?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 3 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 6 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months ago
همچون هر دوگانه مهمی،
مانند فرایند اولیه در برابر فرایند ثانویه، درونی در برابر بیرونی، خویشتن در برابر دیگری، تفکیک میان فانتزی و واقعیت نیز برای کارکرد سازگارانه مهم است.
جداسازی فانتزی از واقعیت تنها یکی از راههای ساختن تجربه و سازمان بخشیدن به آن است. برای این که زندگی معنادار، قدرتمند و زنده باشد واقعیت و فانتزی نباید از هم خیلی دور بمانند.
فانتزیای که سرگردان از واقعیتِ گسسته باشد نامربوط و تهدید کننده میشود. واقعیتی که با گسست از فانتزی سرگردان شده باشد بی روح و تهی میشود.
معنای تجربه انسانی در تنش غنابخش میان فانتزی و واقعیت متولد میشود؛ تنشی که دیالکتیکی دوجانبه است. واقعیت و فانتزی هر یک نیازمند حیات یکدیگرند.
در دنیای روانی ذهن فرد، سرزندگی و معنا مستلزم آن است که چگالش نخستین مراحل اولیه رشد که مدام بازتولید میشود با مرزهای واضحی که زندگی سازگارانه را ممکن میسازند دادوستد داشته باشد. زندگی مسحور شده با فانتزی است که ارزش زیستن دارد.
هانس لووالد
آنان که در کار احضار روح تجربه دارند، میگویند که ارواح دوست دارند از زندگی اشباحی خود خلاص شوند و بتوانند در شکل اجداد آرامش پیدا کنند. ارواحی که به شکل اجداد در آمده اند، در نسل کنونی به زندگی ادامه میدهند. حال آن که ارواحی که به شکل شبح باقی ماندهاند مجبورند زندگی سایهگون خود را با حلول در نسل کنونی ادامه داده و به آنان آزار برسانند...
ارواح ناهشیاری که توسط دفاعها زندانی شده اند اما در تاریکی دفاعها و سیمپتومهای بیمار حلول میکنند، آزاد شده و میتوانند طعم خون را بچشند. در روشنای روانکاوی، ارواح ناهشیار فروخفته و به شکل اجداد به آرامش می رسند، که قدرتشان به عمق جدیدی از زندگی کنونی و فرایند ثانویه و موضوعات همزمان با آن منتقل شده و آن را فرا می گیرد.
هانس لووالد
خوشه خشم من و تو تشنه بارونه
آلساندرا لِما نشان میدهد که سه فانتزی برگرفته از تجربه کودک از مادر، انگیزههایی برای اقدام به «جراحی زیبایی» ایجاد میکنند.
لِما در گروهی از بیماران، رشک خاصی نسبت به مادری را مشاهده میکند که چیزی را که کودک نیاز دارد، در اختیار دارد اما از دادن آن خودداری میکند. فانتزی کودک این است که میتوان بر این رشک غلبه کرد و از جراح خواست تا بدنی را به او بدهد که مادر از دادن آن خودداری کرده است. لِما این را به عنوان «فانتزی خودساخته(self-made)» میشناسد، که در آن فرد بر اساس فانتزی همهتوانی خود مبنی بر تولد خود، با طراحی و ساختن یک بدن کامل عمل میکند. به این ترتیب، فرد بر مادر منع کننده غلبه میکند و هرگونه تجربه وابستگی به «ابژه میل» را دور میزند. لِما روشن میکند که فانتزی خودساخته با فانتزیهای دیگر با حمله رشکآمیز زیربنایی به مادر محرومکننده و زوج والدین مولد متمایز میشود.
برخی از بیماران لِما احساس کردند که در بدن مادر خود گیر کردهاند. فانتزی بازپسگیری بدن از مادر به عنوان راهحلی برای اضطراب نابودکنندهٔ بلعیده شدن، پدید میآید. لِما دریافت که در یک فانتزی بازپسگیری، کلاستروفوبیکِ درون مادر به بدن خود فرد فرافکنی شده است و در نهایت به عنوان یک حضور بیگانه و بدخواه تجربه میشود.
بدن سوژه، نه بدن مادر، به عنوان تهدیدی برای بلعیدن و نابودی خود تجربه میشود. راهحل عملی برای این فانتزی وحشتناکِ بقا، برداشتن آن بخشی از بدن از طریق جراحی است که نشاندهنده همان حضور بیگانه است. برخلاف فانتزی خودساخته، میتوان در این فانتزی مبارزه زندگی و مرگ را مشاهده کرد که انگیزهٔ خشونت و درد لازم برای خارج کردن ابژه تهدیدکننده حیات را فراهم میکند.
چندین نفر از بیماران لِما مادران خود را به عنوان افرادی تجربه کردند که نتوانستهاند بر بدن کودک تأثیر بگذارند و یا آن را به طور فعال نپذیرفتهاند. لِما در این بیماران فانتزی ساخت یک بدن جدید را شناسایی کرد که با مادر آنها کاملاً مطابقت دارد و بدنی خواهد بود که مورد علاقه مادر میباشد. جراحی زیبایی برای همیشه بر درد ناامیدی یا طرد غلبه خواهد کرد و فرد را مطمئن میکند که مادر همیشه او را دوست دارد و به آن علاقه خواهد داشت.
نارسیسیزم مادر نقش مهمی در گسترش این فانتزیها دارد، اما در فانتزی انطباق کامل، تمرکز بیش از حد مادر بر بدن کودک به نظر میرسد که باور به ایجاد ادغام با ابژه مورد انتظار و ایدهآل را تقویت میکند.
سه فانتزی «بدن خودساخته»، «بدن بازپسگرفته» و «انطباق کامل» ممکن است در برخی موارد همپوشانی داشته باشند، مثلاً فانتزی بازپسگیری ممکن است نقش مهمی در دستیابی به انطباق کامل داشته باشد.
دانلد کمپبل
Otto Kernberg ; A Contemporary Introduction (2025)
Frank E. Yeomans, Diana Diamond and Eve Caligor
اوتو کرنبرگ ؛ درآمدی نو (۲۰۲۵)
TRUTH;
Developmental, Cultural, and Clinical Realms (2024)
Salman Akhtar
حقیقت؛ حوزههای تحولی، فرهنگی و بالینی (۲۰۲۴)
سلمان اختر
در هر فصل این کتاب مقالاتی از روانکاوان مختلف از جمله آگدن و ولکان آورده شده
تصمیمگیری برای تأویل نکردن، بالقوهترین استراتژی درمانی در بیماران اسکیزوئید میباشد.
اگر سکوت بیمار به عنوان مقاومت تلقی و ابراز گردد، بیماران خود را مسئول و به خاطر ناتوانی برای برقراری ارتباط، احساس حقارت میکنند.
گلن گابارد
تجربه «O»، یعنی تجربه بودن و شدن! تأویل در مقام و کنش بدل شدن به آنچه هست تکیه میزند و به آنچه هست مجال میدهد آن را شکل بدهد. آدمی وقتی حقیقت را میفهمد که آن را در موسیقی بشنود، در مجسمه ببیند و در تأویلی روانکاوانه یا یک رؤیا حسش کند.
زبان آدمی در سخن گفتن از چیستیِ حقیقت الکن است، ولی مثلاً مجسمه ساز در مجسمه حالات زیبایی شناختی را میتراشد که بیننده را به سوی «O» میکشاند؛ در روانکاوی نیز روانکاو و مراجعِ او «چیزهایی» (موضوعاتی روانکاوانه همچون تأویلها) را در قالبهای کلامی و غیرکلامی خلق میکنند و راست و حقیقت تجربه عاطفی کنونی سر بر میآورند و به سوی آن سوق پیدا میکنند.
«اُ» (حقیقتِ آنچه هست) ، بسیار در گرو موقعیت عاطفیای است که فلان روانکاو و بیمار خاص در فلان لحظه از روانکاوی خلق کردهاند. باری، حقیقت آنچه هست ( «O» در آن تجربه) به حقیقتی دامن میزند که برای همه ابنای بشر از گذشته ناشناخته ... تا لحظه حالی که همه ما را زیر بیرق خود برده ... تا آیندهای که هنوز خلق نشده، صدق میکند.
در این حقایق جهانشمول از دل هستیِ راستین ما سربرآورده و شاکله آن هستند و همه دورانها را در مینوردند، زیرا حقیقت و زمان صرفاً با همزمانی اتفاقی با هم پیوند دارند.
به این تعبیر، «O» یعنی آن مجموعه حقایق ناگفتنی و همگانی بشری که زندگیشان میکنیم ولی پاک در بیخبری و ندانستگی هستیم؛ همان چیزی است که در موسیقی و شعر گوشهای ما را نوازش میدهند، آنها را می شنویم ولی نامی برایش نداریم؛ همان کسی است که رؤیایش را میبینیم ولی توان آوردن نامش را در بازگویی رؤیای خود نداریم.
«اُ»، حس در لحظه حال بودن است. لحظهای که برای حواس، آنچنان حی و حاضر است که خیالش حواس را دچار سرسام و گمگشتی بی حد و حصر میکند. توانِ «در لحظه حال بودنِ» ما را آرزوی انسانی و قابل درکمان برای در امان ماندن از تشعشع کورکننده آن به یغما میبرد. ما در سایه خاطرات آنچه خیال میکنیم، میدانیم به دنبال جان پناهی از دست «O» در لحظه حال میگردیم، زیرا همواره و در فرافکنیهای ما از گذشته به درون آینده بوده است.
تامس آگدن
تا جایی که به عقلم میرسد، یگانهراه مصاحبت پرثمر با مفهوم «O» این است : همینطور که بیشتر آن را میبینیم، مجال بدهیم معانی مختلف خود را عیان کند.
تأثیرهای تجربه زودگذرند و فقط در لحظه حال دوام دارند، زیرا نمیتوان هیچ تجربهای را ذخیره کرد و دوباره احضارش کرد.
ما سازِ تجربه «O» را کوک میکنیم و همان ما را زیر و زبر میکند؛ ما تجربه «O» را در هستی خویش، نه در حافظه، تاب میآوریم.
تامس آگدن
در بعضی از موارد، پرخاشگری نقش بسیار ناچیزی به عنوان انگیزه برای خودکشی دارد. فنیشل (١٩٤٥) خاطرنشان کرده که خودکشی ممکن است تحقق یک پیوند مجدد باشد که تجدید دیدار خوشایند و آرمانی با یک مورد عشق از دست رفته یا اتحاد نارسیسیستیک با بخشی از. سوپرایگو دوست داشتنی به حساب بیاید.
از دست دادن ابژه، اکثرا در پشت اقدام به خودکشی قرار دارد و بسیاری از بیماران خودکشی گرا اشتیاق وابستگیوار نیرومندی به یک ابژه از دست رفته دارند. دورپات (۱۹۷۳) معتقد است در این مورد، خودکشی ممکن است یک میل واپسرانده برای وصل مجدد به یک شمایل مادری از دست رفته باشد.
آخرین کلمات پدر روحانی «جیم جونز» در دیگرکشی و خودکشی گروهی در گویان این بود: «مادر... مادر» ، که درست قبل از آن که به سرش شلیک کند به زبان آورد. یک شکل پاتولوژیک سوگ، اغلب منجر به خودکشی میشود که در سالگرد مرگ یک فرد مورد علاقه رخ میدهد. برای نمونه تحقیقات مشخص کرده که رابطه آماری معناداری بین خودکشی و سالگرد مرگ والد وجود دارد.
گلن گابارد
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 3 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 6 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months ago