قلمَّدار (قلم-مدار)

Description
قلمِ پایم که از مدار ۳۵+ درجه جدا شد، قلمِ سرنوشت، جهت مدار زندگیم را عوض کرد.
قلمه‌هایی از نَفَس و نگاهم در هفتاد مدار زمین نشاندم و حالا قلم به دست گرفته‌ام تا مسیر پرنوسان این مدار را در دفتر خاطراتم ثبت کنم و روی جلد دفترم نوشتم قلم-مدار

@azm290
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 2 months, 1 week ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 4 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 weeks, 6 days ago

3 months, 3 weeks ago
Welcome to Australian Made - The …

Welcome to Australian Made - The Australian Made Campaign
https://australianmade.com.au/
علامت تولید استرالیا
شرکتی که این نشان را به محصولات استرالیایی می‌دهد خصوصی است نه دولتی
از طریق این سایت میتوانید محصولات استرالیایی را شناسایی کنید

3 months, 3 weeks ago
قابل توجه اونهایی که فکر میکنند …

قابل توجه اونهایی که فکر میکنند چون یه محصول صادر میشه باید به زبان انگلیسی روش نوشت
عکس این محصولات رو که برندی به زبان غیر انگلیسی داره رو در یکی از فروشگاه‌های زنجیره‌ای استرالیا گرفتم.
بااینکه محصول صادر شده، برند به زبان کشور تولید کننده ست فقط مواد اولیه به انگلیسی نوشته شده

3 months, 3 weeks ago

پانوشت یک برای قلم‌نوشت ۲۱
#استرالیا

بارها شده که با افرادی از ملیت‌های مختلف برخورد کنم که تجربه سفر به ایران داشته‌اند. 
سوالی که معمولا از همه می‌پرسم این است:
"چه چیزی را در ایران دوست داشتید؟ از چه چیزی اذیت شدید؟ و چه موردی باعث شگفتی شما شد؟" 
اغلب افراد از خوردنی‌ها و آثار تاریخی تعریف می‌کنند و به طور مشترکی از ترافیک و واحد پولی پیچیده و پر از صفر ایران شکایت دارند. ولی آنچه که باعث توجهِ خاص چندین نفر شده بود، برای من هم شگفتی برانگیز بود!

‼️"من از دیدن محصولات ایرانی شگفت زده شدم. تو فروشگاه‌های ایران اکثر محصولات تولید داخلی‌اند و به سختی می‌شه برندهای جهانی رو پیدا کرد. خیلی باید مفتخر باشید." **

عجب! درست می‌گفتند. چرا من متوجه این موضوع نشده بودم. مالزی، سنگاپور، نیوزلند و حالا اینجا در استرالیا، فروشگاه‌ها پر از اجناس خارجی است. در مالزی به خاطر شرایط اقلیمی و مدل رشدِ صنعت برخی از محصولاتِ مصرفیِ مردم، امکان رشد یا تولید انبوه و صنعتی را ندارد. از طرفی به خاطر نزدیکی به چین و همچنین گذرگاه تجاری بودن، ورود محصولات خارجی آزاد، راحت و ارزان بود. لذا چندان به دنبال گسترش تولید ملی نبودند. 
??اما سنگاپور دو مشکل دارد: اول جمعیت پایین و دوم مساحت کم. این دو عامل باعث می‌شود داشتن باغ، مزرعه و کارخانه در نتیجه تولید انواع محصول داخلی در این کشور موجب ضرر باشد تا صرفه اقتصادی. 
??نیوزلند هم تا حدودی شرایطی مشابه سنگاپور دارد. جمعیت کمی که در سرزمینی دراز پراکنده‌اند و دوری از دنیا که محدودیت‌های تجاری زیادی برایشان ایجاد می‌کند. برای همین تولید داخلی بسیار پرهزینه می‌شود و قیمت تمام شده کالا اصلاً قابل مقایسه با محصول مشابه در بازارهای جهانی نیست. 
?? استرالیا هم به نسبت مساحت پهناورش، جمعیت کمی دارد. هر چند اینجا مثل سنگاپور مشکل زمین ندارد و خیلی راحت می‌توان جایی را پیدا کرد که کارخانه به پا کرد، اما مشکل گران بودن نیروی کار و کم بودن مصرف‌کننده را دارد. همه می‌دانند که هرچه تعداد تولید یک محصول بیشتر باشد قیمت کالا پایین‌تر می‌آید. اما استرالیا برای کدام بازار می‌تواند تولید محصول کند؟ فقط برای ۲۵ میلیون استرالیایی؟ صرف ندارد! اگر بخواهد صادر کند چه؟ دست کم ساعتی ده دلار به کارگر بدهد تا محصولی تولید شود که تنها راه ارسالش از طریق دریاست. (زیرا استرالیا با هیچ کشوری مرز زمینی ندارد و ارسال هوایی محدود و گران است.) قیمت این کالا چندین برابر گران‌تر از مشابه همان جنسی می‌شود که تولیدِ کشوری مثل چین است. چینی که هزینه کارگرش نزدیک به صفر است و بهترین راه‌های مبادلاتی با شرق و غرب را دارد.   بماند که تولید محصول در استرالیا هزینه‌ها و مسئولیت‌های جانبی دارد. مثل ایمنی محیط کار، محدودیت ساعت کارِ کارگرها، انواع و اقسام بیمه‌ها و خسارت ایجاد آلودگیِ زیست‌محیطی. این موارد قطعاً روی قیمت نهایی محصول تاثیر دارد.
?️ با اینکه وقتی در فروشگاه چرخ می‌زنم اغلب محصولات ساخت کشورهای دیگر است و بازار دست خارجی‌هاست، اما تلاش می‌شود حداقل برای شرافت و حمایت ملی هم که شده رنگ زرد و سبز (که رنگ ملی استرالیاست) به همراه نقش کانگورو، به بهانه‌ای روی محصولات دیده شود. مثلاً با نمودار کوچکی نشان داده می‌شود که چند درصد از این محصول از مواد استرالیایی ساخته شده یا اینکه دست کم این محصول در استرالیا بسته‌بندی شده است یا در پایین‌ترین سطح، دفتر تجاری این محصول صاحب استرالیایی دارد! 
? هرچند که وضعیت استرالیا بهتر از نیوزلند یا سنگاپور است اما باز هم راه زیادی تا استرالیایی شدنِ بازار باقی مانده و کشوری که بازارش ملی نیست و نبض بازارش دست این و آن است هرچند مستقل به نظر بیاید، اما مستعمرهٔ نقاب‌زده است.

?حرفی که من از استرالیایی‌هایی شرافتمند و آینده‌نگر شنیده‌ام این است که از صمیم قلب آرزو می‌کنند تا استرالیا به خودکفایی ملی برسد تا به خاطر وابستگی‌های حیاتی مجبور نباشد به این و آن باج مادی و معنوی بدهد. (و چین یکی از این کشورها برای آنهاست.) 
? من هم همیشه آمین‌گوی این آرزوی آزادمنشانه آنها هستم.

** اغلب این افراد طی ده سال گذشته ایران را دیده بودند،  نمی‌دانم الان وضعیت بازار ایران مثل قبل هست یا نه!

3 months, 3 weeks ago
قلمَّدار (قلم-مدار)
3 months, 3 weeks ago

قلم‌نوشت ۲۱
#استرالیا  
#گرافیک
#مخاطب شناسی
? درس بعدی و یکی از درس‌های کلیدی "مخاطب‌شناسی" بود. هر پروژه‌ای که قرار بود انجام دهیم از طراحی پوستر گرفته تا بسته‌بندی محصول، باید گزارشی تهیه می‌کردیم که مخاطب ما کیست.
? مخاطب‌شناسی مهم‌ترین شاخصه برای انتخاب طراحی و در نهایت اثرگذار بودن روی مصرف‌کننده است. ما باید برگه‌های نظرسنجی به مخاطبِ طراحی می‌دادیم و اطلاعاتی از این دست را جمع‌آوری می‌کردیم: سن، جنسیت، سطح درآمد، طرز تفکر، سبک زندگی، ویژگی‌های روحی و روان‌شناختی، علاقه و سرگرمی و پیشینه فرهنگی تا بتوانیم طراحی اثرگذار داشته باشیم.
? از آن‌جایی که پروژه‌های ما کوچک و انتزاعی بود، معمولاً جمع‌آوری دادهٔ دقیقی نداشتیم، ولی شرکت‌های بزرگ طراحی، برای کسب دادهٔ دقیق سرمایه‌گذاری زیادی می‌کنند و از تیم تخصصی روانشناس کمک می‌گیرند. نوع و سایز قلم، رنگ‌ها و طراحی‌های انتخاب‌شده، جنس چاپ و ده‌ها مولفهٔ دیگر بر اساس مخاطب طراحی، تغییر می‌کرد.
? در بخشی از کلاس، ما باید طراحی‌های مختلف را می‌آوردیم و نقد می‌کردیم که آیا تاثیر مناسب روی مخاطبِ هدف دارد یا نه! من دوست داشتم روی طراحی‌های ایرانی کار کنم. از آشنایان خواستم عکس بنرها و تبلیغات شهری و همچنین محصولات ایرانی را برایم ارسال کنند.
?️ دو مورد توجه ما را به خودش جلب کرد. اول اینکه چقدر در تهران، فضای شهری پر از بنر و بیلبوردهای فرهنگی و تبلیغی است! خیابان‌ها، بزرگراه‌ها، پل‌ها و ایستگاه‌ها پر از طراحی‌های مختلف است و چقدر زود به‌زود این طراحی‌ها گران به‌روز می‌شوند. من در شهرهای مختلف استرالیا این همه بنر و بیلبورد در فضای شهری ندیده‌ام. شاید در طول یک اتوبان بیست الی چهل کیلومتری، چهار تا شش بیلبورد دیده شود که آن هم طولانی‌مدت به نمایش در می‌آید و معمولاً برای تبلیغ محصول بخش خصوصی است. تابلوی فرهنگی که تولید دولت یا شهرداری باشد کمتر دیده می‌شود. هر چند در برخی محله‌های مرکزی و پرجمعیت تابلوهای دیجیتالی (لایت باکس) وجود دارد، اما اغلب تبلیغات به‌صورت مسطح و ساده که ارزان‌تر است چاپ می‌شود. اما عکس‌های دریافتی از تهران نشان می‌داد بیلبوردهایی که چاپ یا برش ویژه دارند در سطح شهر نصب است که البته تکنولوژی پیشرفته‌تر و گران‌تری دارد.
? دومین نکته که دیگران را متعجب و مرا شرم‌زده میکرد، طراحی محصولات تولید داخلی بود. احتمالاً چشم آنانی که در ایران هستند به این محصولات عادت کرده است و گرنه اگر کسی کمی غیرت فرهنگی داشته باشد، استفاده از این محصولات را یک توهین ملی قلمداد می‌کند. سوال به جایی که از من پرسیده شد این بود: مخاطب اصلی محصول ایرانی کیست؟ آیا مگر نه این است که این محصولات برای ایرانیِ فارسی‌زبان تولید شده است، پس چرا طراحی‌های لوگو و نوشته‌ها به زبان انگلیسی است؟
? راستش نمی‌دانستم چه جوابی بدهم، اگر می‌گفتم که به خاطر صادرات است که دروغ بود، چون کمتر از ۲۰ درصد تولیدات این شرکت‌ها صادر می‌شد. تازه اگر هم صادر می‌شد به کشورهای عربی یا فارسی‌زبان بود؛ بنابراین لازم نبود به انگلیسی باشد. اگر می‌گفتم به خاطر از خودباختگی فرهنگی است که تف سربالا بود و خودم بیشتر خجالت‌زده می‌شدم.
? الکی بهانه آوردم که به خاطر همسو بودن با طراحی‌های جهانی است، ولی دلیل مزخرفی بود. خوب است از من نپرسیدند چرا محصولات ایرانی اسم انگلیسی دارند که دیگر حرفی برای گفتن نداشتم.
? شاید اگر ایران بودم، پویش #نه_به_طراحی_غیر_ایرانی راه می‌انداختم و تمام محصولاتی که نوشته انگلیسی‌شان بزرگ‌تر و درشت‌تر و مشهودتر از متن فارسی‌شان بود را تحریم می‌کردم. نمی‌دانم، شاید هم همرنگ جماعت می‌شدم و غر می‌زدم که انقدر بدبختی و ممنوعیت و تحریم داریم که دیگر این یکی را کجای دلمان بگذاریم.
?شاید هم شرکت بازطراحی محصولات ایرانی را راه می‌انداختم و قهرمان نجات فرهنگ و زبان محصولات ملی می‌شدم.

?ای کاش فردوسی دیگری متولد شود و عجم را به طرح و قلم و زبان پارسی زنده کند.

4 months, 2 weeks ago

قلم‌نوشت ۲۱
#استرالیا 
#گرافیک 

? جزو اولین درس‌های تئوری باید طرز تفکر خلاقانه و همکاری با تیم را یاد می‌گرفتیم.  اولین تکنیک خلاقیت، «شش کلاه تفکر» بود. شش کلاه با رنگ‌های مختلف نمایانگر نوع نگاه شخصیتی است که کلاه را به سر دارد. 
•  کلاه سفید: اطلاعات 
•  کلاه قرمز: احساسات 
•  کلاه سیاه: انتقاد و منفی‌نگری 
•  کلاه زرد: مزایا و مثبت‌نگری 
•  کلاه سبز: خلاقیت
•  کلاه آبی: مدیریت 

? هر پروژه و ایده‌ای که در ذهن داشتیم را باید با این رویکرد بررسی می‌کردیم.  من در این تمرین‌ها متوجه شدم بعضی از کلاه‌ها را هرگز به سر نکرده‌ام و بعضی کلاه‌هایم بیش از حد بزرگ است. 
معلم توضیح داد: قدم اول برای هرگونه تصمیم‌گیری جمع‌آوری اطلاعات صحیح و کافی است و بعد هم پردازش اطلاعات بدون دخالت احساسات. سپس احساسات پا به میان می‌گذارد تا رنگ به هر تصمیمی بدهد. آدم‌های بدبین و منفی‌نگر مناسب کلاه سیاه هستند، هر چند که نوع نگاهشان آزاردهنده است، ولی می‌توانند کمک به بهبود تصمیم‌گیری کنند. خوش‌بین‌ها هم امید و سوخت حرکت اند. وقتی خلاقیت بدون هیچ قیدی خودش را نشان داد، نوبت مدیریت می‌رسد که جمع‌بندی را ارائه دهد و پروژه را هدایت کند. 
? این تکنیک به جای کلاه بر سر من، عینکی بر چشمانم شد. متوجه شدم چقدر ما بدون جمع‌آوری اطلاعات کامل، سراغ جمع‌بندی می‌رویم. احساسات به جای کلاه، چتر بر سر ما انداخته است طوری که بر کلاه زرد و سیاه سایه می‌اندازد. کلاه سیاه طولانی‌تر روی سر ما قرار دارد و کلاه زرد را کمتر به سر می‌گذاریم. کلاه سبز خلاقیت زیر بار تقلید از دیگران و هجمه داده های مجازی له شده و کلاه آبی را هم حاضر نیستیم از سر برداریم. 
? روی کلام و اعمال خودم و اطرافیان حساس شدم. می‌دیدم آدم‌های "سیاه‌کلاه" چقدر زیادند و آنقدر نقش پررنگی دارند که کلاه زردها، جرات ابراز وجود ندارند.  به پیشنهاد یکی از دوستانم تمرینی را شروع کردیم که در ازای گفتن یا شنیدن هر انتقاد، دو مزیت ذکر کنیم. کار سختی بود چرا که ذهن ما هم ناخودآگاه بر این رویه منفی‌نگری عادت کرده بود و جملات مثبت در پس ذهن قرار داشت و دومین مشکل اینجا بود که اگر  منفی‌نگر از جانب فرد دیگری بود، با مثبت‌گویی ما سعی می‌کرد ثابت کند که ما دچار خبط و خطا هستیم و باید هدایت شویم و اگر فرصت می‌کرد منفی‌های بیشتری می‌گفت. 
? این تمرین برای من از آسانسور ساختمان شروع شد. 
هر وقت وارد آسانسور می‌شدم، همیشه کسی بود که نظری درباره آب و هوا بدهد. گفتگوی هواشناسی امن‌ترین مکالمه در یک دیدار کوتاه است. من در این پنج سال به خاطر ندارم کسی گفته باشد "امروز چقدر هوا رؤیایی است" همیشه جملات این بود: چقدر گرم است، چقدر سرد است، چقدر بارانی است، چقدر دلگیر است، چقدر ماوراء بنفش بالاست....  قبلاً مثل یک مخاطبِ همراه مُهر تأییدی بر کلام گوینده می‌زدم. اما بعد از این تصمیم مشترک جواب‌های مختلف می‌دادم. مثلاً: خدا رو شکر که هوا آلوده نیست، چه خوب که جنگنده در آسمان نیست، باران قشنگی است، درخت‌ها سیراب می‌شوند، چه عالی که کولاک و طوفان نیست، چه گرمای خوبی، لباس‌های شسته شده زود خشک می‌شوند. 
? حتی این تمرین در خانه هم باید پیاده می‌شد. از دست خودم حسابی حرص می‌خوردم. چقدر من به اطرافیانم – مثلاً از روی خیرخواهی – نقد می‌کردم. مزایایشان آنقدر به نظرم بدیهی و عادی بود که اصلاً به چشمم نمی‌آمد که وجود دارند، چه برسد به اینکه بخواهم بیان کنم. اما خدا آن روز را نمی‌آورد که موضوعی از حالت عادی خارج می‌شد، دیگر کلاه سیاه را تا گردن پایین می‌کشیدم. 
? محیط بعدی فضای مجازی بود که باید با کلاه زرد واردش می‌شدم. از هیاهوی نقّادانه این فضا ننویسم بهتر است، همین قدر بگویم آنقدر ظرفیت پذیرش مزایا در کنار نقدها پایین بود که انگار فحش ناموسی داده‌ام یا کسی را استهزا کرده‌ام. خلاصه به دوستم اطلاع دادم که من برای حفظ امنیت روحی و اجتماعی، چالش کلاه زرد در فضای مجازی را اجرا نمی‌کنم. او هم قبول کرد فقط پیشنهاد داد یا از آن فضاها خارج شوم یا مطالب را نخوانم. 
? ما قبل از شروع هر پروژه‌ای باید گزارشی از این شش کلاه می‌نوشتیم و راهکار مدیریتی خود را ارائه می‌دادیم و بعد از تأیید معلم، پروژه را آغاز می‌کردیم. 
فکر نمی‌کردم در رشته طراحی گرافیکی، مهارت زندگی فردی و اجتماعی یاد بگیرم.

7 months, 1 week ago

دوره های آموزشی TAFE ایالت کویینزلند
https://tafeqld.edu.au/

7 months, 1 week ago

اطلاعات مربوط به مشاغلی که در استرالیا دچار کمبود نیرو هستند:

https://www.jobsandskills.gov.au/publications/towards-national-jobs-and-skills-roadmap-summary/current-skills-shortages

Jobs and Skills Australia

Current skills shortages

"Current skills shortages" section for the JSA annual report executive summary.

7 months, 1 week ago

ایده برداشت محصولات توسط بازنشستگان نظامی در استرالیا
https://www.dva.gov.au/news/latest-stories/operation-grain-harvest-assist-strength-strength

Department of Veterans' Affairs

Operation Grain Harvest Assist – from strength to strength

Veterans are finding that getting involved with this volunteer-run organisation is great way to use their ADF training to make some extra money and support the agricultural sector.

9 months, 1 week ago

رقص صلح جهانی در استرالیا: https://www.dancesofuniversalpeaceaustralia.org/

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 2 months, 1 week ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 4 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 weeks, 6 days ago