اونجایی که شاهین نجفی خوند " خندید با من به تمام حال و ماضی ها " و من صدای خنده هام با دوستام تو سرم پیچید نه هیچ پسری.

گاهی واقعا ناراحت می‌شم که دوستام منتظر پارتنر آینده‌اشون هستند که یه سری تجربه‌ها رو انجام بدن، منظورت اینه که دوستیمون اونقدر خاص نیست که دوتایی باهم یه سری چیزها رو تجربه کنیم؟!

من واقعا جدی دارم به این باور می‌رسم که
maybe my soulmate died, I dont know

به کدوم ویژگی اخلاقیتون افتخار می‌کنید؟ من به ویژگی هم‌دردی بالایی که دارم.

یک dhd واقعی وقتی بالا سر غذاشه غذا میسوزه :)))))

یک adhd واقعی از ترس سوزوندن غذاش بست بالاسرش می‌شینه.?

تسلیت می‌گم ایشالله غم آخرمون نباشه.

قبول کنید اگه تو جنگل‌های گیلان سقوط کرده بود تا حالا کار ودرآورده بودند.

برای اولین بار همه از اینکه یه نفر کارش ودرست انجام نداده خوشحال‌اند، خلبان بالگرد.

با زندگی قهر کردم. ظرف‌ها نشسته است ، اتاقم نامرتب است و شتر با بارش گم می‌شود. لباس‌ها زیر تخت جمع شده است. بیمارستان نرفتم به عاقبتش هم فکر نکردم. چند کلاس را هم غیبت خوردم. انگار انرژی خروج از تخت را ندارم. برای اولین بار است بنزودیازپین را بدون دستور پزشکی…