?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 5 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 8 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 4 months ago
در فضیلت والدکُشی
#محمد_موسوی_عقیقی
پدرکُشی (Patricide) به معنای مَجاز و معنویاش و به طور کلی «والدکُشی» یعنی تصمیم یا رفتاری انتخابی و هنجاری که برخلاف منشها، باورها و مسلکهای والدین باشد و این در نگاه من، حداقل مطابق شواهد دینی، واجد فضیلت است.
فرض کنید مردان یا زنان نسل به نسل باورهای خود را، همچون میراثی به مانند کاخ و کوخ، از والدین خود گرفته باشند. این باورِ ارثی، در مقابل مردان یا زنانی که فکر مستقلی دارند و فارغ از درستی یا نادرستی فکر برای آن کتاب خواندهاند، اندیشیدهاند و تأمل کردهاند چه وضعیتی دارد؟ از نظر شما کدام یک از این دو، دارای فضیلتاند؟
بگذارید مثالی بزنم؛ «الف» باور دارد که دروغ گفتن بیاخلاقی است اما اگر از او دلیل بخواهید نمیتواند باور را خود را موجه نشان دهد؛ از سوی دیگر «ب» همین باور را دارد و در عین حال میتواند دلایل و مستندات باور خود را توضیح دهد هرچند اگر نتواند آن را موجه نشان دهد. حال باور متضمن اندیشه و تأمل، تفاوتی با باور ارثی ندارد؟ همین را به مثالهای مهمتر و بهتر ربط بدهید. به عنوان مثال؛ «الف» باور دارد دین یا آیینی که دارد «بهترین» است اما نمیتواند با دلایل و مستندات همان دین و آیین یا تفکر و تأملی که خود کرده، آن را موجه نشان دهد، در مقابل «ب» دین و آیین دیگری دارد، ادعای بهترین هم نمیکند، اما میتواند با دلایل و مستندات همان دین و آیین یا تفکر و تأملی که خود داشته، آن را موجه نشان دهد.
پس به عبارتی میتوان یک پرسش کلی مطرح کرد، اینکه باورِ ارثیِ بدون تفکر فضیلت است یا باوری که همراه با تفکر و تأمل باشد؟ اگر فضیلت «اندیشیدن» در مقابل «بیاندیشگی» را بپذیریم، طبیعتاً خواهیم پذیرفت که باور همراه با تفکر و تأمل در مقابل باور ارثی، فضیلت است.
به لحاظ دینی هم چنین است. قرآن در آیهی ۳۶ سورهی نساء به صراحت بیان کرده نباید از چیزی که «دانش و آگاهی» به آن نداریم، پیروی کنیم و حتی مطابق آیهی ۳۶ سورهی یونس از «گمان، تردید و ظن» را هم دستیاب به «حقیقت» نمیداند. از همین رو در آیهی ۱۸ سورهی زمر توصیه کرده نخست سخنان، باورها، ایدهها و نظرات را بشنوید، تأمل کنید و سپس بهترین آن را بپذیرید. قرآن در آیهی ۱۷۰ سورهی بقره یکی از رذیلتهای اخلاقی را پیروی از پدران یا همان باورهای ارثی میداند: «أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا». در روایتی هم بیان شده که «اندیشیدن پیش از عمل کردن» فضیلت است. (مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۳۰۸)
مطابق بیان امام علی بن أبیطالب نه پدر و مادر خونی، بلکه اندیشیدن پدر و مادر نیکی است: «فإنَّ التَّفَكُّرَ أبو كُلِّ خَيرٍ و اُمُّهُ» (تنبیه الخواطر، ج۱، ص۵۲) و پیروی باوری از پدران و مادران از خصوصیات شیطان است. (بحارالأنوار، ج۲۴، ص۳۸۰) حال اگر مطابق روایتی اندیشیدن «عبادت» باشد (بحارالأنوار، ج۶۸، ص۳۲۴)، مناسکِ عبادی بر اساس تفکر فضیلت است یا باورهای ارثی و نسلی؟
محمد بن یعقوب کلینی در کتاب خود الکافی، بخشی را به روایات پیرامون «عقل و جهل» اختصاص داده که ۳۴ روایت دارد. از مجموع این روایات به دست میآید که فضیلت تعقل، تفکر و تأمل شوخی و تعارف نیست. پس چرا و چگونه در جامعهی ما، اینقدر دین، آیین و باورِ ارثی و نسلی مهم است و اگر کسی خارج از آن فکر کند، تصمیمِ بههنجاری بگیرد و عمل نماید، هرچند که بهواقع اشتباه باشد، توبیخ میشود؟
? فکرکهایمن|موسوی عقیقی|@fekr_rak
شوخی با نامحرم یا تعرض؟
#محمد_موسوی_عقیقی
قطبالدین راوندی (متوفای ۵۷۳ قمری) روایتی را بدون سند از أبیبصیر أسدی (متوفای ۱۵۰ قمری) نقل کرده است که به نزد امام محمدباقر آمده و رفتاری از خود را با زنی توضیح میدهد. أبیبصیر مفتی، محدث معروف شیعه و از اصحاب اجماع است.(عدة الأصول، ج۱، ص۳۸۴) نقل راوندی چنین است:
متن روایت: «مَا رُوِيَ عَنْ أَبِيبَصِيرٍ قَالَ: كُنْتُ أُقْرِئُ اِمْرَأَةً اَلْقُرْآنَ بِالْكُوفَةِ فَمَازَحْتُهَا بِشَيْءٍ فَلَمَّا دَخَلْتُ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ عَاتَبَنِي وَ قَالَ مَنِ اِرْتَكَبَ اَلذَّنْبَ فِي اَلْخَلاَءِ لَمْ يَعْبَأِ اَللَّهُ بِهِ أَيَّ شَيْءٍ قُلْتَ لِلْمَرْأَةِ فَغَطَّيْتُ وَجْهِي حَيَاءً وَ تُبْتُ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ لاَ تَعُدْ».(الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۵۹۴)
ترجمهی روایت: «أبوبصير مىگويد: در كوفه به زنى قرآن مىآموختم كه با او مزاح كردم. وقتى خدمت امام محمدباقر رسيدم، مرا توبيخ كرد و فرمود: هر كس در خلوت، مرتكب گناه شود، خداوند به او توجه نمىكند. تو به آن زن چه گفتى؟ از حيا و خجالت، صورتم را پوشاندم و توبه كردم. پس حضرت فرمود: ديگر چنين كارى نكن».(جلوههای اعجاز معصومین، ج۱، ص۴۳۲)
در توضیح این روایت، بیان شده که دلالت بر حرام بودن شوخی مرد و زن نامحرم دارد.(خارج فقه، باقر ایروانی، ۱۴۴۵/۰۶/۱۶)
اما فقیهان در شناخت دلالت این روایت، کمکاری کرده یا به خطا رفتهاند. در خودِ همین روایت بیان شده «مَنِ اِرْتَكَبَ اَلذَّنْبَ فِي اَلْخَلاَءِ لَمْ يَعْبَأِ اَللَّهُ بِهِ أَيَّ شَيْءٍ». اگر «فَمَازَحْتُهَا» به معنای شوخی کردن، ارتکاب گناه تلقی شود (اِرْتَكَبَ اَلذَّنْبَ) و فقیهان صرف شوخی را حرام بدانند، روایت قید «در خلوت» دارد: «اَلذَّنْبَ فِي اَلْخَلاَءِ». پس با این قید چنین نیست که هر نوع شوخیای حرام باشد، بلکه شوخی حرام آن است که مرد و زن در خلوت و تنها باشند. با این حال اگر شوخی عادی و به مثال یک لطیفه، جوک یا شعری طنز اما هنجار باشد، چه تفاوتی میان تنها بودن یا نبودن است؟ از این رو «اَلذَّنْبَ فِي اَلْخَلاَءِ» شوخیِ خاصی محسوب میشده است.
قرینه برای این توضیح، نخست شرمی است که أبیبصیر را در برمیگیرد، در پاسخ به سؤال امام که میگوید به آن زن چه گفتی ساکت شده و از خجالت روی خود را میپوشاند: «قُلْتَ لِلْمَرْأَةِ فَغَطَّيْتُ وَجْهِي حَيَاءً». اگر یک لطیفه ساده و هنجار بوده، هرچند که در خلوت مرد و زن حرام باشد، دیگر روی پوشاندن ندارد؛ پس شوخیِ صحابهی امام، ساده و هنجار نبوده است. دوم اینکه ظاهراً میان «قُلْتَ لِلْمَرْأَةِ» و «فَغَطَّيْتُ وَجْهِي حَيَاءً» کلماتی حذف شده است.
محمد بن عمر کشی (متوفای ۳۴۰ قمری) پیش از راوندی این روایت را با سند نقل کرده است. او دارای کتابی رجالی به نام «معرفة الناقلین عن الائمة الصادقین» بوده که أبوجعفر طوسی (متوفای ۴۶۰ قمری) آن را خلاصه کرده و ناماش را «اختیار معرفة الرجال» نهاده است.(أعیان الشیعه، ج۱۰، ص۲۷) روایت کشی چنین است:
متن روایت: «حَمدَوَيهِ وَ إِبرَاهِيمُ، قَالَ حَدَّثَنَا اَلْعُبَيدِيُّ، عَن حَمَّادِ بنِ عِيسَى، عَنِ اَلْحُسَينِ بنِ مُختَارٍ، عَن أَبِي بَصِيرٍ، قَالَ: كُنْتُ أُقْرِئُ اِمرَأَةً كُنْتُ أُعَلِّمُهَا اَلْقُرْآنَ، قَالَ، فَمَازَحتُهَا بِشَيْءٍ، قَالَ، فَقَدِمْتُ عَلَى أَبِي جَعفَرٍ، قَالَ، فَقَالَ لِي: يَا أَبَا بَصِيرٍ أَيَّ شَيْءٍ قُلْتَ لِلْمَرأَةِ قَالَ قُلْتُ بِيَدِي هَكَذَا، وَ غَطَّى وَجهَهُ، قَالَ، فَقَالَ لِي لاَ تَعُودَنَّ إِلَيهَا».(رجال الکشی، ج۱، ص۱۷۳)
ترجمهی روایت: «أبیبصیر نقل میکند که من به زنی قرآن میآموختم، با او شوخیای کردم، نزد أبیجعفر رفتم و با او در میان گذاشتم؛ به من گفت: أبیبصیر، به آن زن چه گفتی؟ جواب دادم: دستانام با او چنین سخن گفتند (پس نشان داد) و صورت خود را پوشاندم. امام گفت: دیگر نزد آن زن نرو».
این نقل در پذیرفتن، به نقل راوندی اولویت دارد، زیرا اولاً تقدم زمانیِ نقل با سندِ کشی در مقابل تأخر زمانیِ نقل بدون سندِ راوندی مطرح بوده و ثانیاً حدیثشناسانی نیز نقل کشی را معیار بررسی وثاقت أبیبصیر قرار دادهاند.(مجمع الرجال، ج۵، ص۸۵؛ قاموس الرجال، ج۱۱، ص۲۰)
درنتیجه روایتی که کشی نقل کرده، در این که کار أبیبصیر صرف شوخی نبوده و به نوعی تعرض به حساب میآمده، صریح است.
قباحت رفتاری أبیبصیر در این نقل چنان روشن بوده که شیخ حرعاملی وقتی این روایت را از کشی نقل میکند، «قُلْتُ بِيَدِي هَكَذا» را حذف کرده است: «قُلتَ لِلمَرْأَةِ (فَغَطَّيتُ وَجهِي)».(وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۱۹۸) هرچند سعی شده این رفتار را توجیه و آن را به «عملی که نمیدانیم حرام بوده یا نه» تعبیر کنند(معجم رجال الحدیث، ج۱۵، ص۱۵۳)، زیرا خارج از این توجیه، نقل کشی وثاقت روایی أبیبصیر را مخدوش میکند.
? فکرکهایمن|موسوی عقیقی|@fekr_rak
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 5 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 8 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 4 months ago