?? کتاب زندگیست ??

Description
Admin: @PouyaPana
کتاب خواندن نوعی سبک زندگیست. در این دنیای پوچ و تاریک به دو چیز علاقه دارم کتاب خواندن و سفر. سفر پول زیادی می‌خواد پس دیوانه‌وار کتاب می‌خوانم. شاید روزی دیوانه‌وار سفر کردم.
@KitapHayattir
@PouyaKetab
? تاریخ ایجاد کانال: 2016.01.01
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 2 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 5 months ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 4 weeks, 1 day ago

1 month, 1 week ago

آموزش و پرورش و بالا بردن سطح آگاهی جامعه یکی از وظایف مهم دولت‌هاست. دولت‌های استبدادی عاشقان سانسور و مخالفان شدید رشد و آگاهی مردم هستند. حکومت کردن بر گروهی مردم بیسواد، خرافی و ناآگاه از حقوق خویش برای یک دیکتاتور بسیار مطلوب‌تر و راحت‌تر از حکومت بر مردمی است که به حقوق خویش آشنا هستند. در سیستم‌های دیکتاتوری، مستبد با پایین نگه داشتن سطح فهم و آگاهی مردم امکان فرمانروایی بیشتری برای خود مهیا می‌کند.

تا آگاه نشویم نمی‌توانیم زنجیرهای بردگی و حقیرانه زیستن را پاره کنیم.

? بر قله‌های ناامیدی
امیل چوران ??
? فرناز ارشی
? نشر آوای بوف
? مقدمه ناشر

? @KitapHayattir ?

1 month, 2 weeks ago

به ندرت پیش می‌آید که افراد واقعاً شاد صاحب موفقیت‌های بزرگ باشند، چون اصلاً نیازی به آن ندارند. به قول تد ترنر «خیلی بعید است آدم فوق‌العاده موفقی پیدا کنید که دست‌کم یکی از انگیزه‌هایش احساس ناامنی نبوده باشد.»

? جهش اجتماعی
ویلیام فون هیپل ??
? صفحه ۲۸۲

? @PouyaKetab ?

1 month, 2 weeks ago

روزی یک شهروند شوروی، ماشینی را با پلاک‌ هلند در کنار ساختمان وزارت امورخارجه می‌بیند. چاقویش را درمی‌آورد، یکی از لاستیک‌های ماشین را پاره می‌کند و بینی‌اش را جلوی آن می‌گیرد. پلیسی که آن اطراف بود نگاهی به او می‌کند و لبخندی می‌زند. شهروند پس از مدتی سراغ لاستیک‌های دیگر می‌رود و به همین ترتیب دو لاستیک را هم پاره می‌کند. پلیس به سمت او می‌رود و می‌گوید: «من کاملاً حس میهن‌دوستی شما را درک می‌کنم ولی به نظرم دیگر کافی‌ست. بگذارید حداقل یک لاستیک سالم بماند» و شهروند پاسخ می‌دهد: «برو کنار احمق! دارم هوای «آزادی» را تنفس می‌کنم!»

? چکش و خنده
میخائیل میلنیچینکو ??
? صفحه ۴۰۷

? @PouyaKetab ?

1 month, 3 weeks ago

وقتی سم اسمیث یا امینم جایزه‌ی گرَمی را می‌برند، من احساس حسادت نمی‌کنم، چون آن‌ها را نمی‌شناسم و با جمعِ آن‌ها معاشرتی ندارم و (از روی عقل) سعی نمی‌کنم با آن‌ها رقابت کنم. وقتی لیوناردو دی‌کاپریو اسکار می‌برد نیز همین قضیه صادق است؛ به هر حال من با او رقابتی ندارم. اما وقتی دوستان صمیمی‌ام عملکرد بهتری از من دارند، به ویژه در زمینه‌هایی که برای من باارزش است، حسابی دمغ می‌شوم.

? جهش اجتماعی
ویلیام فون هیپل ??
? صفحه ۱۴۰

? @PouyaKetab ?

1 month, 3 weeks ago

در اغلب موارد چکی‌ها اصطلاح کافکارنا (Kafkárna) - به معنی سرزمین کافکا یا کافکااِستان - را برای بیان پوچی وضعیتی که فرد ناخواسته در آن قرار می‌گیرد به کار می‌برند؛ مانند سردرگمی مراجعان به هنگام رجوع بی‌نتیجه به ادارات.

? فرانتس کافکا
رادک مالی ??
? صفحه ۹۴

? @PouyaKetab ?

1 month, 3 weeks ago

امیلی دیکنسون رنج را دوست می‌دارد؛ چرا که در آن رنگی نیست. درد را می‌ستاید چرا که کاشف زیبایی است. در دریای اندوه شناور است اما با تلنگر شادی از پا می‌افتد‌. تنهایی را می‌پسندد، چون می‌ترسد در حالتی جز آن، تنهاتر شود.

? گزیده نامه‌ها و اشعار
امیلی دیکنسون ??
? صفحه ۵

? @PouyaKetab ?

1 month, 3 weeks ago

یاد بگیر که چطور ترک کنی. همیشه زمانی می‌رسه که باید چیزی رو ترک کرد، فداکاری کرد... در چنین مواردی احساس می‌کنم نیازی به انگشت گذاشتن روی چیزی که از دست رفته یا هیاهو به راه انداختن نیست... این ضربه‌ای غم‌انگیز نیست. وقتی زندگی چیزی رو از تو می‌گیره، اون رو خیلی نمایشی نکن و با هر چه داری سر کن. به این ترتیب می‌شه آرامش ذهن و شادی زیادی داشت.
«میخائیل کاکویانیس»

? ادبیات معاصر قبرس
پانوس ایانودیس ??
? صفحه ۱۱۱

? @PouyaKetab ?

1 month, 3 weeks ago

چرا ما همیشه شادکام نیستیم؟

اغلب به این فکر می‌کنم که چه می‌شد اگر در بخت‌آزمایی برنده می‌شدم و ناگهان پولی گیرم می‌آمد که تا آخر عمر هم نمی‌توانستم خرجش کنم. البته خود من هیچ‌وقت برنده نخواهم شد، چون در مسابقه شرکت نمی‌کنم، اما آرزوهای بسیاری از مردم درباره‌ی برنده شدن در بخت‌آزمایی هم هرگز به واقعیت نمی‌پیوندد، و این چیز خیلی بدی هم نیست. شاید باورش سخت باشد، اما برندگان بخت‌آزمایی معمولاً از زمان پیش از بردشان شادتر نیستند، و کم نیستند آن‌هایی که به مراتب کم‌تر احساس شادکامی دارند. بیش‌تر برنده‌ها، نه در همان روز برنده شدن - آن روزْ روزِ خیلی خوبی است - اما در طول یک یا دو سال پس از آن، با زندگی عادی جدید خود خو می‌گیرند، و شادکامی‌شان به همان سطح پیش از خرید بلیت برنده بازمی‌گردد. شاید اتومبیل قشنگ‌تری سوار شوند، اما ذهن‌شان متوجه این واقعیت است که باز هم وسط راه‌بندان گیر کرده‌اند.

از این بدتر، بعضی از آن‌ها دائم به فکر مشکلاتی هستند که این پول بادآورده برایشان به همراه آورده است، چون دوستان و بستگان از همه‌جا سروکله‌شان پیدا می‌شود و انتظار دارند از این ثروت هنگفت سهمی نصیب‌شان شود. همان‌طور که سندرا هایس پس از بردن ۲۲۴ میلیون دلار در بخت‌آزمایی میسوری در سال ۲۰۰۶ گفت، «باید طمع و نیازی را که مردم دارند تحمل می‌کردم..‌ این‌ها کسانی هستند که دوست‌شان داشته‌ام و حالا به خون‌آشام‌هایی تبدیل شده‌اند که می‌خواهند شیره‌ی زندگی‌ام را بمکند.»

حقیقت غم‌بار این است که همه‌ی ما آرزوهایی داریم، اما حتی وقتی که آرزوهایمان برآورده می‌شوند، به ندرت پیش می‌آید که شادتر از قبل باشیم. موفقیت‌های تازه چالش‌های تازه به همراه می‌آورد. مَثل عامیانه‌ی آلمانی که می‌گوید خیال شادی بزرگ‌ترین شادی است، بسیار دقیق‌تر است از پایان داستان‌های دیزنی که می‌گوید «و پس از آن سال‌ها به خوبی و خوشی زندگی کردند.»

? جهش اجتماعی
ویلیام فون هیپل ??
? صفحات ۲۷۹ - ۲۸۰

? @PouyaKetab ?

1 month, 4 weeks ago
2 months ago

(چرا فضول هستیم؟)

وقتی که نیاکان ما از کنج امن جنگل‌های استوایی بیرون رانده شدند، برای بقا در جهانِ ناشناخته و خطرناکِ علفزار مبارزه را آغاز کردند‌. آن‌ها که کوچک‌تر و کندتر و ضعیف‌تر از بسیاری از شکارگران علفزار بودند، اگر بخت یارشان نبود و راه‌حلی اجتماعی برای مشکلات خود نمی‌یافتند، بی‌تردید سرنوشتی جز نابودی نداشتند. این راه‌حل چنان اثربخش بود که ما را در مسیر تکاملیِ به کلی تازه‌ای قرار داد. اجداد ما پیوسته باهوش و باهوش‌تر شدند، دقیقاً به این علت که توانستند از توانایی‌های تازه‌ی مبتنی بر همکاری‌شان در یافتن راه‌های بهتر برای محافظت از خود و تأمین نیازهایشان استفاده کنند.

در نهایت ما انسان‌های خردمند به مرتبه‌ای از هوشمندی رسیدیم که شروع کردیم به تغییر دادن محیط زیستمان برای تطبیق آن با برنامه‌هایمان، که بارزترین نمونه‌اش ابداع کشاورزی بود. کشاورزی دل‌های ما را سنگ (و البته دندان‌هایمان را خراب) کرد، اما امکان شکوفاییِ ادبیات و تجارت و علم را نیز فراهم آورد‌.

این‌که باهوش‌تر شده‌ایم به معنای آن نیست که عاقل‌تر هم شده باشیم. خوب یا بد، نتوانسته‌ایم در بسیاری از غرایز قدیمی‌مان هیچ تغییری به وجود آوریم. آشکارتر از همه اینکه ترسمان از بیرون ماندن از بازیِ جفت‌گیری هنوز هم عمیقاً بر خصوصیات روانی‌مان اثرگذار است و سبب می‌شود خیلی به این موضوع توجه داشته باشیم که درون گروهمان، در مقایسه با دیگران در چه رتبه و جایگاهی قرار می‌گیریم. این مقایسه‌ی اجتماعیِ دائمی تقریباً بیش از هر چیز دیگر برای شادکامی انسان مخرب است. و البته باعث می شود فضول هم بشویم.

? جهش اجتماعی
ویلیام فون هیپل ??
? صفحات ۱۵ - ۱۶

? @PouyaKetab ?

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 2 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 5 months ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 4 weeks, 1 day ago