خداوند ـ تعالى ـ اهل طاعت خود را اندر حال مرگ زنده گردانید و اهل معصیت را اندر زندگی مرده؛ یعنی مطیع - اگر چه مرده باشد - زنده بود؛ که ملائکه بر طاعت وی آفرین همی کنند تا به قیامت و ثوابش مؤبد بود، پس وی
:
اندر فنای مرگ باقی بود به بقای جزا. همی آید که پیری به نزدیک وی آمد گفت: «ايّها الشيخ ، گناه بسیار دارم و می خواهم که توبه کنم.» وی گفت: دیر آمدی . » پیر گفت: «نه ، که زود آمدم. گفت : «چرا؟» گفت: هر که پیش از مرگ بیاید اگرچه دیر آمده باشد ، زود آمده باشد . » و گویند ابتدای حال وی آن بود که سالی اندر بلخ قحطی افتاده بود و مردمان مر یکدیگر را میخوردند و همه مسلمانان اندوهگن بودند غلامی را دیدند که در بازار می خندید و طرب میکرد مردمان گفتند: «چرا میخندی؟ شرم نداری که همه مردمان اندر اندوه مانده اند و تو چندین شادی همی کنی؟» گفت: «مرا هیچ اندوهنیست که من بنده ۱ آن کسم که او را یکی ده است و شغل من از دل من برداشته است . » شقیق گفت، رضی الله عنه : بار خدایا این غلام به خواجه ای که یکی ده دارد چندین شادی میکند و تو مالک الملوکی و روزی ما اندر پذیرفته ای و ما چندین اندوه بر دل گماشته ایم از شغل دنیا رجوع کرد و طریق حق سپردن گرفت و نیز هرگز اندوه روزی نخورد و پیوسته گفتی :: شاگرد غلامیام، شاگرد
غلامی،ام و آنچه یافتم بدو یافتم.» و این از وی تواضع بود.

کشف المحجوب صفحه. ۱۷۱📚
@salvatia

.
سی سال مجاهدت کردم هیچ چیز نیافتم که بر من سخت تر از علم و متابعت آن بودی، و اگر اختلاف علما نبودی من از همه چیزها بازماند می و حق دین نتوانستمی گزارد و اختلاف علما رحمت است بجز اندر تجرید توحید . و بحقیقت چنین ا
است
که طبع به جهل مایل تر باشد از آنچه به علم و به جهل بسیار کارتوان کرد بی رنج، و به علم یک قدم بی رنج نتوان نهاد و صراط شریعت بسیار باریک تر و پرخطرتر از صراط آن جهانی پس باید که اندر همه احوالها چنان باشی که اگر از احوال رفیع و مقامات خطیر بازمانی و بیفتی ، اندر میدان شریعت ،افتی و اگر همه از تو بشود باید که معاملت با تو بماند؛ که اعظم آفات مرمرید را ترک معاملت بود و همه دعاوی مدعیان اندر برزش شریعت متلاشی شود و همه ارباب لسان در برابر آن برهنه گردند وازوى - رحمة الله عليه - می آید که گفت: «الجَنَّةُ لا خطرَ لها عِندَ أهل المحبّة،
وأهل المحبة محجوبون بمحبّتِهم .

کشف المحجوب صفحه ۱۶۳📚
@salvatia

🔹 ــ خواجه ابواحمد ابدال چشتی، رحمه الله تعالی

وی پسر سلطان فرسنافه است که از شرفای حسنی است و امیر آن ولایت بوده. وی را خواهری بوده به غایت صالحه. شیخ ابواسحاق شامی به خانه وی آمدی و طعام وی خوردی. روزی وی را گفت که:( برادر ترا فرزندی خواهد بود که وی را شأنی عظیم باشد، می باید که محافظت حرم برادر خود بکنی تا در ایام حمل چیزی که در آن حرمتی و شبهه ای باشد نخورد!) آن ضعیفه صالحه به موجب فرموده شیخ ابواسحاق به دست خود ریسمان رشتی و بفروختی و مایحتاج حرم برادر خود مهیا داشتی تا در تاریخ سنه ستین و ماتین که زمان خلافت معتصم بالله بود خواجه ابو احمد متولد شد، و همان صالحه در خانه خودش از وجه حلال پرورش میداد و گاه گاه که شیخ ابواسحاق به خانه وی آمدی و در اوان صبا خواجه ابواحمد را بدیدی گفتی که:( از این کودک بوی آن می آید که ازوی خاندانی بزرگ ظاهر گردد و احوال عجیبه و آثار غریبه مشاهده افتد.) وقتی که خواجه ابواحمد به سن بیست سالگی رسیده بود، همراه پدر خود سلطان فرسنافه به قصد شکار به جانب کوه رفت و در اثنای شکار از پدر و اتباع وی جدا افتاد.
به میان کوهی رسید دید که چهل تن از رجال الله بر سر سنگی ایستاده اند، و شیخ ابواسحاق شامی در میان ایشان است. حال بر وی بگشت، از اسب فرود آمد و در پای شیخ افتاد. اسب و سلاح و هر چه داشت بگذاشت و پشمینه در پوشید و با ایشان روان شد. هرچند پدر و اتباع وی او را طلب کردند نیافتند. بعد از چند روز خبر آمد که وی با شیخ ابواسحاق در فلان موضع از آن کوه ها بوده است. پدرش جمعی را بفرستاد تا وی را آوردند. هرچند پند دادند و بند نهادند، وی را از آنچه در آن بود باز نتوانستند آورد.
گویند که پدرش را خمخانه ای بود، روزی فرصت یافت به آنجا در آمد، و در آن را محکم ببست و خمها را شکستن گرفت. پدرش را آگاه کردند، به بام بر آمد و از غایت غضب سنگی بزرگ برداشت که از روزنه بالای بام بر وی زند. آن روزنه فراهم آمد و سنگ را بگرفت، یا سنگ در هوا معلق بیستاد و وی را هیچ نوع آفتی نرسید. چون پدرش آن حال مشاهده کرد، بر دست وی توبه کرد. و از وی امثال این کرامات و خوارق عادات نه چندان ظاهر شده است که به تفصیل ادای آن توان کرد.
و توفی رحمه الله تعالی سنه خمس و خمسین و ثلثمائه.

📚 ــ نفحات الانس ، ص ــ ۳۳۱

@salvatia

معجزه عظیم در سورة الاخلاص

مقدار عددی یا ابجد کلمه «ءادم» در قرآن ۴۶ است. (وَعَلَّمَ ءَادَمَ الْأَسْمَآءَ كُلَّهَا ...) سورة بقره آیه ۳۱
این شگفت انگیز است، زیرا ما امروز آدم را با یک حرف اول "الف" می نویسیم(آدم، آدم)، اما قرآن به طور خاص آن را با دو حرف اول "الف" می‌نویسد که اولی به صورت همزه است. «ءادم»

نکته قابل توجه در اینجا این است که کلمه ولادت یک شکل خاص دارد که فقط یک بار در کل قرآن آمده است، در سومین آیه سوره اخلاص «لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ» این کلمه " یَلِدْ " است که یک کلمه سه حرفی در عربی است که به معنای زایمان یا ولادت است. « یَلِدْ » با هفت کلمه قبل و بعد از آن، کلمه مرکزی می‌باشد. 
پیامد بزرگتر این است که حرف مرکزی آن که لام است، هم قبل و هم بعد از آن ۲۳ حرف دارد!  (لام، در ذات خود ۲۳مین حرف در زبان عربی است) بنابراین، این اصطلاح منحصر به فرد برای زایمان - که در واقع دو بار در قرآن آمده است، اما فقط یک بار به این شکل - کلمه اصلی در ترکیب زیبای حلقه است. 
کلمه «یَلِدْ» در مرکز سوره که بین هفت کلمه در دو طرف، می‌باشد حرف مرکزی آن نیز تنها حرفی است که در کل سوره با آنچه در عربی "کسری" خوانده می شود، تلفظ می شود که به صورت یک خط مایل کوتاه در زیر حرف نوشته می شود «يَلِدْ».
همانطور که در اینجا نشان داده شده است: «یَلِدْ» منحصر به فرد بودن این حرف« لِ »را برجسته می کند که دقیقاً در مرکز کلمه عربی "زایمان" قرار دارد. در حالی که انسان‌ها البته بعد از اینکه دو جفت کروموزوم ۲۳ تایی از والدین با هم متحد می شوند به دنیا می‌آیند و یک انسان را تشکیل می‌دهند!  این ترکیب واقعا خیره کننده است که وحدت ۲۳ جفت کروموزوم در تولید مثل را از نظر عددی برجسته می کند.
همچنین در مورد هفت کلمه‌ای که از هر دو طرف قبل و بعد از این کلمه وجود دارد، باید اضافه کنیم که هفت تنها یک کلید اصلی در ریاضیات قرآن نیست. در قرآن آمده است که آدم در هفت مرحله آفریده شده است.
و همسرش حواء نیز  هفت مرحله خلقت را طی می‌کند! و از طریق فرآیند تولید مثل جنسی، تمام انسان‌های بعد از آدم و حواء نیز هفت مرحله خلقت را طی می‌کنند!
همانطور که در بالا ذکر شد، کلمه عربی برای "تولد" یک بار دیگر ظاهر می شود، اما به شکل کمی متفاوت است.  به جای «یَلِدْ» به صورت «یَلِدُو» آمده است (ولادت می کنند)
سورة نوح آیه۲۷
«إِنَّكَ إِن تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلَا يَلِدُوا إِلَّا فَاجِرًا كَفَّارًا»
چرا که اگر آن ها را باقی گذاری بندگانت را گمراه می کنند، و جز (نسلی) بدکار و کافر به وجود نمی آورند
و شگفتاً «یَلِدُو» هفتمین کلمه در آیه است، و در ادامه ۲۳ حرف از آغاز آیه شروع می‌شود. بنابراین، در هر دو مورد، کلمه  تولد به هر دو ۷ و ۲۳ مرتبط است.

یگانه حرف که در این سوره کسره دارد حرف وسطی کلمه یَلِدْ «لِ» است که ۲۳مین حرف الفباء عربی می باشد

سوره اخلاص چهار ایت دارد:
جمع اعداد آیات که حاصل یک‌ رقمی آن 1 است برابر است با حاصل یکرقمی "واحد" در ابجد!
۱+۲+۳+۴ = ۱۰ »» ۱+۰ = ۱

"احد" از لحاظ ابجد برابر است با ۱۳
(۴=۳+۱)
این سوره مبارکة چهار آیت دارد که مطلق اوصاف احدیت در آن بیان شده.
(اوست احد و واحد هیچ مثل و مانند ندارد)

چه جالب اينکه اين سوره را شناسنامه الله ميگويند، و جالب‌تر اينکه الله به عدد ابجد ۶۶ است و تعداد حروف اين سوره همرای بسم الله الرحمن الرحیم ۶۶ حرف می‌باشد!
بنابراین کسیکه این سوره مبارکه را ورد زبانش سازد بدون شک از بحر شناس و معرفت الله بی بهره نخواهد ماند!

چرا سوره توحيد را اخلاص ميگويند؟!

سورۀ اخلاص؛ زيرا در اين سوره به جز صفات سلبی او تعالی كه عبارت از صفات جلالی مي‌باشد، چيز ديگري ذكر نشده است و نيز كسي كه بر اين اعتقاد باشد، در دين خود مخلص می‌باشد.
امام غزالي -قدس الله سره العزیز- فرموده است: «عفو ربّي وثيقتي بالخلاص و ‌إعتصامي بسورة الإخلاص»، «سند و تكيه‌گاه نجات من از عذاب، عفو پروردگار من است و دليل و اعتصام من سورهٔ اخلاص است كه دلالت بر خلاصی از عذاب می‌كند». همچنين كسی كه بر اين عقيده بميرد،
از آتش جهنم خلاصی و نجات مي‌يابد و نيز كسي كه اين سوره را بخواند،
از جمع شدن با ابولهب در جهنم خلاص است. يا از اين‌ جهت اخلاص ناميده مي‌شود كه اين سوره، خالص و سراسر بيان توحيد است.
و يا بخاطر اينكه اين سوره مختص به صفات ‌الله متعال مي‌باشد و در آن چيزي از امور دنيا و آخرت ذكر نشده است.
و یا بخاطر اينكه اين سوره، قاري خود را از سكرات موت و تاريكي‌هاي قبر، هراس‌هاي قيامت و شداید آخرت خلاص مي‌كند، اخلاص ناميده شده است.

کتاب مفید و معتبر در بخش فضائل ذکر، صلوات، و سورة الاخلاص ... ⬇️
https://t.me/zadulhasanat/38?single

معجزه عظیم در آیه صلوات

سورة الأحزاب آیه ۵۶
إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ ۚ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا

بى گمان خداوند و فرشتگانش بر پيامبر درود مى فرستند. اى مؤمنان (شما نيز) بر او درود بفرستيد و چنان كه بايد سلام بگوييد.

❶ تعداد حروف آیت شریف ۶۳ عدد می‌باشد. که برابر است با عمر فخر عالم سردار دوجهان محمد مصطفی (ﷺ).

❷ این آیه از لحاظ موقعیت ۵۶مین آیه از میان تعداد مجموعی ۷۳ آیات سوره احزاب قرار گرفته است، و این جای تأمل دارد؟!
بنابراین اگر تعداد مجموعی آیات سوره احزاب را تقسیم بر شماره آیه صلوات نماییم به این نتیجه می‌رسیم:»
۷۳÷۵۶= ۱،۳۰۳۵۷۱۴۲۸۶
۱+۳+۰+۳+۵+۷+۱+۴+۲+۸+۶=۴۰
حاصل یک رقمی آن میشه عدد ۴۰ که برابر است به سن بعثت رسول اعظم ﷺ

❸ تعداد کلمات این آیه شریف برابر است با ۱۴ که حاصل یک رقمی آن برابر است با(۱+۴=۵) محمد مصطفی ﷺ پنجمین پیامبر اولوالعزم است.

❹ این آیه شریف شامل دو قسمت می باشد:

قسمت اول»
إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ
تعداد حروف = ۲۷
حاصل یک رقمی آن ۷+۲=۹

قسمت دوم:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا
تعداد حروف=۳۶
حاصل یک رقمی آن ۶+۳=۹

درینصورت عدد ۹ مطابقت می کند با حاصل یک رقمی عمر رسول‌الله ﷺ «۶۳» ۳+۶=۹
در مورد عدد ۹ باید بدانیم از جمله خصوصیات عدد ۹ این‌ است که ۹ عدد ختم، کمال و تکمیل است. و رسول الله ﷺ خاتم النبیین است، کامل و مکمل و خیر البشر.

❺ آنگاه که خداوند به تو امر می کند و از خودش شروع می کند پس باید کار عظیمی باشد نزد الله!
بدون شک هرکس درود بر محمدرسول‌الله ﷺ را ورد زبانش سازد قطعا از بحر کمال و سعادت در هر دو جهان بی‌بهره نخواهد ماند!

❻ کتاب مفید و معتبر در بخش فضائل ذکر، صلوات، و سورة الاخلاص ... ⬇️
https://t.me/zadulhasanat/38?single

قرآن مجید، جامع جمیع احکام شرعیّه است، بلکه جامع جمیع شرایع ماتقدم است.
مکتوبات حضرت شیخ احمدسرهندی قدس سره.
@salvatia

???

هو...

هرکه  از   اولیاء حق   ببرید
رحمت ازکردگارخویش ندید
بود    آدم    ز   اولیاء   خدا
بغضش ابلیس کرد در دل جا
زآن سبب رانده شدزدرگاهش
از سماء درسمک شده جایش
جایش از آسمان زمین   آمد
نامش  اندر  میان لعین  آمد
ترک سجده ز بغض آدم کرد
خالقش  رد خلق  عالم  کرد
فرض شد دشمنیش برانسان
گفت: یزدان عدوکم شیطان
دشمن اولیاء   شیطان   است
بلکه بیرون زدایرهءدین است
سعی کن ای برادر  دین دار
خویش را درشمار ایشان آر
گر  بایشان بصدق  بنشینی
نفس خود را ولی حق بینی
دشمنی دوستی ز بهر خدا
اصل دینداریست مومن را
هرکرا  برخلاف  حق بینی
بایدت  دشمنیش   بگزینی
وانکه برشرع مصطفی باشد
رو یقین کن که  اولیاء باشد
ظاهر وباطنش موافق  بین
ور مخالف بود  منافق  بین 
درعقیده   اگر  کسی   صافست
دان که وی کاملست وصرافست
ور بظاهر   کند خود  آرایی
باطن اندر فریب  ویغمایی
دور از وی گریز   کان د ده است
دان که اورا  ابلیس ره زده است
بهر  دنیا  فریب و  رنگ  کند
نه دهید چیزی باتوجنگ کند
حب دنیا  نباشد ایشانرا
بهر زر کی دهند ایمان را
این سخن های شیخ سعدالدین
گیر درگوش همچو در ثمین

?حضرت شیخ سعد الدین احمد انصاری کابلی ــ قدس سره

@salvatia

طریقه ی عالیه ی صلواتیه" بامعرفی مختصر امام صلواتیان و خواجگان صلواتی"

تالیف:بسم الله فرامرز صلواتی سروری و عبداللغفارصلواتی حبیبی...⬇️