شبکه ی مجازی رادیواشکور رسانه ی فرهنگی، ادبی، اجتماعی

Description
? @Radioashkevar ?
شبکه مجازی رادیواشکور
رسانه فرهنگی، ادبی، اجتماعی
مدیر مسوول: هلامان اشکوری
سردبیر : نسرین پورنقی باهوش
شماره ثبت درگاه مجوزها : 155-47400
همکاری برای عموم آزاد است
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 8 months ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 10 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 6 months, 2 weeks ago

8 months, 3 weeks ago

*?بخش موسیقی ترانه
?به مدیریت:  فاطمه هاشم پور
?شبکه ی رادیو ? اشکور
?رسانه ی مجازی گیلان و مازندران
?*??
╭┅═ঊঈ??ঊঈ═┅╮
? @Radioashkevar ╰┅═ঊঈ?ঊঈ═┅╯**

8 months, 3 weeks ago

*?بخش موسیقی ترانه
?به مدیریت:  فاطمه هاشم پور
?شبکه ی رادیو ? اشکور
?رسانه ی مجازی گیلان و مازندران
?*??
╭┅═ঊঈ??ঊঈ═┅╮
? @Radioashkevar ╰┅═ঊঈ?ঊঈ═┅╯**

8 months, 3 weeks ago

?
گرشا رضایی
_ عکس تو
*?بخش موسیقی ترانه
?به مدیریت:  فاطمه هاشم پور
?شبکه ی رادیو ? اشکور
?رسانه ی مجازی گیلان و مازندران
?*??
╭┅═ঊঈ??ঊঈ═┅╮
? @Radioashkevar ╰┅═ঊঈ?ঊঈ═┅╯**

8 months, 4 weeks ago

?? **داستانک

???آورده اند كه ... 
گرگ پیری بود كه در دوران زندگیش حیوانات و جانواران و پرندگان زیادی را خورده بود و به دیگران هم زیان فراوان رسانده بود . روزی تصمیم گرفت برای اینكه حیوانات دیگر هم او را دوست داشته باشند ، به نقطهٔ دور دستی برود و توبه كند . به همین قصد هم به راه افتاد .

در راه گرسنه شد ، به اطرافش نگاه كرد ، اسبی را دید كه در مرغزاری می چرد . 
پیش اسب رفت و گفت ! می خواهم به سرزمین دوری بروم و توبه كنم ، اما حالا خیلی گرسنه ام از تو می خواهم كه در این راه با من شریك بشوی ؟!

اسب گفت : كه از دست من چه كاری بر می آید ؟ 

گرگ گفت : اگر خودت را در این راه قربانی كنی من می توانم از گوشت تو سیر شوم و از گرسنگی نجات پیدا كنم و هم اینكه دیگران از گوشت تو می خوردند و سیر می شوند . تو با این كار خودت به همنوعان خود كمك می كنی . 
اسب برای نجات جان خود بفكر حیله افتاد و رو به گرگ كرد و گفت : عمو گرگ ! 

من آماده ام كه در این كار خیر شركت كنم و خودم را قربانی كنم . 

اما دردی دارم كه سالهای زیادی است كه ز جرم می دهد . از تو می خواهم در دم را چاره كنی ،‌بعد مرا قربانی كنی !‌ گرگ جواب داد : دردت چیست حتماً چاره اش می كنم ، اگر هم نتوانستم پیش روباه می روم تا درد ترا علاج كند . اسب گفت : چه گویم ؟ ، چند سال قبل ، پیش یك نعلبند نادان رفتم كه سم هایم را نعل بزند ، اما نعلبند نادان نعل را اشتباهی روی گوشت پایم زد و این درد از آنروز مرا زجر می دهد .
از تو می خواهم كه نزدیك بیایی و زخمهای مرا نگاه كنی . 

گرگ گفت : بگذار نگاه كنم ، اسب پاهایش را بلند كرد و چنان لگد محكمی به سر گرگ زد كه مغزش بیرون ریخت ، گرگ كه داشت می مرد به خودش گفت : آخر ای گرگ ! پدرت نعلبند بود ، مادرت نعلبند بود ؟ ترا چه به نعلبندی ؟ 
اسب هم از خوشحالی نمی دانست چه كند ؟ هی می رقصید و به گرگ می گفت توبه گرگ مرگ است.?

═══════????══
❤️?شبکه ی رادیواشکور

رسانه ی مجازی گیلان و مازندران ?❤️@Radioashkevar ═══════?**

8 months, 4 weeks ago
مخاطبین گرامی می توانند پیام ها …

مخاطبین گرامی می توانند پیام ها و نظرات و‌پیشنهادات و هر ایده و طرحی که دارند به این شماره ارسال کنند .
روابط عمومی رادیو اشکور آماده ی پذیرش طرح و ایده و پیشنهاد و نقطه نظرات شما عزیزان می باشد.
✳️لینک روابط عمومی رادیو اشکور?
@Ravabetomomiradioashkevar

9 months ago
***?******?******?******?******?******?***

??????

?? نــیـــــایــــش
            صـبـــح

درود بزرگواران زلال اندیش و دریا دل!

به امید داشتن جهانی سرشار از مهر و شادی؛
سرشار از برابری و آرامش
و صلح و آزادی؛
سرشار از راستی و زیبایی و انسان منشی؛
و سرشار از فر و فراوانی و بالندگی و برازندگی...

آمین?

?
به ﺭﺳﻢ ﺁﻥ ﭘﺮﺳﺘﻮﻫﺎﯼ
ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﯼ ﺗﺎ بیکران در کوچ 
مرا هم مست باران کن ...
ﻣﺮﺍ هم روشنایی بخش ...
الهی چون اقاقیهای بی تاب شب باران ...
مرا بی تاب خود گردان ...

?خدایا ...
ﭼﻮﻥ ﺷﻘﺎﯾﻖ ﻫﺎ که از ﺷﺒﻨﻢ
ﻫﻮﺍﯼ ﻋﺸﻖ ﻣﯽﮔﯿﺮﻧﺪ ...
ﻭ ﭼﻮﻥ ﮔﻠﻬﺎﯼ ﻧﯿﻠﻮﻓﺮ
که ﺑﯽ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﻣﯽﻣﯿﺮﻧﺪ ...
به ﻣﺎ ﻫﻢ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺁﻣﻮﺯ ...
ﺍﻟﻬﯽ ﭼﻮﻥ ﺑﺎﺭﺍﻥ
که می‌شوید ﭘﺮ ﻣﺮﻏﺎﻥ ﻋﺎﺷﻖ را ...
ﺑﺸﻮﯼ ﺍﺯ ﺩﻝ ...
ﺑﺸﻮﯼ ﺍﺯ ﺩﯾﺪﻩ،، از پندار ،،
از گفتار،، از کردار ،،
تمام آنچه نازیباست ...

آمین

9 months ago

???روزی شاگردی از استاد خود پرسید:
سم چیست؟
استاد به زیبایی پاسخ داد:
هرآنچه که بیش از نیاز و ضرورت ما
باشد، سم است!
مانند: قدرت، ثروت، ایگو، بلند پروازی،  عشق، نفرت و یا هر چیز دیگری.
شاگرد بار دیگر پرسید:
استاد، حسادت چیست؟
استاد ادامه داد:
عدم پذیرش داشته‌ها و موقعیت‌های خوب در دیگران.
و اگر ما آن خوبیها در دیگران را
بپذیریم، به الهام و انگیزه تبدیل
خواهد شد...
شاگرد: خشم چیست؟
استاد: رد و عدم قبول چیزهایی که
فراتر از کنترل و توانایی ما است...
اگر ما آن را پذیرا باشیم، این ویژگی
به صبر و شکیبایی بدل خواهد شد..
شاگرد: نفرت چیست؟
استاد: عدم پذیرش شخص به همان صورتی که هست.
و اگر ما شخص را بدون قید و شرط
پذیرا باشیم، این‌ نفرت به‌ عشق تبدیل خواهد شد!?
‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌  ‎

═══════????══
❤️?شبکه ی رادیواشکور

رسانه ی مجازی گیلان و مازندران ?❤️

@Radioashkevar
═══════?

9 months ago

??داستانک
?*?*?شخصی آشنا از معلمی پرسید :
شما که قاضی بوديد ،
چرا قضاوت را رها كرديد و معلم شديد ؟!

ايشون جواب دادند :
چون وقتی به مراجعين و مجرمينی كه پيش من می آمدند دقيق ميشدم ،
ميديدم اکثرأ كسانی هستند كه يا آموزش نديده اند و يا دیدگاه درستی ندارند

بخودم گفتم :
بجايی پرداختن به شاخ و برگ ،
بايد به اصلاح ریشه بپردازیم

و ما به معلم دانا ،
بیش از قاضی عادل نیازمندیم?

═══════????══
❤️?شبکه ی رادیواشکور

رسانه ی مجازی گیلان و مازندران ?❤️@Radioashkevar ═══════?**

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 8 months ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 10 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 6 months, 2 weeks ago