?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 8 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 3 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 3 weeks ago
حدود ده روز پیش مبتلا به یکی از این ویروسهای عصر جدید شدم. بیشترین عارضهی این ویروس در این مدت به غیر از درگیر شدن ریه، بیرمقی و گاهی تب و لرز بود که موجب میشد اغلب در حالت گیج و منگ بخوابم و مکرراً کابوسهای وحشتناک در خواب ببینم. کابوسهایی از نوع بختک که طی آن انسان فقط نظارهگر ناتوانی خود است. ترسی که بدون دلیل، وجود انسان را طوری در بر میگیرد که توان کوچکترین واکنشی نسبت به آن ندارد!.
یکی دو روز است که دورهی اصلی این بیماری تمام شده و فقط ادامهی سرفهها باقیمانده. این دو روز فرصت کردم اخبار و وقایعی که در این مدت رخ داده و اصلأ حوصلهای برای خواندنش نداشتم را مرور کنم. خبرها آنقدر عجیب و بعضاً نگرانکنندهای بود که فکر کردن یا نوشتن در بارهی هر کدام از آنها بیشتر از هر بختک و کابوسی، تأسف و اضطراب را بر جان و روحم میانداخت و نفسم بند میآمد.
اوضاع عجیب و پیچیدهای است. کورسوی حقیقت و راه صلاح، به طرز مضحکی با بداقبالی و سر بازکردن زخمهای کهنه، پوشانده شده و "سردرگمی" کمخطرترین حالتی است که جامعه را تهدید میکند. با این حال من همچنان امیدوارم که از این وضعیت سخت عبور خواهیم کرد و حسرت تلاشی میهن و مردم، بر دل بدخواهان باقی خواهد ماند. نسل ما همین است. نسلی که بلد نیست و حق ندارد ناامید شود و بترسد. امید بذر هویت ماست و ما همیشه از دل همین مشکلات و موانع، راهی برای عبوری کمخسارتتر بسوی فردایی روشن خواهیم گشود.
درخواست برای استعفای پزشکیان، ویروس چهشیافته و تغییر شکل دادهی همان درخواست امثال حمید رسایی و ثابتی و... است که مدتها بدنبال حذف ظریف از معاونت راهبردی بودند و هستند. در بین مسئولین دولتی شاید هیچکس به اندازهی خود پزشکیان و ظریف، آرزوی رهایی از مخمصهی مسئولیتِ اجرایی در شرایط موجود را نداشته باشند. اما هر دوی آنها از زندگی و آبروی خودشان گذشتهاند و استوار ایستادهاند تا در بغرنجترین وضعیت کشور؛ آخرین تلاش ممکن را برای عبور امن و بیخطر مردم از بحرانها و بنبستهای موجود انجام دهند.
شاید زمانی هم وقت استعفای پزشکیان برسد. اما قطعاً آنروز، امروز نیست. این روزها اولویت پزشکیان فقط رفع فشار خارجی، تحریمها و خطر جنگ است که به روش خود و با همت در پی آن است. علاوه بر کاسبان تحریم و تندروهای جنگطلب که بقدر کافی در تلاش برای استعفا، تضعیف و ناکار کردن او هستند، مواضع فعلی مقامات بلندپایه هم مانع بزرگی بر سر راه اوست. ولی با این حال وی هنوز ناامید نیست و در تلاش برای رفع همهی اینها است. ما هم بهتر است با مچگیری و کنایه و فشار برای مطالبات جانبی، به مخالفانش کمک نکنیم. او تنها شانس فعلی ما برای احتمال گذار از معضل اصلی است. تغییرات سیاسی مصلحانه، با سزارین زودهنگام متولد نمیشود. بخصوص اگر در وسط انواع بحرانهای همزمان و سنگین قرار گرفته باشد. از سربرآوردن زخمهای دولت قبل گرفته تا ترور هنیه و به هم خوردن توازن قدرت در منطقه و موشکاندازی متقابل با اسرائیل و پیروزی ترامپ و... که هرکدام به تنهایی سنگی بزرگ در مسیر انجام تغییر بوده است؛ همگی فقط در عرض پنج ماه اول عمر دولت پیش آمد!.
سخنان و نظرات امروز رهبری در رابطه با موضوع "مذاکره" از برخی لحاظ قابل فهم و چه بسا اقتضای طبیعی و اولیهی ورود به مذاکره با پرستیژ برتری است:
- لزوم هشدار و اتمام حجت به طرف مقابل که در بدعهدی سوابق مکرری دارد.
- پاسخ مشابه به سیاست "چماق و هویج" ترامپ و تهدیدهایی که در حین آمادگی برای توافق میکند.
- نفی ادعای ضعف و نیاز ایران به مذاکره از جایگاه عالیترین مقام نظام و با اعتماد بنفسی صریح.
- حفظ روحیه و تقویت انگیزهی جریانهای حامی نظام با این پیام که رهبری دقت کامل به مذاکرات احتمالی دارد.
- و...
ولی با این حال تعبیر تند "غیر شرافتمندانه" خواندن مذاکره توسط ایشان، قابل درک و تحلیل نیست و خیلی از مسائل و وقایع مشابه قبل را زیر سوال میبرد.
ابراهیم نبوی طنزپرداز نویسنده و فعال سیاسی به زندگی خود در غربت پایان داد.
اولین چیزی که با شنیدن این خبر تاسفبار و شوکآور در ذهنم نقش بست و نمیتوانم از آن خلاص شوم؛ عصبانیت از ظلم کسانی است که با تهدید و احکام غیرعادلانه، وطندوستان دلسوز و صاحب اندیشه را از میهنی که متعلق به همه است راندند تا مبادا جای ناحقشان تنگ شود.
خاموشی خودخواستهی فرهیختگانی همچون سید ابراهیم نبوی هر علت روانشناختی که داشته باشد؛ نقش سببساز تنگنظرانی که عامل رفتن/ماندن در غربت آنها شدهاند را نمیشود نادیده گرفت و از دستشان عصبانی و متنفر نشد.
روحت شاد سیدجان که نامت با تاریخ اصلاحطلبی معاصر ایران گره خورده و به نیکی ماندگار خواهد بود.
?تحلیل فرخ نگهدار از شرایط فعلی کشور و راه برونرفت از مشکلات در آستانهی ورود ترامپ به کاخ سفید.
پ.ن: امیدوارم این نظرات واقعبینانه و صمیمی، به گوش تصمیمگیران و استراتژیستهای نظام هم برسد و مورد بررسی قرار گیرد.
آقای پزشکیان اگر میخواهد سیاست «وفاق» مفهومی امیدوارکننده بیابد و تبدیل به مسیر سوءاستفاده مخالفینش نگردد، باید سریع و قاطع نسبت به اقدام عدهای که مانع حضور سید محمد خاتمی در برنامه افتتاح بیمارستان هاشمی رفسنجانی شدهاند موضعگیری و افشاگری کند.
دونالد ترامپ ویدئویی در پلتفرم «تروث سوشال» خود به اشتراک گذاشته که در آن جفری ساکس، استاد دانشگاه کلمبیا، از نتانیاهو بخاطر تلاشهایی که همیشه برای کشاندن آمریکا برای ورود به جنگ بیپایان با عراق، سوریه کرده و اکنون هم سعی داره ما را وادار به جنگ با ایران بکنه، شدیداً انتقاد میکنه. آقای ساکس در آخر هم میگه:
«متاسفم که این را به زبان میآورم، اما او [نتانیاهو] فردی عمیقا حرامزاده و سیاه دل است!»
آیا این اقدام ترامپ یک پیام معنادار برای اسرائیل و ایران و اعلام غیررسمی سیاست خارجی کوتاهمدت دولت جدید آمریکا است؟!.
گسل و گسست!
✍ شورای سردبیری رسانه جامعه نو
برای آنها که تحولات درونیِ نظام را بر اساس باطن رخدادها پیگیری میکنند تا برای بیرون آمدن از انسداد سیاسیِ فعلی، مجرایی مفید برای تحقق منافع ملی بیابند، میتوان از ورود نظام به یک فاز تکاملی نشانههایی داد و از آن حکم مفیدی درآورد: سیستم در سیاست خارجی با بحران انسدادی روبروست، وجوه عیان این بحران خیلی نظرگیر است (سوریه، لبنان، عراق)، انعکاس آن در بدنه بسیار منفی است و در ترکیب با ناکامیهای سیستم از تأمین کامل نیازهای مادیِ بدنه، رسیده است به یک خطِ شکستگیِ واضح بین رأس و بدنه. این شکستگی که آن را «گسل بدنه ـ رأس» مینامیم، درنهایت وضعیتی شبیه لق شدنِ سر چکش از دسته است: دیگر نمیتوانی آن را بالا بیاوری و محکم بکوبی!
حکومت در برابر خوردن به درهای بسته و صخره و چاله، برای برونرفت کارهایی میکند (از توسل به مازوتسوزی تا بهبود رابطه با عربستان و از رضایت به رئیسجمهورِ اصلاحطلب تا جیرهبندی نان). برخی تغییر خطمشیهای حکومت عمر درازی ندارند و بهوضوح متعلق به چهارماهۀ اخیرند (مثل لغو احکام اخراج از دانشگاه ، تعویق فشار حجاب اجباری، یا شروع به باز کردن گره اینترنت و یا کأنلمیکن کردنِ حجمی از احکام دستگاه گزینش) و برخی دیگر ریشه در تجدید محاسبات در سیاست منطقهای، حزبالله و خوف از انتخابات ایالاتمتحده دارند ولی بههرحال، اثر عینیِ نتایج آنها بر گسل رأس ـ بدنه مشهود است: بعد از ماجرای سوریه حس فریبخوردگی در عناصر پایین بسیار فراگیر شد. بهطوریکه کانالهای فراوانِ اقتدارگرایان، امکان نظردهیِ اعضا را بستند و سپس با اِعمال کنترلهای شدید برگرداندند. کانال سپاه قدس با ۳۳۵هزار عضو که هر روز حجم عظیمی از اظهارنظرِ رجزخوانانۀ مؤمنان را بیرون میداد، یکباره دچار خوانندگانی بیروحیه، ناامید و خشمگین شد و بهناچار امکان نظردهی را بهشدت محدود کرد. به نظر میرسید اشخاص بهیکباره دچار تحول فکری و باز شدنِ چشم و گوش شدهاند. احتمال دارد آن نهی از تزریقِ ناامیدی و له شدنِ مرتکبان، مخاطبِ زیادی نیز بین عناصر و تیپهایی داشته باشد که مؤمن به سیاست حکومت بودهاند. توضیحِ تعدد جلسات سخنرانیِ امیدبخش نیز به همین سان است.
این وضعیت ذهنی و روانی بدنه، در کنار جنگ قدرتِ یک شاخۀ نظام که حاضر به پذیرش حذف خود در انتخابات ریاست جمهوری و اصلاح سیاستهای نظام نشد و سوداهای بالاتر از ریاست جمهوری هم نشان میدهد، بهاحتمالزیاد منجر به افزایش فعالیت گسل و بهنوعی ترک برداشتن و پالایش خواهد شد. اگرنه فروریزش، که باید منتظرِ ریزشِ محسوسی بود که البته سیستم میتواند مدیریتش کند: چنانچه کسی نتواند خود را با سیاستِ در حالِ زایشِ حکومت در منطقه و نسبت به ایالاتمتحده انطباق دهد، باید برود.
نکته اینجاست که این ترکخوردگی، ربطی به سایر نیروهای اجتماعی ندارد. به بازنشستگان و پرستاران و معلمان و کارگران که حق خود را فریاد میزنند ربطی ندارد. خوشبختانه حکومت آنقدر عقل دارد که این دو اقلیمِ سیاسیِ ماهیتاً متفاوت و ناهمسو را تشخیص بدهد و از تداخلهای احتمالی دستپاچه نشود؛ اما به نظر میرسد در تصفیۀ صفوف خود ملاحظهای ندارد و این قبلاً هم رخ داده است (لاریجانی اسم آن را خالصسازی گذاشت).
به اصلاحطلبان هم ربطی ندارد و گمان میرود عاقلاند و خود را از درگیریِ درونخانوادگیِ اقتدارگرایان دور نگه میدارند. در این میان آنها چه باید بکنند؟ میتوانیم فهرست مختصری بدهیم:
- دفاع از گامهای درستِ حکومت در برابر مرتجعان و واگذاشتنِ اقتدارگرایانِ متعصب به خودِ حکومت.
- خود را از جنگِ قدرت در صفوف اقتدارگرایان کاملاً کنار بکشند. در مسئلۀ جانشینی خواهان تعیین تکلیف جانشین در زمان حیات رهبر و با نظر خودش باشند.
- حداکثرِ تلاش و آگاهیبخشی را به کار بگیرند تا تحرکات خیابانیِ اقشار برای بیان مطالبات به هیچ خشونتی آلوده نشود و فقط گستردهتر شود. (مهمترین مطالبات مردمی فعلاً بهبود معیشت و اصلاح حقوق، توجه به حقوق و شأن ایرانیان و ضدیت با فساد و اخراج عناصر بیگانه است)
- مذاکره با ایالاتمتحده نیاز حکومت است نه اصلاحطلبان. از خواندنِ هر روز و هر ساعت و هر کجایِ شعرِ لزوم مذاکره با ایالاتمتحده دست بردارند.
- تشت شکستخوردگیِ سیاست منطقهای از بام سوریه افتاد و باید پروندهاش را بست (حکومت هنوز حرف میزند ولی آن را بسته است). لازم نیست این ناکامیِ پر هزینه را هر روز بر سر حکومت بزنیم. حرفِ سازنده باید زد.
- بزرگترین و بیشترین وظیفۀ نیروهای ملیِ اصلاحطلب، توزیع و تحلیلِ اطلاعاتِ دقیق دربارۀ وضعیت اقتصادی، اجتماعی و بینالمللیِ کشور در سطح وسیع، ارائۀ طرحها و پیشنهادهای منطقی و نیز دعوت مردم به اتحاد ملی است. پزشکیان را در تقاضای هرروزۀ وحدت ملی برای عبور از مشکلات نباید تنها گذاشت.
یکی از خطاهای پرتکرار جمهوریاسلامی در طول سالهای طولانی پس از انقلاب، دیر فهمیدن و دیر اقدام کردن است. مصادیق فراوانی میتوان برای این عقبماندگی نظام از فهم و اقدام درست در زمان درست مثال زد؛ اما ماجرای تعلل خسارتبار در آزادی گروگانهای اشغال سفارت آمریکا مصداق روشنی از این خطاهاست که این روزها با درگذشت جیمی کارتر در خاطرها یادآوری شد.
کارتر که در دورهی خود رویکردی نرم و مصالحهجویانه داشت و ادامهی ریاستجمهوری او و اعلام آمادگی و پیامهای کتبیاش به ایران میتوانست فرصتهای مناسبی را پیشروی جمهوریاسلامی بگذارد بارها تلاش کرد تا آزادی گروگانها را وجهالمصالحهی ترمیم روابط آمریکا با ایران نماید ولی با بیاعتنایی و مقاومت طرف مقابل روبرو شد. تأخیر در آزادی گروگانها از سوی ایران نه تنها کار را به عملیات نظامی آمریکا برای آزادسازی گروگانها کشاند، بلکه شکست آن عملیات و تأخیر در آزادی گروگانها هم شرایط پیروزی را برای رقیب انتخاباتی کارتر که از حزب جمهوریخواه بود فراهم کرد و گروگانها پس از ۴۴۴روز با شتابزدگی رسوایی آزاد شدند.
**و اینک لحظه حقیقت
✍ بابک مینا**
حمله ضعیف اسرائیل موفقیت مهمی است، هم در عرصه دیپلماسی و هم در عرصه نظامی. بعد از سه هفته رجزخوانی کوه موش زایید. از برطرف شدنِ نسبیِ خطرِ جنگ باید بسیار خوشحال بود. نکته جدید این که چند کشور عربی مهم حمله را محکوم کردند و این پیروزی دیپلماتیک ایران و دولت جدید و شخص عراقچی به حساب میآيد.
بازنده بزرگ این حمله بیجان اپوزیسون پادشاهیخواه و شخص رضا پهلوی بود. او حقیقتاً فردی نادان و بیصلاحیت است. حتی سعی نکرد در این سه هفته ماهرانه فاصله خود را با ماجرا حفظ کند. یکی به میخ میزد و یکی به نعل و البته نزدیکیاش به اسرائیل روشنتر از آن بود که بتواند انکار کند. سفر به اسرائيل وی را چنان نمکگیر کرده بود که نمیتوانست حتی موضعی بیطرف اتخاذ کند. در واقع عملاً در جبهه اسرائیل بود و منتظر سقوط جمهوری اسلامی و پر کردن خلأ قدرت! مشاوران وی صریحاً لیست میدادند و پیشنهاد زدن زیرساختها را به اسرائیل میدادند. ندیدیم شاهزاده موضعی بگیرد و این عمل مشاورانش را محکوم و آنان را عزل کند. البته ایشان جنگطلب خوبی هم نیستند! در واقع بیشتر گمشده در جنگل در همپیچیده سیاست است. فردی داتاً غیرسیاسی که به زور خانواده شغلی تشریفاتی را پذیرفته است. روزی متحد مهتدی و منتکش حامد اسماعیلیون، روزی رفیق نتانیاهو، روزی راضی به حمله به ایران و روزی دیگر با رونویسی از روی دست حامد اسماعیلیون مخالف جنگ و طرفدار راه سوم!
این بحران چند هفتهای بسیاری از مرزبندیها را روشن کرد. اپوزیسیون پادشاهیخواه بسیار مفت و مجانی خود را به اسرائيل فروخت. وطندوستان حقیقی از وطندوستان جعلی سوا شدند. این شاید لحظه حقیقت برای ما و داوری نهایی درباره این اپوزیسیون وطنفروش و نادان بود.
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 8 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 3 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 3 weeks ago