‍
نا امیدم؛
مثل کسی که اگه
دستشو ببوسی زنده اس
اما میدونه که نه دستی هست
نه بوسه ای.‍
-والِريا
‍

‍
در جواب حرفای هایت
چیزی جز قطره اشک هایم ندارم
‍
-والِريا
‍

‍ آغوش فقط میان تن ها نیست،
گاهی بین چشم ها اتفاق می‌افتد ‍
‍

بيا درموردش سكس كنيم

‍‍‍
جوديِ عزيزم
در خيابان ها
به دنبال چهره هايي كه شايد
تو را بتوانند دوست داشته باشند نگرد
به انعكاس چهره اي كه در شيشه
ي پنجره ات افتاده نگاه كن.

-والِريا
‍‍‍

‍‍‍
جودي ابوت عزيز
اگر از من بپرسي
معناي زندگي در چيست
ميگويم اينكه وقتي چهره ي واقعيت
را بدون نقاب به كسي نشان ميدهي
حتي وقتي از تو ميترسد
باز انتخاب كند در كنار تو
قهوه اش را ميل كند.

-والِريا
‍‍‍

‍‍‍
جوديِ عزيز
زندگي كه هميشه
دلت ميخواست داشته باشي
جاي دوري نيست
در فرداهاي بهتري نيست
در ساعتي ديگر نيست
همينجاست
در همين لحظه كه اين متن را ميخواني
فاصله تو با انچه كه ميخواهي
**يك نفس تا انجام دادنش است

-**والِريا
‍‍‍

‍‍‍
بعضي وقت ها ادم مورد علاقه ات
شخصيت واقعيش رو
بهت نشون ميده
يهو به خودت مياي ميبيني كه
هنوز عاشق چهره اي هستي
كه الان برات يك غريبه اس.
‍‍‍
-والِريا
‍‍‍

‍‍‍‍‍‍‍‍‍
یک روز از همه چیز دست کشیدم
تا برای تو
خانه ای که هیچوقت نداشتی باشم؛
اما خودم پشت در ماندم …
‍‍‍