?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 9 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 11 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 7 months, 2 weeks ago
🔰نکته ۲۲۸:
⭕️تفکّرِ اهل منطق و فلسفه در ساحتِ ذهن است ولی تفکّر اهل سلوک و عرفان در ساحت قلب!
⭕️آن تفکّری که از هفتاد سال عبادت برتر است همان تفکّر در ساحت قلب است نه ساحتِ ذهن!
⭕️تفکّر در ساحت ذهن فرآیندی است از کنار هم چیدن معلومات برای حلّ مجهولات اما تفکّر در ساحت قلب، همانا تصفیهی دل و خالی ساختن آن از اَغیار و انتظار کشیدن برای دریافت فیض از خداوند متعال با حفظ حال حضور و توجّه و غفلت زدایی است!
⭕️تفکّر قلبی زایندهی ظرافت بوده و صاحب چنین تفکّری از زمرهی ظُرَفاء محسوب میشود!
⭕️پیشنیازِ بایستهی تفکّر قلبی، ورود به ساحت قلب و فعّال شدن آن است؛ کسی که ساحت قلبش فعّال نگشته و صاحب قلب نشده از چنین تفکّری بیبهره است!
⭕️قویترین و سریعترین راهِ فعّال شدن ساحت قلب و جوششِ آن، عاشق شدن است!
عشق مستقیماً روی قلب اثر گذاشته و سبب روشن شدن و تقویت آن میگردد!
لذا متفکّران حقیقی، عاشقانند که اهل ظرافتند؛ فافهم!
✏️سینا رستم زاده
🔰نکته ۲۲۷:
💠ولایت، کوره آتشی است که ناخالصیها را از خالصیها جدا میسازد!
لذا افراد با نزدیک شدن به صاحبان ولایت، چهره واقعی خود را نمایان ساخته و باطنشان آشکار میگردد!
خوبان خوبیشان را نمایان میکنند و بَدان بدیشان را به منصه ظهور میرسانند!
یکی بسان سلمان به محضر صاحبان ولایت مشرّف میشود و "منّا اهل البیت" میگردد و دیگری با پیامبری که برادر زاده اوست مواجه گشته و ابوجهل میشود!
💠لذا صاحب ولایت کبری "قسیم الجنّة و النار" است چرا که بهشتیان و جهنمیان بر مدار اوست که بهشتی یا جهنمی بودن خودشان را نمایان میسازند!
💠اولیاء جزئی و مقید که پیروان حقیقی اولیاء کلی و مطلقند نیز چنین حکمی دارند، یعنی بسان کوره آتش، باطن افراد نزد ایشان آشکار گشته و خالص از ناخالص جدا میگردد!
چه اینکه اولیاء حق متعال مظهر قرآنند که سبب هدایت بعضی و سبب ضلالت برخی دیگر است!
💠بنابراین نزدیک شدن به اولیاء خدا در عین حال که برکات بسیاری دارد، عواقبی نیز دارد و خالی از ریسک نمیباشد _چنانکه محیی الدین بن عربی نیز مجالست و همنشینی با اولیاء را خطرناک دانسته_ چرا که فرد با نزدیکی به اولیاء، آن واقعیت پنهان خودش را نمایان ساخته و معلوم میگردد که در شکم مادرش سعادتمند بوده یا از اهل شقاوت و بدبختی که "السعید مَن سَعدَ فی بطن امّه و الشقیّ مَن شَقِیَ فی بطن امّه"!
فافهم و تامّل؛عَسی اَن یُرشدَکَ الله تبارک و تعالی!
✏️سینا رستم زاده
🔰نکته ۲۲٦:
⚡️اگر عَبد دوستدارِ ذاتِ خدا باشد و در بندِ اسماء و صفات و کمالات وی نباشد و در داشتههای خدا طمع نکرده باشد، خداوند نیز دوستدارِ ذاتِ عَبد خواهد بود و در بندِ اَعمال و کردارِ وی نخواهد بود!
⚡️لذا عاشقانِ ذات حق، حساب و کتاب ندارند و به غیر حساب وارد بهشت ذات میگردند:
وَ مَا تُجْزَوْنَ إِلاَّ مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ؛
إِلاَّ عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ!
پس جزاء مخلَصین در برابر عملشان نیست چرا که خداوند متعال اصلاً به عمل مخلصین کاری ندارد بلکه ذاتِ ایشان محبوبِ اوست!
⚡️تعامل خداوند با بنده، آینهی تعامل بنده با خداوند است!
اگر بنده اهل حساب و کتاب با خدا باشد، خدا نیز اهل حساب و کتاب با بنده خواهد بود و اگر بنده خدا را بیحساب و کتاب دوست داشته باشد، خدا نیز بیحساب و کتاب دوستش خواهد داشت!
⚡️چنین بندهای همان است که اگر خدا به آتشش هم بیفکند، فریاد بر میاورد که "دوستت دارم" !
مگر نشنیدی رکن شریعت و پیر طریقت و کُنه حقیقت علی بن ابی طالب علیهماالسلام به خدایش عرضه داشت:
"لو ادخلتنی النار اَعلمتُ اهلها اَنّی اُحِبُّک"
که خدایا اگر در آتشم اندازی به اهل آتش اعلام خواهم کرد که "دوستت دارم" !
✏️سینا رستم زاده
?نکته ٢١٥:
[گوشهای از درس شرح مقالات شمس]
?جناب شمس تبریزی میفرماید: کسانی که نزد من می آیند برای صحبت و تربیت و مراودات سلوکی ، اول از آنها سوال میپرسم و می گویم : آمدی با من حرف بزنی یا آمدی حرف گوش بدهی ؟ آمدی مطلبی را افاده کنی یا استفاده کنی ؟
آمدهای مرا مطلبی بیاموزی یا خود از من مطلبی یاد بگیری ؟ میگوید اگر آن شخص به من بگوید که من آمده ام صحبت کنم ، آمده ام سخنرانی کنم برای تو ، من سه شبانه روز میشنوم و گوش میکنم ، جای دیگر می گوید دست بر چانه میگذارم و گوش میکنم ؛ می گوید من چیزی نمی گویم مگر اینکه خودش خسته شود و برود .
?اما اگر برای حرف شنیدن آمده ، آنجا تازه من شروع می کنم و حرف میزنم . این اجمال مطلب اما تفصیل مطلب چیست ؟
ببینید وقتی ما به عنوان طالب راه خدا و سالک طریق دوست و فنا به محضر ولیّی از اولیاء ، راهنمایی از راهنمایان طریق دوست می رویم ، باید برای استفاده برویم ، باید برویم و این صفحه جان خود را خالی کنیم تا او بر صفحه جان ما بنویسد و در وجود ما معارف و اسرار و حِکَم را بنویسد و انوار را بر قلب ما بتاباند ، نه اینکه برویم نزد او و اظهار فضل کنیم و از دانستههای خود بگوییم ، از مبانی خود بگوییم .
خب عزیز من! تو که خود سخنوری چرا می روی نزد شیخ ؟! مولانا اولین باری که پیش شمس رفت ، شمس به او گفت : تو خودت استاد هستی ، فقیه هستی ، مفتی شهر هستی و سالک تربیت میکنی ؛ گفت : شیخی و سری ، پیشرو و راهبری و به درد ما نمیخوری . مولانا هم گفت :
شیخ نیَم ، پیش نیَم ، عشق تو را بنده شدم
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم
?غرض اینکه اگر نزد کسی میرویم ، مبانی خود را نزد او نبریم ، این مبانی ما بر باد است . قبل از وصول به ولی الهی هرچه یاد گرفتهای ، آموخته ای ، مقدمه بوده است ، اوهام و خیالات بوده است اما اوهام و خیالات مفیدی بوده است و برای تو لازم بوده است و باید آنها را طی میکردی . اما حالا که رفتی پیش خضر ، دیگر این حرف که "من خودم مبنا دارم" و امثال آن را با خود نبر ، خب اگر مبنا داری نیا ، برو و به مبانی خودت عمل کن .
اگر مبانی تو مولّد نتیجه بود ، اینجا چرا آمدی ؟ اگر از دانستههای خود راضی بودی ، چرا سراغ شیخ آمدی ؟
لذا شمس میگوید اگر آمدی که حرف بزنی و با من بحث کنی ، من اهل بحث نیستم ، تو حرف بزن و من گوش میکنم .
بگو عرفان این است ، خدا این است ، شما اینجا اشتباه میکنید ، آنجا اشتباه میکنید ، هرآنچه می خواهی بگو ، هیچ مشکلی ندارد!
هر که خواهد گو بیا و هر چه خواهد گو بگو
کِبر و ناز و حاجِب و دربان بدین درگاه نیست
ولی اگر برای استفاده و پیشرفت آمدی ، حداقل یک مدتی فقط گوش کن ، گوش هم که میکنی اینطورنباشد که برای نقد و بررسی گوش کنی ، این روش در طریق علم آموزی و منطق و حوزه و دانشگاه خوب است . به قول بوعلی آدم هر حرفی را که می شنود بدون دلیل رد و قبول نکند ، خب این برای "بوعلی چی" هاست .
?سالکان طریق عشق اینگونه نیستند که برای نقد و انتقاد بشنوند ، اینها به دنبال نقد جان خود هستند ، بلکه خدا را نقد میخواهند . لذا اگر میشنوی معارف را با جان خالی گوش کن . اصلاً نگو گوش کنم و با دادهها و دیتاهای سابق ذهن خودم تحلیل کنم ؛ حالا به من نگو که خب اینکه میشود تقلید !
خلق را تقلیدشان بر باد داد
ای دو صد لعنت بر این تقلید باد
نه عزیزم ،ما هم اینها را بلدیم اما نمی گوییم تقلید کن، بلکه مدتی رد و انکار نکن و منافذ جانت را باز و آزاد بگذار و فقط بشنو!
بشنو از نی چون حکایت میکند...!
اگر سخنی حاملِ روح باشد بر جان تو خواهد نشست ، اگر هم نباشد یا حوالهات نباشد خود به خود و اتوماتیک وارحذف خواهی شد و فاصله خواهی گرفت!
پس به نزد خضر که رسیدی به جای قیل و قال فقط بِشنو که وادی خدمت و ارادت، وادیِ سخنرانی و حرف زدن نیست بلکه وادی شنیدن و اطاعت است!
✏️سینا رستم زاده
?نکته ۲۱۴:
?انسان تا چیزی را عیاناً ندیده و درکِ شهودی از آن نداشته باشد، هرچه درباره آن سخن بگوید محصولِ ذهن و وهم خودش است نه حقیقتِ آن چیز!
?پس آنهایی که از خدا حرف میزنند ولی خدا را ندیدهاند در حقیقت از خدای ذهنی سخن میگویند نه از خدای واقعی و همچنین کسانی که درباره قطب اعظم حضرت بقیت الله عج سخن میگویند ولی تا به حال درک شهودی عینی از آن حضرت نداشتهاند!
?بیشتر گزارههای عالمان و پژوهشگران دینی از سنخ ذهنیات و وهمیات است و انسان عاقل را سزاوار نیست که بر سر تقلید از ذهنیات دیگران با این و آن درگیر شود؛فافهم!
✏️سینا رستم زاده
?نکته ۲۱۳:
?قوّتِ معرفت، انسان را از استغراق[غرق شدن] در معصیت باز میدارد!
⬅️پس اشتغال به گناه، ناشی از ضعف معرفت است!
?"مَن عَرَفَ الله حقَّ معرفته لَم یعصِه" که هرکس خدا را شناخت او را عصیان نکرد!
⬅️بنابراین اعظم طرقِ دوری از گناه، تقویتِ معرفت نسبت به حق متعال است؛فافهم!
✏️سینا رستم زاده
?نکته ۱۸۸: ?گاهی نوری که انسان از معاشرت و مصاحبت با نماز شبخوانها به دست میاورد،از نوری که از نماز شب خواندن خودش به دست میاورد بهتر و بیشتر است! ?چنانکه گاهی تاریکی و ظلمتی که آدمی از معاشرت و معیّت با زناکاران کسب میکند، از ظلمتی که از عمل زنای خود…
?نکته ۱۸۸:
?گاهی نوری که انسان از معاشرت و مصاحبت با نماز شبخوانها به دست میاورد،از نوری که از نماز شب خواندن خودش به دست میاورد بهتر و بیشتر است!
?چنانکه گاهی تاریکی و ظلمتی که آدمی از معاشرت و معیّت با زناکاران کسب میکند،
از ظلمتی که از عمل زنای خود به دست میاورد بدتر و بیشتر است!
?اساساً مهمترین عامل در کسب نور و ظلمت معیّت و اتصال به اهل نور و ظلمت است؛و هذا سرّ مِن اسرار الله!
راز شفاعت و توسل و زیارت و...در مکتب شیعه را باید در همین معنا جُست!
✏️سینا رستم زاده
?نکته ۱۸۷:
?شنیدهام که برخی در زمان ما کتاب نوشتهاند و چهل قاعده در عشق را از زبان شمس تبریز بیان کرده اند!
دیگرانی نیز کتابها نوشته و سخنها رانده و نکتهها پراکندهاند تا پیرامون اصول و قواعد عشق مطالبی بیان کنند!
?ای عزیز،
بدان جملگی کسانی که سعی کرده عشق را به زنجیر قواعد و قوانین بکشند به بیراهه رفتهاند؛
که عشق را از اساس،قانونی نیست!
?عشق اگر تحت ضوابط و قوانین میرفت که دیگر عشق نبود،عقل بود!
و عقل کجا و عشق کجا...؟!
که صد هزار عاقل را یارای آن نیست که غبار نعلین عاشق توتیای چشم کنند!
?ای عزیز،
اگر در پی شناختِ عشقی،
و دنبال حد و ماهیت برای آن میگردی،
بگذار برایت تعریفَش کنم:
"عشق،عشق است"
والسلام...
?تا آتش عشق بر جانت نیفتاده،
نمیفهمی که "عشق،عشق است"یعنی چه؟!
اگر هم افتاده که همسفر مایی و تو را به تعریف احتیاج نیست!
آه از حرارت سوزانِ آهِ عشّاق،
که جمیع حدود و قیود را سوزانده و تمام ماهیات و ضوابط را محو کرده و جز آتش چیزی باقی نگذارده است...!
?اگر عاشقی،
خدایت دوام عشق و شدّت حرارتت بخشد،
و اگر عاقلی،
خدایت عقلت را گرفته و جانت را بسوزاند ان شاءالله!
✏️سینا رستم زاده
?نکته ۱۸٦:
?"فَإِذَا جَاءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُوا لَنَا هَٰذِهِ ۖ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَطَّيَّرُوا بِمُوسَىٰ وَمَنْ مَعَهُ ۗ أَلَا إِنَّمَا طَائِرُهُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ"
(۱۳۱ اعراف)
پس هنگامی که رفاه و نعمت به آنان روی می کرد، می گفتند: این به سبب [شایستگیِ] خود ماست، و چون گزند و آسیبی به آنان می رسید، به موسی و همراهانش فال بد می زدند؛ آگاه باشید که [سررشته و] علت شومی و نحوست فرعونیان [که عکس العمل زشتی های خود آنان است] نزد خداست، ولی بیشترشان نمی دانند.
?بنی اسرائیل علت نکبتها و رنجها و بلاهایی که بر زندگیشان نازل میشد را شومیِ موسی و پیروان او و دین و آیین او میدانستند؛
و خوشیها و پیشرفتها و شادمانیها را معلولِ شایستگی و تلاش و کوشش خود میدیدند،
به عبارت ساده تر:
خوبیها را از خود و بدیها را از خدا میدانستند!
?متاسفانه بسیاری از ما انسانها گرفتار این صفت بنی اسرائیلی هستیم ولی خبر نداریم!
یعنی موفقیتها و پیشرفتهایمان را به طور قطعی معلول تلاش و کوشش و شایستگیهای خود میبینیم و مثلا وقتی پولدار میشویم میگوییم:
خب سالها درس خوانده ام و دکتری گرفته ام و زحمت کشیدهام یا تجارت کرده و کوشش کردهام و...
و اما وقتی با شکستها و ناکامیها مواجه میشویم یا بلایی دامنگیرمان میشود،
فوراً دنبال عوامل بیرونی_خواه بشری خواه الهی_ هستیم و یا فلان و فلان را مقصر میبینیم یا خدا را و میافتیم به جان این و آن یا شروع میکنیم نق زدن به خدا و اولیاء خدا که این چه وضعی است و...!؟!
?حال آنکه هیچ نکبت و بلایی به آدمی نمیرسد مگر اینکه آن نکبت و بلا را یا با خودش از جهانهای پیشین آورده یا در این جهان برای خود ساخته و نباید به دنبال مقصّر،این طرف و آن طرف برود...!
فافهم و تامَّل!
✏️سینا رستم زاده
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 9 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 11 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 7 months, 2 weeks ago