?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 8 months, 4 weeks ago
باید از سمت خدا معجزه نازل بشود
تا دلم، باز دلم، باز دلم، دل بشود...
-مهدی ازوج
جدیداً یه خونه خریدن توی هیوستون،
نمیدونم Sims بازی میکردید یا نه، خونهای که خریدن دقیییقا شبیه خونههای سیمزه:)))) عکساشو توی گوشی مامانیم دیدم اگه برام بفرسته اینجا هم میفرستم دور هم فشار بخوریم??
یه وقتایی که خیلی دلتنگ دایی کوچیکه و لیلا میشم، اسمشون رو توی گوگل سرچ میکنم و مقالههایی که نوشتن رو یه نگاه میندازم. چیز زیادی ازشون سر در نمیارم اما حس قشنگیه برام?
یک پشهی موذی به خونمون نفوذ کرده
مبارکِ بدخواهام??
ده دوازده تا از کارها رو انجام دادیم
یار طفلکیم که بیهوش شد ولی من وقتایی که بیش از حد خسته باشم مغزم گیج میشه و بدتر بیخواب میشم
میخواستم برای ناهار کتلت درست کنم چون یاسر دیشب گفته بود هوس کتلت کرده. طبق روال همیشه، مواد رو با هم قاطی کردم و خواستم از توی کابینت آشپزخونه دستکش یکبار مصرف بردارم و بپوشم که ناخونام بهخاطر زردچوبه زرد نشن. در کابینت رو باز کردم و دیدم پاکت دستکشها نیستن. یاسر پاکتشونو برداشته بود و به جاش شویندهها و مایعظرفشویی و مایعدستشویی و اینا رو گذاشته بود اونجا. همه جا رو گشتم ولی پاکت دستکشها رو پیدا نکردم.
حسابی اعصابم خورد شده بود و توی ذهنمم داشتم یه دعوای اساسی با یاسر میکردم سر همین. بهش زنگ زدم و ازش پرسیدم پاکت دستکشا رو کجا گذاشتی؟ گفت احتمالا حواسم نبوده و انداختمش دور، غروب میرم یه بسته جدید میگیرم
گوشیو قطع کردم و دیگه حس میکردم الانه که منفجر شم از عصبانیت. از وقتی عروسی کردیم تا حالا بدون دستکش کتلت درست نکرده بودم، بدم میومد از اینکه دستم به گوشت بخوره و مواد کتلت برن زیر ناخونام. توی دلم گفتم تقصیر منه که میخوام غذای موردعلاقهی تو رو درست کنم. حالا حتما باید شویندهها رو میذاشتی اونجا؟ اصلا چیکار داری که چی باید کجا باشه مردحسابی؟ عصر یه قرار مهم دارم حالا باید با ناخونای زردچوبهای برم اونجا و آبروم بره!
چارهای نبود مجبور بودم با دستم مواد رو ورز بدم. انگشتامو بردم لای مواد کتلت و شروع کردم به ورزدادن. حس میکردم قیافهم کجوکوله شده از این تجربهی جدید ولی برخلاف تصورم اونقدرا هم به نظرم بد نبود. زیر ماهیتابه رو روشن کردم و دونهدونه کتلت ها رو با انگشتام آماده میکردم و یواش میذاشتم توی روغن که سرخ شن.
کمکم داشت خوشم میومد از اینکه بدون دستکش کتلتها رو آماده میکردم. حس کردم کتلتها دارن شبیه کتلتهای مامان میشن، خوشرنگ تر و خوشبوتر از قبل. دیگه اخم و غرزدنی درکار نبود به جاش یه لبخند بزرگ اومده بود رولبام چون احساس میکردم یکعالمه عشق و محبت داره از دستام و نوک انگشتام به غذا منتقل میشه.
دستمو بو کردم، بوی زندگی میداد✨
دیشبم زود خوابید و من دیرتر خوابیدم چراغا رو که خاموش کردم یه لحظه بیدار شد و بهم گفت شاخِ شمشادِ من??و دوباره خوابید
بلند باهاش بخون
"دنیا وفا ندارد ای نور هر دو دیده"
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 8 months, 4 weeks ago