مصیری .رستم ..
گل بی منت و بارون

یارُم
گروه موسیقی لُرکَه
سرپرست گروه و تنظیم:کیانوش گودرزی
نقاره:مازیار گودرزی
تمبک:بهداد نادری
نی:مهران زارعی
خواننده:علیرضا گودرزی
سنتور:فرشاد پارسایی
کَرنا:احسان کشاورز
کمانچه و دِرا:کیانوش گودرزی
ضبط، میکس و مستر:احسان جوکار،استودیو نوا
طراح کاور:مجید اطمینان
(برداشتی از اجرای استاد شنبه شعبانیان)

@lor_mamasani
#ممسنی

مندیر کاری از استاد ملک محمد مسعودی بختیاری
تنظیم مهندس هادی اردشیری
@lor_mamasani

مهاجرت های اجباری و الزامی ممسنی ها به سیستان ، بلوچستان و کرمان:
مهاجرت ایلات لر ممسنی توسط حکومت های حاکمه اجباری بود. ،یا از سر ناچاری مهاجرت الزامی داشته اند ،
مهاجرت لرهای ممسنی به سیستان و بلوچستان و کرمان ،از هر دو نوع مهاجرت است. فهرست وار مهاجرت های ممسنی ها به سمت شرق عبارت است از :
_مهاجرت باستانی که مماسنی ها در هلال جنوب شرقی تا جنوب غربی و حتی مرکز امپراطوری ایران پراگنده بودند (هلال مامسن ها) یا هلال سورن ها ، که ممسنی تمام یا شاخه اصلی خاندان سورن می باشند.
_مهاجرت اجباری مرزبانی وعضویت سپاه کشوری توسط ممسنی ها در عهد باستان به شامات و قفقاز و اطراف مرزهای امپراطوری ایران .
_ مهاجرت اجباری ممسنی های پارس نشین به بلوچستان و سیستان با ورود اعراب به ایران و شکست ساسانی ها که گروهی حتی به خارج از کشور مثل هند ، جیبوتی و زیمباوه هم می روند .
_مهاجرت طوایف ممسنی دشت به کوهستانات زاگرس در صد سال اول ورود اعراب به ایران و تشکیل بلوکات (ملوکات) جدید ، شبانکاره، جیلویه به دلیل عدم پذیرش اعراب
_بلوک شبانکاره به شرق هجرت کرده و در منطقه شرق فارس فعلی داراب و فسا تا قسمتی از کرمان تشکیل حکومت مستقل می دهند در عهد پایانی سلجوقیان .(قسمتی از ممسنی های سیستانی و بلوچستانی و کرمانی مربوط به این عهد و شکسته شدن ساختار قدرت بلوک شبانکاره ای است .
_در دوره صفوی به عهد شاه اسماعیل اول ما لرهای ممسنی محمد رییسی کره ای حاکم ابرقو را داشتیم از ممسنی های کهگیلویه نشین که حاکمیت و پادشاهی شاه اسماعیل را نپذیرفته ،بر علیه او شورش کرده، یزد را متصرف می شود ، شاه اسماعیل وی را شکست داده و محکوم به اعدام بوسیله انفجار باروت می شود ، در اصفهان حکم جاری می شود ، ده هزار خانوار تحت فرمان محمد رییسی به ریاست خواهرزاده اش حسین رییسی ممسنی ابتدا شیراز را فتح و سپس با سرکوپ شدن توسط شاه اسماعیل اول متواری جنوب فارس و شرق و جنوب شرقی ایران می شوند (سیستان و بلوچستان)می شوند ،
_در عهد شاه عباس اول قیام های متعدی در حوزه کهگیلویه و ممسنی و فارس بود.(شورش ذوالقدرها در فارس ، شورش اسماعیل دروغین در ممسنی کهگیلویه ، )تضاد لر و ترک قزل باش باعث شد هم لرها و هم ترکها مشمول مهاجرت اجباری و نفی بلد واقع شوند و الله وردیخان حاکم فارس به خارج فارس فرستاده شوند ( مهاجرت خیلی از طوایف لر ممسنی سیستانی و بلوچستانی مربوط به این عهد می باشد . از جمله محمد خان برایی ممسنی پدر بزرگ محمد خان بلوچ ممسنی و از مدعیان جانشینی حکومت صفوی که توسط نادر در یقه سنگر رستم سرکوب شد. )
_پا یان صفوی سپاه چریک ممسنی رکن مقابله با فرقه اباظی عمان و افغانهای شورشی در جنوب شرقی و شرق بودند.
_قیام محمد خان بلوچ ممسنی در یقه سنگر رستم ممسنی و شکست ایشان از نادر، باعث مهاجرت طوایف مهمی از ممسنی ها از جمله رییسی ها، برا یی ها،کمالی ها، بهمنیاری ها و... به سیستان و بلوچستان شد . البته این طوایف مهاجر ابتدا خانات جنوب لامرد و لار را تصرف کردند .
_در دوره زندیه در فارس مجدد لرها به اکثریت می رسند با ساختار لر ممسنی یعنی لرهای مهاجر به فارس توسط کریم خان هم ساختاری ممسنی را می پذیرند و ایل خان ممسنی فرماندهان بزرگی در سپاه زندیه داشتند ، اوج قدرت ممسنی ها در فارس و کهگیلویه و بلوچستان و سیستان در عهد زندیه می باشد .
_دوره قاجار عهد مصیبت بار ممسنی ها وتبعید های مجدد و شروع مهاجرت های مکرر می باشد. اما این بار به تمام نقاط مثل بصره (محمد صالحی ها) ، قم ، ب جهرم( سلطانی ها) ، ری ، خراسان و سیستان و بلوچستان را هم شامل می شد.
@lor_mamasani

تاریخ ممسنی در عهد صفوی:

حماسه آفريني ممسني ها در نبرد ايران و عثماني:

در اين جنگ سپاهيان عثماني قلعه ايروان را از همه سو محاصره ،و به مدت يك هفته با توپ هاي قلعه كوب بمباران كردند. طهماسب قلي خان حاكم و قلعه دار ايروان و معاونش مرادبيك در صدد سازش با عثماني ها وهمكاري با انها برآمدند.

فاق ساير محصورانكه به جان امان يافته بودند به موكب ظفرشعار رسيدند و چون سلطان مراد با خود قراربه آن داده بوده كه بعد ازتسخير قلعه ايروان معرف و اعيان و سران وسركردگان آن قلعه فلك شأن را با خود به جانب ديار روم برده،ساير محصوران را آزاد و مطلق العنان گرداند.بعد از آنكه كمند اقتدار بركنگره تسخير آن حصار استوارافكند تصميم اين عزيمت نموده در صدد تحقيق و تفتيش آنان كه در ميان محصوران نام و نشاني داشتند درآمد و از جملۀ آن جماعت يكي بابا خليل مين باشي ممسني بود كه در آن چند روز كه قلعه محصور بود به كرات جرأت و جلادت او را در امر قلعه داري شنيده بود وچون متفحص حال وي گرديد به وضوح پيوست كه مشاراليه وتابينان وي از جمله جمعي اند كه از راه دادن امان روانه آستان گردون شأن شده اند، گروهي انبوه را به تعاقب بابا خليل و باز گردانيدن وي مأمور گردانيد وآن گروه نا معدود به سرعت برق و باد روي به راه نهاده در اثناي ايلغاربه بابا خليل و تفنگچيان ممسني رسيدندو جمعي كثير از روميان هدف تير كمانداري آن يكه تاز معركه جگرداري و تابينان گرديده عقد جمعيت روميان را پريشان گردانيدند و بعد از معاودت آن جماعت طريق مسارعت پيموده مظفر و منصور بار اقامت در موكب ظفر خاصيت گشودند." (تاريخ جهان آراي عباسي، صفحه220و221)

پيشتردر اقدامي خيانت كارانه ،حكام قلعه هاي مرزي بادكوبه و بايزيد مراكز خود را به دشمن سپرده و حاكم اخستاباد از اعزام نيرو و كمك رساني به محصورين قلعه ايروان خوداري كرده بود.

بابا جليل ممسني(1) وتفنگچيان همراهش كه در مدت محاصره به شدت با دشمن مي جنگيدند ،تسليم نشدند سريعا به سمت ايران برگشتند .در اين ميان سلطان مراد كه از دلاوري ممسني ها آگاهي داشت ،براي برگرداندان آنها،جمعي را به تعقيب شان فرستاد.ممسني ها در گذرگاهي كه امروزه به گذرگاه ممسني معروف است به مقابله با عثماني ها پرداختند و تمامي مهاجمين را كشته و تارو مار كردند.

ميرزا محمد طاهر وحيد قزويني كه اثرخود را پيش از تاريخ محمد يوسف واله قزويني نوشته ، نام مين باشي ممسني را بابا جليل ذكر كرده ،ونوشتن خليل به جاي جليل، ناشي از اشتباه ناسخان است.احتمال يكي بودن بابا جليل با شاهزاده جليل الله ،سرسلسله خوانين طايفه جاويدي در دوره صقوي ، وجود دارد.

دلیران نامی در آن کارزار
نهادند نامی ز خود یادگار
همه رزم جویان ممسن تبار
بمانند تا در صفحه روزگار
@lor_mamasani

سپاس فراوان
شیراز نامی باستانی است ،مکان باستانی شیراز کلگه شیراز است در حوزه ممسنی فعلی و مماسن های عهد باستان در پارس، سکنه این شهر باستانی قبل از حمله اعراب به مکان فعلی نقل مکان کردند ،سکنه اولیه شیراز تیر مردانی های مماسن بودند ، در اشغال ایران توسط اعراب شیراز فعلی اردوگاه شد و بزرگ تر شد ، چون نوبندگان از رونق افتاد تجار و بزرگان مماسن به این شهر روی آوردند و رونق گرفت .در پایان سلجوقی و عهد اتابکان با وجود حکومت های ملوک الطوایفی لر چون شبانکاره ها در شرق فارس ، شولها ی مماسن در غرب فارس ، اتابک لر بزرگ و اتابک لر کوچک در حوزه فعلی لرستان ،ایلام، بختیاری ، خوزستان ، اصفهان ، کهگیلویه و بویراحمد ، عملا شهرهای بزرگی چون شیراز ، اصفهان، دهدشت ، بهبهان ، شوشتر ، و..... لر نشین بودند .
موسوی نامی اصفهانی در ناسخ التواریخ ، ذکر سفر کریم خان زند به ممسنی و فهلیان و چاره کار برای شکست محمد حسین خان قاجار که به فارس آمده بود ، خوانین و بزرگان ممسنی به وی گفتند ، ( کریم خان ) "تنها شهر لری باقیمانده در دست ما شیراز است ، باید شب ها به اردوی قاجار شبیخون زد "
انتخاب شیراز توسط کریم خان به پایتختی ایران اولین اولویت ش لر نشین بودن آن شهر بود . خیلی از مورخین مسلط به تاریخ محلی قوم لر اقرار دارند که طایفه زند ، باجلان ، سنجابی، و...از لرهای مماسن باستانی و از جغرافیای فارس هجرت کرده بودند و بازگشت کریم خان به فارس حساب شده بود .
لشنی ها ، پهوند، سفید وند ، زیر پاریویی و....طوایف لر شیراز نشین قبل از ورورد کریم خان زند به شیراز بودند.
@lor_mamasani