که ایشان فرمودند:
اصل کلمه في رحب بالحاء المهملة است و اشتباه از ناسخ اوّل است. في رحب أي في سعة.
شاهد این مطلب عبارت بعد است وَ لَا يَنْبَغِي أَنْ تَفْعَلُوا فِي هَذَا الْيَوْمِ.
و اغلب فضلا عصر تصدیق نمودند.
.
فَرَجُ الجواد علیه السلام
✍️ مرحوم شیخ عبّاسعلی محقّق واعظ خراسانی در کتاب احوال ائمۀ معصومین (ع) ذیل باب جواد الأئمّة (ع) نوشته است:
? این خانواده هر وقت اسم و لفظ فَرَج را میگویند مرادشان یکی از دو فَرَج است:
1️⃣ گاهی مقصود فَرَج کلّی و ظهور دولت حقّه است.
2️⃣ گاهی فَرَج گویند و مقصود، مردن آنها است و مردم خیال سلطنت حقّه و خلافت کنند تا معلوم شود که مراد مردن است:
? قول الجواد علیه السلام: الْفَرَجُ بَعْدَ الْمَأْمُونِ بِثَلَاثِينَ شَهْرا. (بحار الأنوار، ج50، ص64)
وقول أمیر المؤمنین علیه السلام: الفرج بعد رسول الله بثلاثین سنة. (در منابع یافت نشد)
? در موارد دیگر هم پیدا شود که مراد مردن بود:
حضرت رضا علیه السلام فرمود: اللَّهُمَّ إِنْ كَانَ فَرَجِي مِمَّا أَنَا فِيهِ بِالْمَوْتِ فَعَجِّلْهُ إِلَيَّ السَّاعَة. (عیون أخبار الرضا (ع) ج2، ص15)
? گزارش مراسم رونمایی از کتاب حضرت فاطمه (ع)
? روزنامهٔ جام جم، ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ ه.ش
.
روضۀ شهادت حضرت امام جواد علیه السلام
✍️ مرحوم شیخ عبّاسعلی محقّق واعظ خراسانی در کتاب احوال ائمۀ معصومین (ع) ذیل باب جواد الأئمّة (ع) نوشته است:
? یکی از عبادات مهم افطار الصائم است. از آن روزی که پیغمبر (ص) در آخر خطبۀ شعبان فرمود:
وَ مَنْ أَفْطَرَ فِيهِ مُؤْمِناً صَائِماً كَانَ لَهُ بِذَلِكَ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِتْقُ رَقَبَةٍ وَ مَغْفِرَةُ الذُّنُوبِ فِيمَا مَضَى (روضة الواعظین، ج2، ص339)
و برای سهولت، حدّ افطار را تنزّل داد به:
بشقّ تمرة أو شربة من ماء عذب (همان؛ بحار الأنوار، ج93، ص359)
? افطار دادن بین مسلمین در هر شهری دائر شد؛ این آدم به خانۀ او برود و دیگری به خانۀ او بیاید.
البته آل محمد (ع) اوّل عامل هستند؛ افطارها دادند به مردم و افطارها بردند و فرستادند درِ خانۀ صائمین.
? این مردم هم به آل محمّد (ص) سه افطار دادند:
افطار عصر با شربت زهرآلود حُمَّاضِ الْأُتْرُج به امام جواد (ع)
افطار صبح علی (ع) را با شمشیر افطار دادند
افطار ظهر عاشورا با تیر سه شعبۀ زهرآلود.
https://t.me/aljonnah
.
حبّ الوطن
✍️ مرحوم شیخ عبّاسعلی محقّق واعظ خراسانی در کتاب اخلاق ذیل باب مسافرت مینویسد:
قال رسول الله (ص): حبّ الوطن من الإیمان. (سفینة البحار، ج۸، ص۵۲۵)
? این حدیث یا اشاره به وطنِ مألوفِ نفس ناطقه است که در این عالم غریب آمده و حبّ آن وطن از ایمان است یا آن که مراد، وطن ظاهری است چون بنای اساس هر شریعتی به اتّفاق و اجتماع است. در این شریعت این جهت بسیار تقویت شده، رهبانیّت و سیاحت ممنوع شده و برای آن که متفرّق نشوند از دور هم فرمود: حبّ الوطن من الإیمان. مراتب استفاده و افاده از اهل وطن و با اهل وطن بیشتر است.
? و لذا چون مراتب ایمان مختلف است، مراتب حبّ هم مختلف است. شخص رسول (ص) و آل محمّد (ع) اظهار حبّ به وطن میکنند با آن که شخص اوّل امکان، وطنی ندارد و وطن او مقام قرب حق است، مع ذلک لیلۀ خروج از مکّه که به کمال زحمت و مشقّت بیرون آمد که مولا (ع) در صحیفه به آن مشقّت تصریح کرده:
و أَدْأَبَ نَفْسَهُ فِي تَبْلِيغِ رِسَالَتِكَ وَ هَاجَرَ إِلَى بِلَادِ الْغُربَةِ، وَ مَحَلِّ النَّأْيِ عَنْ مَوْطِنِ رَحْلِهِ، وَ مَوْضِعِ رِجْلِهِ، وَ مَسْقَطِ رَأْسِهِ، وَ مَأْنَسِ نَفْسِهِ، إِرَادَةً مِنْهُ لِإِعْزَازِ دِينِكَ، وَ اسْتِنْصَاراً عَلَى أَهْلِ الْكُفْرِ بِكَ، (الصحیفة السجّادیة (ع)، ص۳۴)
همان شب رو کرد به دیوار مکّه و با تأثّر فرمود:
اللَّهُ يَعْلَمُ أَنِّي أُحِبُّكِ، وَ لَوْ لَا أَنَّ أَهْلَكِ أَخْرَجُونِي عَنْكِ لَمَا آثَرْتُ عَلَيْكِ بَلَداً، وَ لَا ابْتَغَيْتُ عَنْكِ بَدَلًا، وَ إِنِّي لَمُغْتَمٌّ عَلَى مُفَارَقَتِكِ. فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْهِ إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرادُّكَ إِلى مَعادٍ. (تفسیر الإمام (ع)، ص۵۵۵)
? تا رسید به مدینه. دانست که قبرش اینجاست، وطن اینجاست، مأمور است به اتّخاذ وطنِ مقدّر شده. با علوّ صوت از ارض مدینه فرمود:
اللَّهُمَّ حَبِّبْ إِلَيْنَا الْمَدِينَةَ كَمَا حَبَّبْتَ إِلَيْنَا مَكَّةَ أَوْ أَشَدّ، (من لا یحضره الفقیه، ج۲، ۵۶۴)
إلی آنکه یحرّک دابّته عند رجوعه من الغزوات إلی المدینة:
إنَّ النَّبِيَّ صلى الله عليه و آله كانَ إذا قَدِمَ مِن سَفَرٍ فَنَظَرَ إلى جُدُراتِ المَدينَةِ أوضَعَ راحِلَتَهُ، وإن كانَ عَلى دابَّةٍ حَرَّكَها مِن حُبِّها.
? پس اولادش ائمّۀ هدی (ع) أولی به انس بودند که مسقط رأس آنها مدینه است لذا اگر همهٔ عالم، جنّات و انهار و زروع و ثمار میشد تمام را ایثار میکردند به یک لحظه توقّف در مدینه و نظر به قبر پیغمبر (ص).
گلعذاری ز گلستان جهان ما را بس
? ماجرای حسین مکاری و جواد الأئمّه علیه السلام شاهد است در بحار:
عَنِ الْحُسَيْنِ الْمُكَارِي قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ بِبَغْدَادَ وَ هُوَ عَلَى مَا كَانَ مِنْ أَمْرِهِ فَقُلْتُ فِي نَفْسِي هَذَا الرَّجُلُ لَا يَرْجِعُ إِلَى مَوْطِنِهِ أَبَداً وَ مَا أَعْرِفُ مَطْعَمَهُ. قَالَ: فَأَطْرَقَ رَأْسَهُ ثُمَّ رَفَعَهُ وَ قَدِ اصْفَرَّ لَوْنُهُ فَقَالَ: يَا حُسَيْنُ خُبْزُ شَعِيرٍ وَ مِلْحُ جَرِيشٍ فِي حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا تَرَانِي فِيهَا. (بحار الأنوار، ج۵۰، ص۴۸)
روزگار تمام آنها را بیرون کرد از مدینه کأنّهم قد جنوا ما لیس یغتفر.
.
احتیاط حاج محقّق
✍️ مرحوم حاج احمد شهامتپور
? روزی در منبر به مناسبتی این قضیه را نقل فرمودند که:
«یکی از دوستان مرا وصیّ خود نمود. وصیتنامهای تنظیم و در اختیار من قرار داد که پس از فوت ایشان طبق وصیتنامه عمل نمایم. پس از فوت ایشان بنا بر وظیفهای که بر عهده داشتم فرزندان متوفّی را احضار نموده و در آن مجلس، وصیتنامه پدرشان را قرائت نمودم. اعمالی را که باید انجام شود از این قرار بود: یک حجّ واجب، ده سال نماز و روزه، صد هزار تومان صدقه جهت حقّ الناس، فلان مبلغ به فلان خویشاوند فقیر و فقراتی دیگر در این زمینهها نوشته، در حالی که اموال زیادی از خود به ارث باقی گذارده بود.
بعد از آن که وصیتنامه قرائت شد با یک خوشبینی خاصی انتظار داشتم که ثلث اموال متوفّی را در اختیار بنده قرار دهند و من هم به مقتضای وصیت متوفّی عمل نمایم. امّا در کمال تعجّب و تأسّف مشاهده نمودم که فرزندان سر در گوش یکدیگر نهاده، پس از نجوا با یکدیگر فرزند بزرگتر به نمایندگی از طرف دیگران با مقدّمهای کوتاه بنده را مخاطب قرار داد بدین مضمون:
«حاج آقا محقق! پدر ما در زمان حیاتش همه این دستوراتی که در وصیتنامه نوشته میتوانست خودش انجام دهد و انجام نداد و جنابعالی از ما فرزندانش توقّع نداشته باشید که انجام دهیم».
و مجلس را ترک نمودند و چون وصیتنامه قانونی نبود من هم نتوانستم اقدامی نمایم.
از عمل بازماندگان متوفّی پندی گرفتم؛ زیرا من در وصیتنامه خود نوشته بودم که فرزندانم بعد از فوتم یک سال نماز و روزه برایم انجام دهند. بعد از این واقعه به فکر فرو رفتم و با این تجربهای که برایم حاصل شده بود تصمیم گرفتم خود کمر همّت را ببندم و تا در قید حیات میباشم، یک سال نماز و روزه را خود انجام دهم».
? حقیر هرگز فراموش نمیکنم که در چهل شبی که حاج محقّق را در مسجد حمام گلشن تهران دعوت نموده بودم ایشان پس از اتمام منبر در یکی از طاق نماهای مسجد میایستادند و یک شبانه روز نماز میخواند و این داستان خود پند و اندرزی بود برای شنوندگان پای منبر ایشان که تا زنده هستند خود به فکر خودشان باشند و از بازماندگان و وارثان خود انتظار و توقّعی برای بعد از فوتشان نداشته باشند.
? خاطراتی از صالحان، تألیف حاج احمد شهامتپور، ص۲۱۳ و ص۲۱۴.
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year, 1 month ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 9 months ago