?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year, 1 month ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 9 months ago
♦️ناترازی نظام رسانهای ایران
این روزها که داستان ناترازیها از پرده برون افتاده و همه مردم ایران بهعینه دارند میبینند چطور برق و گاز در این کشور بهعلت سیاستهای اشتباه و خاماندیشیها و اهمالها و کجرویها دچار بهاصطلاح ناترازی شده، شاید بد نباشد به ناترازی نظام رسانهای کشور هم بپردازیم. ناترازی را خیلی ساده میتوان نبود تعادل و نامتوازن بودن خروجی و ورودی یک سیستم و ایجاد انتظارات و تعهداتی فراتر از توان آن سیستم تعریف کرد. ناترازی و ورشکستگی در حوزههایی همچون نفت و گاز و آب قابلکتمان نیست چون کاملا ملموس است، اما ناترازی در حوزههایی که به علوم انسانی برمیگردد دائماً از جانب سیاستگذاران و متولیان امور انکار یا توجیه میشود. چه کسی است از اهل فن رسانه و روزنامهنگاری است که نداند رسانههای ایران در یکی از وخیمترین شرایط چند دهه اخیر ایران به سر میبرند؟ این ناترازی لزوماً سختافزاری نیست، بلکه رسانههای ایران بیش از ساختمان و تجهیزات، از ناترازي نرمافزاری ــ مصرف و اعتماد و اقناع و نیروی انسانی و فرهنگ سازمانی و سیاستگذاری کلان ــ رنج میبرند.
ابتدا از جنبه مصرف نگاهی بیندازیم به نظام رسانهای. مصرف رادیو و تلویزیون در ایران بهطور مشهودی به کمترین حد رسیده است. با اغماض میتوان گفت که برنامههای رادیو و تلویزیون به درد کمتر از 20 درصد مردم ایران میخورد. بخش چشمگیری از مردم که نیازشان با این رسانه رفع نمیشود دیگر شبکههای رادیویی و تلویزیونی ایران را نگاه نمیکنند و اگر بخواهند تلویزیون ببینند، آنتنهای خود را بهسوی شبکههای ماهوارهای برمیگردانند. از نظر اعتماد به رسانه، اوضاع از مصرف هم غمانگیزتر است و مردم اگر بهاجبار و از روی ضرورت نگاهی به شبکههای تلویزیونی بیندازند تا از اخبار رسمی مطلع شوند، بخش قابلتوجهی از برنامهها و محتواها را باور نمیکنند. طبیعی است که در زنجیره بهرهمندی از رسانهها، وقتی به حلقه اقناع میرسیم، میزان اقناع مخاطبان رادیو و تلویزیون به کمترین حد رسیده است. بنابراین تقریباً میتوان گفت که صداوسیما در جذب و اقناع مخاطب به ورشکستگی و ناترازی سهمگینی رسیده است که نظام سیاسی چوبش را در بزنگاههای تاریخیای خواهد خورد که بخواهد مردم را آرام و قانع کند. در چنین شرایطی طبیعی است که هر کشوری که رقیب یا دشمن باشد، وسوسه میشود تلویزیونی فارسیزبان تأسیس کند و افکار عمومی داخل کشور را تحت کنترل خود درآورد و در بزنگاههای تاریخی، جامعه را در جهت منافع ملی خود هدایت کند.
در حوزه اینترنت و رسانههای نو، ورشکستگی و ناترازی از تلویزیون هم غمانگیزتر است. تجهیزات اینترنتی قدیمی و فرسوده است. در همین روزها که برق دائما قطع می شود، میبینیم که باتریهای آنتنهای اینترنت همراه هم از کار میافتند. پروژه فیبر نوری به سرانجامی نرسیده است. اینترنت برای مردم گران است و تقریبا همه کاربران از کیفیت آن شکایت دارند. فیلترینگ کمر اینترنت را شکسته و عملاً حاکمیت اینترنت در ایران از دست نظام اداری و نظام حکمرانی سیاسی خارج کرده است. قریب به اتفاق مردم از فیلترشکنهای رایگان و پولی استفاده میکنند و سخنان و شعارها و تبلیغات نظام سیاسی را از دایره مصرف و اعتماد و اقناع در رسانههای اینترنتی خود کنار گذاشتهاند. نظام سیاسی هرچقدر هم که نیروهای سایبری یا اکانتهای هوادار پرمخاطب داشته باشد، نخواهد توانست در پیچهای تاریخی به سلامت عبور کند و قافیه را به کاربران معترض یا عملیات پیچیده سایبری خواهد باخت. در این بین، مردم و کاربران ایرانی، سرگشته و حیران از اینکه در برهههای حساس کدام مسیر را باید انتخاب کنند و چه تصمیمی باید بگیرند، بازیچه و بازنده دستهای پنهان قدرتهای سایبری مختلف خواهند شد.
نظام رسانهای در بخش خبرگزاریها و سایتهای خبری نیز ناترازي شدیدی را تجربه میکند. اغلب خبرگزاریها به نهادهای عمومی وابستهاند و بیش از اینکه روزنامهنگاری حرفهای را تجربه کنند، در وادی تبلیغات تجاری و سیاسی گام برمیدارند و تحت پوشش روزنامهنگاری به نوعی روابطعمومی مشغولند. این خبرگزاریها بودجههایی میگیرند که در نهایت نمیتوانند آن را به جذب و اقناع اغلب مخاطب بالقوه تبدیل کنند و کارمندصفتی و عافیتطلبی ویژگی اصلی کارکنانشان میشود. مطبوعات و خبرگزاریهای دولتی بودجهها را هدر میدهند یا در بهترین حالت صرف اهداف ایدئولوژیک گروهی و مطامع جناحی خود میکنند. این چنین است که روزبهروز مخاطبان بیشتری آنها را کنار میگذارند. میتوان در همین روزها به روزنامه شهرداری پایتخت با آن سابقه درخشان نگاه کرد و به خروجی تأسفبرانگیز و غیرحرفهای آن نظری انداخت.
🔻
*♦️کتابی برای تمرین روزنامهنگاری توصیفی*
برای دانشجوی ارتباطات و کارآموز روزنامهنگاری که میخواهد گزارش توصیفی بنویسد خواندن کتاب «قصههای کوچهٔ دلبخواه» نوشته اسلام کاظمیه میتواند مفید باشد.
قصههای بههمپیوستهای از دوره رضاشاهی در محلهای قدیمی در تهران.
♦️نیاز به حساسیت بیشتر به حریم خصوصی
رسانههای اجتماعی و پیامرسانها کاربرانشان را عادت دادهاند که بیشازپیش از زندگی روزمره و احوال شخصی و اتفاقات و عادات فردی بنویسند. حتی دستهای از کاربران که درباره مسایل بهظاهر پیشپاافتاده مینویسند به «روزمرهنویس» مشهور شدهاند.
اما همین امور معمولی و بهچشمنیامدنی ممکن است برای آن دسته از کاربران که به هر دلیلی به اطلاعات شخصی خود حساسند مهم و گاهی حیاتی باشد.
شاید بد نباشد کسانی که میخواهند از حریم خصوصی خود محافظت کنند، فقط به مستور نگهداشتن کد ملی و نشانی و شماره تلفنشان در رسانههای اجتماعی بسنده نکنند.
اینکه تراپیستمان چه گفته، چه دارویی میخوریم، قبلاً چه درمانهایی را از سر گذراندهایم یا حتی چه خوابی میبینیم میتواند ناخواسته حاوی اطلاعات شخصی ناخوشایند باشد که بعدها خمیرمایهای شود برای سوءاستفاده دیگران.
دنیای ناجور و ترسناکی شده. وقتی با دوستی حرف میزنی و گوشی کنار دستت افتاده، ممکن است یک ساعت بعد در اینستاگرام تبلیغی درباره مضمون صحبتهایتان ببینی. چه رسد به اینکه ناخواسته با نوشتن درباره مسایل خصوصیات در عرصه عمومی، موقعیت خطیری برای خود ایجاد کنی.
?
?ما در ایران باید مثل قریب به اتفاق کشورهای جهان که با اینترنت برخوردی اجتماعی و فرهنگی دارند مواجه شویم و دست از نگاه سیاسی و ایدئولوژیک و امنیتی به اینترنت برداریم. متأسفانه سیاستگذاران حوزه رسانه و ارتباطات و افراد و نهادهایی که در تصمیمات و حلقههای تصمیمگیری نفوذ زیادی دارند وضعیت ایران را یک وضعیت استثنایی تلقی میکنند که باید برخورد با رسانهها و اینترنت هم با آن استثنایی باشد، یعنی بهشکلی که در کمتر کشوری مشاهده میشود. این در صورتی است که ایران هم یک کشور معمولی است مثل سایر کشورهای منطقه که برخورد با اینترنت در آن باید از زاویه زیرساختی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و ارتباطی صورت بگیرد، مثل همان مواجههای که کشورهایی مثل ترکیه یا عراق یا پاکستان و سایر کشورهای همسایه و تقریباً تمام کشورهای جهان با اینترنت دارند. اینترنت در این کشورها یک زیرساخت بسیار مهم است که حکومتها سعی میکنند آن را با بهترین کیفیتهای ممکن در اختیار شهروندانشان بگذارند و شرکتها و رسانههای متکثر هم در رقابت با یکدیگر سعی میکنند به مردم خدمات بدهند و مخاطب و مشتری جذب کنند. اگر جرمی هم در اینترنت رخ بدهد از طریق قضایی با آن برخورد خواهد شد. اما اینکه بخواهیم زیرساخت اینترنت را بهشکل انحصاری در دست داشته باشیم، فیلترینگ عجیبوغریب راه بیندازیم، اخلال در شبکه داشته باشیم، سرعت را کنترل کنیم، به کسانی که در رسانههای اجتماعی فعالیت میکنند سنگینترین اتهامها را بزنیم و چوب لای چرخ شرکتهای تاحدی مستقل حوزه فناوری بگذاریم، نتیجه حکمرانیاش میشود همین وضعیتی که الآن با آن روبهروییم.
?مهمترین کاری که میتوان در زمینه حکمرانی اینترنت و فضای مجازی انجام داد این است که دولت و سایر نهادهای حاکمیتی کنترل بیش از اندازه خود را کنار بگذارند و نقش تسهیلکننده و تأمینکننده زیرساختها را بازی کنند، نه نقش معلم و استاد و مرشد مردم و تربیتکنندگان و هدایتکنندگان کاربران را. مردم ایران خودشان میدانند چطور باید فناوریهای نو و ابزارهای تازه ارتباطی روبهرو شوند و از آنها برای زندگی و رفاه و سعادت خود بهره بگیرند. اما مسؤولان و سیاستگذاران اینترنت مثل معلمهای مدارس ابتدایی میخواهند برای کاربران روشن کنند که چه چیزی برایشان خوب است و چه محتوایی باید در دسترسشان نباشد. این روش حکمرانی در هیچ حوزهای موفق و درست نیست حتی در سنتیترین حوزهها مثل آموزش و پرورش، در حوزه اینترنت و رسانههای تعاملی جدید که به طریق اولی به نتیجه نخواهد رسید.
♦️دست از نگاه ایدئولوژیک و امنیتی به اینترنت برداریم
?حکمرانی اینترنت و فضای مجازی در ایران چند مشکل بزرگ دارد. اول اینکه چند نهاد موازی با یکدیگر در این زمینه با هم سیاستگذاری میکنند و تصمیم میگیرند و گاهی چنان شبکه پیچیدهای از تصمیمگیریها شکل میگیرد که غیرشفاف و غیرپاسخگو است و کارها هم پیش نمیرود. برای مثال، رسانههای اجتماعی و پیامرسانها بهراحتی و با دستور افراد سطح پایین دیوانسالاری فیلتر میشوند، اما بعد که در سخنرانیها قول رفع فیلتر داده میشود نهادهای موازی مسئولیت تصمیمگیری را به گردن یکدیگر میاندازند. همین روزها وزیر ارتباطات در پاسخ به سؤالات درباره تعیین تکلیف حذف فیلترینگ اینترنت، میگوید محور این کار شورای عالی فضای مجازی و مرکز ملی فضای مجازی است.
?مشکل دوم این است که به اینترنت و فضای مجازی از زاویه امنیت کشور نگاه میشود، نه ابزاری ارتباطی که یک جامعه از انسانهای بالغ از آن استفاده میکنند و نقشی زیرساختی در دنیای کنونی دارد. همین نوع نگاه از زاویه امنیت به رسانهها را در دهههای گذشته درباره مطبوعات هم داشتیم و روزنامهها و مجلاتی که نگاه انتقادی به وضعیت کشور داشتند، سریع به اتهامهایی مربوط به حوزه امنیت متهم میشدند.
?مشکل سوم که کلیتر است این است که اساساً نگاه سیاستگذاران اصلی کشور به رسانه و ارتباطات یک نگاه قیممآبانه و کنترلی و از بالا به پایین است. کسانی که درباره اینترنت و فضای مجازی تصمیم میگیرند، نگاهشان به اینترنت بسیار ابزاری است و گویی میخواهند با اینترنت روی ذهن مردم تأثیری را که خودشان میخواهند بگذارند و اگر ببینند تأثیر مد نظر آنها رخ نداده، سریع به کنترل اینترنت و فیلترینگ و کاهش سرعت و مانع گذاشتن بر سر ارتباطات رو میآورند. گویی تصمیمگیران اساساً رسانه اینترنت را درست نمیشناسند، با رسانههای تعاملی بیگانهاند و گفتوگو و تسامح و مدارا و تعقل و تکیه بر رقابت بهجای حذف دیگری که یکی از شاخصههای رسانههای تعاملی است در تصمیمات آنها غایب است.
?ذهنیت و نرمافزار تصمیمگیری و مدیریت اینترنت و فضای مجازی باید در فکر مسؤولان و مقامات متولی این حوزه تغییر کند. قریب به اتفاق مشکلات ما در حوزه اینترنت و فضای مجازی مربوط به ذهنیتها و نرمافزارهای تصمیمسازی است، هرچند که در زمینه سختافزار هم در سالهای اخیر عقب ماندهایم. مسؤولان باید بپذیرند که در دنیای اینترنت نمیتوان مثل سابق امر و نهی کرد و مانع اتصال و ارتباط شد و پیام را یکطرفه به دیگران قبولاند. در حال حاضر اینترنت زیرساختِ تقریباً تمام فعالیتهای بشری است و مانعتراشی در دسترسی سالم و سریع به اینترنت کشور را در همه عرصهها به عقب میراند و مانع توسعه میشود. اما با این حال، ارادهای که بخواهد ذهن و نرمافزار مسؤولان را در مواجهه با اینترنت تغییر بدهد و فکر آنها را در زمینه فضای مجازی اصلاح کند مشاهده نمیشود. اکنون کار به جایی رسیده است که علاوه بر پیامرسانها و رسانههای اجتماعی، حتی شرکتهای حوزه فناوری و استارتآپهایی که ظاهر نسبتاً مستقل دارند هم بهنوعی در حال ادغام در نظام سنتی اقتصادی و بازرگانی دولتی و حکومتی هستند، درصورتیکه باید مسیر برعکس را طی میکردیم.
?آزادی بیان در کشور ما به حدی نرسیده است که حتی رسانههای رسمی و روزنامهنگاران بتوانند از مواهب آن بهرهمند باشند، چه رسد به اینکه برای کاربران عادی اینترنت در رسانههای اجتماعی و پیامرسانها پاس داشته شود. ما ابتدا باید آزادی بیان را در مطبوعات و سایتهای خبری و روزنامهنگاری حرفهای خود مراعات کنیم و بعد آن را به فضای مجازی و اینترنت هم تسری بدهیم. در حال حاضر، بیش از اینکه آزادی بیان در محیط اینترنت و فضای مجازی ایران موضوعیت و اهمیت داشته باشد، شاهد نوعی کنترل خشک و سرد به ابتداییترین روشها هستیم، مثل همان برخوردهایی که طی قرن بیستم با کتاب و مطبوعات و تلویزیون میشد. بحث درباره سوءاستفادهها در فضای مجازی و هیولایی که گاهی از اینترنت تصویر میشود و حتی مباحثی همچون سواد رسانهای در ایران، بیشتر بهقصد کنترل و توجیه فیلترینگ انجام میشود تا برقراری آزادی بیان.
?
♦️مشکل فراتر از ارتباطات است
کشور ما با بنبستی مواجه شده است که دولتهای مختلفی که بر سر کار میآیند، گهگاه تصور میکنند میتوانند آن را با ارتباطات بگشایند و با عملیات رسانهای مشکل اصلی را رفع کنند.
در روزهای اخیر هم که دولت تازه بر سر کار آمده، گفته میشود با نزدیکتر شدن به رسانهها و برگزاری نشست خبری با روزنامهنگاران و تعیین سخنگو و انتصاب مدیران روابطعمومی ،مخمصهای که دولت ـــ و نهاد دولت بهطور کلی ـــ در آن گرفتار شده حل خواهد شد.
این طرز فکر مسبوق به سابقه است و در دولت قبلی هم تصور میشد مشکل از ساختار و عملکردش نیست و میتوانند با روایتسازی در رسانهها مسایل را حل کنند.
اما ساختارهای تودرتوی قدرت در ایران چنان بههم گره خوردهاند و به یک کلاف سردرگم تبدیل شدهاند که بازکردن آن فقط با رسانه و ابزارهای ارتباطی ممکن نیست. در یک کلام، رسانه چنین باری را نمیتواند بکشد. بگذریم از این که معضلات خود حوزه ارتباطات هم به پیچیدهتر شدن مشکل افزوده است چنانکه برای نمونه، توقیف رسانهها و انحصار تلویزیون و فیلترینگ اینترنت به نارضایتی عمومی دامن زده و انسداد ارتباطات به کاهش بیشتر امنیت انجامیده است.
مشکل بزرگ ایران در حال حاضر در نظام سیاسی ایجاد شده و از آنجا به تمام سطوح اقتصاد و فرهنگ و اجتماع تسری یافته و راهحل آن را هم باید در همان نظام سیاسی یافت و پیاده کرد.
نظام رسانهای در ایران چند پله پایینتر از نظام سیاسی ایستاده است و نهاد روزنامهنگاری هم آنقدر ضعیف نگه داشته شده که در این روزهای مبادا دیگر کاری از آن ساخته نیست. کسانی که روزنامهنگاری حرفهای را به این روز انداختند باید فکر چنین روزهایی را میکردند که نکردند.
اینکه بخواهیم نتایج وخیم سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی حاصل از بحرانهای فراوان و بههم گرهخورده در ایران امروز را با فعالتر شدن چند رسانه دولتی و داغتر شدن تریبونها و ارائه اقناعیتر سخنرانیها حل کنیم، نشان میدهد فهم درستی از رسانه و مخاطب و روزنامهنگاری در کشور و درکی واقعی از خود پدیده ارتباطات ـــ فارغ از جغرافیای آن ـــ نداریم.
راهحل درست این است که بنبستها در سطح نظام سیاسی و قدرتهای اجتماعی اثرگذار بر آن رفع شود که البته یکی از نتایج چنین گشایشی این خواهد بود که انسدادهای ارتباطات در عرصه رسانههای نو و روزنامهنگاری حرفهای برطرف شود. آن موقع است که برداشتن انسدادهای ارتباطی نیز به رفع بیشتر بنبستها در نظام سیاسی کمک خواهد کرد.
راه میانبری وجود ندارد و حل اصولی و اساسی مشکل از ته به سر امکان ندارد.
*♦️یادی از مترجم درگذشته*
محمدتقی غیاثی، مترجم ادبیات فرانسه، درگذشت.
درود بر او که در کنار پژوهش و تدریس، سه کتاب از امیل زولا با کیفیت عالی ترجمه کرد و به یادگار گذاشت، یکی از دیگری خواندنیتر:
? دارایی خانواده روگن
? سهم سگان شکاری
? زمین
یادش گرامی باد.
♦️نهادهای مقوم سانسور
در خلل و فرج نظام رسانهای ایران میتوان نهادهایی را دید که نقش پررنگی در ایجاد و تثبیت و تحکیم سانسور و انحصار بازی میکنند.
برخی از این نهادها در اصل نقش نظارتی و تنظیم مقررات داشتهاند و برخی نیز اساساً اگر نباشند خللی به کنشهای رسانهای وارد نخواهد شد، ایبسا که انحلالشان باعث تسهیل کنش رسانهای نیز بشود.
▫️شاید مهمترین این نهادها عبارت باشند از:
? هیئت نظارت بر مطبوعات
? سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر (ساترا)
? شرکت ارتباطات زیرساخت
? اداره کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
? کمیته تعیین مصادیق محتوای مجرمانه
? شوراهای صدور پروانه نمایش
*♦️لینک آثار برگزیده دومین جایزه انجمن صنفی روزنامهنگاران*یکی از بهترین راههای یادگیری و ارتقای روزنامهنگاری خواندن آثار باکیفیت روزنامهنگاران است.
روز دوم شهریور ۱۴۰۲ آثار برتر و شایسته قدردانی دومین دوره جایزه انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران برگزار شد. خواندن آثار برگزیده این جشنواره میتواند برای علاقهمندان و کارآموزان و دانشجویان روزنامهنگاری مفید باشد.
در ادامه، لینک تمام آثار برگزیده این جایزه ارایه شده است.
*?*آثار برگزیده بخش گزارش مکتوب
?اثر برگزیده**:
«بامداد خمار» | علیرضا غلامی و حسن همایون | روزنامه فرهیختگان
*?آثار شایسته قدردانی:*? از نیلوفر حامدی و الهه محمدی بهدلیل گزارشهای تاثیرگذار در سال ۱۴۰۱ تجلیل به عمل آمد.
«خطر سیاهرود» | فرزانه طهرانی | روزنامه هممیهن
«زخم بیماری یا جراحت طرد» | نسترن فرخه | روزنامه شرق
«سرگردانی در دو سوی میلهها» | الناز محمدی و زهرا جعفرزاده | روزنامه هممیهن
*?*آثار برگزیده بخش مصاحبه مکتوب
?اثر برگزیده**:
«میخواستم خاتمی را با خودم منفجر کنم» | مهدی بیکاوغلی | روزنامه اعتماد
*?آثار شایسته قدردانی:*«تحول پارادایمی عظیم در ذهنیت ایرانی» | محسن آزموده و مرتضی ویسی | روزنامه اعتماد
«شکستن تابوی روایت آزار، مطالبهای که سالها مسکوت مانده بود» | فرشته حبیبی | مجله زنان امروز
«ابتکار: دیگر کسی مرا نماینده حاکمیت نمیداند» | مستوره برادران نصیری | خبرگزاری خبر آنلاین
*?*آثار برگزیده بخش چندرسانهای
?اثر برگزیده**:
«و ما آب شدیم» | هدی هاشمی | شبکه شرق
*?آثار شایسته قدردانی:*«کارآفرینی که ۳۵۰ سال کار کرد» | امیر داداشی | تجارتنیوز
«شن کف رودخانه زایندهرود را کجا میبرید؟» | فرزانه احمدی | عصر ایران
«صدای مرگ مرا میشنوید؟» | فرانک جواهری و ریحانه جولایی | شبکه شرق
«جاده مرگ و انقراض یوزپلنگ ایرانی» | علی رنجبران | روزنامه پیام ما
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year, 1 month ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 9 months ago