کلام عرفای کهن (تدوین حسین شهدادی )

Description
او را که دل از عشق مشوش باشد
هر قصه که گوید همه دلکش باشد

تو قصهٔ عاشقان، همی کم شنوی
بشنو، بشنو که قصه‌شان خوش باشد

«شیخ بهایی»
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 5 months, 3 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 8 months, 1 week ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 4 months, 1 week ago

4 months, 3 weeks ago

واسطى در شطح گويد كه«خوف را ظلمتى است.صاحب آن در تحت آن طلب كار خروج است از آن، چون ضياء رجا پيدا شد،خايف در مواضع راحت آمد.»

قال: ظلمت خوف،غيم تهديد قهرست در دل مريد. پيوسته سرّ او بزجر او از وصول مشاهدۀ جمال و انس بوصال حق محجوب است، زيرا كه شرف احوال در ترقّى رجاست. حدّت خوف طالب خوش‌دل را مانع است از لذّت انبساط. چون حقّ خواهد كه طالب را بمقام وصلت برساند، اغلال خوف از صفاء سرّ برگيرد، تا بر آن جانب رجا نظر كند عالم آسايش نور انس و بسط را.مرد صادق چون در درك خوف است، جرات دنو ندارد. در احكام ادب مانده است؛ صورت ادب ظلمت عالم انبساط است. چون با عالم انبساط رسد، از حجاب عبوديّت در نور ربوبيّت آمد. آنگه تا بديد بنور حقّ در حقّ سفر كند- قال اللّه تعالى«يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ» تا از دروازۀ ملكوت آمد در صحن سماء عشق.

شطحیات روزبهان بقلی
کلام عرفای کهن

4 months, 4 weeks ago

سهروردی درباره موضوعات مختلف اظهارنظر کرده، و غالبا در پربارتر نمودن هر کدام ابتکاراتی عرضه داشته است. در مورد پیشینیان وی و تأثیرشان بر او باید گفت که سهروردی متأثر از غزالی و کتاب معروف او مشکاة الانوار بود؛ این کتاب در تنظیم و تدوین تعالیم اشراقی سهروردی اهمیت بسیار زیاد داشت. حلاج و بایزید نیز که سهروردی کرارا به اقوال آنها استناد می‌کند و از نظر وی نمایندگان کامل فیلسوفان حقیقی بودند، بر وی تأثیر داشته اند. و بالاخره از ابن سینا، استاد فلسفه مشائی، باید نام برد که سهروردی گرچه از او انتقاد کرده، مع ذلک به پاره ای از رگه‌های نظام فلسفی او از قبیل مفهوم مراتب وجود و مقول فیض، معتقد است. با وجود سهمی که سهروردی در مقوله منطق دارد، منطق مشائیون را به عنوان ابزار مفیدی در تحلیل پذیرفته است.

هستی شناسی:

۱- تبدیل وجود به نور

تا آنجا که به سلسله مراتب حقیقت مربوط می‌شود، سهروردی به هستی شناسی سنتی اعتقاد داشت. او سعی می‌کرد که موضوعات فلسفی و عرفانی را در بافت سطوح وجود تشریح کند. وی فکر سلسله مراتب وجود را حفظ کرد، ولی چارچوب هستی شناسی ابن سینا را از وجود به نور تبدیل کرد. دقیقا همین تغییر بنیادی بود که به وی امکان داد تا شرحی از تعالیم عرفانی و باطنی و نیز بسیاری از موضوعات سنتی فلسفی را، مخصوصا رابطه میان ماهیت و وجود را، ارائه کند. بنا به نظر سهروردی، طبیعت نور امری بدیهی است زیرا تمام اشیاء به کمک نور شناخته می‌شوند. نور مرکب است از توالی نامحدودی از انوار ممکن وابسته و هر نور علت وجودی نوری است که پائین تر از آن قرار دارد. نور غائی که همان واجب الوجود است، از نظر سهروردی نورالانوار و علت نهائی همه اشیاء است.

گرچه طرح هستی شناسی سهروردی بعدها مورد انتقاد بعضی از اخلافش، مانند ملاصدرا و حاج ملاهادی سبزواری قرار گرفت، مع ذلک ابزاری به دست می‌دهد که مسائل هستی شناختی را می‌توان به کمک آن تحلیل کرد. همان گونه که سید حسین نصر می‌گوید، به نظر سهروردی: «بنابراین مرتبه وجودی همه موجودات بسته به درجه قرب آنها به نور اعلی و درجه منور بودن آنهاست».

۲- خودآگاهی و مراتب وجود

بنا به عقیده سهروردی، درست همان طور که نور را درجاتی از شدت و ضعف است، ظلمت نیز درجات دارد. گرچه او نور را به نسبت درجه وجود داشتن آن طبقه بندی می‌کند، لزوما ملاک تعیین مرتبه وجودی انوار این است که آیا آنها از وجود خود آگاهند یا نه. بنابراین، خودآگاهی ملاکی می‌شود برای مرتبه وجودی عالی تر، که در نظام حکمت اشراقی مستلزم درجه شدیدتری از نور است. به اعتقاد سهروردی، نهایتا آگاهی شخص از طبیعت خود است که مرتبه وجودی او را ارتقاء می‌بخشد. برای تبیین این مطلب، او از نمادهای نور و ظلمت آئین زرتشتی در ترسیم تضادها و کشمکشی که در اندرون انسان موجود است، استفاده می‌کند. کلید حل این معضل وجودی ناشی از نزاع درونی بین نفس -که در جهان بینی زرتشتی ظلمت است- و بین خود الهی انسان، یعنی نور، دانش یا آگاهی او از واقعیت وجود خویش است.

۳- دو راه رسیدن به نظریه هستی شناسی نور در حکمة الاشراق
سهروردی از دو راه به نظریه هستی شناسی خود در باب نور می‌رسد. نخست، دلائلی فلسفی در اثبات بدیهی بودن طبیعت نور عرضه می‌کند، بدین ترتیب که می‌گوید نور آشکارترین پدیده هاست زیرا هر چیز دیگری با توجه به آن شناخته و تعریف می‌شود. سهروردی این طور استدلال می‌کند که شرط لازم برای رؤیت اشیاء نور است و لذا این نور است نه وجود که باید عنصر تشکیل دهنده نظریه هستی شناسی باشد.

سهروردی گزارش می‌دهد که اصالت نور و اهمیت هستی شناختی آن نخستین بار از طریق اشراق برای من احراز گردید. او در مقدمه حکمة الاشراق می‌گوید: حقایق و مطالب در این کتاب نخست از راه فکر حاصل نیامد بلکه حصول آنها به طریقی دیگر بود. نهایت، پس از فهم آنها در پی پیدا کردن حجت و برهان آن برآمدم بدان سان که اگر مثلا از آن حجت قطع نظر می‌کردم، هیچ مشککی نتواند مرا در آن به شک اندازد. بنابراین لازم است که در هر بحثی راجع به هستی شناسی سهروردی، خصلت شهودی بودن آن را قبول کرد و متوجه بود که تحلیل فلسفی وی مبتنی بر تجربه عرفانی اوست.

مهدی امین رضوی- سهروردی و مکتب اشراق- ترجمه مجدالدین کیوانی

کلام_عارفان در کانال
#کلام_عرفای_کهن

5 months ago

ابو الحسين نورى گويد-رحمة اللّه عليه- كه«قرب در قرب در اشارت ما بدان عالم بعد بعد است».

گفت: درين سخن اشارت به عجزست از ادراك حقيقت،و بديدن نفس و هوا و دعوى در حقيقت عبوديّت.اگر چه عبوديّتيان نيكو نيكومحضراند،هر زمان كويى(؟)پيش ايشانست كه ناخوب‌ كارتراند ، ليكن گناه ايشان سرمايۀ پارسايانست، و دم ايشان روح زندگانى عشق پاكان. «ذنوب المقرّبين حسنات الابرار»مريدان را رؤيت ثواب طاعتست، و عارفان را عقاب،زيرا كه از حقّ بغير نگاه كردن كافريست.درين دم شيخ در رؤيت تقصير خود بود،برانداخت آنچه بر دل وى گذشت از دون حقّ.گفت كه منم به طاعت من،خويش به عبادت خويش، از حقّ محجوبم، و از قرب آن دور،من كه مراد او باشم، كى بندۀ او باشم، عبادت من در خورد حدث است نه در خورد قدم.

شطحیات روزبهان بقلی
کلام عرفای کهن

7 months, 2 weeks ago
7 months, 2 weeks ago

اى نامدارى که نامت یادگار جانست و دل را شادى جاودانست، روح روح دوستانست و آسایش غمگنانست ، عنوان نامه‏اى که از دوست نشانست و مهر قدیم بر وى عنوانست، نامه‏اى که از قطعیّت امانست و بى قرار را درمانست، تاج دولت ازلست و شادروان سعادت ابد ، در هفت آسمان و هفت زمین هر که او نامى یافت ازین نام یافت، دولتى آن کس شد که آفتاب انوار این نام برو تافت.

هر که نام کسى یافت ازین درگه یافت
اى برادر کس او باش و میندیش از کس

هر که مقبول حضرت الهیّت آمد به اقرار این نام آمد، هر که مهجور و مطرود سطوت عزّت آمد بانکار وى آمد، یضلّ به کثیرا و یهدى به کثیرا.

پیرى مرید را وصیّت میکرد که اگر همه ملک موجودات بنام تو باز کنند، نگر تا بى توقیع بسم اللَّه بدان ننگرى که آن را وزنى نیست، و اگر جبرئیل و حمله عرش بچاکرى تو کمر بندند تا سلطان این نام داغى از خود بر جانت ننهد بدان که آن را محلّى نیست، هر جانى که عاشق‏تر بود او را اسیرتر گیرد، هر دل که سوخته‏تر بود رختش زودتر بغارت برد.

گفتم که چو زیرم و بدست تو اسیر
بنواز مرا مزن تو اى بدر منیر

گفتا که ز زخم من تو آزار مگیر
در زخمه بود همه نوازیدن زیر

#کشف_الاسرار
«رشیدالدین میبدی»کلام_عارفان در
کانال کلام عرفای کهن

7 months, 3 weeks ago

گر چنان گشتی که اُستا خواستی
خویش  را و  خویش را  آراستی

اگر آن بینوا مطابق دستور استاد عمل می کرد. هم خود را آراسته می کرد و هم
خویشان و کسان خود را.

هرکه از اُستا گریزد در جهان
او ز دولت می گریزد، این بدان

این را بدان که هر کس در این جهان از استاد بگریزد قطعاً از دولت و حشمت
گریخته است.

پیشه یی آموختی در کسبِ تن
چنگ  اندر  پیشه  دینی  بزن

برای پرورش جسم، حرفه و فنّی یاد گرفته ای، حالا باید به کاری دست بزنی که دین و ایمانت پرورده شود.

در جهان، پوشیده گشتی و غنی
چون بُرون آیی از اینجا، چون کنی؟

در این دنیا، پوشیده از ثروت و مکنت شدی و در شمار توانگران قرار گرفتی. حال اگر از این دنیا کوچ کنی، چه کار خواهی کرد؟

پیشه یی آموز  کاندر  آخرت
اندر  آید دخلِ کسبِ مَغفرت

فن و حرفه ای بیاموز که در آخرت، محصول و فایده آن آمرزش باشد.

شرح مثنوی شریف
استاد کریم زمانی

10 months, 3 weeks ago

به نام الله که بخشایشگر و با رحمت است

* ای عبد! در هر حال که باشی بگو؛ لَبَّیکَ یا رَبّ!

  • ای عبد! بگو؛ لَبَّیکَ یا رَبّ! تا تو را از وجهی، "مُجیب" قلمداد کنم!

  • ای عبد! اگر تو را از وجهی مُجیب بنویسم، تو را از همه وجهی مُجیب نوشته‌ام! و این بدان معنی است که تو را نزدم حضور داده‌ام و اشیاء را پشت سرت انداخته‌ام!

  • ای عبد! پاداش بنده‌ای که برای من صبر و تحمل کند اینست که با او باشم، هر کجا که باشد!

‌#لَبَّیکَ_یا_رَبّ
#لبیک_یا_الله
#المخاطبات_امام_نِفَری

کلام_عارفان در
#کانال_عرفای_کهن

10 months, 3 weeks ago

?حضرت علی علیه السلام از منظر مولوی(ره)

#حسن_اردشیری_لاجیمی ?

مولوی درباره حضرت علی(ع) بهترین مدح و ستایش را بیان می کند که در جهان اسلام یگانه است:

کیست مولا؟ آنکه آزادت کند
بَندِ رَقیّت ز پایت بر کند

____

بازگو ای باز عرش خوش شکار
تاچه دیدی این زمان از کردگار
راز بگشا ای علی مرتضی
ای پس از سو القضا حسن القضا
باز باش ای باب رحمت تا ابد
بارگاه ما لهُ کفواً احد
__

ای علی جمله عقل و دیده ایی
شمه ای واگو از آنچ دیده ایی
تیغ حکمت جان ما را چاک کرد
آب علمت خاک ما را پاک کرد

__
غرق نورم گرچه سقفم شد خراب
روضه گشتم گرچه هستم بوتراب
____

از نظر مولوی پیامبر(ص) و امام مردم را آزاد می کنند. و تنها علی آزاده بوده است و در نتیجه بخاطر همین او را مولای مؤمنان کرد؛
"من کنت مولاه فهذا علی مولاه."

کیست مولا؟ آنکه آزادت کند
بند رقیت ز پایت بر کند
چون به آزادی نبوت هادی ست
مؤمنان را ز انبیأ آزادی ست
ای گروه مؤمنان، شادی کنید
همچو سرو و سوسن آزادی کنید.
#مولوی

برای ورود به کانال دکتر ??
@ardeshirilajimi
▪️عید غدیر بر همه عزیزان مبارک???

Telegram

attach 📎

10 months, 3 weeks ago

مولانا از عقل جزوى به زيرك تعبير مى‌كند و نمونه اعلاى زيركى را ابليس مى‌داند كه با همه زيركى و داناييش از درگاه قرب الهى رانده شد.نمونه كامل عشق، انسان يا نوع بنى آدم است كه به جهت انس با حضرت حق به كمال مرتبه قرب نائل گرديد.در تمثيل زيباى ديگرى مولانا زيركى عقل را به شنا كردن در درياهاى بى‌كران و ژرف و بى‌پناه تشبيه مى‌كند كه در آن انسان در كام طوفان‌ها و گرداب‌هاى خوفناك گرفتار مى‌آيد به گونه‌اى كه براى او اميد رهايى نيست و شناگر در كام مرگ گرفتار مى‌شود.برعكس عشق مانند كشتى‌اى است كه در لجّه‌هاى عميق و گرداب‌هاى هائل غرق نمى‌شود و در ميان طوفان‌هاى سهمگين،هميشه اميد رهايى و نجات دارد.

داند او کو نیک‌بخت و محرمست
زیرکی ز ابلیس و عشق از آدمست

زیرکی سباحی آمد در بحار
کم رهد غرقست او پایان کار

هل سباحت را رها کن کبر و کین
نیست جیحون نیست جو دریاست این

وانگهان دریای ژرف بی‌پناه
در رباید هفت دریا را چو کاه

عشق چون کشتی بود بهر خواص
کم بود آفت بود اغلب خلاص

زیرکی بفروش و حیرانی بخر
زیرکی ظنست و حیرانی نظر

عقل قربان کن به پیش مصطفی
حسبی الله گو که الله‌ام کفی

مثنوى معنوى

در جاى ديگر مولانا عشق را به مرغ و همت عاشق را به بال‌وپر مرغ تشبيه كند.
مرغ فقط‍‌ با به پرواز درآوردن بال‌وپر مى‌تواند از هر جايى به آشيانه خود پرواز كند.

عاشق هم فقط‍‌ با استمداد از همت عشق مى‌تواند به وصل جانان نايل آيد.

مرغ با پر می‌پرد تا آشیان
پر مردم همتست ای مردمان

عاشقی که آلوده شد در خیر و شر
خیر و شر منگر تو در همت نگر

مولوی مثنوی شریف کلام_عارفان در
کانال_عرفای_کهن

1 year ago

شخصى ده درم بر جوحى دعوى كرد. قاضى پرسيد كه گواه دارى‌؟ گفت: نى.
گفت: سوگندش دهم. گفت: سوگند وى را چه اعتبار.

هر لحظه خورد هزار سوگند دروغ
  زان‌گونه كه در باديه اعرابى دوغ

جوحى گفت: اى قاضى مسلمانان در مسجد محلۀ ما امامى است پرهيزگار راست گفتار نيكو كردار، وى را بطلب و به جاى من سوگند دِه تا خاطر اين مرد قرار گيرد.

بهارستان عبدالرحمن جامی
#کانال_عرفای_کهن

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 5 months, 3 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 8 months, 1 week ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 4 months, 1 week ago