𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 5 days, 2 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months ago
بش دوم/پایانی
۲. سناریوی دوم: حمله به کارخانههای تسلیحاتی
شاید بتوان این سناریو را مشروعترین هدف اسرائیل دانست، به این دلیل که نه نیازی به کمکی از سوی آمریکا دارد و نه هیچ یک از عواقب سناریوی نخست را در پی دارد و افزون بر آن، تلفات غیر نظامی آن بسیار اندک خواهد بود. مشکل اصلی این سناریو بازدارندگی ناکافی آن است، زیرا سایتهای تسلیحاتی قابلیت ساخته شدن مجدد دارند و این آسیب در نهایت آسیبی کوتاه مدت و کم بازده خواهد بود.
۳. سناریوی سوم: حمله به زیرساختهای حیاتی ایران
این مورد کاراترین ضربه به حکومت ایران خواهد بود که با توجه به تحریمها، کمبودها و ناترازیهای مختلفی که در حال حاضر با آن دست به گریبان است، هم بازسازی چنین مواردی برای ایران بسیار هزینهبر و زمانبر خواهد بود و هم میتواند موجب نارضایتیهای عمومی و حتی اعتراضات گسترده خیابانی شود و ایران را در دو جبهه داخلی و خارجی درگیر کند. ولی این گزینه کارا نیز میتواند دو خطر برای اسرائیل در پی داشته باشد:
نخست حمله متقابل ایران به زیرساختهای اسرائیل، همچون بندر حیفا، کارخانههای آمونیاک و آب شیرینکنها. با این حال اسرائیل برخلاف ایران دارای توان بازسازی بالایی است، چراکه جامعه بینالملل و به ویژه آمریکا را در کنار خود دارد و توان مالی مناسبی را داراست و پاسخ ایران تنها میتواند ضرری کوتاه مدت برای او باشد. دومین پیامد، احتمال یک عملیات تلافیجویانه دیوانهوار از سوی ایران و نیروهای همپیمان آن به منافع آمریکا در منطقه است، به همین دلیل این گزینه نیز نیازمند همراهی آمریکا است که باز هم در حال حاضر اسرائیل نمیتواند چنین چیزی را از بایدن انتظار داشته باشد. با توجه به این دو موضوع، هرچند آسیب به یک زیر ساخت محتمل است ولی یک حمله با تخریب بسیار گسترده نامحتمل خواهد بود
۴. سناریوی چهارم: ترور رهبران سیاسی و نظامی ایران
این مورد یکی از محتملترین گزینههاست، زیرا از مشروعیت بسیار بالایی در بین کشورهای غربی برخوردار است (به مواضع آنها پس از ترور سید حسن نصرالله توجه کنید). بنابراین به نظر میرسد اسرائیل به صورت جدی این گزینه را مد نظر دارد، به ویژه که نیازمند هیچگونه کمکی از سوی آمریکا نخواهد بود و از سوی دیگر، حذف کردن چهرههای کلیدی دشمنان به منظور آسیب رساندن به فرایندهای نظامی حریف، روش مورد علاقه اسرائیل است. افزون بر این، چنین گزینهای خطرات کمی هم برای آنان دارد، چراکه ایران توان انجام چنین ترورهایی را در زمین اسرائیل ندارد. مهمترین اهداف ترور، شخصیتهای نظامی هستند و نه شخصیتهای سیاسی؛ زیرا تحرک آنها در منطقه بیشتر است و در عرف بین الملل نیز چنین چیزی پذیرفتهتر است. ولی مشکل عمده این گزینه این است که احتمالا تاثیر زیادی بر روند فعالیتهای ایران نخواهد داشت و این روش بیشتر در مورد گروههای مبارز کارآیی دارد تا برای یک کشور مستقر.
جمعبندی:
با توجه به پیچیدگی و مشکلات جدی اسرائیل برای پاسخ دادن، شاید مطلوبترین و محتملترین پاسخ روش ترکیبی این سناریوها باشد؛ به طوری که هیچکدام از آنها به طور کامل انجام نشود ولی هر کدام به مقیاسی ضربه زننده باشند، یعنی به یکی از سایتهای هستهای ایران یا یکی از زیرساختهای ایران حملهای محدود کنند، مجموعهای از ترورها را در ایران آغاز کنند و شاید ساختارهای تسلیحاتی ایران را به مرور زمان و به صورت ممتد مورد حمله قرار دهند. بدون شک ایران به این حملات پاسخ خواهد داد تا یک نقطه تعادل بازدارندگی جدید ایجاد شود؛ ولی در صورت انتخاب ترامپ ممکن است معادله کمی تغییر کند.
دشواره اسرائیل؛
چه پاسخی در انتظار ایران است؟
علی آردم
بخش اول
جمهوری اسلامی ایران بالاخره به ترور اسماعیل هنیه، سید حسن نصرالله و سردار نیلفروشان و حملههای متعدد اسرائیل و همچنین از بین رفتن ساختار رهبری مهمترین نیروی متحد خود، حزب الله، در شامگاه دهم مهر پاسخ داد. پس از آن اصلیترین پرسش این است که پاسخ اسرائیل به این حمله چه خواهد بود؟ پاسخ به این پرسش مستلزم بررسی دو موضوع است:
الف. میزان خسارت وعده صادق ۲
هرچند با دقت بالا نمیتوان میزان تخریب وعده صادق ۲ را بررسی کرد، ولی اکنون میدانیم که حداقل دو پایگاه هوایی مورد اصابت چندین موشک قرار گرفته و تخریب قابل توجهی داشته است. بر اساس اطلاعات فعلی میتوان گفت با توجه به فرصت لازم برای جابجایی نیروها، هیچ هواپیمایی آسیب ندیده است. بر اساس واکنشهای نظامینویسان بینالمللی میتوان گفت که شدت ضربه و از همه مهمتر، توانِ دور زدنِ پدافند اسرائیل مهمترین ویژگیهای این حمله بوده است و تقریبا اجماعی کلی شکل گرفته که این حمله ضربهای کارا بوده است که اسرائیل را به این فکر میاندازد که اگر ایران قصد حمله به تاسیسات زیربنایی اسرائیل را داشته باشد، توانایی انجام آن را دارد و از این رو باید در پاسخ دادن به ایران به فکر عواقب جدی عمل خود باشد.
ب. همراهی آمریکا
مدتهاست آمریکا اعلام میکند که سیاستهای تهاجمی اسرائیل مورد حمایت او نیست و به طور مداوم از نتانیاهو و هیات حاکمه خواستار خویشتنداری بیشتر است و نگران وارد کردن آمریکا به جنگی ناخواسته و نابهنگام است؛ نزدیکی انتخابات و تاثیر یک جنگ دیگر در خاورمیانه بر نتایج آن از اصلیترین دغدغه بایدن است. از سوی دیگر، به نظر میرسد بایدن با سیاستی کج دار و مریز، از فشار بیشتر بر ایران رضایت دارد و در پس پرده از رفتارهای نتانیاهو حمایت میکند؛ از همینرو نمیتوان با اطمینان موضع آمریکا را تبیین کرد، ولی با احتمالی قطع به یقین میتوان گفت که از جنگ گریزان است. همین موضوع، کنشهای دیپلماتیک ایران را بسیار حائز اهمیتتر میکند.
با در نظر گرفتن این دو پیشزمینه، میتوان سناریوهای پاسخهای احتمالی اسرائیل را بررسی کرد. پیش از هرچیز، باید وسعت ایران را به کسانی که نگران جنگی تمام عیار هستند گوشزد کرد. تعداد شهرهای مهم ایران و نحوه استقرار آنها در سرار کشور به شکلی است که بروز شرایطی که بسیاری از افراد نگران آن هستند (مانند: نابودی و با خاک یکسان شدن ایران) اصولاً امکانپذیر نیست، چه این اقدام از سوی اسرائیل انجام شود و چه آمریکا. بنابراین در حال حاضر و با در نظر گرفتن شرایط فعلی و همچنین شرایط جغرافیایی ایران، نگرانی از وقوع جنگی تمام عیار، حمله به شهرهای ایران و مورد اصابت قرار گرفتن مناطق مسکونی بیمورد است.
۱. سناریوی اول: حمله به تاسیسات هستهای ایران
تاسیسات هستهای ایران از لحاظ نحوه استقرار بسیار پیچیده و گسترده هستند و به تبع آن، نابود کردن آن محتاج عملیاتی بسیار پیچیده و با حمایت آمریکاست؛ هرچند که برخی بعضی معتقدند که اسرائیل به تنهایی هم میتواند بخش عمدهای از این تاسیسات را نابود کند، ولی از بین بردن کامل ممکن نیست. اما چنین حملهای عواقبی نیز در پی خواهد داشت:
نخست اینکه اگر تاسیسات به طور کامل از بین نروند، پس از آن ایران دلیلی مشروع برای ساختن سلاح اتمی پیدا خواهد کرد، به ویژه که این روزها یک پارادایم شیفت در فضای فکری استراتژیستهای نظامی ایرانی رخ داده است و صداهای بلندی خواستار ساخت سلاح اتمی شدهاند. به همین دلیل، این گزینه برای موفقیت کامل نیازمند کمک آمریکا خواهد بود که با توجه به شرایط پیچیده آنها، به نظر با چنین پاسخی موافقت نکنند. دومین پیامد ناگوار این اقدام میتواند حمله ایران به تاسیسات هستهای اسرائیل در پاسخ به این اقدام باشد که با توجه به نتیجه حاصله از وعده صادق ۲، میتوان گفت ایران امکان چنین پاسخی دارد و اسرائیل باید به طور جدی این احتمال را در نظر بگیرد. سومین پیامد منفی چنین حملهای، پخش تشعشعات اتمی و آسیب به شهروندان غیرنظامی خواهد بود که میتواند فشارهای بینالمللی را بر اسرائیل افزایش دهد. هرچند به باور بسیاری از ناظران اسرائیل برای چنین مسالهای اهمیتی قائل نخواهد بود، ولی در فضای فعلی جهان بعید است اسرائیل چنین هزینهای را بر خود تحمیل کند. با در نظر گرفتن این موارد، شاید بتوان گفت که احتمال حمله همهجانبه و گسترده به تمام تاسیسات هستهای ایران و نابودی کامل آن زیاد نباشد.
💠 در دورۀ «چهلوچند سال بعد» بنا داریم متمرکز شویم روی نزدیکترین دورۀ تاریخ ایران به زندگی ما. پروندههای متعددی در هر حوزه از تاریخ سیاسی جمهوری اسلامی وجود دارد و این یعنی در پیش داشتنِ مسیری طولانی، مسیری که طی کردنش بیش از یک ترم هشتجلسهای زمان نیاز دارد.
در ترم اول از حلقۀ «چهلوچند سال بعد» به سراغ #روابط_خارجی #جمهوری_اسلامی میرویم و بعد از مرور مختصر زمینههای شکلگیری انقلاب ۵۷ و جمهوری اسلامی ایران، پروندههایی مثل #انرژی_هستهای در ایران، #برجام، #رابطۀ_ایران_و_آمریکا» و #تسخیر_سفارت را بررسی میکنیم.
«چهلوچند سال بعد» به گروه خاصی از مخاطبان محدود نیست و پیشنیاز خاصی هم ندارد، جز علاقهمندی و کنجکاوی نسبت به تاریخ معاصر ایران و البته داشتن حوصله برای جستوجو لابهلای منابع. فضای «چهلوچند سال بعد» مابین حلقۀ مطالعاتی و کلاس شناور است و این یعنی در طول جلسهها، هر شرکتکننده باید بخشی از فرآیند جستوجو در منابع مکتوب و غیرمکتوب را بر عهده بگیرد.
◾️برای ثبتنام به ادمین مدرسۀ سهنقطه پیام بدهید.
رای مشروط
انتخاباتی که به نظر فرمایشی میآمد، امروز به عرصه رقابتی تنگاتنگ بدل شده است و با توجه به تفاوت قابل ملاحظه دو نامزد، بسیاری از رایدهندگان خاموش که از صندوق رویگردان بودند، با این پرسش روبرو شدند که آیا در معادلهی مشارکت انتخاباتی تغییری نسبت به مرحلهی اول ایجاد شده است؟
شاید بتوان گفت اکثر افرادی که دچار این تردید شدهاند خود را به گفتمان اصلاحطلبی نزدیکتر دانسته و پرسشهای آنها ناظر بر تهدیدهای گروه موسوم به پایداری است. زمزمههایی از میان این مرددین برای یافتن پلی بین تحریم انتخابات و همزمان جلوگیری از به قدرت رسیدن جریانِ اقتدارگرایِ بنیادگرا، به گوش میرسد. آنها از "رای مشروط" و استعفای رئیس جمهور در صورت محقق نشدن آن شروط به عنوان یک راهحل میانه سخن میگویند.
نخست باید به این نکته اشاره کرد که با توجه به ساختار سیاسی کشور، امکان استعفای رئیس جمهور بسیار اندک است و عملا میتوان گفت محال است. میتوان با اطمینان گفت رهبر جمهوری اسلامی ایران اجازه چنین رفتاری را نخواهد داد، پس ایده استعفاء منتفی است.
همانطور که در ابتدا گفته شد، پرسش بسیاری از تحریمیها این است که آیا تفاوت معناداری بین ایران آینده به ریاست جمهوری این دو نامزد میتوان متصور بود؟ پس بهتر است اگر آقای پزشکیان و تیم او که شعار خود را "فرق میکند چه کسی در پاستور باشد" قرار دادهاند به دنبال یارگیری هستند، با پاسخ به چند پرسش، تفاوتهای خود را با نامزد رقیب مشخص نماید.
درگیری لبنان-اسرائیل هر آن تشدید میشود و خطر جنگ بین این دو بسیار محتمل است. آیا دولت دکتر پزشکیان توان جلوگیری از این جنگ را دارد؟ گفته میشود که در صورت شعلهور شدن این جنگ، جلیلی کشور را به سمت جنگ سوق خواهد داد؛ آیا برنامه دولت ایشان متفاوت خواهد بود؟ و اگر جنگی رخ داد، آیا توان همکاری با مجموعه سپاه را دارند یا خطر اصطکاک فزاینده بین این دو نهاد و در نهایت فلج شدن دولت وجود دارد؟
امروزه تمام مسائل اقتصادی ایران به رابطه با آمریکا گره خورده است. در صورتی که ترامپ به عنوان رئیسجمهور انتخاب شود، امکان مصالحه با آمریکا تقریبا به صفر میگراید؛ برنامه اقتصادی دولت ایشان برای مقابله به این تحریمها چیست؟ آیا به غیر از چاپ پول، یعنی همان مسیری که دولت رئیسی پیمود، روش دیگری برای تامین هزینههای دولت دارد؟ اگر این روشِ تورمزا به اعتراضات خیابانی منجر شد (مانند آنچه در سال ۹۶ رخ داد)، روشِ برخورد ایشان با معترضین خشمگین چه خواهد بود؟ آیا در تمام موارد فوق، روش برخورد ایشان با دولت جلیلی تفاوتی خواهد داشت؟
از دیگر مشکلات عمده دولت ناترازی حاملهای انرژی، و به ویژه بنزین است.طبعا دولت برنامهای جز افزایش قیمت نخواهد داشت، این مهم چگونه عملی خواهد شد؟ اگر افزایش قیمتها به اعتراضات خیابانی منجر شد، آیا تضمینی وجود دارد که حوادث تلخ آبان ۹۸ تکرار نشود؟
بحث حجاب اجباری داغترین مساله اجتماعی روز است. انتظاری نیست که این مساله حل شود، ولی آیا دولت برای متوقف کردن طرح نور برنامهای دارد؟ اگر این طرح توسط مجلسِ تحت سیطره تندروها تصویب شده و به قانون بدل شود، آیا توانِ اجرا نکردن آن را دارد؟ به طور واضح و شفاف، عملکرد دولت ایشان با دولت جلیلی در صورت قانون شدن این طرح چه تفاوتی خواهد داشت؟
در طول مدت انتخابات، تیم تبلیغاتی دکتر پزشکیان حملات متعددی به جناح رقیب انجام داده است، به گونهای که کار به جایی رسیده است که آنان را معادل طالبان تعریف کردهاند. برنامه دولت آقای پزشکیان برای همکاری و تعامل با این جناح که از قضا هم در مجلس و هم در سایر نهادهای انتصابی قرار دارند، چیست؟ آیا این دوگانهسازی، که در انتخابات ۹۶ نیز رخ داد، احتمال کار مشترک را از بین نمیبرد؟ آیا ما پس از حضور ایشان در پاستور، باز هم شاهد کارشکنی این گروه، مانند حمله نیروهای خودسر (!) به سفارتها نخواهیم بود؟
شاید تنها تفاوت محسوس دولت ایشان با دولت جلیلی در مساله اینترنت باشد؛ هرچند که در مساله فیلترینگ تفاوتی دیده نخواهد شد، ولی مطمئنا در زمینه توسعه اینترنت و همچنین چیزی که به اینترنت ملی معروف است، تفاوت دیده خواهد شد.
اگر تیم آقای دکتر پزشکیان بتوانند با پاسخ به این پرسشها تمایز خود را نشان دهند، حمایت از ایشان برای بسیاری از رایدهنگان آسانتر خواهد شد.
در باب آن رای که ندادیم
علی آردم
همه منتظر پیروزی بودند؛ برای همه بدیهی بود که این همه تلاش جواب خواهد داد و دیگر محمود را در پاستور نخواهیم دید. ولی وقتی نتایج منتشر شد، همه شوکه شدیم و نمیدانستیم با خشم خود چه کنیم. روزهای شنبه و یکشنبه اعتراضاتی جسته و گریخته شکل گرفت، ولی با دیوار سخت سرکوب مواجه شده و به سرعت یا به خشونت میگرایید و یا متفرق میشد. زمزمهای بین ما شکل گرفت "چقدر اندکیم".
شب ۲۴ خرداد خبر از یک تجمع بزرگ آمد: هرکس معترض است فردا ساعت ۱۷ خود را به خیابان آزادی برساند. با ترس و لرز راهی شدیم؛ هر آن آماده فرار بودیم ولی از دور نه خبری از صدای درگیری بود و نه بوی اشکآور. وقتی به خیابان آزادی رسیدیم، دهانمان از تعجب باز ماند؛ در موج جمعیت گم شدیم و یکی بودیم از تودهای قدرتمند. حال زمزمه ما تغییر کرده بود: "ما بیشماریم"
**
۲۵ خرداد یک تحول عمیق در شکلدهی به اندیشه معترضین بود؛ تا پیش از آن هرگز نتوانسته بودند خود را چون یک کُل ببینند. در جهانی که خبری از شبکههای اجتماعی نبود، هیچ تصویری از تعداد واقعی معترضین وجود نداشت و این پیکرهی غولپیکر اکنون به آنان این پیام را میداد که اگر از مسیر صندوق رای نتوانند به اهداف خود دست یابند، میتوانند از مسیر خیابان آن را پیگیری کنند.
در باب دلایل ناموفق بودن جنبش سبز میتوان بسیار نوشت، ولی ۲۵ خرداد تا ابد در خاطره یک نسل باقی ماند و از آن پس دیگر حکومت اجازه نداد که خیابان به تسخیر معترضین درآید و آنان نیز دیگر نفهمیدند که توان بسیجشان چقدر است و یا اصلا چه مقدار هستند، تنها یک خاطره دور از بیشمار بودن خود داشتند. از سوی دیگر، اندیشمندان علوم سیاسی نیز نتوانستند از این قدرت عظیم بهره گیرند و اندک اندک آن شور به محاق رفت.
پس از فروکش کردن اعتراضات ۸۸، مجددا صندوق رای مسیر پیگیری خواستههای معترضین شد و همگی به روند انتخابات بازگشتند. دو دوره ۹۲ و ۹۶ منجر به فرجام مطلوب آنان نشد که نتیجه آن مشارکت پایین در سال ۱۴۰۰ بود، ولی همچنان تقریبا نیمی از مردم خواستارِ پیگیری آرزوها و آرمانهایشان از مسیر صندوق بودند؛ همچنان اکثریتی قابل توجه برای قهر با صندوق شکل نگرفته بود.
اما نرخ پایین مشارکت در ۱۴۰۳، پیامی واضح داشت: ۶۰٪ مردم دیگر اعتقادی به صندوق ندارند. توجه داشته باشید که انتخابات در کشورهای تمام دموکراتیک با کشورهایی چون ما متفاوت است: در آن کشورها ایدهای به نام براندازی یا وجود ندارد و یا بسیار کمرنگ است، ولی در ایران این ایده وجود دارد و در شرایط سخت اجتماعی-اقتصادی (مانند اکنون)، کسانی که رای نمیدهند به فکر تغییری از مسیری غیر از صندوق هستند.
۸ تیر ۱۴۰۳ حکم ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ را داشت، آنان که به دنبال تغییر در خارج از چارچوب موجود هستند اکنون میدانند در اکثریت هستند حال آنکه تا پیش از این چنین دادهای وجود نداشت؛ روزگار جدیدی در حال خلق شدن است.
همانگونه که رای دادن بدون پیگیری مطالبات هیچ ارزشی ندارد، رای ندادن و برنامهریزی نکردن برای پس از آن نیز چنین حکمی دارد. این عدم رای دادن تنها یک "خلق امکان" است که تا پیش از این وجود نداشت. پس از این باید اندیشمندان علوم انسانی و فعالان سیاسی در این اندیشه باشند که این نیرو را به صورت بالفعل درآورند تا بتوان خواستههای معترضین را عملی کرد؛ راهاندازی کمپینها، ایجاد احزاب جدید با دستورالعملهای نوین و سازماندهیِ نیروهای تحولخواه باید در دستور کار قرار دارد.
هدف از رای ندادن، متنبه کردن حکومت نبود که اگر چنین بود تا کنون چنین اتفاقی رخ داده بود؛ هدف خلق یک قدرت جدید بود.
**
این وضعیت و این قدرت جدید با افزایش مشارکتِ ناشی از ترس در مرحله دوم از بین نمیرود؛ هرچند من همچنان رای نخواهم داد که دلایل آن خارج از چارچوب این متن است، ولی بر این باورم که آنچه باید از این انتخابات حاصل میشد حاصل شده است و فارغ از اینکه چه کسی بر مسند ریاست جمهوری بنشیند، باید مسیرِ تحولخواهیِ خارج از چارچوبِ کنشِ رای دادن ادامه یابد، کمااینکه اصلاحطلبان اذعان دارند که تنها هدف آنان اکنون جلوگیری از تخریب است و نه اصلاح؛ پس بار اصلاح همچنان خارج از چارچوب دولت است.
شرکت در انتخابات حق هرکس است، ولی به باور من باید چنین نکتهای را در نظر بگیرد که آیا رای دادن این مسیر را تقویت میکند یا خیر و حضور اصلاحطلبان این مسیرِ تحول را هموار میسازد و یا حضور تندورهای مذهبی.
اقتصاد، بازارها و تنش ایران و اسرائیل
با امیرگلوانی عزیز و دکتر مروی، از آینده اقتصاد و سیاست ایران در سال ۱۴۰۳ گفتیم.
سوگ جمعی"
چگونه میتوان زیر سایه جنگ زیست و از خود محافظت کرد؟
با دکتر مرتضی کریمی، انسانشناس و تسهیلگر سوگ، از روشهای زندگی در این شرایط گفتیم.
پس از حمله اسرائیل به اصفهان، در یک لایو اینستاگرامی کمی درباره تحولات منطقه صحبت کردیم و سناریوهای ممکن رو بررسی کردیم. فایل صوتی برای استفاده سادهتر در اختیار شما قرار گرفت.
♦️ لحظه حقیقت در مورد اوکراین و اسرائیل-۲
من نگرانیهایم را در مورد امنیت غیرنظامیان در غزه در بحبوحه جنگ با حماس روشن کردهام، اما این بسته کمکی بر نیازهای دفاعی بلندمدت اسرائیل برای اطمینان از حفظ برتری نظامی خود در برابر ایران یا هر دشمن دیگری متمرکز است. نکته مهم این است که این لایحه دارای بودجهای است که به ما امکان می دهد به ارائه کمک های بشردوستانه فوری برای مردم غزه و همچنین دیگرانی که تأثیر درگیری ها در سراسر جهان را احساس کردهاند، ادامه دهیم.
این یک برنامه قوی و معقول است. دیگر نباید توسط گروه کوچکی از اعضای افراطی جمهوری خواه مجلس گروگان گرفته شود.
پوتین بیوقفه تلاش کرده اراده مردم اوکراین را بشکند. او شکست خورده است. اکنون او در تلاش است تا اراده غرب را بشکند. ما نمیتوانیم اجازه دهیم او موفق شود.
لحظاتی در تاریخ وجود دارد که نیاز به رهبری و شجاعت دارد. این یکی از آنها است.
ترجمه: علی حقشناس
فرجام افزایش تنش در منطقه
روز جمعه، ۱۳ بهمن ۱۴۰۲، در گفتگویی مفصل درباره آخرین تحولات منطقه سخن گفتیم. با حضور:
علی آردم، کارشناس علوم سیاسی
منصور براتی، کارشناس مسائل اسرائیل
هادی خسروشاهین، کارشناس مسائل آمریکا
محمد خواجوئی، کارشناس مسائل لبنان
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 5 days, 2 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months ago