𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 2 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 weeks ago
«تأملات بهنگام» *
ماهیت حقیقی یک میل تنها پس از ارضای آن برای سوژه مشهود میشود چرا که ولع و تمایل شدید پیش از ارضا همواره چشم انسان را کور میکند. از این رو سوژه پس از ارضای میل متوجه میشود که در چرخهای باطل گیر افتاده است. چیزی شبیه همان ارادهی حیات که شوپنهاور به آن اشاره میکند. با این حال فرد پس از گذشت زمان دوباره این حقیقت را به دست فراموشی میسپارد، چرا که ارادهی حیات امری پویا و خودسازنده است؛ از این رو ارادهی حیات بعد از مدتی دوباره با لشکریانش به سمت فرد هجوم میآورد و او را مجبور میسازد که به سوی ارضای امیال خویش بشتابد. فرد نیز از آنجا که ملالی که ارضای این امیال به دنبال دارد را فراموش کرده، دوباره شبیه موشی داخل گردانه به دنبال هیچ و پوچ میدود و باز با همان ملال همیشگی روبرو میشود. همهی اینها ناشی از نوعی پوچی عظیم است که ارادهی حیات به بار میآورد و در این میان آن کس رشد مییابد که ملالِ پس از ارضای امیال پیش پا افتادهاش را به خاطر بسپارد و لذتِ رسیدن به اهداف و ارضای امیال بزرگتر را به خود نوید بدهد.
-𝖼𝗈𝗇𝗌𝖼𝗂𝗈𝗎𝗌𝗇𝖾𝗌𝗌
It's a weird feeling that you aren't waiting for anyone or anything.
یادم بندازید سر فرصت در مورد تضادِ ظاهری اینطور دیدگاه های عارفانه و شهودی با تقریبا کلِ فضای آکادمیک علی الخصوص در رابطه با رشته هایی که زیر مجموعه ی علوم انسانی هستن بنویسم.
در واقع بخش زیادی از علوم انسانی مخصوصا زمینه ی فعالیت خودم (جامعه شناسی و روانشناسی) بطور کامل تحت سیطره ی نظریه ها هستن و هرکس وارد این رشته ها میشه میخواد خودشو یه جورایی بچسبونه به یه نظریه و طرز فکر.
با این حال این موضوع که ما چرا نباید آزادانه تر فکر کنیم و بنویسیم، همیشه واسه من جای سوال بوده و هست.
همانطور که مشت ِ بسته نمیتواند هدیهای را دریافت کند،
ذهن و اندیشهی بسته هم نمیتواند هیچ درسی را یاد بگیرد.
گاهی عقیدهها که از ریشهی عقد میآیند (به معنی ِ بسته شده) باعث میشوند یادگیری و رشد ِ تو از حرکت بایستد.
«در مورد آهو دریایی»
نقدی جامعهشناختی به اتفاقی که در دانشگاه علوم و تحقیقات تهران افتاد.
چه برچسبی باید به این اتفاق زد و چه نامی باید بر آن گذاشت؟ حرکتی انتحاری از سر خشم یا هیجانات کنترل نشده؟ اعتراضی از پیش برنامهریزی شده به حجاب اجباری؟ اختلال روانی یا فشار ناشی از طلاق و سرپرستی دو فرزند؟
چند روز پیش، آهو دریایی، دانشجوی دانشگاه علوم و تحقیقات تهران پس از بحث و کشمکشهایی که بر سر پوشش نامناسبش با حراست دانشگاه داشت، لباسهایش را در آورد و با لباس زیر به محوطهی دانشگاه قدم گذاشت. این اقدام او از طرف وزیر علوم و مسئولین، ناشی از اختلال روانی و فشارهای روحی دانسته شده است اما آیا واقعا این تنها دلیل است و آیا این دلیل خودش نیز ناشی از دلایلی دیگر نیست؟
نکتهیاول حجاب است. اصلا چرا پیروی از دین باید امری اجباری باشد و دستور دین مبنی بر حجاب به قانونی الزام آور بدل شود؟ مگر در قرآن نیامده است که «لا اکراه فی الدین»؟ درست است، بعد از آن هم به پیامدهای پیروی کردن یا نکردن از دین به صورت جداگانه اشاره شده است؛ با این حال خداوند خودش چه در دنیا و چه در آخرت پاسخگوی اعمال هر کسی خواهد بود، پس چرا بایستی کارد به گلوی دختران دانشجو گذاشت که آنها جان به لبشان برسد و همان حجاب به قول شما نصفه نیمهای که دارند را هم از تن به در کنند؟ اصلا همهی این اتفاقات هم از جایی شروع شد که شما مسئولین محترم بیش از حد بر این بحث حجاب تاکید کردید درحالی که بسیاری از قواعد و دستورات دیگر اسلام را چه در حوزهی فردی و چه در حوزهی اجتماعی از نظر به دور داشتهاید.
نکتهیدوم برهنگیست. مگر زن چیست که مدام دستور به پوشش و سانسور او میدهید؟ مگر او چه دارد که ما و شما از آن بیخبر هستیم؟ این خشونت علیه تن زنان و این استعارهی تاریخ مصرف گذشتهی «مرواریدِ درون صدف» از کجا میآیند؟ شاید آهو صرفا خواست همین را بگوید که تن و جسم او، ظاهر و باطن، چیزی بیش از همانی که شاهدش بودید نبوده و نیست؛ پس دلیل اینهمه درگیری و کشمکش بر سر پوشاندن یا نپوشاندن آن چه میتواند باشد؟
نکتهیسوم طلاق و کودکان تک سرپرست است. چرا باید آمار وقوع چنین مسائلی سر به فلک کشیده باشد؟ این مسئله تا چه حد به عصر تاریخی ما مربوط است، تا چه حد به جهانی شدن و روابط بینالملل ارتباط دارد، تا چه حد مختص جامعهی ایران است و پیامدهای آن برای زنان، مردان و فرزندان چه میتواند باشد؟
نکتهیچهارم اختلال روانیست. یکی از اساتید خوبمان سر یکی از کلاسها میگفت که هیچوقت رفتار نادرست یک فرد را به پای روانی بودن او نگذارید چرا که اگر این کار را بکنید، در واقع عاملیت و اختیار داشتن او را در برابر اعمالش نفی کردهاید. با این حال مسئولین کاری را انجام میدهند که دقیقا برعکس این است: آنها به فرد برچسب بیمار روانی میزنند که تمام تقصیر را بر گردن خودش و تنها خودش بیندازند. آنها در واقع دارند به شکلی پنهان اعلام میکنند که قوانین هیچ ایرادی ندارند، حراست دانشگاه هیچ اشتباهی مرتکب نشده و همهی دانشجویان نیز با همین شرایط کنار آمدهاند؛ بنابراین کسی که قدرت انطباقش را از دست میدهد و به چنین واکنشهایی دست میزند به اختلال روحی-روانی دچار است!
نکتهیپنجم که فکر میکنم چندین نفر دیگر در متونشان به آن اشاره کردهاند نیز نوعی بیتوجهی افراد به وضعیت این دختر است که در ویدیوها و عکسها شاهدش بودیم. همانطور که دیدیم، ملتِ همیشه در صحنه آنجا هم حضور داشتند ولی عدهای چشمپوشی کردند در حالی که عدهای دیگر فیلم میگرفتند و با هیجان میگفتند که باورشان نمیشود و نمیتوانند به چشمهایشان اعتماد کنند! اما شاید همانطور که انتظار میرفت هیچکس کاری نکرد. هیچکس حتی به آهو نزدیک هم نشد. این بیتوجهی شاید ناشی از ترس از عواقب مداخله در ماجرا بوده، شاید ناشی از هنجارها و ارزشهای سفت و سخت و شوکی که در نتیجهی زیر پا گذاشتن اینها توسط دیگران به فرد دست میدهد بوده و شاید دلایل دیگری داشته است. نمیدانم!
-𝖼𝗈𝗇𝗌𝖼𝗂𝗈𝗎𝗌𝗇𝖾𝗌𝗌
اگر فشاری از سمت جهان خارج بر روی من نباشد، کارهایم را تا به ابد یه تعویق میاندازم. نمیدانم ای دی اچ دیست یا کوفت و زهرمار دیگریست! شاید این هم نوعی بهانه است: به وضعیتم برچسب میزنم و نامی روی آن میگذارم تا خودم را در دادگاه ذهنم تبرئه کنم!
-𝖼𝗈𝗇𝗌𝖼𝗂𝗈𝗎𝗌𝗇𝖾𝗌𝗌
«از نوشتههای قدیمی»
از شوق وصال و اندوه فراق بریدهام و ساکن کنج منزل تنهایی گشتهام. در میان دود و غبار هوای شهر، قدمهای سنگینم را بر میدارم و از تویی که غریبهتر از غریبهترین افراد زندگیام شدهای دور میشوم و تو را در میان لبخندهایت با دیگران تنها میگذارم.
زندگیام را به کلی از هم پاشیده میبینم و ذهنم همه چیز را تیره و تاریک بازنمایی میکند.
به قرص های ضدافسردگیام خیره میشوم و آهی میکشم.
روی تختم دراز میکشم، بوی نم دیوار را نفس میکشم و اندک اندک به خواب فرو میروم...!
۱۴۰۲/۲/۲۴
-𝖼𝗈𝗇𝗌𝖼𝗂𝗈𝗎𝗌𝗇𝖾𝗌𝗌
«اختلال وسواس»
جسم و ذهن آنچنان رابطهی در هم تنیدهای دارند که برخی کاملا منکر دوگانگی آنها میشوند و یا جسم را زمینهای برای بروز ذهن و روان معرفی میکنند. از این رو اختلالات روانی مختلف، نه تنها ذهن و روحیات فرد را تحت تاثیر قرار میدهند، بلکه جسم فرد را نیز کاملا درگیر میکنند. وسواس یا اختلال OCD یکی از این اختلالات است. در روانپزشکی یکی از علل این اختلال را کاهش سروتونین در فضای سیناپسی نورونهای مغز به خصوص در بخش پیشانی میدانند. طبق تجربیات و مشاهدات محدودم (که البته شاید قابلیت تعمیم نداشته باشند) متوجه این موضوع شدم که این اختلال به شکل جالب و عجیبی با اختلالات خودایمنی از جمله آلرژی در ارتباط است. واکنشهای آلرژیک، واکنشهایی پیچیده در بدن هستند که عمدتا با ناقل عصبی هیستامین در ارتباط میباشند. چنین واکنشهایی معمولا همزمان با وسواس در افراد بروز پیدا میکنند (شاید هم بیان چنین چیزی صرفا تعمیم دادن افراطی باشد) و شاید نشان دهندهی ارتباط بین ناقلهای عصبی هیستامین و سروتونین باشند.
از این رو افرادی که دچار وسواس هستند، ممکن است به حساسیت شدید به گرد و خاک، حساسیت به گردهی گیاهان، پولیپها و التهابات در دستگاه تنفسی از جمله بینی و گلو، آسم و تنگی نفس، خارش پوست و بدن، رینیت آلرژیک یا تب یونجه و دیگر اختلالات مرتبط دچار شوند. نکتهی جالب دیگر اینکه یکی از درمانهای احتمالی برای این گونه واکنشهای آلرژیک به جای آنتیهیستامینها، میتواند تجویز داروهای SSRI یا مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین باشد که در اختلالات اضطرابی، وسواس و افسردگی تجویز میشوند!
انگار دستی فرضی تمام عمر گلویم را فشرده است. عدم بیان افکارم در مقابل دیگران باعث شده که صدایم به مانند جریانی عصبی در نورونهای مغزم راه بیفتد. من همیشه خودم را سرزنش کردهام. حتی برای وقوع آنچه که مقصرش نبودهام، به خود سرکوفت زدهام. این جریانهای عصبی لعنتی! کاش متوقف میشدند. کاش حنجرهام میتوانست فریادی سر دهد تا تمام صداهای ذهنم را خاموش کند. در هزارتوی تاریک ذهنم، اکثر چیزها صرفا در سطح ایده باقی ماندهاند و هرگز به سطح عمل برکشیده نشدهاند. ذهنم را به هدر دادهام. خودم را نیز!
-𝖼𝗈𝗇𝗌𝖼𝗂𝗈𝗎𝗌𝗇𝖾𝗌𝗌
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 2 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 weeks ago