در آغوشم بگیر و نجاتم بده قاتلی به دنبال من است که گاه به گاه در آینه ها میبینمش...
#داستایوفسکی
https://t.me/Text_ndr

میمیرم و از نفس کشیدن هوایت دست نمیکشم
جانِ من تو همه ی آنی که من از روی خوش دنیا میخواستم.
#NDR
https://t.me/Text_ndr

گمان میبردم که میشود بدون تو زیست
اما متلاشی شود گمانی که بی تو بودن را در سر ویران شده پروراند.
#گاهی_قلب_غالب_میشود
#NDR
https://t.me/Text_ndr

به طور تناقض‌آلودی، خودداری از پاسخ دادن به توهین، یکی از موثرترین پاسخ‌های ممکن است.
یک دلیلش این است که خاموشی ما ممکن است برای فردی که توهین کرده است، گیج‌کننده باشد؛ به این معنی که نمی‌داند آیا توهینش را فهمیده‌ایم یا خیر؛
به علاوه، با این کار اجازه نمی‌دهیم از توهینش لذت ببرد و در نتیجه به احتمال زیاد پریشان می‌شود.
پاسخ ندادن نشان می‌دهد که بود و نبود او در نظرمان یکسان است و از آنجا که هیچ‌کس دوست ندارد نادیده گرفته شود، عدم تمایلِ ما به پاسخ‌دهی، احساس تحقیرشدگی را در او بر می‌انگیزد ...

#ویلیام_بی_اروین
#فلسفه‌ای_برای_زندگی
https://t.me/Text_ndr

اما من تصمیم به درمان خود گرفته ام.
درمیان تمامی حس های بد،به تنهایی ایستاده ام.
غباری که روی چشمانم نشسته را پاک میکنم.
تنهایی!
قدرت را در من خواهی دید،زمانی که فروپاشیده و خمیده به دنبال دست بر زانو گذاشتن خود هستم.
و اینبار تنها سکوت موسیقی نجات من است...
[#مینانادری]
[03-08-25]
https://t.me/Text_ndr

در غیرممکن ترین حالت ممکن متوجه شدم که تمام شک هایم واقعی بوده و تمام حدس هایم درست!
متوجه شدن این موضوع همانقدر که ممکن است تورا قوی تر کند به تو ضربه ی کاری محکم تری میزند.
رنجی که درونم دفن شده حاکی از علاقه ایه که قدیمیه و پس از طی کردن مراحل رشد و تمایز به حداکثر هلاک کنندگی رسیده و در حال ویران کردن من است.
من چرا دارم میبخشم کسی را که من را از چند جهت متلاشی کرد!؟
من چرا دارم سکوت میکنم راجب پس زده شدن و نخواسته شدن؟!
مگر یک انسان میبایست چقدر ظرفیت داشته باشد که بتواند غمی را که تمام وجودش را اغما کرده،پنهان کند؟
دردها در نهاد آدمیزاد است.انقدر عمیق که شاید روزی بتوان تنها و تنها از سوراخی همانند مردمک چشم به درون کسی نگریست،شاید
که شاید متوجه شد.
سکوت میکنم اما تمامم درد میکند،نگاهم درد میکند،صدایم درد میکند،قلبی که بی پناه درد میکند.
من میترسم از،از دست دادن ها
از نداشتن ها و از نبودن ها
انگار که من از تمامی نون های اول فعل ها میترسم.
دردی که در دل میگنجانم انقدر بزرگ هست که از مردمک چشمانم میبینی که غرورم را بخاطر قلبم له کرده ام.
چه فرمانروایی میکند این قلب
که هرکه میگوید منطق حکمران است
دروغ محض است.
چون همه ی ما تسلیم چیزی هستیم که میتپد...
وقتی برای من حقی به جای نگذاشته ای
با کدام جمله با تو سخن بگویم که از آن من باشد؟
#مینانادری
https://t.me/Text_ndr

هر "پرهیزکاری" گذشته ای دارد
وهر "گناه کاری" آینده ای!
پس قضاوت نکن ...

میدانم اگر: قضاوت نادرستی در مورد کسی بکنم، دنیا تمام تلاشش را میکند تا مرا در شرایط او قرار دهد. تا به من ثابت کند. در تاریکی همه ی ما شبیه یکدیگریم.
محتاط باشیم، در "سرزنش " و"قضاوت کردن" دیگران وقتی؛نه از " دیروز او" خبر داریم، نه از "فردای خودمان"

#داستایوفسکی
#تسخیر‌شدگان
https://t.me/Text_ndr

اما روزای بدتری هم وجود داشت...
https://t.me/Text_ndr

مرا آن کشت که زندگی میداد.
#فروغ_فرخزاد
https://t.me/Text_ndr

مقصر خوده من بودم
هرچیزیو که بهم آسیب بیشتری میزد رو بیشتر دوست داشتم.
درد رو دوست داشتم
آرومم میکرد.
#NDR
http://T.me/text_ndr