گنجینه‌ی کتاب

Description
? ? ☕️ ? ?

یک فنجان چای
موسیقی ملایم
اینترنت لاک پشتی
و گنجینه ی کتاب

ارتباط با ادمین
@Tohidlou


اینستاگرام
instagram.com/mtohidlou
محمد توحیدلو

مارا به دست اهلش بسپارید!
Advertising
We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 1 week, 1 day ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 2 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 months ago

2 months ago

من به گندیدن جراحتی که در پهلویم هست فکر می‌کنم.
به گلوله‌ای که آن‌جا را درید.
به خنکی غریب و نابهنگام و ضربهٔ ابتدایی که یکباره در درونم تبدیل شد به تودهٔ آتشین.
به حفره‌ای که در طرف دیگر پهلویم باز شد و خون داغ که از پشتم با تقلا بیرون زد.
به تفنگی که شلیک کرد.
به ماشه‌ای که کشیده شد.
به چشمی که مرا زیر نظر داشت.
به چشم‌های آن کسی که فرمان آتش داد.

#اعمال_انسانی
#هان_کانگ
#ترجمه‌ی_علی_قانع

?

https://T.Me/Ganjine_Ketab
---------------------------------------------
? ? ☕️ ? ?

? ما را به دستِ اهلش بسپارید!

#گنجینه_ی_کتاب
---------------------------------------------

2 months, 1 week ago

بنیادگرایی در مقیاس کوچک و در کل جامعه چه شکلی می‌یابد؟

پروژه بنیادگرایی دو نسخه دارد. در نسخه اول، بنیادگرایان تلاش می‌کنند کل جامعه را تحت سلطه درآورند و کیش خودشان را بر آن تحمیل کنند. به عبارت دیگر، آنها در پی این هستند که کیش بنیادگرایی را برای همه‌ی افراد جامعه به واقعیت بدیهی تبدیل کنند. در نسخه دوم، بنیادگرایان دست از تلاش برای تحمیل کیش خودشان بر دیگران برمی‌دارند- اما همچنان سعی می‌کنند تا بدیهیت کیش بنیادگرایی را در اجتماع کوچک‌تری تثبیت کنند.
نسخه اول پروژه‌ی بنیادگرایی را مدل « بازپس‌گیری» می‌نامیم. این واژه را اولین‌بار مسیحیان برای «بازپس‌گیری» اسپانیا از دست مسلمانان مورد استفاده قرار دادند. بعدها این واژه را بار دیگر در قالبی مرتبط‌تر با بحث کنونی در دهه ۱۹۳۰ فرانسیسکو فرانکو و حامیانش در جنگ داخلی اسپانیا به کار بردند. این بار اسپانیا قرار بود نه از سلطه‌ی اسلام بلکه از سلطه‌ی کمونیسم، الحاد، و همه‌ی اعوجاجات عصر جدید آزاد شود. فرانکو مدعی بود این امر منجر به احیای «دوران طلایی اسپانیا» می‌شود. دورانی خیالی که در آن جامعه «یکپارچه کاتولیک» و اصالتاً اسپانیایی بود.
برای اینکه مدل بازپس‌گیری بختی برای موفقیت داشته باشد، بنیادگرایان باید از نظارتی کامل یا نسبتاً کامل بر همه‌ی ارتباطاتی برخوردار می‌بودند که ممکن بود جهان‌بینی آن‌ها را نابود کند. به بیانی دیگر، نیروهای نسبی‌ساز مدرنیته باید از جامعه دور نگهداشته می‌شدند. این امر مستلزم یک پیش‌شرط نهادی بود- یعنی ایجاد و حفظ یک دولت توتالیتر.

#اعتقاد_بدون_تعصب
#پيتر_برگر
#آنتون_زايدرولد
#محمود_حبيبى

?

https://T.Me/Ganjine_Ketab
---------------------------------------------
? ? ☕️ ? ?

? ما را به دستِ اهلش بسپارید!

#گنجینه_ی_کتاب
---------------------------------------------

2 months, 1 week ago

وقتی چیزی را حس می‌کنیم، شاید فکری هم همراهش باشد؛ اما این فکر همان حس نیست. ما حس را حس می‌کنیم و فکر را فکر می‌کنیم. آدم ممکن است بعداً به درد خود یا گرسنگی و لذت خود فکر کند چنان که شما الساعه دارید این کار را می‌کنید یعنی دارید به این حس‌ها فکر می‌کنید. اما احتمالاً حس درد یا گرسنگی یا لذت ناشی از فکر کردن به این‌ها نیست. اگر درد دارید به خاطر این است که واقعاً احساس درد می‌کنید نه به خاطر اینکه به آن فکر می‌کنید. دردها دردآورند؛ فکرها نه.
اینطور نیست؟

#پرسیدن_مهم_تر_از_پاسخ_دادن_است
#دنیل_کلاک
#ریموند_مارتین
#حمیده_بحرینی

?

https://T.Me/Ganjine_Ketab
---------------------------------------------
? ? ☕️ ? ?

? ما را به دستِ اهلش بسپارید!

#گنجینه_ی_کتاب
---------------------------------------------

2 months, 1 week ago

برای درک تفاوت بین سنت‌گرایی و بنیادگرایی، صحنه‌ای از قرن نوزدهم بحث را بازتر می‌کند؛ ناپلئون سوم همراه با ملکه اوژنی برای دیداری رسمی در انگلستان به سر می‌بردند. اوژنی را (که خاستگاهش اشرافی نبود) به دعوت ملکه ویکتوریا به یک اوپرا می‌برند. هر دو زن بسیار جوان بودند و مَنشی اشرافی داشتند. اوژنیِ میهمان قبل از همه وارد جایگاه سلطنتی می‌شود. او با وقار به احساسات مردم پاسخ می‌دهد و با وقار به صندلی پشت سر خود نگاه می‌کند و سپس با وقار روی آن می‌نشیند. وقار ویکتوریا نیز کمتر از او نبود، اما یک تفاوت جالب بین آنها وجود داشت: او به پشت سرش نگاه نکرد؛ او می‌دانست که صندلی آنجاست. کسی که عمیقاً ریشه در یک سنت دارد، وجود «صندلی» را بدیهی می‌داند و بدون تأمل روی آن می‌نشیند. اما یک بنیادگرا دیگر وجود «صندلی» را بدیهی نمی‌داند؛ او باید بر وجود داشتنِ صندلی در آنجا تأکید کند و این امر مستلزم تأمل و تصمیم‌گیری است. بنابراین، سنت‌گرا خیالش از بابت جهان‌بینی‌اش راحت است و با کسانی که هیچ اشتراکی در این جهان‌بینی ندارند، کاملاً تسامح دارد- آنها از نظر او فقط ولنگارهای بیچاره‌ای هستند که بدیهیات را انکار می‌کنند.
از نظر بنیادگرایان، این دیگران، تهدیدی جدی علیه قطعیتی هستند که به سختی به دست آمده است؛ پس آنها را باید به آیین خود درآورد یا منزوی کرد یا درنهایت اخراج یا «نابود» کرد.
مشخصه‌ی آخر مبتنی بر دو مشخصه‌ی اول است: بنیادگرایی تلاشی برای احیای بدیهیتِ یک سنت است، عموماً نوعی بازگشت به گذشته‌ی طلایی(واقعی یا خیالی) آن سنت تلقی می‌شود. این تلقی، توهم محسوب می‌شود. شرایط طلایی را نمی‌توان احیا کرد و از این رو پروژه‌ی بنیادگرایی ذاتاً آسیب‌پذیر است، پس باید مدام از آن پروژه دفاع کرد و آن را تقویت کرد و این کاری است که اغلب با نوعی یقینِ ستیزه‌جویانه انجام می‌شود.

#اعتقاد_بدون_تعصب
#پيتر_برگر
#آنتون_زايدرولد
#محمود_حبيبى

?

https://T.Me/Ganjine_Ketab
---------------------------------------------
? ? ☕️ ? ?

? ما را به دستِ اهلش بسپارید!

#گنجینه_ی_کتاب
---------------------------------------------

2 months, 1 week ago

هر قدر یک بنیادگرا سعی کند این خاطره را در ذهنش سرکوب کند که موضعش، موضعی است که انتخاب کرده، این مسئله در یادش خواهد ماند، همینطور علم به اینکه هر انتخابی اصولاً برگشت‌پذیر است.
واضح است که نسبی‌گرایی و بنیادگرایی دو روی یک سکه هستند. هر دوی آنها پدیده‌هایی عمیقاً مدرن و هر دو واکنش‌هایی به نیروی نسبی‌ساز مدرنیته هستند.
نسبی‌گرا آن را با آغوش باز می‌پذیرد، بنیادگرا آن را رد می‌کند، اما هر دوی آنها دارای اشتراکاتی هستند که به مراتب بیشتر از اشتراکات هر کدام از آنها با سنت‌گرایان حقیقی است. این اشتراکات تبیین می‌کند که چرا گفتیم که در وجود هر بنیادگرا یک نسبی‌گرا نهفته که منتظر رهایی است و در وجود هر نسبی‌گرا یک بنیادگرا منتظر تولدی دوباره است.

#اعتقاد_بدون_تعصب
#پيتر_برگر
#آنتون_زايدرولد
#محمود_حبيبى

?

https://T.Me/Ganjine_Ketab
---------------------------------------------
? ? ☕️ ? ?

? ما را به دستِ اهلش بسپارید!

#گنجینه_ی_کتاب
---------------------------------------------

2 months, 2 weeks ago

«درد در برابر رنج»

درد؛ خالص است و نیاز به حمایت دارد نه راه حل؛ اما رنج متفاوت است. رنج را می‌توان رفع کرد یا حداقل به طور قابل توجهی کاهش داد.
وقتی کسی که دوستش دارید از زندگی‌تان جدا می‌شود، درد پاسخی سالم و عادی است. صدمه می‌زند، اما این باعث نمی‌شود درد، اشتباه باشد.
زمانی رنج می‌بریم که احساس بی‌توجهی یا بی‌حمایتی در دردمان کنیم و نیز هنگامی که درون دردمان ضربه بخوریم یا انتخاب‌هایمان، «عادی بودنمان»، اَعمال و واکنش‌هایمان را زیر سؤال می‌بریم.
زمانی رنج می‌بریم که به ما بگویند احساساتمان را نادیده بگیریم. زمانی رنج می‌بریم که بگویند احساساتمان اشتباه است.

#عيبى_ندارد_اگر_حالت_خوش_نيست
#مگان_ديواين
#سارا_ضرغامى
#آرزو_موميوند

?

https://T.Me/Ganjine_Ketab
---------------------------------------------
? ? ☕️ ? ?

? ما را به دستِ اهلش بسپارید!

#گنجینه_ی_کتاب
---------------------------------------------

2 months, 2 weeks ago

مادرم می‌گفت: عشق بزرگترین هدیهٔ جهان به انسان است. اما من فکر می‌کنم که: «فراموشی» بزرگترین هدیهٔ جهان است، چرا که هیچ عشقی تا ابد نمی‌پاید و باید قدرتِ فراموش کردن آن به انسان‌ها داده شود…

#والنتینو
#ناتالیا_گینزبورگ
#ترجمه‌ی_سمانه_سادات_افسری

?

https://T.Me/Ganjine_Ketab
---------------------------------------------
? ? ☕️ ? ?

? ما را به دستِ اهلش بسپارید!

#گنجینه_ی_کتاب
---------------------------------------------

2 months, 2 weeks ago

در آرزوی خوشبختی بودن چیز غم‌انگیزی است.

#کاری
#تئودور_درایزر
#ترجمه‌ی_مینا_سرابی

?

https://T.Me/Ganjine_Ketab
---------------------------------------------
? ? ☕️ ? ?

? ما را به دستِ اهلش بسپارید!

#گنجینه_ی_کتاب
---------------------------------------------

2 months, 2 weeks ago

اگه به کسی اعتماد به نفس بدی، اونو تا ابد مدیون خودت کرده‌ای.

#صبحانه_در_تیفانی
#ترومن_کاپوتی
#ترجمه‌ی_رامین_آذربهرام

?

https://T.Me/Ganjine_Ketab
---------------------------------------------
? ? ☕️ ? ?

? ما را به دستِ اهلش بسپارید!

#گنجینه_ی_کتاب
---------------------------------------------

2 months, 3 weeks ago

چگونه یک رابطه، پلی‌ست بر مغاکِ تنهایی. فرد از طریقِ برخورد با دیگری، هرچند برخوردی کوتاه، تغییر می‌کند. فرد این برخورد را درونی می‌کند، آن را به مرجعی درونی بدل می‌کند که همواره و در همه‌جا امکان و مزیتِ یک رویارویی حقیقی را یادآوری می‌کند.
برتراند راسل با توصیف ملاقات جورج کنراد در سال ۱۹۱۳ نمونه‌ای درخشان از تأثیر پایدارِ یک برخورد کوتاه را به تصویر می‌کشد:
«در همان نخستین ملاقات با صمیمیتی که دم‌به‌دم فزونی می‌گرفت، سخن گفتیم. انگار لایه به لایه از آنچه سطحی بود، گذشتیم تا اینکه هر دو به آن حرارت مرکزی رسیدیم. با هر تجربه‌ای که تا آن روز داشتم، متفاوت بود. به چشمان هم می‌نگریستیم و از اینکه یکدیگر را در این درونی‌ترین لایه می‌یافتیم، نیمی هراسان و نیمی سرمست بودیم. هیجانمان شدتی نظیر عشقی آتشین داشت و در عین حالی که همه‌چیز را تحت نفوذ خویش قرار داده بود، مرا بهت‌زده کرده بود، طوری که به سختی می‌توانستم راه‌ورسم روابط عادی و معمولم را از سر گیرم.»
با اینکه راسل فقط چند ساعت را با کنراد گذراند، می‌گوید هرگز دوباره چنین احساسی را تجربه نکرد، چیزی از آن لحظه‌ی ملاقات برای همیشه با او ماند و نقش به‌سزایی در شکل‌گیری نگرش او نسبت به جنگ، بداقبالی ‌های جزئی و روابط انسانی پس از آن ایفا کرد.

#روان_درمانی_اگزیستانسیال
#اروین_یالوم
#سپیده_حبیب

?

https://T.Me/Ganjine_Ketab
---------------------------------------------
? ? ☕️ ? ?

? ما را به دستِ اهلش بسپارید!

#گنجینه_ی_کتاب
---------------------------------------------

We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 1 week, 1 day ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 2 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 months ago