دکتر اسلامی نُدوشن

Description
دکتر محمدعلی اسلامی نُدوشن(شاعر، مترجم و نویسنده فرهنگ و ادبیات فارسی)
دکتر شیرین بیانی(محقق،مورخ و مترجم ایرانی)


نشانی صفحه رسمی اینستاگرام :

https://instagram.com/eslaminodoushan?igshid=1fffur964l1un
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 5 months, 1 week ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 7 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 3 months, 2 weeks ago

1 month, 4 weeks ago
***🔰*** این قصیده را هنگامی سروده‌ام …

🔰 این قصیده را هنگامی سروده‌ام که استاد ندوشن فصلنامه گران‌سنگ هستی را بنیاد نهاده، از من خواسته بود چیزی بنویسم. فروتنی استاد باعث حذف دوسه بیت آغازین این قصیده هنگام انتشار در هستی شده بود.
ای‌‌ یار! ای تاج سر و سردارِ یاران
ای دوست! ای آرام جان دوستداران
در پهنه فرهنگ و فرّ باستانی
امیدبخش خاطر امیدواران
مستی ده ما بودی از جام محبّت
هستی ده ما گشتی از یاد تباران
ما نیز با فردوسی و شهنامه خویشیم
با رستم و کیخسرو و اسفندیاران

📚 آصف فکرت، گر عشق نبودی، صص٣۴٨_٣۴٧
___
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan

1 month, 4 weeks ago
***🔰*** ۱۰ اسفند، زادروز استاد محمد …

🔰 ۱۰ اسفند، زادروز استاد محمد آصف فکرت (نویسنده، شاعر، فهرست‌نگار)

روز دوم اقامت من در مزارشریف بود[تابستان ۱۳۴۹] که آقای محمد آصف فکرت معاون اداره اطلاعات و کلتور[فرهنگ] بلخ و از شعرای جوان افغانستان به دیدنم آمد. فکرت به نظر من جوانی آمد که در فرهنگ و ادبیات کشور خود مؤثر واقع خواهد شد. خوش‌فهم و جدی و با شخصیت است.

📚 صفیر سیمرغ، ص ۴۵
___
استاد فکرت دو روز پس از درگذشت دکتر اسلامی ندوشن و در تاریخ ۷ اردیبهشت ۱۴۰۱ به دیار خاموشان پیوست.
------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan

3 months, 1 week ago

بخشی از پادکست رادیو کواژین با عنوان «معمای چوپان دروغگو» و موضوع «دنیای توسعه» با یادی از دکتر اسلامی نُدوشن
@radiokuajin
-------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan

3 months, 2 weeks ago
در ماه گذشته «جشن مهرگان» به‌ …

در ماه گذشته «جشن مهرگان» به‌ عنوان بیست‌ و پنجمین عنصر میراث‌ فرهنگی ناملموس ایران در «یونسکو» ثبت جهانی شد.

به صفحه اینستاگرام بروید و بخش‌هایی از کتاب «نوروز و مهرگان» اثر استاد دکتر شیرین بیانی را که پارسال چاپ شده بود، بخوانید. دکتر بیانی در این کتاب اهمیت این جشن را برای ایرانیان گوشزد کرده و سیر تاریخی آن را از بامداد تاریخ ایران تاکنون بررسی کرده است.
برای خواندن مطلب به پست زیر مراجعه کنید: ??
https://www.instagram.com/p/DEiKhyaPCLD/?igsh=ZXQ4a3p2d2c0dzI5
------
کانال تلگرام دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan

3 months, 3 weeks ago

۱۶ دی سالروز درگذشت نیما یوشیج

نیما مرد بامزه‌ای بود. داستان خیلی خوب تعریف می‌کرد. مردی درویش، گوشه‌گیر ‌ تنها بود. و بسیار کم‌ادّعا و سلیم‌النفس و هیچ وقت از کسی بدگویی نمی‌کرد. من به شخص او ارادت داشتم.
دکتر اسلامی نُدوشن
----------
تصحیح یک لغزش در ذکر روز درگذشت نیما یوشیج

? یادداشتی از دکتر یدالله جلالی پندری، استاد ادبیات دانشگاه یزد و عضو وابستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی

مورخان ادبی در ذکر تاریخ تولد و وفات بزرگان ادبیّات متکی به اسنادی هستند که به تواتر رسیده باشد. در مورد روز درگذشت نیما همۀ اسناد متواتر، شبانگاه سیزدهم دی ۱۳۳۸ را ذکر کرده‌اند و حتّی مرحوم طاهباز که بخش عمدۀ عمر خود را صرف بازخوانی دست‌نوشته‌های نیما کرده بود این تاریخ را در کتاب «زندگی و هنر نیما یوشیج» (تهران، ۱۳۷۵ ص ۱۲۹) آورده است. بنده نیز به اعتماد این اسناد تاریخ مزبور را در کتاب گزینۀ اشعار نیما یوشیج (تهران، ۱۳۷۰، ص ۳۱) و نیز مدخل «نیما یوشیج» در دانشنامۀ زبان و ادب فارسی فرهنگستان (تهران، ۱۳۹۵، ج ۶، ص ۶۲۱) آورده‌ام. در این میان جلال آل‌احمد که حاضر و ناظر صحنۀ فوت نیما بوده در مقالۀ «پیرمرد چشم ما بود» اشاره‌ای به تاریخ این حادثه نکرده اما در یادداشتی که اخیراً از آن مرحوم دیده شد و زمان نگارش آن ساعت ۶ بعدازظهر پنجشنبه ۱۶ دی ذکر شده به تاریخ و ساعت فوت نیما اشاره کرده است: «نیما دیشب مرد. دو بعد از نیمه شب: ساعت دو و ده دقیقه بود که در خانه را سخت کوبیدند...» از سویی، خبر درگذشت نیما در همین روز، در دو روزنامۀ عصر شانزدهم دی‌ماه ۱۳۳۸، شمارۀ ۴۹۶۱ روزنامۀ کیهان و شمارۀ ۱۰۱۰۸ روزنامۀ اطلاعات نیز منتشر شده است.

از‌سوی‌دیگر، بر سنگ مزار نیما «سپیده‌دم پنجشنبه ۱۴ دی‌ماه ۱۳۳۸» به‌عنوان درگذشت شاعر قید شده است که با تقویم تناسبی ندارد، زیرا ۱۴ دی‌ماه آن سالروز سه‌شنبه بوده است.

بنابراین تردیدی باقی نمی‌ماند که تاریخ دقیق فوت نیما باید بامداد پنج‌شنبه ۱۶ دی‌ماه باشد و ذکر شبانگاه در روایت‌های قبلی به علّت قرار گرفتن ساعت دو بامداد در بخشی از شب است.
-------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan

4 months, 1 week ago

? حافظ
اگر بخواهیم حافظ را در سه کلمه تعریف کنیم، باید بگوییم: ایرانیِ مسلمانِ روشن‌بین، با همهٔ باری که هر یک از این سه کلمه برخود دارند.
بسیاری از اقوام، کم و بیش از یک فلز تشکیل شده‌اند، ولی ایرانی سرنوشتش آن بوده که از چند فلز ترکیب گردد. منظورم موقع جغرافیایی و جریان‌های تاریخی‌ای است که این مردم را به منظور ادامه حیات قومی خود ناگزیر به پرورش شخصیت چندگانه کرده است.
حافظ علاوه بر ترکیب‌گری، یعنی جمع‌کنندگی عناصر متعدد و متباین، یک خصوصیت دیگر نیز دارد که آن را در شاعران دیگر به استثنای مولوی کمتر می‌بینیم، و آن به کار گرفتن وجدان ناآگاه ایرانی است. می‌دانیم که هرگاه جریان عادی سیر وجدان آگاه بشر متوقف بشود، یا مورد کارشکنی قرار گیرد، وجدان ناآگاه به فعالیت و ذخیره بیشتری می‌افتد. از این رو جوامع بسته، بیشتر از جوامع نیمه‌رها، اعمال و اندیشه‌های خود را برخوردار از چاشنی وجدان ناآگاه می‌کنند. به این حساب، شعر حافظ یک لایه زیرین دارد که با وجدان ناآگاه قوم ایرانی در ارتباط است، و گیرندگی غیرعادی سخن او که او را به درجه «لسان‌الغیبی» رسانده است از همین‌جا آب می‌خورد. از این‌رو علاوه بر معانی ظاهری و کنایی کلمات، باید به این مفهوم زیرین نیز که از همه مهم‌تر است توجه خاص داشت.
اختلاف نظری که بر سر تعبیر شعر حافظ در می‌گیرد، ناشی از این وجه سه‌گانه است (ظاهری، کنایی، زیرین) بسته به آن‌که هرکسی تا چه اندازه باورها، بیم و امیدها و حسابگری‌های خود را جانشین مفاهیم تعبیرپذیر او کرده باشد.
آیا حافظ بی‌دین است آن‌گونه که بعضی با خودنمایی سبکسرانه‌ای ادعا می‌کنند؟ نه.
آیا عالم و عارف ربانی است؟ آن هم نه.
آیا خواهش‌پرست همه فن حریفی است؟ هرگز.
آیا پارسایی است که جز با زمزمه فرشتگان آرام نمی‌گیرد؟ باور نکنیم.
پس چگونه کسی است؟ اگر بخواهیم دندان روی واقعیت نگذاریم، باید بگوییم که هیچ یک از این‌ها به‌ تنهایی نیست، ولی قدری از همه این‌ها را در خود دارد. یک انسان است، انسان ظریف و شریف که هرگز نمی‌خواهد نیازهای انسانی خود را که در سرشت اوست انکار کند، یا به بهای تخفیف جوهر وجود خویش زیر پا بگذارد، و از سوی دیگر نیز نمی‌خواهد که در «پرده پندار» بماند.
دلبستگی مردم به او ناشی از همین همدلی و همدردی است، که آنان نیز پای‌بند نیازهای زمینی خودند، ولی حسرت بَر شدن را از خود دور نمی‌کنند. آدمیزاد نه خوب است و نه بد، بد کوشنده به خوبی است، اعم از آنکه موفق بشود یا نشود، و شرافتی که دارد در همین است. خوب، مجموع این احوال، یا به قول مولوی «این سودا و سود» را حافظ به شیرین‌ترین بیان، به ناب‌ترین بیان، و در موسیقی جادووشی به ترنّم می‌آورد. او سراینده آب و سراب زندگی هر دوست؛ هم واقعیت و هم خیال. در نزد او زمین و آسمان در افق دور به یکدیگر اتصال می یابند. «لسان‌الغیب» بودنش برای آن است که از «حضور» حرف می‌زند. شعر حافظ معما نیست و می‌شود به کنه آن رسید، ولی چگونه؟ برای آن آمادگی‌های متعدد لازم است، از جمله آن که هم خود را بشناسیم و هم لایه زیرین تاریخ جامعه ایرانی را.
تأمل در حافظ، صص ۶۱-۶۰
-------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan

6 months ago

? صوت جلسه هفتگی کتابخوانی دانشگاه یزد
با موضوع نقد و معرفی ایران‌نوشته‌های دکتر اسلامی نُدوشن
با تأکید بر کتاب «ایران را از یاد نبریم»
با سخنرانی دکتر علی اکبر جعفری ندوشن
----------
سایر همراهان ارجمند و فرهنگ‌دوست نیز اگر نشست‌های تخصصی درخصوص آثار استاد دکتر اسلامی نُدوشن یا خانم دکتر شیرین بیانی برگزار کرده‌اند یا صوت‌، عکس و ویدئو از خودِ این اساتید دارند می‌توانند جهت بارگزاری در صفحات تلگرام و اینستاگرام دکتر اسلامی نُدوشن و دکتر شیرین بیانی به نشانی زیر در تلگرام ارسال دارند:
@lmamarezl
با سپاس
----------
کانال تلگرام دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan

6 months, 2 weeks ago

۲۵مهر سالروز کشته‌شدن شاعر لب‌دوخته، فرخی یزدی

«زمانی که من هنوز نوآموز دبستانی بودم، داستان فرخی یزدی را می‌شنیدم که بر سرِ زبان‌ها بود. می‌گفتند که چگونه به مناسبتِ شعری که در مدحِ آزادی گفته بود، ضیغم‌الدّوله بختیاری حاکم یزد داد دهانش را بدوزند، و او همانگونه با دهانِ دوخته بر دیوارِ زندان نوشته بود:

به زندان نگردد اگر عمر طی
من و ضیغم‌الدوله و ملک ری

آنگاه از شاعری و شهامت او حکایت‌ها گفته می‌شد. دائیم که روزنامه «طوفان» را می‌دیده بود، بارها حرف او را به میان می‌آورد و بخصوص با آب و تاب تعریف می‌کرد که چگونه هر هفته یک رباعی راجع به موضوع روز می‌گفت و بالای روزنامه خود چاپ می‌کرد.
این تصور از فرخی در ذهنِ من بود تا آنکه شهریور بیست آمد و انتشار کتاب‌های ممنوع، آزاد گشت و از جمله دیوانِ فرّخی در دسترسِ مردم قرار گرفت.
همان زمان شعرهای فرخی را خواندم که به نظرم نه خوب آمد و نه بد. این روزها باز مروری بر آن‌ها داشتم. بنظرم از شعر عشقی و عارف و حتی نسیم شمال، گیرایی کمتری دارد، ولی از لحاظ سیاسی و اجتماعی به همان درجه از اهمیت است. فرخی خود با زجری که در طی عمر کشید و زندگی پرتحرک دلیرانه‌ای که داشت، باید قدرش به عنوان یک رهرو راه آزادی ایران محفوظ بماند.

تنوع شعرهای فرخی از همگنانش کمتر است. او غزلسرا و رباعی‌سراست و بیش از دیگران شعر را وسیله بیانِ مقصودِ سیاسی خود می‌داند، از این رو سبک روزنامه‌نگاری را با صنعت لفظی همراه می‌کند.

فرخی سوسیالیست‌مآب است و آرزوی استقرار حکومت کارگری از شعرهای او پیداست. با این حال، به هیچ‌وجه نمی‌شود گفت که شعر سوسیالیستی می‌سراید. مضمون‌های عمده شعر او همان‌هاست که نسیم و عشقی و عارف و بهار به کار برده‌اند؛ یعنی فقدانِ آزادی، شیوعِ ظلم و تبعیض، استیلای سرمایه‌داری و جهلِ مردم. فرخی بیش از هر چیز از آزادی حرف می‌زند. فی‌المثل :

آن زمان که بنهادم سر به پای آزادی
دست خود ز جان شستم از برای آزادی

?روزها،ج۲،صص۳۳۲_۳۳۷

__
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan

6 months, 2 weeks ago

?از کتاب زندگی،عشق و دیگر هیچ(گفت‌و‌شنود با دکتر اسلامی نُدوشن،خرداد۱۳۸۹):

? سؤال: ظاهر این است که دهه ۴۰ اوج شعر نو و دهه ۵۰ دهه تداوم و تحلیل آن است. از شاعران دهه ۴۰ تنها یک تن با دو تن در قید حیات اند که یکی از آنها محمدرضا شفیعی کدکنی است.. شما شعر شفیعی کدکنی را از منظر نوپردازی چگونه می‌بینید؟

پاسخ دکتر اسلامی نُدوشن:
دکتر محمّد‌رضا شفیعی‌کدکنی در ایران به عنوانِ یک محقّق و یک استاد ادبیاتِ درجه‌ی اوّل شناخته شده.
ایشان اندکی بعد از من به دانشکده آمدند، یادم است که مورد ایشان در گروه مطرح شد و چون صلاحیّتِ ایشان محرز بود، بی‌درنگ پذیرفته گشت.مدّتی با هم همکار بودیم،تا اینکه ایشان چندی بعد به «پرینستون»رفت.

شفیعی‌کدکنی شاعر مهمّی است و از معدود کسانی است که ادبیاتِ گذشته را خوب می‌شناسد. این آشنایی با ادب فارسی حُسنی است برای کار، چون پایه و مایه به کار می‌بخشد.یک چیز در کنار شاعری او قرار گرفته است و آن جنبه تحقیق آکادمیکی او است که در سطح بالاست‌.

چند قطعه از سروده‌های ایشان در دهه‌های گذشته خیلی شهرت پیدا کرد، از جمله شعری که می‌گوید:
به کجا چنین شتابان؟ گَوَن از نسیم پرسید.
این «به کجا چنین شتابان...» هشدار به کسانی است که در «به راهِ بادیه رفتن» سر از پا نمی‌شناسند.

*به بهانه قدردانی از وجودِ نازنینِ استاد بزرگ فرهنگ و ادبیات ایران‌،دکتر محمّدرضا شفیعی کدکنی

*عکس از دیدار با دکتر شفیعی کدکنی،شبِ مرحوم دکتر محمدجعفر محجوب،دوازدهم بهمن ۱۳۹۴

عکس:از صفحه بخارا

دکتر محمدعلی اسلامی نُدوشن
_____
کانال دکتراسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan

9 months, 3 weeks ago

به چه می‌توان امید بست؟

تنها با تکیه بر قابلیّت، اراده و دانش است که می‌توان به نجات امید داشت. دانشِ تنها نیز کافی نیست، باید خردمندی با آن همراه گردد.
ما ناگزیریم دانش را از کشورهای پیشرفته بگیریم و خردمندی را از فرهنگ خود. دنیای امروز به گونه‌ای پیش می‌رود که در آن هیچ منبع دیگری جز توانایی انسانی قابل اتکا نیست. اگر نسل جوان امروز مجهز به حداقل دانش و فرهنگ نشود، چرخ و پَرِکشور لنگ خواهد ماند.

?از مقاله «جوانان، آموزش و فردا»، آبان ۱۳۷۱

_
☑️کانال دکتراسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 5 months, 1 week ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 7 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 3 months, 2 weeks ago