?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 4 weeks ago
*💠۱۴ وزیر آموزش و پرورش و ۲۳ سال زمان برای مرمت مدرسه دارالفنون کافی نبود؟!
*🖌حمیدرضا حسینی**
🔘در سال ۱۳۸۲ وقتی مسؤول بخش میراث فرهنگی روزنامه ایران بودم، متوجه شدم که سه سال از آغاز پروژه مرمت مدرسه دارالفنون میگذرد اما هنوز در آغاز راه است و پیشرفت چندانی نداشته است. از دوست و همکارم خانم فرزانه ابراهیمزاده که مدرسه دارالفنون، همواره از علاقمندیهای مطالعاتیاش بوده است، خواهش کردم که گزارشی را در اینباره تهیه کند. تصویر آن گزارش را که ۸ بهمن ۱۳۸۲ در روزنامه ایران چاپ شد، پیوست کردهام.
🔘برپایه این گزارش، وزارت آموزش و پرورش تصمیم گرفته بود دارالفنون را مرمت و به «گنجینه تاریخ تعلیم و تربیت کشور» تبدیل کند. از اوایل سال ۱۳۸۰ نیز پروژه مرمت آغاز شده بود اما پیشرفت چشمگیری نداشت. مدیران پروژه مدعی بودند که وزارت آموزش و پرورش پول کافی برای مرمت این بنای تاریخی ندارد و به «همت ملی» چشم دوخته است اما کارشناسان میراث فرهنگی نظر دیگری داشتند و میگفتند که مرمت و ساماندهی دارالفنون، اولویت آموزش و پرورش نیست. بدتر اینکه، هیچ تاریخی برای به سرانجام رساندن پروژه مرمت اعلام نمیشد و از اینرو، تیتر «پروژهای در زمان بیانتها» برای گزارش انتخاب شد.
🔘اکنون ۲۳ سال پس از آغاز مرمت مدرسه دارالفنون، میتوانیم به این پرسش پاسخ دهیم که علت بیسرانجام ماندن این پروژه، پول نداشتن بوده است یا اولویت نداشتن و اهمیت ندادن؟ توجه داریم که ساختمان مدرسه دارالفنون، همان ساختمان دوره امیرکبیر نیست. آن بنا را در سال ۱۳۰۸ تخریب کردند و با حفظ برخی اجزای ساختمانی، بنای کنونی را بر جایش ساختند. این بنا، شالودهای استوار دارد و فاقد پیچیدگیهای معماری یا تزئینات گستردهای است که مرمت آن را زمانبر یا بسیار هزینهبردار کند. از اینرو، اگر وزارت آموزش و پرورش هر سال بودجه متوسطی را به مرمت دارالفنون اختصاص میداد و این پروژه سالانه پنج درصد پیشرفت داشت، اکنون سه سال از پایان پروژه میگذشت.
🔘پیش از وزیر فعلی، چهارده وزیر آموزش و پرورش آمدهاند و رفتهاند و دو نفر از آنان، هرکدام دو بار وزیر شدهاند اما نتوانستهاند بودجهای را برای مرمت دارالفنون فراهم کنند. یعنی نه از منابع داخل وزارتخانه بودجهای را تخصیص دادهاند، و نه موفق شدهاند که چنین بودجهای را از طریق رایزنی با مجلس یا دیگر بخشهای دولتی یا حتی نیکوکاران فرهنگی و میهندوست فراهم کنند. البته همینکه وزارتخانه آموزش و پرورش در طول ۲۳ سال این همه وزیر عوض کرده، خود گویای همه چیز است و نیازی به شرح و تفصیل بیشتر ندارد. بدا به حال ما که مجبوریم فرزندان خود را برای تعلیم و تربیت به چنین وزارتخانه بسپاریم!
🔘امروز، بیستم دیماه، سالروز قتل امیرکبیر است که دارالفنون یکی از یادگارهای نیک اوست. او در سه سال صدارت، کارهای بسیار کرد که برپایی دارالفنون تنها یکی از آنها بود و امروز ۱۷۳ سال پس از مرگش، در جایی ایستادهایم که چهارده وزیر آموزش و پرورش طی نزدیک به ربع قرن، نمیتوانند (یا نمیخواهند) ساختمان مدرسه به یادگار مانده از او را مرمت کنند.
🔘جا دارد به یاد بیاوریم که کلیسای نوتردام پاریس با بیش از شش قرن قدمت و پیچیدگیهای معماری و تزئینات بسیار فاخر، تنها پنج سال پس از آتشسوزی بهطور کامل مرمت شد و اخیرا به بهرهبرداری رسید. بیشک امیرکبیری که تمام هم و غمش، ترمیم شکاف میان ایران و کشورهای پیشرفته اروپا بود، اگر زنده میشد و میدید که هنوز فاصله ما و آنها از کجا تا به کجاست، از غصه دق میکرد؛ چندان که خودش در نخستین روزهای برکناری از مقام صدارت، در نامهای خطاب به ناصرالدینشاه با گلایه از خرابکاریهای صدراعظم جدید – میرزا آقاخان نوری – نوشت: «این درد غلام را میکشد که مردم بگویند آن نظم میرزا تقیخانی گذشت. مردن را بر خود گواراتر از این حرف میداند.»
🔺تلگرام و اینستاگرام ناف تهرون @nafetehroon
🌀مدرسه دارالفنون؛ دو دهه پس از زمانی که مرمتش خیلی دیر شده بود!
🔺تلگرام و اینستاگرام ناف تهرون @nafetehroon
اپیزود ششم قرن بیستم | «کریسمس در صفحههای اول» شنیدن قسمت ششم پادکست،
از لینک زیر:
https://gharnbistom.yek.link
____
🔰 اپیزود ششم “قرن بیستم” منتشر
شد.
«کریسمس در صفحههای اول»
.
در این قسمت از قرن بیستم که همزمان با سال نوی مسیحی است به نقش مسیحیان در فرهنگ هنر با نگاهی به روزنامهها پرداختیم.
شنیدن قسمت ششم پادکست،
از لینک زیر:
https://gharnbistom.yek.link ____*📱***@gharnbistompodcast
*💠 عبدالله مستوفی؛* سیاستمدار، تاریخنگار و نویسنده کتاب ارجمند «شرح زندگانی من؛ تاریخ اداری و اجتماعی دوره قاجاریه»؛ زاده ۳ آذر ۱۲۵۵ و درگذشته به تاریخ ۲۴ آذرماه ۱۳۲۹خورشیدی
عکس: وبسایت دنیای زنان در عصر قاجار
🔺تلگرام و اینستاگرام ناف تهرون @nafetehroon
رییس نظمیه دستی به سبیلش کشید و گفت:« راپرت رسیده این ضعیفه شب گذشته در سالن گراند هتل روی صحنه رفته و خوانده است؟!» زن که پیچه نداشت گفت: «سرکار بنده ضعیفه نیستم نام و رسم دارم نامم قمر است قمر سید حسین و دیشب روی سالن گراند هتل در حضور جماعتی خواندم. اشکالش چیست؟! قبل از این هم در کلوپ ایران به دعوت سردار معظم خواندهام و چندین صفحه هم پر کردم. تا حالا هم کسی متعرض نشده حالا چه شده؟!»
رییس نظمیه نگاهی به مرتضی خان نیداوود که همراه قمر آمده بود انداخت و در حالی سعی میکرد جا خوردنش صراحت لهجه این زن جوان را به رویش نیاورد گفت:«راپورت دادند که سر لخت مقابل مردان خواندید.» قمر خواست حرفی بزند اما مرتضی خان با نگاهی اشاره کرد حرف نزند. بعد گفت:« جناب آقا ما اجازه خاص داشتیم برای اجرای برنامه. حالا تکلیف چیست؟» رییس نظمیه گفت:«این خانم تضمین بدهند و زیر این ورقه را امضا کنند که سر لخت نمیخوانند.»
قمر سید حسین یا قمر الملوک وزیری آن روز آذر ۱۳۰۳ در نظمیه امضا داد که دیگر بیحجاب نخواند. اما میدانست که مثل شب کنسرت که لباس فرنگی که یکی از شانههایش لخت پوشیده بود و نیمتاج نقره روی موهایش گذاشته بود و عکس گرفته بود باز هم همین طوری روی صحنه میرود. او راهی را برای زنان باز کرده بود تا همین حالا که درست صد سال گذشته به صدای بلند بخوانند. او همان قمری بود که سال قبلش در اعتراض به کلنل وزیری خطاب به علی دشتی نوشت:«کجای قرآن نوشته شده است و از کدام حدیث شریف چنین فهمیده میشود که آموختن موسیقی برای مردها مباح و برای زنها حرام است؟»
درباره اجراهای قمر و متن کامل این نامه در شماره پنجم قرن بیستم گفتم و الهه عزیز هم نامه را خواند. نامهای که انگار تا همین امروز جاری است.
*💠نگاهی به پیشینه، اهداف و یافتههای کاوشهای باستانشناسی در چشمه علی شهر ری
🔹برپایه گزارش گروه باستانشناسی دانشگاه شهید بهشتی- بخش اول*
🔘در مهرماه و آبانماه ۱۴۰۳، هیأت کاوش گروه باستانشناسی دانشگاه شهید بهشتی، کاوشهایی را در محوطه باستانی چشمه علی در شهر ری به انجام رساند. این کاوش به سرپرستی حمیدرضا ولیپور و معاونت ایمان مصطفیپور و با حضور اعضای هیأت علمی گروه باستان شناسی دانشگاه شهید بهشتی صورت پذیرفت و نخستین گام از برنامه جامعتری بود که در نظر دارد روند تطور فرهنگی جوامع را از دوره نوسنگی تا دوره مس سنگی مطالعه کرده و برخی فرضیهها و نظرهای مطرح شده در باره دلایل تغییرات فرهنگی در فلات مرکزی ایران و متغیرهای مؤثر بر این فرایند را ارزیابی کند.
🔘آنچه در پی میآید، بخشی از گزارشی است که از سوی آقای دکتر کوروش محمدخانی، عضو هیأت علمی و رئیس گروه باستانشناسی دانشگاه شهید بهشتی در اختیار قرار گرفته است و امید میرود با دریافت گزارش اولیه نتایج کاوش اخیر، کامل شود.
🔸پیشینه کاوش در چشمه علی
🔘تپه چشمه علی به ارتفاع حدود هفت متر در جنوب تهران، درون شهر باستانی ری و کنار چشمهای به همین نام و نیز در مجاورت دیوار شهر اسلامی ری جای گرفته است. این تپه اکنون بهوسیله خیابانهای پیرامونی و ساختمانهای جدید احاطه شده است.
🔘نخستین اشارههای غربیان به ری مربوط به جهانگردان سفرنامهنویس انگلیسی، همچون جیمز موریه، رابرت کرپورتر و ویلیام اوزلی است که در دهههای ۱۸۱۰ و ۱۸۲۰ میلادی هر یک جداگانه از ری بازدید کرده بودند. توجه جدی غربیان به ری بهعنوان شهری باستانی به اواخر قرن نوزدهم باز میگردد؛ زمانی که سفالهای زیبای مینایی و زرینفام این شهر، چشم مجموعهداران خصوصی و غیرخصوصی را خیره ساخت و به مدت چند دهه در مرکز توجه دلالان، مجموعهداران و موزهداران باقی ماند. از اینرو، غارت آثار باستانی دوره اسلامی در ری ادامه یافت.
🔘نخستین کاوشهای باستانشناختی در ری و مشخصاً در تپه چشمهعلی در سال ۱۹۱۲ توسط ژاک دمورگان فرانسوی، سرپرست حفریات فرانسویان در شوش، انجام شد که نخستین نمونه از فعالیتهای باستانشناختی در فلات مرکزی ایران بود. اما دمورگان کاوشهای خود را رها کرد و حفاران غیرمجاز به ترکتازی خویش مشغول ماندند.
🔘تپه چشمهعلی مجدداً در سال ۱۹۲۴ توسط دایه (Dayet) کاردار سفارت فرانسه در تهران کاوش شد و آنگاه، پس از گذشت نزدیک به یک دهه، اریش اشمیت کاوشهای باستانشناختی در شهر باستانی ری را در سه فصل در سالهای ۱۹۳۳ تا ۱۹۳۶ به انجام رساند که طی آن حدود ۹۰۰ مترمربع از تپه چشمهعلی (شامل لایههای پیش از تاریخ، لایههای اشکانی و گورستان اسلامی در تپه)، با هدف مطالعۀ فرهنگ مسسنگی شناسایی شده در تپه حصار دامغان، کاوش شد. علاوه بر آن، سایر بخشهای ری چون قلعه گبری، استقرار سلجوقی نزدیک مزار بیبی زبیده، تپه ارگ، نقارهخانه و حتی خارج از محدوده ری، یعنی چال ترخان را نیز کاوش کرد. او بهرغم موفقیت کاوشها و به علت وقوع جنگ جهانی دوم و مرگ ناگهانیاش در ۱۹۶۴ هیچگاه موفق به ارائه کامل نتایج کاوشهای خویش نشد.
🔘در سال ۱۳۷۶ تپه چشمهعلی به سرپرستی محمدرحیم صراف و حسن فاضلی نشلی مجدداً کاوش شد که در نتیجه، علاوه بر دستیابی به گاهنگاری مطلق، نهشتههای سه دوره نوسنگی جدید، مسسنگی انتقالی و مسسنگی قدیم بهدست آمد. (ادامه دارد).
🔺تلگرام و اینستاگرام ناف تهرون @nafetehroon
عکس اول: کاوشهای اریش اشمیت در چشمهعلی؛ دهه ۱۹۳۰ میلادی/ ۱۳۱۰ خورشیدی
عکس دوم، ظرف سفالی منقوش، ۵۰۰۰ تا ۴۵۰۰ پیش از میلاد، یافته شده در چشمهعلی، موزه هنر شهر لسآنجلس
🔺تلگرام و اینستاگرام ناف تهرون @nafetehroon
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 4 weeks ago