𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 4 days, 2 hours ago
هنگامی که کانت با هدف مرزنهادن بر شناخت انسانی، حقیقتِ حاق واقع را ناشناختنی توصیف کرد، به طبع اندیشمندان پس از خود، چندان خوش نیامد. بدینترتیب، جنبش بزرگی در ایدئالیسم آلمانی به راه افتاد تا بر این شکافِ ابدی شناخت و واقعیت، فائق آیند. غافل ازاینکه کانت،…
هنگامی که کانت با هدف مرزنهادن بر شناخت انسانی، حقیقتِ حاق واقع را ناشناختنی توصیف کرد، به طبع اندیشمندان پس از خود، چندان خوش نیامد. بدینترتیب، جنبش بزرگی در ایدئالیسم آلمانی به راه افتاد تا بر این شکافِ ابدی شناخت و واقعیت، فائق آیند. غافل ازاینکه کانت، با محدود کردن شناخت، به ابعاد دیگری از هستیِ انسان، چنان توسعهای بخشید که قادر باشد، نامتناهیتِ حاقِ امر واقع را در خویش به تجربۀ عملی و زیباشناسانه درآورد. اما روانِ حریص، جز با بیمهارکردن شناخت، قادر نبود خود را به سرمنزل رضایت برساند.
سرآمد این جنبش حریصانه، هگل بود که با یگانهانگاشتنِ ابژه و سوژه در وحدتِ سنتتیک خود در قالب نظامی از پدیدارشناسیِ استنتاجهای ضروری_هستیشناختی، تلاش کرد، بازپس رؤیای شناخت نظریِ مطلق را در تاریخ اندیشه زنده کند. او با تأکید بر وحدتِ سنتتیک اندیشه و هستی که توأمان، تعینات متکثر را نیز در خویش دارد، حقیقت را بهمثابۀ "ربط" صورتبندی کرد.
فارغ از اینکه آیا حقیقت، تن به چنین صورتبندیهای روشمند میسپارد یا نه، باید این پرسش دشوار را مطرح کرد، که تعبیرِ حقیقت بهمثابۀ "ربط" تاچهاندازه به مهمترین ضابطۀ پدیدارشناسی هگل که بنا بود تنها حیثیتِ استعلایی و ضروری گامهای تفکر را پی بگیرد، وفادار ماندهاست؟
@SEPIIDESAR
خب خب ....
با این همه مقدمه و مؤخره بالأخره مطلب آخر اینکه فردا برید رأی بدید تا در این جابهجایی بسیار مهمِ قدرت در ایران، اندک سهمی داشته باشید?
پیروزی پزشکیان، به معنای آغاز نابودیِ جبههٔ پایداری و امید برای تغییر سیاستگذاریهای کلان در سالهای آینده است.
و پیروزی جلیلی، به معنای آغاز جدیدی برای جریانِ رادیکالیسم مذهبی در ایران و امتداد آن تا چهل سال آینده با رهبریِ احتمالاً آیتالله میرباقری است.
موفق باشید.
کاش میشد کلاً زد زیر میز ...
✔️آیا فرقی دارد چه کسی رئیسجمهور شود؟
پرسش مهمی است و دغدغۀ بخش اعظمی از تودههایی که قصد مشارکت ندارند. مسئله این است که در دنیای سیاست، آنچه تعیینکنندۀ مسیر آیندۀ یک کشور است، هیچگاه نمیتواند در دوگانههای صلب و بسته خلاصه شود. یک تصور بسیار غلط و دستکاریشده وجود دارد که میپندارد، در کشور ما یک شخص، یا یک اتاق فکر ویژهای وجود دارد که برای سالیان سال، برنامهریزی میکند و در همۀ شئون سیاستورزی، صددرصد حاکم است. چنین تفکری، اساساً با ماهیت قدرت و تعامل نیروهای سیاسی در بدنۀ حاکمیت، آشنایی عمیقی ندارد و بدینترتیب، در دام نحوهای تفکر اسطورهای گرفتار میشود.
در قانون اساسیِ ایران، رئیس واقعیِ جمهور، با توجه به اختیاراتی که دارد، مقام رهبری است. اما آنچه در عمل رخ میدهد، حضور نیروهای متکثر سیاسی در تصمیمگیریهای کلان است که ریشههای اجتماعی متعددی در تودههای مردم دارند. برای مثال یکی از شوراهای مهم کشور که در رسانهها چندان اسمی از آن برده نمیشود، اما بسیار جدی و بنیادی است، شورای راهبردی روابط خارجی است که از صدر تا ذیلش، توسط رهبری تعیین میشود و در طراحیِ سیاست خارجی، نقش بسیار مهمی دارد.
اما در این شورا، آنچه جالب توجه است، حضور چهرههای مختلف از جناحهای گوناگون است. اگرچه سرانجام، تصمیمگیرندۀ نهایی، شخص رهبری است، لکن حضور این نیروها بههیچوجه مورد چشمپوشی قرار نمیگیرد. مدیریت یک سرزمین به وسعت ایران، با هشتادوپنج میلیون انسان، هرگز نمیتواند از عهدۀ یک شخص برآید.
حال که وضعیت شورای راهبردی مشخص گردید که تا چه اندازه در توازن بسیار حساسی به سر میبرد، تصور کنید، حضور رئیس قوۀ مجریه با کابینهای که قرار است او پیشنهاد دهد، در صدر بسیاری از محافل تصمیمگیری با پشتوانۀ اجتماعی که میتواند در انتخابات به دست آورد، تاچهاندازه میتواند در برابر تمامیتخواهی، اصطکاک ایجاد کرده و گامهایی برای تثبیت نیروهای منتقد بردارد. اما این امر، نیازمند آن است که رئیس قوۀ مجریه، وارد تنشهای حساس با ارکان قدرت نشود و به اصطلاح با پنبه سر بِبُرد.
اندیشههای انقلابی و رادیکال، نمیتوانند چنین استراتژی محتاطانهای را بپذیرند. آنها عجله دارند و میخواهند در طول عمر خویش، استقرار دموکراسی و آزادی را در ایران ببینند. زهی خیالِ باطل. ایران با پیشینۀ فرهنگی قدرتمندی که زایای شخصیتهای تمامیتخواه است و پیش از این در یادداشتهای مختلف، با تعابیری همچون فرۀ ایزدی، به آن پرداختهام، به این زودیها صورتی از یک سیستم لیبرالدموکراتیک را نخواهد دید.
اشتیاق به انقلاب، یک انحراف بنیادین در کنش سیاسی است. تئوری انقلاب درحالیکه از ریشههای مارکسیستی تغذیه میشود و در خود نوعی از ایدئالیسمِ انتزاعی را پرورش میدهد، کاملاً یک نقشۀ راهِ غیرواقعگرایانه به شمار میآید. بههمیندلیل، تئوری اصلاح با اتکاء به دو رکنِ واقعگرایی و عملگرایی، هرگز تاریخ انقضا ندارد و همواره از متنِ صریح واقعیتهای معمولاً تلخ، به ظهور و بروز میرسد. با این وصف از ضرورت همیشگی پایبندی به تئوری اصلاح، و با توجه به اینکه رئیس قوۀ مجریه میتواند در تصمیمگیریهای کلان، به اندازهای که قصدی برای تغییرات بنیادین نداشتهباشد و فقط به قدر ایجاد زاویه، اصطکاک و تغییرات حداقلی، حضور خود را گسترش دهد، پاسخ به پرسش نخست، مثبت است.
اما اینکه این تفاوت، چقدر است، توسط کلیتی از توازن قوا در تعامل نیروهای حاضر در حاکمیت تعیین میشود. هیچ قول و وعدهای نمیتوان داد، و فقط میتوان در حداقلیترین امکانِ شرکت در تعیین سرنوشتِ سرزمین، حضورِ حداکثری داشت و بدینطریق، خود را بهمثابۀ یک نیروی گستردۀ اصلاحطلب، در نهاد حاکمیت تعین بخشید و به موازات پایان حیات سیاسی ایدههای بنیادگرایانه، مسیرهای جدیدی برای آیندۀ سیاسی ایران گشود.
✅@SEPIIDESAR
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 4 days, 2 hours ago