Just believe in believe.

کاش می‌تونستم مومنت‌های دوست‌داشتنی سریال "تد لسو" رو کنج ذهنم برای همیشه سیو داشته باشم تا هروقت خواسته یا ناخواسته در حال عقب نشینی و ناامید شدن بودم دوباره ببینمش و به باور "باور" داشته باشم.

کیبورد و نگاه می‌کنم، انگشت‌هام کلمات رو دنبال می‌کنن اما نتیجه‌ش صرفاً یه تلاش بیهوده‌س، صدها موضوع، هزاران حرف، ایده، شوق و ... که نمی‌تونن تبدیل به کلمه و بعد جمله بشن و در نهایت باکس پیام خالی می‌مونه. گاهی هم این چیزیه که گریبان‌گر آدم میشه.

فکرشم نمی‌کردم جذبم کنه ولی وقتی شروعش می‌کنی دلت می‌خواد بیشتر و بیشتر از ماجراهاشون باخبر شی و ببینی تد و تیمش چجوری با مسائل روبرو میشن و حلش می‌کنن.

کل این چیدمان برای صبح بخیر گفتن به رئیس بود، لعنت بهش. خیلی بامزه‌ان.

بگذار چیزی بهت بگویم ماری! زمین زیر پای ما، خیلی محکم به‌نظر می‌رسد؛ اما اگر اتفاقی در زندگیت بیافتد زیر پایت راحت خالی می‌شود.. -هاروکی موراکامی

بگذار چیزی بهت بگویم ماری! زمین زیر پای ما، خیلی محکم به‌نظر می‌رسد؛ اما اگر اتفاقی در زندگیت بیافتد زیر پایت راحت خالی می‌شود..
-هاروکی موراکامی

البته خودمونیم‌ها
عواقب تمام تصمیمات اشتباهمون و می‌اندازیم گردن زندگی تا شاید بارش روی شونه‌هامون کمتر بشه، شریکی براش داشته باشیم که حمل کنه این بار عذاب و.

کاش افکار پوسیده یک‌سری رو میشد داد به موریانه‌ها، شاید اونها بتونن برای همیشه از بین ببرنشون.