𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 3 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months, 4 weeks ago
•
تاریخ معلم بزرگیست؛ بی تعارف و سختگیر!
و باز وقت روایت بود؛
اینکه چرا پیشاهنگان ترانهی جهانی، با هم نماندند و یکصدا نخواندند. و از پی آن تابستان داغ (۲۸مرداد۳۲) از هم گریختند.
آن روز در کتاب اردیبهشت، تاریخ را خواندیم. که «جان» ترانهی عاشقانه نبود. در اسکلهی انزلی، سنجهی یاران بود که تا کجا همراهند. و جواب؟
وقتی عاشورپورِ از سفرِ بخارست برگشته، از کشتی پا به بندر گذاشت، "ناخدا زند" رو در رویش بود. سیلی محکمی حواله کرد و گفت: «تو که برای بیگانه میخوانی حالا برای من هم بخوان!». گیله مرد گفت: «من فقط برای مردم خواندم. همیشه، و حالا هم...» پس با صورتی سرخ، رو به مردم ایستاد. صدا صاف کرد. و به امیدِ همراهی، خواند:
«تی غم و غوصه بامو می غمه رو...»
که بشنود: «جان...»
اما، هیچکس همراه نبود. هیچ همصدایی نبود...
و بعد؟
آخرِ قصه را بپرسید از معلم تاریخ! که بر شورشی آوازخوان چه رفت.
جوما اما در آن شبِ شرجیِ آبانیِ رشت «جانِ ترانه» را شنید. بلند شنید.
این هم نشانهاش...
.
اشاره:
ویدئو، کاری از محمد جوان و بریدهای از دیدار هجدهم آبان۱۴۰۳ است در کتاب اردیبهشت رشت. یکباره شد و خواندیمش...
•
با احترام و فروتنی
ظرفیت تکمیل شد!
"اوخان" در رشتِ زیبا
یادمان جهانگیر سرتیپپور و فهیمهی اکبر
اجرای قطعاتی از آلبوم تازهی جوما و بیشتر
"بی تو/ شیم به گیلان/ نسیم/ لیلای/ آن شب بهار/ تکهای از شُوان/ ایتا بالالایکا/ تکهای از شُوان (به انتخاب مخاطبان) تی واسی/ باموم باز/ گیتارای/بامو بهار/ و باز تکهای از شُوان..."
مكان دیدار: رشت، بلوار گلسار، خیابان۱۰۹، مجموعه کتاب اردیبهشت
زمان دیدار: جمعه، ۱۸ آبان ۱۴۰۳
ساعت: ۱۹
تهيه بليت و اطلاعات بیشتر:
از طریق ارسال پیام به شماره تلگرام ۰۹۳۶۴۹۴۰۳۳۰
اشاره:
با توجه به محدودیت ظرفیت، تخصیص بلیت تنها به ترتیب اولویت زمانی درخواست، انجام خواهد شد.
•
با احترام و فروتنی
ظرفیت تکمیل شد!
جوما در پائیز مازندران
روایتهایی از شُوان و بیشتر
(دوئت/ گیتار و آواز)
یعنی که دِ پاییزه، برق دم، از موی سیاه تو، بیا بیشیم، جوانه، نسیم، باز من، شیم به گیلان، آهو، بتاز بتازه، کوچ، چهارفصل، شُوان...
زمان:
پنجشنبه/ دهم آبان۱۴۰۳
ساعت ۱۸
مکان: تنکابن. شهرک کریم آباد. کوچه ارکیده غربی. پلاک۱۷. کافه کتاب شهسوار
تهیهی بلیت و اطلاعات بیشتر:
۰۱۱۵۴۲۲۸۹۶۶
۰۱۱۵۴۲۸۱۰۹۱
بِتاز بِتازه
(اجرای زنده/ ضبطِ استودیو)
شعر: حسن خوشدل (دههی۵۰)
آهنگ و اجرا: جوما
(در یادِ عزیزِ فریدون)
زبان: گیلکی
نشر: ۲۸مرداد ۱۴۰۳
•
۱. گیلهوا بادی لطیف و زاینده است. از اعصار گذشته نوید سبزی و برکت میداد وقتی از جلگه به دریا میرسید. چه شد و از کِی بهار نارنج پژمرد، وقتی وزید؟ زمین سوخت و مالا دست خالی به خانه رسید؟
"بیآبیو درد امیشین
همه نفتان شیمیشین
بتاز بتازه
بی آبی و درد از آن ما
همهی نفتها از آن شما
[چون] نوبت تاخت و تاز شماست..."
ترانهساز سرش را چپ و راست کرد که همین است، همین. و رفت...
رفت تا یک دهه بعد که آن روایت ناخوانده، روی صحنه، شد این:
بِتاز بِتازه
(اجرای زنده/ ضبطِ استودیو)
شعر: حسن خوشدل (دههی ۵۰)
اهنگ و اجرا: جوما
(در یادِ عزیزِ فریدون)
زبان: گیلکی
نشر: ۲۸مرداد ۱۴۰۳
مشتیحسن، یَلَم بده، ایوانِ سر، آفتاب دیمه
گیلهوا بادوزِه، آفتاب بوخورده، اونه دیمِه
حسرت باران به دیل، بجار همش بترک واترک
مشتی آبرو داره، تی چرخ واگرده ای فلک
باغجیری، آبِ سر، اربابِ امره غلغله
تبر و گرواز و داسان مردمه دستان دره
اربابی هَزَم زنه، خو باغو خو بجاره ره
چنتا موفتخور، پسگردن، هی زنن اربابِ ره
"الهی بخت واگرده شیمیشین"
روخانه آبان شیمیشین
سبزِ بجاران شیمیشین
بوسوخته کولان امیشین
دریاکناران شیمیشین.
روخانه آبان شیمیشین
دریاکناران شیمیشین
خرابی و درد امیشین
مهر سلطان شیمیشین
بِتاز بِتازه...
• برگردان به فارسی:
مشتی حسن، لم داده بر سر ایوان، کنار آفتاب
باد گیلهوا میوزد، و بر صورتش میخورد نور آفتاب
بر دلش حسرت باران، کشتزار برنج، تشنهو پُر از تَرَک
آخر مشتی آبرو دارد، بختت واژگون شود ای فلک!
پایینِ باغ، بر سر آب، همراه ارباب غلغلهست
و تبر و بیل و داس در دستان مردم است
ارباب حرص میزند برای باغ و کشتزار برنجش
چندنفر مفتخور هم های و هوی میکنند پشتسرش
"الهی بختتان واژگون شود"
آب رودخانهها از آن شما
کشتزارهای سبز برنج از آن شما
تپههای سوخته از آن ما
دریاکناران از آن شما.
آب رودخانهها از آن شما
دریاکناران از آن شما
خرابی و درد از آن ما
مُهر سلطان از آن شما!
چون حالا وقت تاخت و تاز شماست...
•اشاره: این ترانه در وقتِ فراغت میان ضبط قطعات آلبوم تازهی جوما (اوخان) به صورت زنده (اجرای همزمان گیتارِ تنها و خواننده) در استودیو، ضبط شد.
•
گزارش به رفقا
از آنچه رفت/ از حالا و فردا...
نخستین دیدار رسمی ما در بیست و هشتم دیماه ۱۴۰۲ اتفاق افتاد. در رشتِ زیبا... و آخرینش در هفتم تیر۱۴۰۳ (در تهران عزیز)
و همهی دقایق آن شبها، شبهای متبرک به اشک و ترانه، در خاطر "جوما" جاودانه شد. در یاد ماند و جوانه شد...
جوما؛ راوی ترانههای ناخوانده است؛ از قصههایی گمشده، نادیده خواسته شده یا پنهان مانده زیر غبار سنگین زمان، که فقط ترانه میتواند ناجیشان باشد.
حالا از پس حادثهی دیدار با شما، و آن شبها، ما لبریز از روایتیم و هزار آواز ناشنیده در سینه داریم.
کاش نَفَسی باشد که باز باهم باشیم.
بشود که جمع شویم و دوباره بخوانیم...
• از حالا و فردا:
در زبان گیلکی "اوخان" یعنی پژواک. بازتابِ صدا...
و جوما در حال به سامان کردن مجموعهی تازهای است با همین نام: "اوخان"؛ حاوی روایتهایی آهنگین از گیلانِ عهد جنگ جهانسوز دوم؛ روزگار سخت و تلخ اشغال سرزمینِ آزادداران (۱۳۲۰ تا ۱۳۲۵) در یادِ عزیزترینهای ترانهی نوین ایران (بانو اکبر و جهانگیرخان)
"اوخان" در واقع زادهی "شُوان" است. پژواکِ شبانههای به شور و شیدایی آغشتهی سالیانِ مردمان گیلان.
همراهی باشد و عمری و رمقی (اگر بگذارند!) آخر تابستان روایتشان خواهیم کرد.
و پاییز؟
موعد دیدار است...
• دیگر؟
به زودی باز با هم حرف خواهیم زد.
از ترانه و بیشتر...
تا آنوقت، مهربانی کنید و همچنان جوما را رفیق خودتان بدانید؛
راوی قصههایی که نخواندهاید...
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 3 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months, 4 weeks ago