مهدی نوریان

Description
درس‌گفتارهای «شفاهی» و بداههٔ استاد نوریان در کلاس‌های ادبیات | غالب محتوای کانال از روی گفتار به نوشتار درآمده و طبعاً با نثر نوشتاری رسمی تفاوت دارد.

‌ارتباط:
@nhdrii
Advertising
We recommend to visit

ترید شاهین 💸 | 🕋𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓
آموزش صفر تا 100 کریپتو 📊
❗️معرفی خفن ترین پروژه ها‌ در بازار های مالی به صورت رایگان🐳
سیگنال فیوچرز و اسپات (هولد) رایگان🔥
با ما باشی💯 قدم جلویی رفیق🥂
𝐈𝐍𝐒𝐓𝐀𝐆𝐑𝐀𝐌 :
www.instagram.com/trade_shahin

Last updated 4 days, 1 hour ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 1 month, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 1 month, 1 week ago

11 months, 1 week ago

جلسهٔ سیزدهم و پایانی
درس‌گفتار مثنوی معنوی ۲
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دانشگاه اصفهان، ۹۱ــ۱۳۹۰

@dr_mehdi_nourian

11 months, 1 week ago

جلسهٔ دوازدهم
درس‌گفتار مثنوی معنوی ۲
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دانشگاه اصفهان، ۹۱ــ۱۳۹۰

@dr_mehdi_nourian

11 months, 1 week ago

جلسهٔ یازدهم
درس‌گفتار مثنوی معنوی ۲
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دانشگاه اصفهان، ۹۱ــ۱۳۹۰

@dr_mehdi_nourian

1 year, 1 month ago

▫️در یادکرد استادان درگذشته

بارها گفته‌ام که طرز خواندن شعر اهمیت بسیار زیادی در درک معنی آن دارد. مهم‌ترین منظور از درست‌خواندن شعر تکیهٔ روی کلمات است. متأسفانه، امروز از هر کسی که شعر می‌خواند، لحن روزنامه‌خواندن به گوش می‌رسد؛ چه در رسانه‌ها و چه در مجامع و کلاس‌ها. این مطلب را در جای دیگری هم نقل کرده‌ام که ملک‌ الشعرا بهار هشتاد سال پیش نوشته‌است که پس از حملهٔ وحشیانهٔ مغول و در پی آن شکست سهمگین، ایرانیان روحیهٔ خود را باخته‌اند و این باختنِ روحیه در همهٔ مظاهر زندگی آشکار شده‌است؛ حتی در لحن سخن‌گفتن و شعر و آواز خواندن، صدای ناله به گوش می‌رسد؛ گویی حنجرهٔ ایرانیان ضعیف شده‌است و حالت گریه به انسان دست می‌دهد.

@dr_mehdi_nourian

1 year, 1 month ago

https://m.facebook.com/story.php?story_fbid=pfbid02KZiGB8UU63dvmzXq5mfiwB8c2Cvz9PtQ9RwQK5DvbEFR5H1tfxkv9nhCEySQCFAjl&id=100002387724031&sfnsn=scwspmo&mibextid=VhDh1V

Facebook

Log in to Facebook

Log in to Facebook to start sharing and connecting with your friends, family and people you know.

1 year, 1 month ago

دکتر نوریان.docx. چراغ دهلی....docx

1 year, 3 months ago




?اصحاب مذهب منسوخ!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
▪️دکتر بهرام پروین‌گنابادی


«زمستان ۱۳۶۸ مشغول صفحه‌بندی کتاب
"ته بساط"ِ زنده‌یاد استاد سعیدی بودم که دیدم در پی‌نوشتِ یکی از صفحات، دکتر مهدی نوریان را به‌خاطر دفاع جوانمردانه از استاد خانلری، از «اصحاب مذهب منسوخ» نامیده‌است. از استاد، دربارهٔ دکتر نوریان پرسیدم که گفت:

«استادِ فاضلِ دانشگاه اصفهان است و در این "قحط وفا" انسانی‌ است حق‌شناس و کم‌یاب».

گذشت تا اواخر دههٔ هفتاد که در بزرگ‌داشت دکتر زرین‌کوب در دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی، دکتر دادبه ما را به هم معرفی کرد. اولین عبارتی که بر زبان راند این بود که «شنیده‌ بودم مرحوم، استاد پروین گنابادی بر دیوان مسعودِ سعدِ تصحیحِ رشید یاسمی حواشی نوشته‌است. از دکتر ابوالقاسمی خواهش کردم این دیوان را از پدرتان (ایرج) قرض بگیرد و شگفتا که اکثر حدس‌های مرحوم پروین با نسخ قدیم‌تر هم‌خوانی دارد. من استفاده کردم و در مقدمه هم ذکری از مرحوم پروین و دیوان مذکور کرده‌ام».

گفتم: «الان متوجه شدم که چرا مرحوم سعیدی‌سیرجانی شما را از "اصحاب مذهب منسوخ" نامیده‌است!» پرسیدند «کجا؟» جریان را شرح دادم و این شد آغاز آشنایی ما؛ تا اینکه اوایل دههٔ هشتاد، چند روزی در تهران، مهمان یکی از دوستانم بودند و جسته‌گریخته بنده هم در کنارشان. دیدم به‌غایت صمیمی و یک‌رنگ است و فاضل و دانشمند و فهمش از متون کلاسیک بسیار عمیق.

به‌گمانم، به‌خاطر غرق‌شدن در ادب فارسی و فرهنگ ایرانی، ادب درس و ادبِ نفس در وجودش تجلی کرده‌است. بعد از آن، یکی دو دیدارِ کوتاه بود که آخرینش سال ۹۶ بود. در بزرگ‌داشت محتشم، در کاشان که هر کدام برایم غنیمتی بود.

وقتی شنیدم استاد بیمارند، آرزو کردم کنارش باشم و دست دعا برآرم و در گردنش آورم که «دعای خسته‌دلان مرهم و دوای تو باد»! بالاخره، دعای برخاسته از دل پاک دوست‌دارانش اجابت شد و اکنون شب تولد استاد نوریان است [هفتم مرداد]. مبارک باد و سایه‌اش بر سر ما مستدام که در طول این ۳۴ سال، در ذهنم، از "اصحاب مذهب منسوخ" به "ائمهٔ مذهب منسوخ" تغییر یافته‌است».

@dr_mehdi_nourian

1 year, 3 months ago

‌‌

▪️کلاس درس استادم
[در هفتادوپنج‌ سالگیِ استاد]

«جوانی بودم در روستا پرورش‌ یافته، بزرگ‌ترین سفرم تا شهرستان بابل بود، برای خریدن وسایل ماهی‌گیری.
نتیجهٔ کنکور (سال ۱۳۶۴) اعلام شد و من در رشتهٔ ادبیات دانشگاه اصفهان پذیرفته شدم. سفر به اصفهان در نگاهم چون کابوسی وحشتناک ظاهر شد.
ساعت ۱۴ یک روزِ شنبه، اتوبوس رویان را سوار شدم و به مقصد تهران به راه افتادم. در مقصد نهاییِ این اتوبوس، تهران_تهران‌پارس، پیاده شدم. پس از پرس‌وجو، گفتند: به ترمینال جنوب برو و سوار اتوبوس اصفهان شو. از بس دلهره داشتم، اصلاً تهران را ندیدم. سوار تاکسی شدم و به ترمینال‌جنوب آمدم. به‌محض رسیدن به ترمینال، فریاد شاگرد اتوبوسی با بند ترجیع «قم-اصفهان»، مرا به‌سوی  اتوبوس کشاند. نادانسته که اتوبوس در ساعت ۳ بامداد به اصفهان می‌رسد. رسیدم به اصفهان؛ هراسان وپریشان. اگرچه شب سیمایی ندارد، برای من سراسر شب مانند آدمی به نظر می‌رسید که مدام، گستاخ‌وار به من حمله می‌کند و مرا می‌رماند. به سخن ناصر خسرو، در چنین وضعیتی به دیوانگان ماننده بودم.
طول خیابانی را بیهوده می‌پیمودم و برمی‌گشتم تا گوی طلایی خورشید بر آسمان ظاهر شد. طلوع را طالع نیک دانستم. کم‌کمک هوای اصفهان شروع به جوشیدن کرد. با تاکسی دربست به دانشگاه رسیدم و ثبت‌‌نام کردم.
بازگشتم به دیار و با شروع کلاس‌ها به اصفهان کوچیدم. اولین کلاس‌های درس دانشکده را با ناامیدی سپری کردم؛ کلاس‌هایی شبیه به کلاس‌های تربیت معلم؛ مثلاً کلاس معارف اسلامی که استادش با چک‌وچانهٔ فراوان، سعی در اثبات خدایی داشت که من از بن‌دندان به آن اعتقاد داشتم و دیگر کلاس‌ها با همین سیاق و روش.
در چنین وضعی، کریدورهای دانشکده برای من چون غار وحشتناکی بود و ناامیدی و ترس مانند شب‌پره‌هایی، دوْرِ سرم پرواز می‌کرد. با اندیشیدن به آنچه دچارش شده بودم، سرم دوار می‌گرفت.
تکرار ملال‌آور دروس خشک و عمومیْ فضای دانشگاه را در نظرم سرد و بی‌روح می‌نمود. اگر نبود پیوند دوستی با هم‌کلاسانم، دانشگاه را ترک می‌کردم.
به‌خاطر این پیوند مقیم کوی دانشگاه شدم و خودم را به دست تقدیر سپردم،
تا کلاس‌های درس دکتر نوریان و زنده‌یاد استاد مظاهری (خدایش بیامرزد) را درک کردم.
قبل از ورود به دانشگاه، رشتهٔ ادبیات در نگاهم فقط خلاقیت بود، چون سرودن ونوشتن؛ اما درک کلاس‌های استادم، دکتر نوریان، خوانش خلاقانهٔ متون، نقد ادبی و... لذتی هم‌چند آفرینش به من بخشید.
علاوه‌ بر این، شیوهٔ درس‌گویی استاد نوریان را سالیان دراز معلمی راهنمای خود نمودم؛ شیوه‌ای که هرگز تکرار آن خستگی به بار نیاورد.
استاد فرزانه‌ام، نوریان همهٔ درس‌های گروه را عالی می‌گفت:
منطق‌الطیر سلیمانی، کتب شیخِ اشراق، صائب و به‌ویژه غزلیات حافظ و سعدی را.
این را بگویم کلاس‌های استاد را باید درک کرد، چون قابل توصیف نیست.
نکتهٔ مهمِ دیگر اینکه ایشان چنان شخصیتی سترگ و درعین‌حال مهربان داشت که دانشجو چه در کلاس درس و چه در جلسهٔ امتحان، کودک درون خود را  ساکت می‌کرد و بازی‌گوشی دورهٔ دانشجویی از یادش می‌رفت.
هر کجا هست خدایا به‌سلامت دارش.»

ابراهیم نجاری
@dr_mehdi_nourin

1 year, 3 months ago

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
?هــرباب‌ازیـن‌کتابِ‌نگارین‌کـه بَــرکُنی
همچون‌بهشت‌گویی‌ازان‌باب‌خوشترست

ضمناً این را هم خدمتتان عرض کنم که قهرمان اصلی داستان خسرو و شیرین نه خسرو است و نه شیرین؛ قهرمان اصلی‌اش فرهاد است، درحقیقت.

@dr_mehdi_nourian

We recommend to visit

ترید شاهین 💸 | 🕋𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓
آموزش صفر تا 100 کریپتو 📊
❗️معرفی خفن ترین پروژه ها‌ در بازار های مالی به صورت رایگان🐳
سیگنال فیوچرز و اسپات (هولد) رایگان🔥
با ما باشی💯 قدم جلویی رفیق🥂
𝐈𝐍𝐒𝐓𝐀𝐆𝐑𝐀𝐌 :
www.instagram.com/trade_shahin

Last updated 4 days, 1 hour ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 1 month, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 1 month, 1 week ago