?قصه عشق/LOVE STORY?

Description
قصه ی عشق من و تو,قصه ی شب و ترانه س
قصه ی نگاه اول تو شبای عاشقانس...?
.
.
.
.
عاشقانه ها را با ما تجربه کنید❤

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

.
.
.


.
Advertising
We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 3 days, 2 hours ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 2 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 months ago

5 years, 1 month ago

#کلیپ_استوری


? @LOVE_STORY_TEL ?

5 years, 1 month ago
عاشقی نکردن تو پاییز

عاشقی نکردن تو پاییز
مثل نرفتن به اردوی مدرسه است
تا آخرین روز خرداد بغضش توُ گلوت می‌مونه!

#سید_محمداحمدی


? @LOVE_STORY_TEL ?

5 years, 1 month ago
گاهی؛

گاهی؛
دلَت از سِن و سالت میگیرد
میخواهی
کودَک باشی،
کودکی که به هَر بهانه‌ای
به آغوشِ غمخواری پناه میبرد!
بزرگ که باشی ..
باید بغض‌هایِ زیادی را
بی صِدا دفن کنی ..

#پرویز_پرستویی


? @LOVE_STORY_TEL ?

6 years ago

شکفته بادا لبان من،
که نیمه‌ماهِ نیمرخانِ تو را،
شبانه می‌بوسند.
فدای تو،
دو چشم من،
که چشم‌های تو را خواب دیده‌اند.
ببینمت!
تو کجایی که چهره‌ات باغی‌ست،
که از هزار پنجره نور می‌وزد هر صبح!

#رضا_براهنی

? @LOVE_STORY_TEL ?

6 years ago

صبح بخیر ??


? @LOVE_STORY_TEL ?

6 years ago
فَهمیده‌ام که کارِ صدف هایِ ابلَه …

فَهمیده‌ام که کارِ صدف هایِ ابلَه است
تا پایِ جان محافظت از گوهری که نیست ..

#حسین_جنتی
#ناب

? @LOVE_STORY_TEL ?

6 years ago
چال روی گونه‌هایت انحصارا مال من...!

چال روی گونه‌هایت انحصارا مال من...!

بعد از این لطفا برای هیچ‌کس " اصلا نخند "


? @LOVE_STORY_TEL ?

6 years ago

سال های ابتدایی باور نداشتم رفتنت را
و هر روز و شبم را با خیال
تو سپری میکردم،
مادرم نا امید از حال من
دست به دامان تمام امام زاده های شهر شده بود
پنجشنبه ها امام زاده ای نبود که نان و پنیری که نذری مادرم بود در آن پخش نشده باشد
اما هیچ کدامشان افاقه ای برای حال بد آن روز هایم نکرد
سوز اشک هایم ،میسوزاند تمام قلب هارا
سال ها گذشت تا خبری از تو برایم آوردند،خبر از وصالت با دیگری،خبر از مادر شدنت
نمیدانستم از دوباره دیدنت خوشحال شوم یا از مادر شدنت گریان
کول بارم را بستم و راهی شهری که تو در آن بودی شدم
خانه ای بزرگ با آجر های قهوه ای رنگ و درب سفید،یعنی منزلگه عشق دوران جوانی ام
درست در مقابل خانه یتان حجره ای را گرفتم،تا بتوانم حداقل گاهی ببینمت،
حالا دیگر آن جوان قبل نبودم
شکسته تر،پا به سن گذاشته تر
بار اول که دیدمت،همراه پسرت بودی،تغییر کرده بودی ولی چشم هایت هنوز همان چشم های زیبا بود
دانه های برف بر روی زلفانت نشسته بود ولی بمانند جوانی ات هنوز هم دل ربا بودی
هر بار که میدیدمت،باران چشمانم‌بند نمی آمد و بیاد می آوردم تمام آن روز ها را،همان روز هایی که در سرمای زمستان،جز گرمای آغوشت چیز دیگری را حس نمیکردم.بیاد می آوردم بوسه هایمان را پشت آن درخت همیشگی چنار، بیاد می آوردم نامه هایمان،قربان صدقه رفتن هایمان...
روز هایم میگذشت و تمام دارایی من دیدن تو در همان لحظات کوتاه عبور کردنت از مقابل حجره ام بود
یک‌ روز با همسرت بودی،یک روز با فرزندانت،چندی پیش هم با کودکی که دستت را گرفته بود و با صدای کودکانه اش تو را مادر بزرگ صدا میکرد دیدمت،
زیبا جان،سال ها باتو بودم و سال ها با خیالت زندگی کردم،بی آنکه ببینی مرا،سال ها غذا برای هر دویمان درست کردم و چای برای هر دویمان ریختم،بی آنکه لب بزنی یکبار
زیبا جان حالا که این نامه را میخوانی،بدان که من چند روزی بیشتر مهمان این جهان و هوایی که تو در آن نفس میکشی نیستم
زیبای من همیشه دوست داشتم و خواهم داشت،تمام.

#مهران_قدیری
#ناب

? @LOVE_STORY_TEL ?

6 years ago
آغوشِ تـو،

آغوشِ تـو،
همان امنیتی است
که یک جهان از خواستنش دم میزنند!

#هوشنگ_ابتهاج
#خیال

? @LOVE_STORY_TEL ?

We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 3 days, 2 hours ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 2 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 months ago