عکس نوشت
روش پسندیده ای نیست این گونه عزل و نصب کردن ها...

سوپر انقلابی ها این جوری هستند که؛ وقتی می خوای بیای یه جوری ازت استقبال می کنند که چی... اما وقتی می خوان عزل کنند، بیا و ببین!
از نحوه اطلاع رسانی می شود فهمید داستان چیست اما این بنده ی خدا برگشت نقلیه یا رفت بالاتر؟!

سربسته و خودمانی
همه می خواهند ثابت کنند دیوانه ای و تو پناه برده ای به دیوانگی!

نمی دانم فیلم The Dark Knight را دیده اید یا نه اما...

فیلم The Dark Knight دیالوگی دارد با این مضمون:« وقتی دنیا علیه شماست، امن ترین مکان برای مخفی شدن «دیوانگی» است!»

حالا خود قیاس کنید تلاش برای دیوانه خواندن آدمی که خود پناه برده است به «دیوانگی» چه نتیجه ای می تواند در بر داشته باشد؟!

تلخ نوشت
80 میلیارد تومان کجا و 8000 میلیارد تومان کجا!
باید ذوق کنیم اما زجر می کشیم!

وقتی از انحراف 8 هزارمیلیاردتومانی در حوزه ی معدن تنها در یکی از شهرستان های استان یزد با خبر هستیم(منبع 100 درصد موثق) نه تنها از خبرهایی که این روزها در شبکه های اجتماعی استان یزد دست به دست می شود «ذوق نمی کنیم» که فقط «زجر می کشیم»!

تبصره: آن چه این روز اتفاق افتاده، کُپی برابر با اصل اتفاقی است با ارقامی بالاتر که چند ماه قبل رخ داد و صدای آن به گوش هیچ کس نرسید... توفیر دارد این ماجرا با آن ماجرا!؟

صرفاً جهت اطلاع
آقای «سپهر خلجی»، ضمن یادآوری این نکته که؛ این جایی که الان مسئولیت دارید با جایی که قبلاً مسئولیت داشتید تفاوتی کهکشانی دارد... عارضیم: محتوای نامه ی شدیداللحن حضرتعالی، نکته جدیدی نداشت، پیش تر ها آزموده اند جواب نداده، دستوری ملیح تر، لطیف تر و تازه تر صادر می فرمودید!

نقطه سر خط
بازدید از «کاظمیه و محمدیه» یا بازدید از « ساختمان اداره کل امور اتباع و مهاجرین خارجی استان»؟! یه کم تابلو نیست؟!

مکث
آقای مهران؛ توصیه می شود صبح به صبح که از خانه خارج می شوید تا هنگام رسیدن به دارالحکومه، این آیه را تلاوت کنید:

« إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيرًا وَانْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا ۗ وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ» سوره شعرا آیه 277
تبصره: امیدواریم این توصیه شامل نامه شدیداللحن «سپهرخلجی» نشود!

صرفاً جهت اطلاع
آقای «ترکمانی»؛ مطمئن باشیم به سوگندتان، بر اساس آموزه ها و اعتقادات خویش و نه مانند باقی اعضای شورای ششم شهر یزد پایبند خواهید ماند؟

متن سوگند نامه ای که «ترکمانی» قرائت کرد:
«من در برابر «کلام الله مجید و خداوند» متعال، «سوگند» یاد می کنم با تکیه بر «شرف» انسانی خود، «تعهد» می نمایم در حفظ «امانت» و انجام هرچه بهتر «وظیفه» خدمت به «مردم» کوشا باشم و «قانون اساسی» و سایر قوانین و مقررات کشور را در چارچوب «وظایف» و اختیارات خویش مراعات نمایم و در همه زمینه ها «عدالت و انصاف» را در نظر داشته باشم و مادامی که در «شورای اسلامی شهر یزد» عضویت دارم در رعایت «صرفه و صلاح» پیشرفت امور شهرستان تلاش نمایم.

تبصره: یعنی تمامی اعضا مانند «احمد ترکمانی» همین سوگندنامه را خوانده و بدان پایبند هستند؟ یعنی باور کنیم جرات قرائت چنین سوگندنامه ی سنگینی را در خود دیده اند؟ یعنی ... من بودم دو سطرش را که می خواندم «استعفاء و انصراف» را بر هر کاری مقدم می دیدم... عجب اعضای شورای شهر شجاعی داریم که چنین سوگندنامه ی سنگینی را قرائت کرده اند!

عکس نوشت
دیدار سرپرست معاونت توسعه مدیریت و منابع دارالحکومه یزد با امام جمعه شهر مهریز و امام جمعه بهادران

بگذارید با تأملی در لایه های پنهان این دیدار، فرض را بر «انتخاباتی» بودن بگذاریم و تا اسفند 1402، با دقت بقیه ی دیدارها را نیز موشکافانه زیر نظر بگیریم... «مهریز» برای «مهران» یک پایگاه «استراتژیک» و حساس است، حساس تر از حتی «ابرکوه»!

نقطه سر خط
همچنان اگر کسی از شما پرسید: علم بهتر است یا ثروت پاسخ دهید؛ در زندگی علم و در تجارت، اطلاعات دست اول!

توضیحاتی که در اصل ماجرا خللی ایجاد نمی کند

بعدِ یادداشتی اندر باره ی آخرین :«نشست ستاد اقتصاد مقاومتی قوه قضاییه در یزد» که در آن اشاراتی هم به نام «رضا پاکدل» شده بود، چندین پیام دریافت کردم که نامبرده رابطه استخدامی با دولت دارد که می دانستیم اما این رابطه داشتن هم جالب توجه است:

رضا پاکدل از طریق آزمون استخدامی، در یکی از سال های 95 یا 96(تردید از من است)به استخدام شهرداری یزد به عنوان نیروی پیمانی در می آید و بلافاصله به عنوان کارشناس روابط عمومی راهی سازمان اتوبوس رانی وقت می شود حال این که در این راهی شدن، قانع نامی که با «آقا رضا»، برادرزن ـ دامادِ دو طرفه هستند نقشی داشته یا نه را نمی دانیم، نامبرده اندکی بیشتر از یک سال در آن سازمان مشغول به کار بوده و در نهایت با یک مرخصی بدون حقوق باز می گردد به فضای کسب و کار تا این که انقلابی ها می آیند سر کار و او بدون هیچ دردسری می شود سرپرست سازمان سرمایه گذاری شهرداری تا برای پست بعدی که هم اقتصادی باشد هم درون دارالحکومه به اصطلاح «رزومه سازی» کند. چندماهی آن جا می ماند و در نهایت راهی دارالحکومه می شود الی الآن.

حال نکته اینجا است که حتی با این فرض که «پاکدل» رابطه استخدامی با دولت هم داشته باشد نمی تواند «فعال اقتصادی» بودن او را تخفیف دهد و اعتراض مان همچنان پابرجا است یعنی حضور پاکدل در «نشست ستاد اقتصاد مقاومتی قوه قضاییه در یزد» را دارای ایراد می دانیم و مطلقاً به صلاح نمی دانیم... باقی خودشان می دانند و مملکت شان

تبصره: این چند نکته را نوشتیم مدیون «آقارضاقناد» نشویم!

از سر درد
از شورای چهارم تا شورای ششم؛ ساختمانی که همچنان قد می کشد!

آن چه خرداد 1401 نوشته بودیم را مرداد1402 دیدیم... سه سال و 27 روز است که دارند به پرونده ساختمان پزشکان طالقانی رسیدگی می کنند و این ساختمان همین جور قدر می کشد... زیبا نیست؟!