?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 5 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 8 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 4 months ago
? فراخوان ثبت مستندات و ارسال مدارک در رابطه با حملات شیمیایی
از تمامی افراد درگیر با حملات شیمیایی اعم از دانشآموزان و خانواده و آشنایان آنها، کادر مدارس ( مدیران، معاونان معلمان و نیروهای خدمات)، کادر درمان (نیروی اورژانس، پرستاران، پزشکان و نیروهای بیمارستان) و تمامی افرادی که به نوعی شاهد و درگیر حوادث بودهاند تقاضا داریم مدارک، مستندات و روایات دقیق خود را با شرایط زیر برای ما ارسال کنند. توجه کنید این مدارک برای تدوین و ارسال به افراد و سازمانهای ذینفوذ در راستای اقدام عملی ارسال خواهد شد و همچنین تضمین میکنیم امنیت این مدارک حفظ میشود.
○ شکل ارسال مدارک:
- اطلاعات متنی و روایات شامل ساعت، تاریخ، نام شهر و مکان مورد حادثه و همچنین افراد درگیر این حادثه.
- فایلهای صوتی
- اسناد تصویری مانند فیلم و عکس
همچینی شما میتوانید نتایج آزمایشات، عکس و فیلم پوکههای داروهای مورد استفاده را برای بهبود فرضیات ترکیب گازهای مورد استفاده در محل، برای ما ارسال کنید.
○ راههای ارسال مدارک و ارتباط با ما:
@RevGroupAdmin2
@RevGroupIranBot
مفتخریم به همراهی آزادیخواهان.
«گروه Rev که حالا بیش از صد روز از فعالیت آن میگذرد از ابتدای اعتراضات ۱۴۰۱ برای گام برداشتن به سمت انقلاب تلاش کرده است.
تیم ما به دلیل مسائل امنیتی و حضور داخل ایران تا به اینجا خود را از بازگو کردن بسیاری از فعالیتها و نتایج کارها منع کرده است. در حال حاضر شبکهای گسترده از منابع و ارتباطات پشت صحنه با بسیاری از افراد و تیمها داریم که وجود چنین کانالی را برای اطلاعرسانیها ضروری میسازد.»
در این کانال قصد داریم مواردی ورای کنشهای ایمیل و توییت و غیره قرار دهیم. چرا که در کانالهای دیگرمان فعالیت به شکل سازمانیافته و تخصصی برقرار است و برای حفظ نظم و پیوستگی، بهتر است آنجا از مواردی مثل تحلیل و اقدامات و قدمهای آتی صحبت نشود. کانالهای قبلی به قوت خود باقی هستند و حتماً پیشنهاد میکنیم با دقت آنها را دنبال کنید:
https://t.me/RevGroupIran/4
? از اهداف این کانال میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
• کمک در صحتسنجی مطالب
• تشخیص اخبار نادرست (فیک نیوز)
• معرفی منابع خبری معتبر و قابل اطمینان
• تحلیل برخی موقعیتها و شرایط
• بیان اقدامات مؤثر و لازم
• برخی اخبار و محتواهای دست اول
• گامهای بعدی و قدمهای آتی
همهی ما در طی این چند ماه و یا حتی سالیان گذشته و تجارب پیشین، متوجه لزوم وجود یک منبع قابل اتکا شدهایم. درنتیجه از شما میخواهیم در نشر این پیام به ما کمک کنید و آن را در تریبونهایی که دارید ارسال کنید.
آزادی!
آی آزادی! اگر به سرزمین من رسیدی،
بر قلبهای عاشق ما قدم بگذار، مهرت را در دلهای ما بیفکن.
تا آزادگی در درون ما بجوشد و تو را با هیچ چیز دیگری تاخت نزنیم.
با هر نفس یادمان بماند که تو از نفس عزیزتری!
بدانیم که آزادی یک نعمت نیست، یک مسولیت است.
به ما بیاموز که داشتن و نگهداشتن تو سخت است!
ما را با خودت آشنا کن، ما از تو چیز زیادی نمیدانیم.
ما فقط نامت را زمزمه کردهایم. ما به وسعت یک تاریخ از تو محروم ماندهایم.
ای نادیدهترین! اگر آمدی با نشانی بیا که تو را بشناسیم.
هان! آی آزادی! اگر به سرزمین ما آمدی، با آگاهی بیا.
تا بر دروازههای این شهر تو را با شمشیر گردن نزنیم.
تا در حافظهی کند تاریخ نگذاریم که تو را از ما بدزدند، تا تو را با بیبند و باری و هیچ بدل دیگری اشتباه نگیریم.
آخر میدانی؟ بهای قدمهای تو بر این خاک خونهای خوبترین فرزندان این سرزمین بوده است.
بهای تو سنگینترین بهای دنیاست.
پس این بار با آگاهی بیا.
با آگاهی، با آگاهی...
آزادی
آزادی نیز همچون صلح، دموکراسی، عدالت و ... آنقدر توسط اوباش دستمالی و دستمایه شده برای به قدرت رسیدنشان، که میتوان مدعی شد در حال حاظر هیچکس، برداشتی درست از آزادی ندارد. این موضوع تنها محدود به اکنونیت و ایران نیست، تخریب کلماتی چون آزادی از قبلترها و در تمام جهان کلید خورد و همچنان ادامه دارد.
ابتدا به خود کلمه آزادی بپردازیم. در زبان انگلیسی دو کلمه liberty و freedom داریم، معنی این دو کلمه در زبان فارسی آزادیست، و در عین قرابت معنایی تفاوت هایی هم دارند.
معنی liberty: به معنای رهایی، اختیار، اجازه و آزادی از قید یا بندگی است.
معنی freedom: آزادی، و آزادی عمل در گفتار و کردار هستش.
یعنی اگر ساده بخواهیم بگوییم ما در یک طرف قضیه «رهایی» را داریم که یعنی: خلاص شدن از محدودیت های ظالمانه اعمال شده توسط حکومت و افراد بر شیوه زندگی. این همان معنی liberty هستش. این کلمه رابطه انسان با دیگر اشخاص و جامعه است.
در طرف دیگر ما «آزادی» را داریم. آزادی بعد فلسفیتر و جامعتری دارد، این کلمه هم رابطه شخص را به خود شرح میدهد، هم با خارج از خود. آزادی یعنی دسترسی داشتن تمام و کمال به منابع و ماخذ، یعنی داشتن حق گفتن ایدهها و افکار، یعنی داشتن حق عملی کردن ایدههای شخصی و یعنی استقلال.
در ایران ما دو مشکل داریم که گریبانگیرمان شده است:
۱.تمیز قائل نبودن بین دو کلمه رهایی و آزادی؛ یعنی بعضاً اشتباه و جابهجا استفاده میشوند. بهطور مثال این اعتراضات برای رهاییست نه آزادی. ما درگیر و دار رها شدن از رژیم توتالیتر جمهوری اسلامی هستیم و بعد از آن تازه جنگ بر سر آزادی شروع خواهد شد.
بحث بر سر مرزهای آزادی و دفاع از آن
متاسفانه شرایط در وضعیتی هست که اگر هرکسی درباره آزادی، حتی به سخیفترین شکل ممکن، صحبت کند، باز هم هستند افرادی که شخص را تشویق کنند.
در حالی که هدف غائی آزادیست، و ما برای آزادی میجنگیم، نباید فراموش کرد که آزادی نیز حد و حدودی دارد، چهارچوبی دارد که باید آنها را شناخت و از آن دفاع کرد.
نباید اجازه دهیم هر کسی از کلمه آزادی استفاده کند و بخواهدد آن را مصادره به مطلوب کند.
برای اینکه آزادی برقرار باشد، نیاز هست به مرزبندی و باید از آن صیانت شود. چرا؟
تا کسانی که اعتقادی به آزادی ندارند، نتوانند وارد شده و از فضا بهرهبرداری و سواستفاده کنند.
آزادی به شدت در خطر دزدیده شدن هستش، یعنی اوباش قلدرپرست میتوانند بیایند بگویند ما هم باید آزاد باشیم تا با بقیه رقابت کنیم، و سپس از فضای آزاد استفاده میکنند برای بسط قدرت خود، و وقتی به سطح مطلوب از قدرت رسیدند، بساط آزادی را جمع خواهند کرد. یک مثال عینی آن طالبان، گروهی که ابتدا به افراد قول رهایی از هجوم بیگانهها را شد داد و هرکس خردهای میگرفت میگفت که ما نیز آزادیم و حق گفتار داریم. اما بعد از به قدرت رسیدن دیدیم که چه بر سر آزادی ملت افغانستان آورد.
مثلا کسی که در دفاع از مزدوران دیکتاتور میگوید «اون هم آزادی داره، انتخابش اینه و نباید صرف انتخابش کشته بشه» نه تنها دارد معنای آزادی را تحریف میکند، بلکه دارد به اسم آزادی از جنگ و خشونت طرفداری میکند.
به قول یکی از یاران:
کسی که پشت خاکریز یهو میگه «من دلم میخوام همین الان گیتار بزنم و باید آزاد باشم که اینکارو بکنم» دنبال تمرین آزادی نیست، میخواد با صدای گیتار جای شما رو به دشمن لو بده. اگه دست و پای چنین آدمی رو ببندید، دیکتاتور نیستید، نجاتدهنده رفقاتون هستید.
تقدس کلمه
«در ابتدا کلمه بود و کلمه نزد خدا بود و کلمه خدا بود، همان در ابتدا نزد خدا بود.» یوحنا باب ۱
بگذارید کمی رجوع کنیم به تاریخ، به خلقت کلمه و علت پیدایش آن را توضیح دهیم.
به طور خلاصه انسانها در زمان عصر سنگی صحبت با آوا و صوت را شروع کردند و کمکم این آواها تبدیل به واج شدند و کمکم کلمه خلق شد. مشکل اصلی از جایی شروع شد که برای تعریف چیزهای غیر قابل دیدن (انتزاعی) و توصیفی، کلماتی ابداع شد. کلماتی مثل خدا، عشق و...
چون نمیشه برای کلمات اینچنینی تعریف واحد و یکسانی از دید همه انسانها در نظر گرفت، پس میتونه اَشکال و معانی متفاوتی داشته باشه و این مشکل راه سواستفاده افراد رو مهیا کنه.
بحث امروز بر سر استفاده نادرست برخی از انسانها از کلمات هست. کسانی که برای اهداف شوم و پلید خودشون معنای کلمات را تغییر میدهند و به نفع خودشون از کلمه سواستفاده میکنند.
عیانترین مثال دیکتاتورها هستند که اینگونه ارزش کلمات را پائین آورده و تقدسی برای کلمه باقی نمیگذارند. همانطور که هانریشبل در کتاب خود میگویید: «بزرگترین جنایت هیتلر، که تنها قشر روشنفکر متوجه آن بودند، کشتن کلمه بود.»
اینکه کلمهای در طول زمان و بنابر شرایط تغییر میکند بحث امروز ما نیست و قصد نداریم رساله ادبی کار کنیم، فقط میخواهیم چند مثال برای شما بزنیم تا بتونیم بحث بعدی رو بهتر توضیح بدیم.
ناموس: معنی کامل کلمه رو اینجا ببینید. از بین واژههای هممعنی که داده، تنها یک گزینه اشاره به زن داره. برابر پارسی این کلمه میشه شرم و پاکدامنی؛ پس اصلا اون چیزی که برای ما تعریف شده، نیست. ناموس یک رابطه بین فرد و خودش است نه رابطه بین فرد با زنان فامیلش. یعنی اگه شما تونستید درست رفتار کنید و درستکار باشید پس باناموس هستید.
غیرت: در تعریف این کلمه ناموسپرستی آمده و یک تعریف دقیقتر گفته: «غیرت، یعنی تلاش در نگهداری آنچه که حفظش ضروری است، این صفت در قالب مطلوبش از شجاعت، بزرگمنشی و قوت نفس انسان سرچشمه می گیرد.»
شهادت و شهید: این کلمه از گواهیدادن میاد و در معنی دوم که استفاده میشه یعنی کشتهشدن در راه دین (دین در اینجا اشاره به اعتقادات و ایدئولوژی فرد دارد). اگه کسی به چیزی باور داشته باشه و حاظر باشه از جونش در راه پاسداری از اون بگذره فرد بااراده، راسخ و قابل احترامی هست (این قضیه مستثنی از افرادی که شستوشوی مغزی شدهاند و یا گمراهند هست مانند داعشیها. خطاب به افرادی هست که با آگاهی کامل هدف خود رو انتخاب کردهاند).
یکسری کلمات هم وجود دارد که مردم در واکنش به حکومت از آن استفاده میکنند تا به نوعی تحقیر کنن: مانند بسیجی، پاسدار، ارزشی، حکومتی یا حتی جاش. این کلمات خود به تنهایی معنی متفاوتی داشتند و حتی کلمهای مثل بسیجی در زمان خود داری عزت و احترام بوده اما امروزه مردم به گونهای از این کلمات استفاده میکنند که به نوعی توهین تلقی میشه.
برای جنگیدن نیازه که آگاه باشید و در کنار جنگیدن با تعصبات و اشتباهات، باید با اون شخص یا چیزی که باعث این انحراف و گمراهی شده بجنگید تا با ریشهکن کردن منبع مشکلات دیگه رو هم حل کنیم.
در باب آگاهی رسانهای (۱)
◇آسیب انتشار اخبار زرد و کماهمیت
بیاین با هم یکی از مهمترین نکتهها دربارهی فضای مجازی رو مرور کنیم، نکتهای که برای استفاده بهینه از این فضا به نفع مبارزهمون خیلی خیلی حیاتیه: اقتصاد توجه.
ویکیپدیای فارسی در تعریف اقتصاد توجه میگه: "از آنجا که اطلاعات، توجه انسان را مصرف میکند و میزان توجه انسانها محدود است، افزونی اطلاعات موجب میشود که افراد با کمبود توجه مواجه شوند و به دنبال تخصیص بهینه توجه خود باشند."
یعنی وقتی فضای مجازی مخاطبش رو اینطوری بمباران اطلاعاتی میکنه، مخاطب میتونه توجهش رو فقط به بخشی از این اطلاعات اختصاص بده و به خیلیهای دیگهاش توجه نخواهد کرد.
به عنوان تولید کنندهی اطلاعات بیاین یادمون بمونه اگر فضای مجازی رو با اطلاعات نادرست یا اطلاعاتی که اهمیت کمتری دارن بمبارون کنیم، توجه مخاطبینی رو که با دقت کمتری در فضای رسانه پرسه میزنن مصرف کردیم، و جایی برای توجه اون افراد به اطلاعات درست یا مهمتر باقی نگذاشتیم.
حالا بیاین چند تا مثال از فضای توئیتر رو با هم مرور کنیم:
● ریتوئیت کردن گسترده خبری که اهمیت چندانی در روند انقلاب نداره. بازنشر گسترده یک خبر به اون وزن دروغین میده، یعنی خبر به دلیل توجه عمومی وزنی نامتناسب با اهمیت واقعیش میگیره.
● توجه نامتوازن و نامتناسب به اخبار.
مثلا خبر کشته یا دستگیر شدن تعداد افراد زیادی در یک نقطه از کشور بدون پوشش باقی میمونه اما خبر مشابهی مربوط به پایتخت بازتاب گسترده خبری پیدا میکنه. اگر میخوایم توجه مخاطبمون رو برای همه خبرهای مهم داشته باشیم، باید به تناسب و بدون هیجانزدگی به همه آنها بپردازیم.
● توجه نامتناسب به اخبار فرعی و کماهمیت. این اخبار ممکنه درست باشن، اما پر کردن فضای رسانه از آنها باعث به حاشیه رفتن اخبار مهم و تاثیرگذار میشه، اصل اقتصاد توجه رو فراموش نکنیم.
جزئیتر بخوام بگم، بیاین به وقتی فکر کنیم که تایملاین طوری پر میشه از عکس یک بوسه قشنگ یا خبر هک شدن فلان سامانه که اخبار اعتصابات و مبارزات خیابون در حاشیه قرار میگیره.
یا مثلاً تردید درباره خبر خودکشی یلدا اونقدر جزئینگر و زیاد میشه که این اصل رو فراموش میکنیم که یلدا به هر شکلی که ازین دنیا رفته باشه قاتلش بیتردید ج.ا است.
یا وقتی که توئیتر پر میشه از اخبار مربوط به مبارز محبوب ما و ج.ا فرصت پیدا میکنه، در سکوت خبری، هر معاملهای با اسرا و شهدای گمنام بکنه.
یا وقتی که تمام فضای تریبون مجازیمون رو اختصاص میدیم به بحث با سایبریها که فایدهای جز تحلیل رفتن انرژی و پرت شدن حواس خودمون و یارانمون نداره.
بیاین هر محتوایی رو با دید انتقادی تحلیل کنیم، و با توجه به اهدافمون بازنشر بدیم.
فراموش نکنیم با توجه به پدیده اقتصاد توجه سکوت ما بهتر از نشر اخبار و تحلیلهای نامناسبه.
نشر خبر و تحلیل مناسب مبارزهای هست که نیاز به صرف وقت، کاربست تفکر انتقادی و پایبند بودن به اصول حرفهای داره.
اگر میخوایم بخشی از این مبارزه باشیم، خودمون رو یک خبرنگار یا ستوننویس یک روزنامه کاردرست فرض کنیم، و سعی کنیم تا جایی که برامون ممکنه اصولی عمل کنیم.✌️
در باب آگاهی رسانهای (مقدمه)
همه ما میدونیم که فضای مجازی، بعد از خیابون، برای ما عرصه مبارزه است.
همه میدونیم انقلاب ژینا چقدر از ظرفیتها و امکاناتی که فضای مجازی در اختیار ما قرار داده بهره برده و از طریق این فضا مبارزه با شرّ و فساد رژیم ج.ا رو ممکن کرده.
در عین حال همهمون میدونیم فضای مجازی آسیبهای خاص خودش رو داره و طبیعیه که این روزها دشمنانمون از ظرفیتهای آسیبزا بیشتر و بیشتر استفاده کنن تا فضای مجازی مسموم بشه و در خدمت آگاهی و تغییر نباشه.
مخاطب ما در این متن این گروه از اراذل ج.ا نیستن. این متن گفتوگویی هست بین خودمون که همفکر و همرزم هستیم و بسیاری وقتها به سهو و از سر "ناآگاهی رسانهای" در خدمت بازتولید این فضای مسموم قرار میگیریم. ممکنه که خیلی از ما بهطور ناخواسته به انتشار اخبار نادرست کمک کنیم یا فضای مجازی رو با توجه کردن و توجه دادن به اخبار زرد و چیزهایی اشغال کنیم که جا و امکان توجه به مسائل اصلی رو تنگ و محدود میکنه.
اینجا میخوایم سعی کنیم در یک رشته پست بعضی از ظرفیتهای آسیبزای فضای مجازی رو کنار هم مرور کنیم و حواسمون رو بیشتر جمع این آسیبها کنیم.
دیکتاتور بودن صفتی انتسابی, اکتسابی یا القایی!؟
قبل هرچیزی من باید یه توضیح مختصری درباره کلمات بالا بدم، ممکنه خیلیاتون بدونید ولی خب گفتنش ضرر نداره که.
صفات انتسابی: یکسری از صفات هستن که از خانواده و جامعه در بدو تولد میگیریم؛ مثل محل تولد یا رنگ چشم که اینا غیرقابل تغییرن (اینکه میگیم نیستن یعنی برای خودش شخص و با اراده خود نه با عمل و جراحی).
صفات اکتسابی: صفاتی که به مرور توی ما شکل میگیره و خیلی عوامل در این موضوع دخیل هستن این صفت ها میتونن توسط خود شخص حذف بشن یا تغییر پیدا کنن؛ مثل خلق و خو یا حتی شغل.
حالا بحث ما سر چی بود!؟ اینکه اگه فردی دیکتاتور میشه نتیجه چی هستش. صفت و ویژگی دیکتاتور بودن رو، افراد از بدو تولد با خودشون دارن یا نه کم کم تو وجودشون شکل میگیره.
من برای خودم کلمه صفات القایی رو درست کردم، شاید خیلی هم درست نباشه ولی چیز بهتری پیدا نکردم برای تعریف. وقتی یک فکری رو تو ذهن شما میکارن یا به اصطلاح تفکری رو به خوردتون میدن، شما ممکنه به یکسری صفات درونی جدید برسید که ما اسمشو گذاشتیم صفات القایی.
دقیقا دیکتاتور شدن هم همینه اصلا رهبر دیکتاتوری وجود نخواهد داشت اگر مردم آگاه باشن. طبق روال همیشه بزارید با کمک تاریخ یک مثالی براتون بزنم. معمر محمد قذافی کسی که با کودتا حکومت لیبی رو برکنار کرد. وقتی بحث پایه گذاری حکومت شد، قذافی گفت من هیچ مقامی برای خودم نمیخوام و تنها اگه دیدم حکومتی ها جایی رو اشتباه رفتن، بهشون تذکر میدم. اینکه اون لحظه واقعا میخواست این کار رو بکنه یا نه رو نمیدونم، اما میدونم که مردم چیکار کردن.
مردم لیبی کلی ازش خواهش و تمنا کردن که نه اصلا نمیشه، تو کلی تلاش کردی برای ما و رهبر مایی.
بعد از این حرف ها قذافی حتما با خودش فک کرده خب این مردم که من رو دوست دارن پس چرا که نه. خودش رو تو جایگاها های متفاوتی قرار داد و به اشکال مختلف حکومت رو به گند کشید، فرزندان و بستگانش رو توی بدنه دولت قرار داد، رشوه های زیادی گرفت و خلاصه انقلاب رو حروم کرد. ویکی پدیا
دقیقا اتفاقی که برای انقلاب ۵۷ افتاد. درباره لزوم انقلاب و درست و غلط بودنش بعدا صحبت میکنم و بحثم اون نیست امروز.
خمینی وقتی که به ایران برگشت گفت من میرم توی قم و برای خودم زندگی میکنم، شما به حکومت برسید. اما مردم نذاشتن که همهچیز سر جای خودش باشه، با اعلام بیعت کردن با خمینی، اون رو رهبر دونستن و در کنار اسمش امام گذاشتن. و این برای یک فرد متدین یعنی اجازه بدی که هرکاری میخواد انجام بده، چون دینش بهش اجازه میده.
ببینید دوستان حرف همینه چیزی به اسم رهبر دیکتاتور بودن وجود نداره، فقط و فقط این مردم هستن که باعث دیکتاتور شدن یک رهبر میشن. یعنی اگه یک جامعه به مثابه یک گله گوسفند باشه، رهبر به خودش اجازه میده که چوپون باشه و این انکار ناپذیر و غیر قابل تغییر هستش، حتی اگه هزاران هزار انقلاب بشه.
گفتن اینا چرا لازمه!؟
من توی این چند وقت خیلی میبینم که یک نفر رو بت میکنیم برای خودمون و یک شخصیت نقد نشدنی ازش میسازید. یک زمانی مسیح علینژاد اینطور شخصیتی بود، از چند سال پیش پهلوی رو خوب نشون دادیم، الان حامد اسماعیلیون و ممکنه فردا نازنین بنیادی باشه.
اسم آوردن دلیل بر خوب یا بودن فرد نیست، حرف اینه که اگه فردایی بود و زنده بودیم یادمون باشه که کودک انقلاب رو به دیکتاتور بودن محکوم نکنیم
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 5 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 8 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 4 months ago