دانش و اندیشه

Description
Knowledge and Thought

لینک گروه ?:
https://t.me/+s2vB1zI9hf1mYTRk


کانالِ خوانشِ کتاب برایِ کودکان:
@K_and_T

گروهِ خوانشِ کتاب برایِ کودکان:
@K_and_T1

آرشیوِ سخنرانی ها:
@Archv33

ارتباط با ادمین :
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 2 months, 1 week ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 4 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 3 weeks ago

5 months ago

منطق پوپولیسم:

پوپولیسم به گمان من،یک نوع خاصی از تصور اخلاق گرایانه از سیاست است،
شیوه ای برای درک دنیای سیاست که مردمانی اخلاقا بی غش و کاملا متحد _
لیکن به اعتقاد من، در نهایت خیالی _ را در برابر نخبگانی قرار میدهد که لا جرم فاسد یا به طریقی دیگر اخلاقا پست هستند.

انتقاد از نخبگان  شرطی لازم ولی نه کافی برای پوپولیست بودن است در غیر این صورت ،هر کس که از قدرتمندان و وضعیت موجود کشوری انتقاد کند پوپولیست خواهد بود.

پوپولیسم با استقرار دموکراسی  نمایندگی سربر می اورد.

پوپولیست ها مشتاق آن چیزی هستند که نانسی روزنبلوم ،نظریه پرداز سیاسی،ان را کل گرایی نامیده است این اندیشه که جامعه سیاسی دیگر نباید چند دسته باشدو این تصور که می توان کاری کرد که مردم یکی شوندو همه انها نمایندگان راستین واحد داشته باشند در نتیجه ادعای اصلی پوپولیسم گونه ای اخلاقی شده از کثرت ستیزی است.

این ادعای اصلی پوپولیسم است : فقط بعضی از مردم به راستی به مردم تعلق دارند!

نایجل فراژ را در نظر بگیرید که در جشن پیروزی برکسیت(Brexit) ادعا کرده بود رای به خروج از اتحادیه اروپا " پیروزی راستین مردم" بوده است.( او به همین سادگی ۴۸درصد از رای دهندگان بریتانیایی را که مخالف خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا بودند ،جایگاه انان را به عنوان شهروند سیاسی بریتانیا زیر سوال برده بود.

پوپولیست ها علاوه بر نخبه ستیزی شان ،همواره کثرت ستیز هم هستند؛ پوپولیست ها ادعا میکنند که فقط خود انها نماینده ی مردم هستند و مدعیان سیاسی دیگر در زمره ی نخبگان فاسد و بی اخلاق هستند!

پوپولیسم چیست؟
یان ورنر مولر
ترجمه: بابک واحدی

تهیه ی  مطلب : soosan.torabi
۱۴۰۳/۶/۳

5 months, 2 weeks ago

پیشینه قانون اساسی در ایران: شکل گیری قانون اساسی و مدون سازی آن در ایران سابقه طولانی ندارد؛ چرا که حکومت ها اغلب مستبد و خودکامه بوده اند. شاید بتوان دوران هخامنشیان را در مقایسه با سایر سلسله ها از جهت قانون مداری و رعایت حقوق بشر در موقعیت برتری تصور…

5 months, 3 weeks ago

بهسازی نژادی بهسازی نژادی به مثابه جنبش اجتماعی در سال های ۱۹۱۰ تا ۱۹۲۰رشد چشمگیری داشت و این همزمان بود با انتشار کتاب ها و مقالات متعدد درباره نژاد و شایستگی که تقریبا همه ی مطالبشان را در چارچوب کاربردهای علوم زیستی بیان می‌کردند. گرنت به صراحت می گفت:…

5 months, 3 weeks ago

پوپر با نظریه ی حاکمیت یعنی چه کسی باید حکومت کند، مخالف بود. پوپر نتیجه این امر را دیکتاتوری می دانست که منجر به افزایش خشونت می‌شود. پوپر گرایش خود به دموکراسی را به دلیل حکومت اکثریت نمی‌داند. او استدلال میکند: روشهای تساوی طلبانه ی نظارت به شیوه ی دموکراتیک…

5 months, 3 weeks ago

پیشینه قانون اساسی در ایران: شکل گیری قانون اساسی و مدون سازی آن در ایران سابقه طولانی ندارد؛ چرا که حکومت ها اغلب مستبد و خودکامه بوده اند. شاید بتوان دوران هخامنشیان را در مقایسه با سایر سلسله ها از جهت قانون مداری و رعایت حقوق بشر در موقعیت برتری تصور…

5 months, 3 weeks ago

پیشینه قانون اساسی در ایران:

شکل گیری قانون اساسی و مدون سازی آن در ایران سابقه طولانی ندارد؛ چرا که حکومت ها اغلب مستبد و خودکامه بوده اند. شاید بتوان دوران هخامنشیان را در مقایسه با سایر سلسله ها از جهت قانون مداری و رعایت حقوق بشر در موقعیت برتری تصور کرد؛ زیرا در زمان کوروش سند بسیار مهمی در خصوص حقوق انسانی تحت عنوان "منشور حقوق بشر" مدوّن شد که در گفتمان حقوق اساسی ارزش قانون اساسی را دارد.
این منشور در سال ۵۳۹ پیش از میلاد پس از فتح شهر بابل به دستور کوروش تدوین شد و هم اکنون در عرصه جهانی به عنوان یکی از اولین قانون های اساسی جهانی و سند حقوق بنیادین بشر از آن ذکر، و نسخه ایی از آن نیز در سازمان ملل متحد نگهداری میشود.

اما از دوران سلسله قاجار بر اثر تحولات سیاسی و اجتماعی و آشنایی با فرهنگ غربی و انقلاب مشروطیت، تمایل به تدوین قانون اساسی در ایران افزایش یافت.

حقوق اساسی
دکتر حسن خسروی
ص۴۶
گردآوری مطلب: soosan.torabi

ادامه دارد.....
قسمت بعدی: قانون اساسی در دوران مشروطیت

6 months, 3 weeks ago

بهسازی نژادی
بهسازی نژادی به مثابه جنبش اجتماعی در سال های ۱۹۱۰ تا ۱۹۲۰رشد چشمگیری داشت و این همزمان بود با انتشار کتاب ها و مقالات متعدد درباره نژاد و شایستگی که تقریبا همه ی مطالبشان را در چارچوب کاربردهای علوم زیستی بیان می‌کردند.

گرنت به صراحت می گفت: "قوانین طبیعت نابودی ناتوان ها را ایجاب می کند!"

کشف دوباره ی کارهای گرگور مندل توسط هوگو دووِریس و همکارانش، و مهر تاییدی که ظاهرا بر وراثت سختِ خصوصیات می زد (که البته در نگاه بعضی اثبات بود) عامل مهمی بود که بهسازی نژادی را به اوج رساند.
چون به نظر می رسید یافته های مندل نظرات لامارکی [با بهبود شرایط محیطی میتوان بر رشد و پیشرفت فرد اثر گذاشت] را رد می‌کند.

در ایالات متحده، مرکز اصلی بهسازی نژادی اداره سوابق بهسازی نژادی (ERO) بود که در سال ۱۹۱۰ در کلدسپیرنگ هاربرلانگ آیلند تاسیس شده، و بعدا تبدیل شد به بخشی از مرکز تکامل تجربی در موسسه کارنگی واشنگتن.
رئیس این موسسه چارلز دیووِنپورت، استاد زیست شناسی دانشگاه شیکاگو و از پیشگامان زیست سنجشی بود.
هنگام تاسیس ERO, دیونپورت تعابیری به کار برد که در کلام آلیور وندل هومزِ پسر نیز تکرار شد.

"جامعه باید از خودش دفاع کند؛ همانطور که جامعه برای خودش این حق را قائل است که قاتل را از زندگی محروم کند، همین طور هم می‌تواند افعی هولناک پروتوپلاسمِ فاسدِ اصلاح ناپذیر را نابود کند!"
هدف اما تثبیت مبانی علمی وراثت انسان از راه مطالعه سوابق خانواده ها بود؛
روش کار، استفاده از دستیاران پژوهش میدانی برای مصاحبه با خانواده ها، درباره تاریخچه و سوابقشان بود.

این دستیاران آموزش دیده پژوهش میدانی درباره برخی عادت‌ها مثل می خوردن / روسپیگری/ قماربازی / بی قیدی جنسی و بزهکاری سوال می‌کردند؛ همین طور درباره ی نقص های جسمانی مانند دوجنسی بودن، سق شکری و پرانگشتی بودن و بیماری هایی نظیر هموفیلی و سل؛
و نقص های روانی مانند "کند ذهنی"، "اسکیزوفرنی" و انواع دیگر بیماری های روانی؛ و همچنین درباره ی مقوله کلی دستاورد و موفقیت اجتماعی.

میان سال های ۱۹۱۱و ۱۹۲۴، دویست و پنجاه دستیار پژوهش که بیشتر زن بودند در ERO آموزش دیدند و برای جمع آوری داده اقدام کردند.
پاسخ ها روی برگه ها ی مخصوص ثبت میشد،
دستیاران دریافتند که این خصوصیات در بسیاری از موارد واقعا در خانواده ها ادامه پیدا می‌کند.

از این رو دیونپورت نتیجه گرفت برای پیشگیری از فرزند آوریِ والدینی که ناقل خصوصیات نامطلوب هستند راه حل های اجتماعی باید به کار گرفته شود، و تبدیل شد به مدافع جداسازی _ یعنی نگهداری مبتلایان به بیماری ذهنی و جسمی در خانه یا آسایشگاه به شکلی که امکان بچه دار شدن نداشته باشند_ و عقیم سازی _ برای اطمینان یافتن از اینکه ناتوان ها، چه در حبس چه آزاد نتوانند بچه دار شوند.
چرا به علم اعتماد کنیم
نیومی اورسکیز
ترجمه: میثم  محمدامینی

صفحات: ۱۰۹_۱۱۰
گردآوری مطلب: soosan.torabi

ادامه دارد....

7 months, 2 weeks ago

چگونه یک انقلاب فرهنگی ایجاد کنیم؟

فرض کنیم می‌دانیم برای خوب زندگی کردن چه چیزی لازم است؛ چگونه می‌توانیم این آگاهی خود را عملی کنیم؟
در آمریکا ما تقریبا به صورت غریزی سعی می‌کنیم همه چیز را با کارهای سیاسی تغییر دهیم.
مثلا پی در پی قانون وضع میکنیم و به رهبران جدید رای می‌دهیم. اما بسیاری از مردم کم کم کنجکاو می‌شوند و تردید می‌کنند.
آنها تقریبا ایمانشان را به جریانِ به اصطلاح دموکراتیکی که گفته می‌شود در آن همه چیز به ظاهر با خواست مردم پیش می رود، اما در واقع همه چیز از راه های غیر دموکراتیک کنترل میشود از دست داده اند.
پرسش این است آیا آن دولتی که همواره در پی اعمال مقررات کیفری و جزایی است، برای حل مشکلات از راهی غیر جزایی می‌تواند مناسب باشد؟

**همواره این پرسش لنین روبه روی ماست:
به خاطر کسانی که بعدها زندگی خواهند کرد، بر کسانی که هم اکنون زندگی می‌کنند چقدر رنج می‌توان تحمیل کرد؟
و آیا می‌توانیم مطمئن باشیم زندگی افرادی که بعدها خواهند آمد، بهتر از زندگی ما خواهد بود؟

انقلاب های فرهنگی بزرگ با سیاست آغاز نشده اند.
مردان بزرگی از قبیل کنفسیوس بودا و عیسی در زندگانی انسان ها تغییرات بزرگی به وجود آورده اند.
محققان و دانشمندانی که نظام آموزش و یادگیری را احیا کردند و رهبران روشنفکری از قبیل مارکس، هیچکدام جزو رهبران سیاسی نبوده اند.
آنها تاریخ را با اتکا به مقام و منصب خود تغییر نداده اند.
لازم نیست شیفته ی مقام و مرتبه ی بلند آنها شویم تا بتوانیم از آنچه از آنان عایدمان میشود برخوردار شویم.**

بی.اف.اسکینر، "دیدار دوباره با والدن دو"، در والدن دو، (نیویورک ،مک میلیان،۱۹۷۶)، ص۱۶

تفکر انتقادی
شارون مک کی
ترجمه دکتر رحیم کوشش

ص۶۲ و ۶۳ با تلخیص
گردآوری مطلب: soosan.torabi
تهیه شده در کانال تلگرامی دانش و اندیشه

7 months, 3 weeks ago

پیامد اشتباه گرفتن اخلاق با عرف

ذکر نمونه تاریخی
رفتار استعمارگران پرتقالی و اسپانیایی با ساکنان آمریکای جنوبی نمونه هولناک از اشتباه گرفتن اخلاق با عرف جامعه است.
این استعمارگران با مشاهده ی تفاوت های عرف ساکنان آمریکای جنوبی با خودشان نتیجه گرفتند که آنها از نوع بشر نیستند.
به قول ویلگانیون، شوالیه ی کاتولیک، جانورانی به شکل انسان هستند.
ریشه، کشیش مسیحی اعلام کرد که ساکنان آمریکای جنوبی هیچ درکی از اخلاق ندارند!!
او معتقد بود خرفتی روح آنها را فرا گرفته و خوب را از بد تشخیص نمی‌دهند!
به این ترتیب اسپانیایی ها با حذف نام سرخپوستان از فهرست نوع بشر شروع به قتل عام آنها کردند.....
آنها در حق قربانیان خود هیچ رحمی نکردند
کودکان را کشتند. روستاها را آتش زدند. سگهای تربیت شده را به روستاها فرستادند تا سرخپوستان فراری را تکه تکه کنند..‌‌
به زنان در مقابل چشم همسرانشان تجاوز می‌کردند.
لاس کاساس ماجرای زنی را روایت می‌کند که وقتی دید جنگجویان اسپانیایی نزدیک می‌شوند خودش و کودکش را به دار آویخت!
از آنجا که مردان و زنان را از هم جدا می‌کردند و آنها دلتنگ و ناامید می‌شدند تعداد زیادی از سرخپوستان خودکشی می‌کردند!
تخمین زده می‌شود که در فاصله ی تولد مونتنی در سال ۱۵۳۳ و انتشار جلد سوم کتاب مقالات در سال ۱۵۸۸ جمعیت بومی دنیای نو از هشتاد میلیون نفر به ده میلیون نفر کاهش یافته باشد.

اسپانیایی ها به راحتی سرخپوستان را می کشتند زیرا یقین داشتند و مطمئن بودند چه چیزی اخلاقی ست.
و انسان به هنجار کیست!!
تفکر عرف زده ی اسپانیایی ها به آنها می گفت انسان به هنجار کسی است که شلوار می پوشد، یک زن دارد، عنکبوت نمی‌خورد و در تخت خواب می خوابد!!.

آنها سرخپوستان را با وجدان آسوده قصابی می‌کردند!

چرا؟!
چون آنها نمی‌توانستند از گفتار و رفتار سرخپوستان چیزی بفهمند حتی قیافه ها و لباس آنها متفاوت بود.

کدامیک از ما سکوت آنها را به کند ذهنی و جهل حیوانی نسبت نمیداد؟!
آنها از تعظیم و دست بوسی و آداب رسوم ما بی خبر بودند!

آیا ما نیز ممکن است دچار چنین خطایی شویم< خلط اخلاق و عرف>
بعید نیست و تضمینی نیست استدلال اخلاق شناسانه ی ما در برابر بیماری عرف زدگی واکسینه باشد.
مصون ماندن از عرف زدگی نیازمند کوشش و مراقبت ویژه است.

اطلاعات تاریخی این بخش برگرفته از دوباتن آلن، تسلی بخشی های فلسفه، ترجمه عرفان ثابتی انتشارات ققنوس ۱۳۸۳

۱.LAS CASAS
تاریخ نگار اسپانیایی قرن ۱۶ که همراه استعمارگران وارد سرزمین بومیان آمریکا شد و از رفتار استعمارگران با بومیان به شدت انتقاد کرد.

منبع: تفکر نقادانه درباره ی مسائل اخلاقی
گردآوری مطلب: soosan.torabi
تهیه شده در کانال تلگرامی دانش و اندیشه

8 months, 3 weeks ago

پوپر با نظریه ی حاکمیت یعنی چه کسی باید حکومت کند، مخالف بود.
پوپر نتیجه این امر را دیکتاتوری می دانست که منجر به افزایش خشونت می‌شود.
پوپر گرایش خود به دموکراسی را به دلیل حکومت اکثریت نمی‌داند.
او استدلال میکند:
روشهای تساوی طلبانه ی نظارت به شیوه ی دموکراتیک مانند انتخابات عمومی و حکومت انتخابی نباید چیزی بیش از ضمانت های  نهادی مجرب و نسبتا موثری در برابر جبر و زور باشد.

کسی که این روش را بپذیرد نباید رای اکثریت را به حق درست بداند. بلکه آنرا عامل تداوم دموکراسی و روش مقابله با خشونت قلمداد نموده و با وسایل دموکراتیک به جنگ آن تصمیم برود.
و برای تغییر و حذف تصمیمِ حاکم، بدون خشونت تلاش کند.
از این رو ارزش دموکراسی، نه به دلیل اخذ تصمیمات با رای اکثریت بلکه به دلیل نظارت و مقابله با رای اکثریت به روش دموکراتیک و نیز مقابله با مداخله گری دولت و یا تبدیل حاکمیت به دیکتاتوری است.
پوپر صلح دائم جهانی را به وسیله ی جنبش های صلح طلب محقق نمی‌داند. او معتقد است جنگ را باید با جنگ کنترل کرد و به صلح رسید.

۱- جامعه باز و دشمنان آن ص ۱۰۹و۱۱۰

منبع :  پوپر و دموکراسی
گردآوری مطلب : soosan .torabi

ادامه دارد.....

#فلسفه_سیاسی

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 2 months, 1 week ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 4 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 3 weeks ago