ترفند مدیریت

Description
بزرگترین تشکل مدیریتی در تلگرام اینجاست.


اینستاگرام ترفند مدیریت

https://www.instagram.com/tarfande.modiriat/


@lifekaizenn : تبلیغات


گروه تبلیغات مدیریتی

@g_tarfandemodiriat
Advertising
We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 2 days, 2 hours ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 2 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 1 month, 4 weeks ago

1 месяц, 1 неделя назад
***🔳*** هرگاه برای صعود کارکنان تان …

🔳 هرگاه برای صعود کارکنان تان قلاب گرفتید، می توان شما را رهبر سازمانی نامید.

آنان که برای صعود، پایشان را روی شانه‌های کارکنان شان می‌گذارند، لایق نام رهبر سازمانی نیستند.

🔹 با ما همراه باشید در:
🌐 کانال ترفند مدیریت👇👇
📷 Instagram |💬 Telegram |

1 месяц, 1 неделя назад

🔳⭕️چگونه امنیت شغلی خود را تضمین کنیم؟

راز امنیت شغلی این است که این نکته را به یاد داشته باشیم که ما امنیت شغلی‌مان را خودمان ایجاد می‌کنیم. این روزها هیچ کارفرمایی نمی‌تواند امنیت شغلی شما را تا پایان عمرتان تضمین کند. به همین منظور، باید این مهارت‌ها را کسب کنید:

🔺نباید به خودتان به عنوان مجموعه‌ای از مدارک تحصیلی و آموزشی یا سال‌ها تجربه نگاه کنید. درست مثل هر متخصصی (وکیل، لوله‌کش یا نماینده بیمه)، شما نیز باید بدانید که در حل چه مشکلاتی مهارت دارید و این مشکلات را به خوبی بشناسید. باید بدانید حل یک مشکل چقدر برای مشتریانتان هزینه دارد، چگونه ایجاد شده و چطور رفع می‌شود.

🔺باید همواره در جریان تحولات بازار باشید تا ببینید مشکلی که در حل آن مهارت دارید، چگونه در گذر زمان دستخوش تغییر می‌شود. اگر خودتان را محدود به دیوارهای دفتر کارتان کنید، از تحولات بازار استعدادها بی‌خبر خواهید ماند.

🔺باید ارزش خودتان را بدانید. اینکه بگویید «آخرین حقوقی که گرفتم، ۷۰ هزار دلار بود» کافی نیست. این اطلاعات به درد کسی که می‌خواهد شما را استخدام کند نمی‌خورد. ممکن است بگوید: «چه عالی، اما حقوق پیشنهادی ما ۶۰ هزار دلار است.» آیا می‌توانید به آنها توضیح دهید که وجود شما در سازمان، چگونه باعث افزایش درآمد یا کاهش هزینه‌هایشان می‌شود؟ آیا می‌توانید برای حقوق پیشنهادی‌تان یک دلیل قانع‌کننده بیاورید؟

🔺حتی اگر شاغل هستید و از شغلتان راضی هستید، باید بازار استعدادها را زیر نظر داشته باشید و ببینید آیا به خدمات شما نیاز هست یا نه. هوشیار باشید و آگهی‌های استخدام را همیشه مرور کنید، حتی وقتی مشغول کار هستید.

🔺باید مهارت‌هایتان را به‌روزرسانی کنید. ممکن است برای سازمانی کار کنید که از زمانه عقب باشد یا با تکنولوژی‌های روز بیگانه باشد. شاید این سیستم جوابگوی نیازهای آنها باشد، اما برای شما این‌طور نیست. برای آنکه قابل عرضه به بازار باشید، باید مهارت‌هایتان را به روز کنید.

🔺ارتباطاتتان را حفظ کنید و گسترش بدهید. بسیاری از مردم وقتی شغل دارند، به ارتباطات اهمیت نمی‌دهند و فقط وقتی به دنبال برقراری ارتباط هستند که شغل خود را از دست داده باشند. این یک اشتباه بزرگ است. اگر تا به حال ارتباطاتتان محدود بوده، سعی کنید هر هفته یک دیدار رو در رو با یک دوست جدید یا قدیمی داشته باشید یا در یک رویداد شرکت کنید. عادت کنید با افراد جدید صحبت کنید.

🔺مهارتی را فرا بگیرید که کمتر کسی آن را بلد است. صرف نظر از اینکه چه کارهایی را به خوبی انجام می‌دهید، باید در یک زمینه خاص تخصص داشته باشید تا ارزش واقعی خود را نشان دهید.

🔺از آنجا که مشکل را می‌شناسید و ارزش خودتان را می‌دانید، می‌توانید همزمان که به دنبال کار می‌گردید یا حتی وقتی شاغلید، به صورت پاره‌وقت یا تمام‌وقت مشاوره ارائه دهید. این روزها همه ما، چه بدانیم چه ندانیم، مشاوریم. خودتان را مثل یک کالا برندسازی کنید. هیچ چیزی به اندازه برندسازی نمی‌تواند عرضه‌پذیری شما را افزایش دهد.

🔺همزمان که به مهارت‌هایتان افزوده می‌شود، به‌عنوان یک شخص حرفه‌ای شناخته خواهید شد. کسانی که شما را می‌شناسند پروژه‌هایشان را به شما خواهند سپرد. می‌توانید شغل‌های قراردادی یا تمام‌وقت پیدا کنید. به مرور میان گروه بزرگی از افراد که حتی آنها را نمی‌شناسید، وجهه و اعتبار پیدا می‌کنید. ارتباطات به شما کمک می‌کند که همیشه شغل داشته باشید. به لطف انجام پروژه‌ها آنقدر پول دارید که اگر چند ماه بیکار شدید، نگران مخارجتان نباشید.

🔺نهایتا به نقطه‌ای خواهید رسید که به راحتی و بدون استرس، یک ماه به خودتان مرخصی بدهید. البته اگر به دنبال شرکتی باشید که تا زمان بازنشستگی برایشان کار کنید، هرگز به این نقطه نخواهید رسید. به دنبال امنیت در یک شغل یا سازمان نباشید. امنیت را خودتان ایجاد کنید تا کسی نتواند آن را از شما بگیرد.

🔹با ما همراه باشید در:
🌐کانال ترفند مدیریت👇👇
Instagram | Telegram | Linkedin

1 месяц, 1 неделя назад

🔳⭕️خطاهای شناختی

🔻ذهن خوانی mind reading

فکر می کنید، بدون شواهد کافی می دانید که دیگران به چه چیزی فکر می کنند. مثل : ”جواب سلامم را نداد، پس حتما از دست من ناراحت است.

🔻پیش گویی furtune telling

پیش بینی می کنید که حوادث آینده، بد از آب در می آیند یا این که خطرات زیادی شما را تهدید می کند. مثل : ”در امتحان شکست می خورم” یا ”کاری گیر من نخواهد آمد”.

🔻فاجعه سازی catastrophizing

معتقدید هر چه اتفاق افتاده یا خواهد افتاد به شدت افتضاح، ناخوشایند و غیر قابل تحمل است. مثل : ”افتضاح می شود اگر در دانشگاه قبول نشوم”.

🔻برچسب زدن labling

به خودتان یا دیگران، صفات کلی و منفی نسبت می دهید. مثل : ”من آدم بدبختی هستم” یا من آدم بی ارزشی هستم”.

🔻نادیده گرفتن جنبه های مثبت discounting positives

مدعی هستید که کار های مثبت خودتان یا دیگران پیش پا افتاده و ناچیز هستند. مثل: ”این کار از عهده همه بر می آید” یا ”قبول شدن در کنکور که کار مهمی نیست”.

🔻فیلتر منفی negative filter

تقریبا همیشه جنبه های منفی را می بینید و به جنبه های مثبت توجه نمی کنید. مثل: ”هیچ کس مرا دوست ندارد”.

🔻تعمیم افراطی overgeneralizing

بر پایه یک حادثه، الگو های کلی منفی را استنباط می کنید. مثل: ”این اتفاق همیشه برای من اتفاق می افتد” یا ”در همه کار ها شکست می خورم”.

🔻تفکر دوقطبی dichotomus thinking

به وقایع پیرامون و انسان های اطراف با دید همه یا هیچ نگاه می کنید. مثل : ”همه مرا طرد می کنند” یا همه وقتم تلف شد“.

🔻باید اندیشی should

به جای این که حوادث را بر پایه چیزی که هستند ارزیابی کنید. بیشتر آن ها بر اساس چیزی که باید باشند، تفسیر می کنید. مثل : ”باید کارم را خوب انجام بدهم” یا ”باید در کنکور قبول شوم”.

🔻شخصی سازی personalizing

علت بروز حوادث منفی را به خودتان نسبت می دهید و سهم دیگران را در بروز مشکل نادیده می گیرید. مثل : ”ازدواجم بهم خورد، چون من مقصر بودم”.

🔻سرزنش گری blaming

دیگران را علت مشکلات و احساسات منفی خود می دانید و از طرفی مسئولیت تغییر رفتارتان را نیز فراموش می کنید. مثل : ”دیگران باعث عصبانیت من می شوند” یا ”والدینم باعث و بانی همه مشکلات من هستند”.

🔻مقایسه های نا عادلانه unfair comparisons

حوادث را طبق معیار های ناعادلانه تفسیر می کنید. خودتان را با کسانی مقایسه می کنید که از شما برترند و به این نتیجه می رسید که آدم حقیری هستید. مثل : ”او خیلی موفق تر از من است” یا ”شاگرد اول کلاس در امتحان خیلی بهتر از من عمل کرد”.

🔻تاسف گرایی regret orientation (کشکول ای کاش)

به جای این که در حال حاضر به کاری فکر کنید که از دستتان بر می آید، بیشتر به این مسئله می اندیشید که ای کاش در گذشته بهتر عمل می کردید. مثل : ”اگر تلاش کرده بودم ، شغل بهتری پیدا می کردم” یا ”ای کاش این حرف را نمی زدم”.

🔻چی می شد اگر what if

دائم از خودتان سوال می کنید چی می شود اگر چنین اتفاقی بیفتد و با هیچ جوابی راضی نمی شوید . مثل : ”حرف شما درست است، اما چی می شود اگر مضطرب شوم؟” یا ”چی می شود اگر نفسم در سینه حبس شود؟”

🔻استدلال هیجانی emotional reasoning

از احساسات خود برای تفسیر واقعیت استفاده می کنید. مثل : ”چون دلم شور میزند، پس اتفاق ناگواری می افتد."

🔻نادیده انگاری شواهد متناقض ignoring counter evidences

شواهد یا استدلال های ناهمخوان با تفکر خود را ردرد می کنید. مثل : ” هیچ کس مرا دوست ندارد”. هر گونه شواهد متناقض را نادیده می گیرد و در نتیجه فکرتان همیشه تایید می شود.

🔻قضاوت گرایی judgment focus

به جای این که خودتان، دیگران و حوادث پیرامون را بپذیرید و درک کنید، اغلب آن ها را در قالب ارزیابی های سیاه و سفید می نگرید. دائم خودتان و دیگران را طبق یکسری معیار های دلبخواهی، ارزیابی می کنید و متوجه می شوید که خودتان و دیگران پایین تر از آن حدی هستید که باید باشید. مثل : ”در دوران دانشگاه خوب عمل نکردم” یا ”اگر تنیس بازی کنم، از پس آن بر نمی آیم” یا ”سارا چقدر موفق است، ولی من اصلا موفق نیستم”.

خطاهای شناختی
منبع: تکنیک های شناخت درمانى
نوشته: رابرت لی هی
ترجمه: حسن حميدپور

🔹 با ما همراه باشید در:
🌐 کانال ترفند مدیریت👇👇
📷 Instagram |💬 Telegram |

4 месяца, 1 неделя назад

?⭕️کتاب‌درمانی چیست؟

سال‌هاست روشی علمی به نام کتاب‌درمانی در جهان مطرح شده و استفاده می‌شود. در این روش درمانی درمانگر به‌جای استفاده از دارو یا مشاوره به مراجع خواندن کتابی مناسب وضعیتش را پیشنهاد می‌دهد. گزارش حاضر نگاهی اجمالی به کتاب‌درمانی است.

کتاب‌درمانی یا ببیلوتراپی«Bibliotherapie» در جهان رواج دارد. بیبلوتراپ‌ها از کتاب‌ها به‌جای دارو یا مشاوره استفاده می‌کنند. آن‌ها کتاب‌ها را به مراجعین می‌دهند تا از طریق خواندن آ‌ن‌ها به نتیجه مورد نظر برسند. دفاتر کتاب‌درمانی در شهرهای مهم دنیا وجود دارد، همچنین کار مشاوره از طریق اسکایپ نیز انجام می‌دهند. در حال حاضر در سیزده شهر اصلی دنیا دفتر دارند. کانال یوتیوبشان نیز خلاقانه به موضوع‌ها و مسائل روانی می‌پردازد. بسیاری از آن‌ها از نویسندگان هم استفاده می‌کنند.

کتاب‌درمانی دو دسته اصلی دارد. یکی از این روش‌ها کتاب‌هایی است که از فلسفه برای درمان مشکلات روحی و روانی مثل مشکلات عاطفی، زندگی زناشویی، افسردگی، کنار آمدن، جدایی، فقر و ... استفاده می‌کنند. این دسته وجه مشترک با روانشناسی پیدا می‌کند. تدوین‌کننده‌های این دسته از کتاب‌درمانی از تئوری‌های کلی فلسفه مثل تئوری‌های تدوین شده توسط فردریش نیچه و آرتور شوپرهاور استفاده و تئوری‌ها را برای زندگی عمومی کارکردی می‌کنند.

دسته دیگر از بیبلوتراپ‌ها از ادبیاتِ صرف استفاده می‌کنند. این خیلی دسته بسیار مهم‌تر است. این افراد برای مثال درباره افسردگی به کتابی از کتاب‌های ادبی انتخاب می‌کنند تا فرد بخواند و بعد از مدتی دوباره به بیبلوتراپ خود مراجعه کنند. مهم‌ترین کسانی که از حوزه ادبی به افراد پیشنهاد می‌شود کامو و داستایوفسکی و نویسنده‌هایی که به عنوان روانکاوهای روح انسان مطرح هستند، است؛ از شکسپیر و یونان باستان گرفته تا پروست.

لازم به ذکر است؛ داستایفسکی به روانکاوی روح انسان و کامو تمام نوشته‌هایش برای بهترزیستن است. او در نوشته‌هایش جهان را پوچ فرض می‌کند و می‌گوید حالا چطور می‌توان به زندگی معنا داد. نمونه این بینش را می‌توان در کتاب‌های بیگانه و طاعون دید. بیبلوتراپ‌ها از همین روایت‌ها برای بهتر زیستن استفاده می‌کنند.

بیبلوتراپی نوعی کتاب‌خوانی با برنامه‌ای برای رسیدن به هدف مشخص است. در دوره جدید غیر از ادبیات صرف از موسیقی، نمایشنامه و سایر دسته‌های هنری برای این مفهوم استفاده می‌کنند. البته در این دسته نسخه‌هایی که پیچیده می‌شود خیلی کلی‌تر است.

کسانی که از کتاب درمانی استفاده می‌کنند جلسه‌های گروهی هم دارند. کتاب‌خوانی‌های گروهی کسانی که مشکلات یا دغدغه‌های مشترک دارند را جمع می‌کنند. یک نفر در یک جلسه کتاب‌درمانی گروهی حضور دارد ممکن است افسردگی نداشته باشد حتی ممکن است برایش مهم باشد که هیچ‌وقت مبتلا نشود هم می‌توانند از جلسات برای رسیدن به هدف مشخص استفاده کنند.

? با ما همراه باشید در:
? کانال ترفند مدیریت??
? Instagram |? Telegram |

4 месяца, 1 неделя назад

?⭕️ تکه کتاب(صدمین میمون)

شصت سال قبل، در سال 1952 دانشمندان ژاپنی درباره رفتار میمون‌های وحشی در یک جزیره تحقیق می‌کردند. غذای اصلی میمون‌ها، سیب‌زمینی شیرین بود. میمون‌ها سیب‌زمینی را خاک‌آلوده می‌خوردند. یک روز پژوهشگران متوجه شدند، میمونی کاری جدیدی می کند : او سیب زمینی را قبل از خوردن شست! شاید اتفاقی یادگرفته بود مثلا سیب‌زمینی از دستش به آب افتاده و بدون خاک مزه بهتری داشته. به هرحال او این رفتار را روزهای بعد هم تکرار کرد، و به‌تدریج میمون‌های دیگر این کار را یاد گرفتند.

در سال 1958، زمانی که صدمین میمون به این رفتار جدید روی آورد، دانشمندان جزیره‌ای در سیصد مایلی نیز گزارش دادند که میمون‌های آن جزیره نیز شروع به شستن سیب‌زمینی‌ها کرده‌اند! هیچ ارتباطی میان این جزایر نبود و کسی میمونی را از جزیره‌ای به جزیره ی دیگر نبرده بود! تعمیم نتایج این تحقیق می‌گوید زمانی که سطح جدید آگاهی میان تعداد معینی از افراد ایجاد شود و به طور چشمگیر و معنی‌دار رفتارشان تغییر کند، آگاهی بدون ارتباط مستقیم به دیگران منتقل می شود.

هر آگاهی فردی به آگاهی جمعی مرتبط است. گاهی به دنیای اطرافمان نگاه می‌کنیم و از اینکه نمی‌توانیم تاثیر مثبت و چشمگیری در بهبود آن داشته باشیم، احساس کوچکی می‌کنیم. اما اگر اعضای گونه‌ی خاصی از حیوانات به طریقی با هم در ارتباط باشند، به احتمال زیاد انسان‌ها نیز می‌توانند به وسیله ی همین نیرو با هم ارتباط پیدا کنند. تفکر همسو و مشترک، نیروی بزرگی دارد و می‌توان آن در مسیر مثبت و سازنده استفاده نمود.

شعور جمعی از یک سو، انسان را متوجه قدرت شگفت انگیز و میزان تاثیرگذاری وی بر کل جهان هستی می کند و از دیگرسو مسئولیت بزرگ او را در قبال خانواده ی بزرگ بشری نمایان می سازد. زیرا دایره ی نفوذ افکار و اعمال انسان فقط محدود به زندگی شخصی او نمی شود و بر شرایط و اتفاقاتی که زاییده ی شعور جمعی است اثر می گذارد.

روبرت شلدریک زیست شناس مشهور در کتاب علم جدید حیات، نظریه‌ای براساس شواهد علمی و تجربیات متعدد ارائه می‌کند : حافظه و شعور انسان تنها در مغزش ذخیره نمی‌شود بلکه چیزی به نام "شعور جمعی" نیز وجود دارد. اساس فلسفه روبرت شلدریک بر این پایه استوار است که
تمام موجوداتی که در یک رده و گونه خاص قرار دارند، توسط یک حوزه ی مورفوژنتیکی که بسیار شبیه یک حوزه مغناطیس است احاطه شده اند و به نحوی با یکدیگر در ارتباطند.

خلاصه با تعمیم نتایج آزمون "صدمین میمون" و براساس این نظریه، اگر تعدادی از انسان‌ها همراه و همدل بر اندیشه و سطحی از آگاهی تمرکز کنند، می‌توانند آن اندیشه را به دیگر همنوعان خود انتقال دهند.

هرگاه انسان ها به حد کافی و به حدنصاب، افکار و رفتارشان را باعشق و محبت و هماهنگی بیامیزند جامعه بشری از این اندیشه و عمل متآثر شده و از این راه تغییر بزرگی به وجود خواهد آمد
با همدلی و تمرکز بر افکار پاک و مثبت، انرژی خود را در مسیر نیکی و تعالی، همسو و هدایت نماییم.

برگرفته از کتاب "صدمین میمون" کن کایز

? با ما همراه باشید در:
? کانال ترفند مدیریت??
? Instagram |? Telegram |

6 месяцев, 3 недели назад

?⭕️پولدارها چکار می‌کنند؟!

?تام کارلی، نویسنده آمریکایی برای مدت ۵ سال، عادات روزانه ۲۳۳ پولدار و ۱۲۸ فرد با وضع خراب مالی را دنبال کرد و کتاب پرفروش Rich Habits را نوشت.

?او در این کتاب ۲۰۰ رفتار مشترک میان پولدارها را شناسایی کرده و توضیح می‌دهد که عادات روزانه پولدارها و غیرپولدارها به شدت متفاوت است و با توجه به عادات روزانه یک شخص می‌توان وضعیت مالی‌اش را پیش‌بینی کرد.

?او در مورد این طبقه پولدار که درباره‌شان تحقیق کرده نوشته: "جالب اینجاست ۸۵ تا ۸۸ درصد میلیونرهای آمریکایی پولدارهایی خودساخته و نسل اولی هستند."
این ده عادت را بدانیم:

▪️حدود ۷۰ درصد پولدارها روزانه کمتر از ۳۰۰ کالری هله‌هوله (junk food) مصرف می‌کنند و حدود ۹۷ درصد بی‌پول‌ها روزانه بیشتر از ۳۰۰ کالری هله‌هوله می‌خورند.

▪️حدود ۸۰ درصد پولدارها روی " یک" هدف مشخص تمرکز کرده‌اند و فقط ۱۲ درصد بی‌پول‌ها چنین کاری می‌کنند.

▪️حدود ۷۶ درصد پولدارها چهار روز در هفته ورزش می‌کنند ولی ۲۳ درصد بی‌پول‌ها اهل ورزش مرتب هستند.

▪️حدود ۶۳ درصد پولدارها موقع رفتن سر کار به کتاب‌های صوتی گوش می‌دهند ولی فقط ۵ درصد بی‌پول‌ها چنین عادتی دارند.

▪️حدود ۸۱ درصد پول‌دارها کارهایی را که باید انجام بدهند لیست می‌کنند ولی فقط ۱۹ درصد بی‌پول‌ها to-do list دارند.

▪️حدود ۶۳ درصد والدین پولدار بچه‌هایشان را مجبور می‌کنند که ماهی دو جلد یا بیشتر کتاب غیرداستانی بخوانند و فقط ۳ درصد بی‌پول‌ها چنین عادتی دارند.

▪️حدود ۲۳ درصد پولدارها اهل قمار هستند ولی ۵۲ درصد بی‌پول‌ها قمار می‌کنند.

▪️حدود ۸۰ درصد پولدارها به دیگران زنگ می‌زنند تا تولدشان را تبریک بگویند ولی فقط  ۱۱ درصد بی‌پول‌ها چنین کاری می‌کنند.

▪️حدود ۶۷ درصد پولدارها اهداف‌شان را روزی کاغذ می‌آورند و فقط ۱۷ درصد بی‌پول‌ها از این کارها می‌کنند.

▪️حدود ۸۸ درصد پولدارها روزی نیم ساعت یا بیشتر را به مطالعه با هدف کاری یا آموزشی می‌گذرانند و فقط ۲ درصد بی‌پول‌ها چنین عادتی دارند.

?با ما همراه باشید در:
?کانال ترفند مدیریت??
Instagram | Telegram | Linkedin

6 месяцев, 3 недели назад

?⭕️معرفی کتاب (کتاب های تاثیر گذار روی موفق ترین کارآفرین ها)

1⃣«وارن بافِت»، مدیر عامل شرکت برکشایر هاتاوی: کتاب سرمایه گذاری هوشمند نوشته بنجامین گراهام

2⃣مدیر عامل سابق مایکروسافت، «بیل گیتس»: کتاب ماجراهای کسب و کار: دوازده قصه کلاسیک از دنیای وال استریت” نوشته جان بروکس

3⃣مدیر عامل آمازون، «جف بزوس»: کتاب بازمانده روز نوشته کازوئو ایشیگورو

4⃣«تونی هسیه»، مدیرعامل شرکت Zappos: کتاب رهبری قبیله ای: نفوذ گروه های طبیعی برای ساخت یک سازمان پر رونق نوشته دیو لوگان، جان کینگ و هلی فیشر-رایت.

5⃣مدیر عامل کوکا کولا «موتار کنت»: کتاب برآمدن پول: تاریخ مالی جهان نوشته نیال فرگوسن

6⃣مدیر عامل OWN network «اپرا وینفری»: کتاب کشتن مرغ مقلد (یا کشتن مرغ مینا) نوشته هارپر لی

7⃣مدیر عامل فیس بوک «مارک زوکربرگ»: کتاب انه اید نوشته ویرژیل

8⃣مدیر عامل اکسون موبیل، «رکس تیلرسون»: کتاب اطلس شانه بالا انداخت نوشته آین رند

9⃣مدیرعامل آی مکس، «ریچارد جلفاند»: کتاب زندگی نوشته کیت ریچارد

#معرفی_کتاب
#تکه_کتاب

?با ما همراه باشید در:
?کانال ترفند مدیریت??
@tarfandemodiriat

We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 2 days, 2 hours ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 2 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 1 month, 4 weeks ago