لیبراسیون/لیبرالیسم

Description
🕊 گسترش گفتمان لیبرالیسم-محوریت آزادی فردی و اجتماعی-فردگرایی و شهروندی-اندیشۀ انتقادی و خردگرایی-حاکمیت قانون سکولار-دموکراسی-مدرنیتۀ سیاسی-جامعه مدنی-مالکیت خصوصی 🌌
#بازگشت_به_مشروطه
#ملی_گرایی
#لیبرالیسم_محافظه‌کار
#ناسیونالیسم_لیبرال
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 5 months, 3 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 8 months ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 4 months ago

2 months, 4 weeks ago
[‍](http://axnegar.fahares.com/axnegar/dc63c4996e81ee8a703c7ed7d5972767AgACAgQAAxkBCMrpCmerniQUISIJwNC4XCezDrDAvUuFAAKoxjEbTu1hUeh0VrtgzdKrAQADAgADeQADNgQ.jpg) **ماه تا ابد پشت ابر …

ماه تا ابد پشت ابر نمی‌ماند

محمدرضا شاه در آخرین مصاحبه‌اش پس از نکبت ۵۷ در برابر پرسش خبرنگار که از او پرسیده بود، گمان می‌کنید ملت شما ۵۰ سال آینده چه قضاوتی درباره‌ی شما خواهند کرد، پاسخ داده بود:«دیر یا زود سرانجام حقیقت بر مردم آشکار خواهد شد و وقتی آن‌ها تاریخ را بخوانند متوجه حقیقت خواهند شد».

در این کانال همواره گفتیم و نوشتیم  که تاریخ سیاه و سپید نیست و شخصیت‌های تاریخی نه شیطانند و نه فرشته و کارنامه آن‌ها شامل مجموعه‌ای از کارهای درست و نادرست بوده است که چه بسا حتی در پس انجام برخی از آن کارهای نادرست، نیات خیری هم داشته‌اند.

اغلب ما پس از نکبت ۵۷، اخبار و اطلاعات خود از دوران پهلوی را از تریبون‌های رسمیِ دروغ و زبان مسئولینِ قالتاق و برنامه‌های صدا و سیمای میلی می‌گرفتیم. اخبار و اطلاعاتی که آن دوران را، سراسر سیاه و تباه به تصویر می‌کشید و گویی مردم، آن زمان در جهنم می‌زیستند و انقلابیون آن‌ها را از جهنم رهانیده‌اند.

اما درست به یمن ورود اینترنت و فضای مجازی، به تدریج این انحصار در ارائه اخبار اطلاعات حکومتی شکسته شدو جویندگان حقیقت و بویژه نسل ما (دهه ۷۰ به بعد) توانستند به اطلاعاتی مستقل از دستگاه تبلیغاتی نظام دست پیدا کنند و حتی بسیاری از  کتب ممنوعه را نیز از همین طریق به دست آورند و مطالعه کنند تا متوجه شوند بسیاری از این تبلیغات، دروغ و تحریف تاریخ بود.

یک مثالش سایت کتب ممنوعه که در اوایل دهه هشتاد تاسیس شد و یا فیسبوک که صفحه چپکش واژگان خاصی را وارد ادبیات سیاسی جوانان کرد [علی‌رغم اینکه اوایل از سمت همین جوانان صفحه چندبار تحت ریپورت قرار گرفت].

همین دانایی حاصل شده از فضای مدیا موجب شد تا اغلب مردم کم کم اعتماد خود را به ادعاهای نظام، نه تنها در حوزه تاریخ بلکه در سایر حوزه‌ها نیز از دست بدهند، طوری که اگر امروز نظام در حکم چوپان دروغگو ادعایی کند، یا آن را باور نمی‌کنند و یا حداقل با ظن و تردید به آن می‌نگرند.

امروز اما کار بجایی رسیده است که حتی خود کارشناسان دست چین شده بنگاه دروغ پراکنی صدا و سیما، از پشت تریبون‌های همان دستگاه تبلیغاتی ناصادق، به سانسور و نادرستی و غیرمنصفانه بودن اطلاعات ارائه شده به جامعه اعتراف دارند و به اثرات ضد تبلیغاتی آن‌ها اذعان می‌کنند.

@cafe_andishe95

3 months ago

🟥🚩«سیمون دوبوار، فیلسوف و نظریه‌پرداز فرانسوی، چین مائوئیسم را نوعی جمهوری افلاطونی می‌داند که توسط پادشاهان فیلسوف اداره می‌شود: زندگی در چین امروزی به شکل چشمگیری لذت‌بخش است… بسیاری از رویا‌ها در کشوری محقق شده‌اند که در آن مقامات دولتی و سران ارتش، شاعر و پژوهشگر هستند.»
(فصل سوم)

شریک جنسی دوبوار، ژان پل سارتر نیز برای توجیه جنایات مائو چنین می‌گوید:

«یک رژیم انقلابی باید از شر افرادی که آن را تهدید می‌کند خلاص شود و راهی جز مرگ برای دسترسی به این هدف نمی‌بینم: همیشه احتمال خروج از زندان وجود دارد، انقلابیون ۱۹۷۳ احتمالاً به اندازهٔ کافی آدم نکشتند.»

📕📎کتاب سوسیالیسم ایده‌ی شکست خورده‌ای که هرگز نمی میرد- کریستین نیمیتز

@cafe_andishe95

3 months ago

🚩انسان طراز نوین؛ هزار سال بعد⚫️**

🕰مروری بر کتاب «ما» نوشتۀ یوگنی زامیاتین**

در حالی که کتاب‌فروشی‌ها تعطیل هستند و خریدها تلفنی یا آنلاین انجام می‌شود، برخی از کتاب‌های خوبی که در ماه‌های گذشته منتشر شده، به فروشِ خود ادامه میدهند و چاپِ جدیدشان منتشر م‌یشود. رمان ما نوشتۀ یوگنی زامیانتین یکی از همین کتاب‌هاست که این روزها به چاپِ چهارم رسید. اما این کتاب چه‌جور کتابی‌ست و چرا باید حتماً آن را خواند؟

📗فرض کنید اتحادِ جماهیرِ شوروی با قوانین و رفتاری بر اساس اصولِ کمونیسم دوام می‌آورد و فرونمی‌پاشید. فرض کنید جامعۀ آرمانی بلشویک‌ها تشکیل می‌شد و انسانِ طرازِ نوین به حقیقت می‌پیوست. فرض کنید امروز و دیروزِ ما بدل به دوران باستان شده است که آینده‌گان با ذره‌بین به قصدِ کشفِ رمز، به روزمرۀ ما می‌نگرند و تلاش می‌کنند درک کنند چرا هر کدام‌مان نامی منحصر داشتیم و چرا این‌همه وقت تلف می‌کردیم و بیهوده زندگی می‌کردیم. و دوباره فرض کنید اتحادِ جماهیرِ شوروی بر اساس اصولِ کمونیسم دوام می‌آورد و فرو نمی‌پاشید... آیندۀ آدم‌های آن جامعه قرار بود چه شکلی باشد؟ یوگنی زامیانتین در رمانِ ما تصویری از هزار سال بعد از انقلابِ اکتبر ۱۹۱۷ را به ما نشان می‌دهد. فرض را بر این می‌گیرد که آن جامعۀ آرمانی که انقلاب در پی محقق کردن‌اش بوده، به تکامل رسیده و در ظاهر هیچ خطایی در ادارۀ جامعه نیست. رمان ما عملاً یک شاهکارِ ادبی‌ست. شاید در تکه‌هایی ضعف داشته باشد یا به طورِ واضح از کتاب مقدس در شکل‌دهی خرده‌روایت‌های‌اش وام گرفته باشد، اما چیزهایی با خود دارد و اثری بر جنسی از ادبیاتِ پس از خود گذاشته که باعث می‌شود آن را یک شاهکار قلمداد کنیم.

**یوگنی زامیانتین خیلی زود پس از انقلاب بلشویکی به این فکر افتاد نهایت و نتیجۀ یک آرمان را نشان دهد و عاقبتِ این انسانِ طرازِ نوین به جای خوبی ختم نشد. احتمالاً با چنین چیزهایی یادِ رمانِ مشهورِ ۱۹۸۴ نوشتۀ جورج اورول یا دنیای قشنگِ نو نوشتۀ آلدوس هاکسلی بیفتد. اما رمان ما پدرِ این‌گونه رمان‌های دیستوپیایی محسوب می‌شود و دهه‌ها زودتر نوشته شد و عملاً جورج اورول ایدۀ اصلی رمان‌اش را از ما وام گرفت. نکتۀ عجیب این است که رمان ما اولین‌بار در سال 1920 در روسیه منتشر شد. یعنی تنها سه‌سال پس از انقلابِ اکتبر ۱۹۱۷ ! یوگنی زامیانتین خودش انقلابی دوآتشه بود و دل‌بستۀ رسیدن به جامعۀ آرمانی بود. اما معلوم نیست او در همان ماه‌های اولیه چه چیزهایی دیده که تهِ راه را جز بن‌بست و اسارتِ انسانِ آینده ندیده بود.

🧰البته او به طورِ واضح از ایدۀ مخالفانِ جامعۀ سوسیالیستی، آدم‌هایی مثلِ الکسی دو توکویل در فرانسه، که معتقد بودند سوسیالیسم آدم‌ها را بدل به گماشته و ابزار می‌کند، وام گرفته و قهرمانِ رمان‌اش به جای نام و نام خانواده با کد 503D- شناخته می‌شوند و دیگر آدم‌های داستان هم چنین وضعی دارند. یوگنی زامیانتین احتمالاً این رمان را زمانی نوشته بود که سرانِ بسیاری از کشورهای دنیا در پاریس برای کنفرانسِ صلح جمع شده بودند و برای تکرارنشدنِ جنگِ جهانی اول تلاش می‌کردند پیمان‌های تازه‌ای وضع کنند. برای سیاست‌مدارانی که آن روزها در پاریس بودند، وضعیتِ شوروی عملاً یک معما بود که هنوز درک‌اش نکرده بودند و حتی بسیاری تلقی می‌کردند که انقلابِ رخ‌داده نهایتاً با کارخانه‌دار و پولدارها مشکل دارد و پس از مدتی می‌تواند به برقراری یک دموکراسی منجر شود.

💡اما یوگنی زامیانتین که ساکنِ مسکو بود، زودتر از خیلی‌ها درک کرده بود مسیرِ جامعۀ تازه نه تنها به انسانِ طرازِ نوین نمی‌رسد، بلکه انسانی می‌سازد که گذشته‌اش را فراموش کرده و خاطراتِ جعلی برای‌اش ساخته شده. زامیانتین در دلِ داستان‌اش نشان می‌دهد آدم‌هایی هستند که دیگر چیزی به اسمِ عطر گل نمی‌شناسند و نان برایشان صرفاً معنایی استعاری دارد و طبیعت را زائده‌ای متعلق به دورانِ باستان می‌دانند. بله شاید واقعاً هزار سال دیگر این‌شکلی بود! این نکته را هم باید درنظر داشت که زامیانتین زمانی رمان ما را نوشت که چیزی به ناِم ژانر علمی‌تخیلی در ادبیات داستانی وجود نداشت. با این همه نویسنده رمانی نوشته که هم متکی بر علمِ ریاضیات است و هم از تخیلی قوی بهره می‌جوید و دنیایی خیال‌انگیز و آرمانی را تصویر می‌کند که می‌تواند خواننده را با جهانی روبه‌رو کند که اگرچه بسیار عجیب به نظر می‌رسد، اما هولناک است چرا که این احتمال وجود داشت آیندۀ بشر به زندگی در قصرهایی شیشه‌ای گره بخورد که همۀ اعمال در آن زیر نظر خواهد بود و احساس در آن مرده است.
✍🏼** میلاد حسینی
@cafe_andishe95

5 months, 1 week ago

*?نئو-مارکسیست‌ها را بهتر بشناسیم*?

فاشیسم و کمونیسم که زمانی تصور می‌شد برای همیشه به خاک سپرده شده‌اند حالا به ویژه در مغرب زمین از گور برخاسته و جان تازه‌ای گرفته است.
.مارکسیسم سنتی که زمانی نمود اصلی‌اش را در تحزب و سازمان‌های سیاسی و جنبش‌های کارگری‌ و شورشی‌گری می‌دیدیم حالا جای خود را به مارکسیسم تازه‌ای داده که همه توجه خود را معطوف نقد فرهنگی و اجتماعی کرده تا از این طریق زیر‌ساخت‌های قدرت را متحول کند.

نبرد طبقاتی مارکسیسم سنتی و جبرگرایی اقتصادی‌اش حالا جای خود را به نفوذ در مراکز فرهنگی و آموزشی داده .

شست و شوی مغزی مخاطبان در دستور کار است،آن هم با ظاهر علمی و انتقادی و با تئوری‌های دهن پرکنی مثل «نظریه انتقادی»، توام با به‌روز کردن ماهرانه اصول مارکسیستی و آمیختن این اصول با انواع سنت های روشنفکری ،از روان‌درمان‌شناسی تا اگزیستانسیالیسم،از نیچه تا فروید.

نئو- مارکسیست‌ها حتی جنایت‌های استالین و مائو و انواع همگنان آنها را محکوم می‌کنند و این را به حساب تخطی از مارکسیسم می‌گذارند.

?نئو- مارکسیست‌ها بر خلاف مارکسیست‌های سنتی که مذهب را افیون توده‌ها می‌دانستند، معتقدند مذهب نه تنها یک نیروی محافظه کار حامی نظم موجود نیست بلکه می‌تواند مشوق تغییر اجتماعی و انقلاب باشد و در اثبات نظرشان جنبش مدنی سیاهان آمریکا به رهبری کشیش مارتین لوترکینگ ،انقلاب اسلامی ایران و الهیات رهایی بخش آمریکای لاتین را مثال می‌زنند.

♨️نئو-مارکسیست‌ها در دو قطبی‌سازی استادند: سفیدها سرکوبگرند رنگین‌پوستان سرکوب‌شده ؛ مردان سرکوبگرند زنان سرکوب‌شده ؛ بزرگسالان سرکوبگرند نوجوانان و کودکان سرکوب‌شده و تا آخر.
آن ها هر چیز اجتماعی را سیاسی می‌کنند، تجزیه و تحلیل‌های به ظاهر علمی از معضلات اجتماعی و فرهنگی می‌کنند اما به بهای عمیق‌تر کردن شکاف‌های اجتماعی و سیاسی ، بدون ارایه راه حل های عملی،بدون مشاهده ظرفیت‌های مسالمت‌آمیز و منطقی جامعه برای تغییرات و بدون مشاهده تنوع فکری و فرهنگی در جامعه .شعار اصلی‌شان برقراری «عدالت اجتماعی » است

و از دموکراسی سخن نمی‌گویند و اگر مجبور شوند از دموکراسی بگویند از «دموکراسی رادیکالی» سخن می‌گویند که ورژن به‌روز‌شده‌ای است از «دموکراسی خلقی» کذایی مارکسیست‌های سنتی.
حالا تاکید بر هویت طبقاتی مارکسیسم سنتی جای خود را داده به تاکید بر هویت نژادی،هویت قومی، هویت جنسی و غیره.در نتیجه مارکسیست‌های جدید در جذب مخاطب دست فراخ‌تری نسبت به اسلاف خویش دارند و در نتیجه خطرشان بسیار جدی‌تر است.
گفتنی در این باره زیاد است.در آینده به نئو-مارکسیست‌های وطنی هم خواهم پرداخت.

بیژن اشتری
@cafe_andishe95

5 months, 2 weeks ago

☑️ نقدهای کارل پوپر به روانکاوی فروید در ایران شناخته شده‌اند. پوپر روانکاوی را یک شبه‌علم می‌دانست که مدعاهای آن ابطال‌پذیر نیست. نقدهای بی‌شمار دیگری نیز به روانکاوی توسط دیگر متفکران طرح شده است، و برخی از آنها روانکاوی را شبه‌علم یا خرافات و برخی آن را فرضیهٔ علمی ابطال شده می‌دانند. به عنوان مثال، ریچارد فاینمن روانکاوی را به جادوگری تشبیه کرده و روانپزشکی به نام «فولر توری» اعتبار علمی روانکاوی را در حد دعانویسی می‌داند. شاید به جز مواردی استثنایی، در هیچ دانشگاهی در جهان روانکاوی تحت عنوان علم (زیرشاخهٔ روانشناسی یا روانپزشکی) تدریس نمی‌شود.
نقدی کمتر شناخته شده به روانکاوی توسط ویتگنشتاین طرح شده است. نقد ویتگنشتاین متوجه ساز و کار تداعی‌های به کار گرفته شده در روانکاوی است. روانکاوی هنر ربط دادن امور بی‌ربط به هم است. یک رویداد (رویا، برانگیختگی، تپق و…) به رویدادی دیگر در زندگی شخص (یا در کودکی یا بعدتر) مرتبط می‌شود و بدین شکل برای شخص معنادار می‌شود. شاید دلیل اینکه روانکاوی، به‌رغم بی‌اعتباری علمی آن، همچنان بین عامهٔ مردم طرفدارانی دارد همین باشد. ما تمایل داریم یک چارچوب معنابخش برای تمام اتفاق‌های زندگی خود داشته باشیم. چرا این خواب را دیدم؟ چرا آن لحظه اینقدر خشمگین شدم؟ چرا در حین حرف زدن این سوتی را دادم؟ معنای اینها چیست؟ اگر بتوان همه اینها را با یک چارچوب واحد برای شخص معنادار کرد، دیگر نیازی نیست با مسئولیت دشوار جستجوی علل و دلایل هر رویداد و مسئولیت فردی خود مواجه شود. دلایل اجتماعی هم می‌توان برای آن یافت، مثلا عضویت در یک کلوب که از دیگر اعضای جامعه که نزد روانکاو نمی‌روند متمایز می‌شوند.

✍️زهیر باقری نوع‌پرست
@cafe_andishe95

5 months, 2 weeks ago

?از دید «اسپینوزا» ممانعت از تشکیل یک دستگاه کشیشی مقتدر عمومی، پیش شرط یک جمهوری آزاد است.

[زیرا] شکل های بیرونی مذهب و اقتدار مذهبی به نحوی اساسی بر انسجام، ثبات و انتظام کشور و همچنین آزادی فردی و آزادی اندیشه اثر می گذارند‌.
هر کجا که به قدرت کلیسا اجازه داده شود تا مسیر مستقلی برای خویش تعیین کند، توده ها- هرگاه دولتشان بخواهد از آزادی اندیشه،بیان و مطبوعات در مقابله سلسله مراتب مذهبی پشتیبانی کند- ناگزیر با دولت خویش تنافر پیدا می کنند، و جاهلان سیل آسا به یاری کسانی می شتابند که تشنه سلطه بر دیگران اند.

?مقدمه فارسی بر کتاب "رساله الهی-سیاسی" بندیکت اسپینوزا، با ترجمه علی فردوسی
@cafe_andishe95

5 months, 2 weeks ago

?تمام تلاش ها برای تحقق سوسیالیسم فقط به نابودی جامعه منتهی می شود.  کارخانجات، معادن و راه آهن متوقف خواهند شد، شهرها متروک خواهند شد.
فون‌میزس

?سوسیالیسم این آموزه است که انسان حق ندارد به خاطر خود وجود داشته باشد، زندگی و کار او به او تعلق ندارد، بلکه متعلق به جامعه است، که تنها قانون عادلانه است.
آین رند

?یک آپولوژیستِ سوسیالیست از نوع عاطلِ باطلِ بی اراده که ادای روشنفکر ها را فقط یاد گرفته بازی کند،در این ایدئولوژی(سوسیالیسم)پویایی،موفقیت و منطق در خور توجهی نخواهد یافت.اما باز هم باورش دارد،چرا؟چون مبلغین سوسیالیسم اجازه نداده اند که او خودش ادعاها را مشاهده و سپس در قیاس و تجزیه و تحلیل،آن را بسنجد،بلکه او را باورمند ساخته اند که باید برای تشکیل وحدت و همدلی همه سوسیالیست ها هم در باور و هم در ایمان همدیگر شریک باشند،باور و ایمان به آن را هم باید به ایدئولوژی سوسیالیسم اقتدا کرد و بس.
قُل هُوَ السوسیالیسمُ اَحِد.
(روزِ خوش)
@cafe_andishe95

5 months, 3 weeks ago

?⚠️تحریم‌ها زندگی را بر مردم لیبی مشکل‌تر از پیش ساخت. قیمت‌ها رو به افزایش گذاشت. تورم سالیانه حدود 35% بود که نفس مردم را گرفت.
گرچه دولت نظام کوپنی را برقرار کرد تا مردم گرسنه نمانند اما ادامه معیشت برای اکثریت مردم دشوارتر شد. علاوه بر این، برای بسیاری از خانواده‌ها، متکی شدن به کوپن تجربه حقارت‌باری بود.

آنچه کار را بدتر می‌کرد فساد موجود در نظام کوپنی بود. مقامات فقط بخشی از کالاهای کوپنی را بین مردم توزیع می‌کردند و بقیه کالاها سر از بازار سیاه در می‌آورد.

تحریم ها موجب سربرآوردن طبقه‌ای از نوکیسگان شد. این طبقه جدید نه فقط مقاماتی را شامل می‌شد که از راه دور زدن تحریم ها به سودهای آنچنانی رسیده بودند بلکه تجار بخش خصوصی را که پارتی‌های دم کلفت حکومتی داشتند را نیز شامل می‌شد. این تجار به لطف دسترسی به ارزهای خارجی کالا وارد کشور می‌کردند و این کالاهای وارداتی را با قیمت های گزاف تورم زده می‌فروختند.

نرخ تورم به قدری بالا بود که مردم به خرید این کالاها قادر نبودند. هر گوشی تلفن همراه معادل پنج برابر حقوق ماهیانه یک استاد دانشگاه بود.

همزمان ویلاهای شیک که متعلق به کاسبان تحریم و اقوام و نزدیکان سران حکومت بود در طرابلس و بنغازی ساخته می‌شد تا بر زخم مردم لیبی نمک بپاشد.
شکاف رو به گسترش میان اغنیا و فقرا موجب بروز نفرت تلخی در بین آن‌هایی شده بود که در نبرد برای یکی کردن خرج و دخلشان به حال خود وانهاده شده بودند

?آلیسون پارچتر «قذافی؛ظهور تا سقوط»
@cafe_andishe95

5 months, 3 weeks ago

⚫️غروب بتها طلوع مغالطه گری▪️ به مثال زیر دقت کنیم "اگر همۀ مردم به امری باور داشته باشند، خود دلیلی است بر ضد آن." (فردریش نیچه-غروب بت‌ها) یکی از مغالطات معروف مغلطه توسل به اکثریت ( Appeal to the Majority )هست. نوعی استدلال غلط است که در آن به دلیل…

5 months, 3 weeks ago

*?*پوپر و امر سیاسی

Sir Karl Raimund Popper
?**محورهای بحث:

_بستر تاریخی اندیشه پوپر
_نقد پوزیتویسم و حلقه وین
_خوانش انتقادی مارکسیسم
_تمایلات کانتی؛ خودآیینی-دگرآیینی
_خطاپذیری و معرفت حدسی
_فلسفه علم؛ ابطال گرایی
_فلسفه سیاسی؛ جامعه باز
_ریشه های تمامیت خواهی در آرای هراکلیتوس، افلاطون، هگل، مارکس
_ضرورت نقد در عرصه ی سیاسی
_نفی تاریخیگری
_شقوق انگاره‌های متافیزیکی؛ خداپرستانه، مکتب طبیعی، مکتب روحی، مکتب اقتصادی
_جنگ جهانی، مارکسیسم و فاشیسم
_مهندسی اجتماعی یوتوپیایی
_مهندسی اجتماعی تدریجی
_دموکراسی بازدارنده و نقد تعابیر کلاسیک دموکراسی
_انواع حکومت
_ویژگیهای نهادین دموکراسی
_امر سیاسی و عرصه عمومی

?عباس نعیمی جورشری

@cafe_andishe95

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 5 months, 3 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 8 months ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 4 months ago